ایدههای اشتباه رایج در جمع های معنوی یا «عصر جدیدی»

 

1. همه چیز عشق است، و تاریکی فقط یک توهم است : اشتباه

عقل سلیم و مقداری همزاد پنداری با دیگران کفایت میکند تا بدانیم رنجی که وجود دارد و نیز فریب، جنایت، فساد و تباهی یک توهم نیست هیچ معنویت حقیقی نمیتواند انکار کند که بشریت حق دارد در جهانی آزادتر، امن تر، عادلانه تر و سالم تر زندگی کند. در موقعیت فعلی سیاره ما، تاریکی در بسیاری از حوزه ها و سطوح وجود دارد توطئه صرفا یک تئوری نیست، و مسائل زیادی بایستی اصلاح و درمان بشوند.بیداری یک ضرورت است، حتی اگر برای برخی شوک آور باشد.

 

2. تاریکی باید در تعادل با نور وجود داشته باشد : اشتباه

این یک ایده کنترل ذهن است که به بسیاری از (جمع های معنوی) راه پیدا کرده است. برخی از افراد این ایده را تبلیغ میکنند که تاریکی لازم است تا نور معنی داشته باشد، یا تاریکی لازم است تا نور درک شود، یا اینکه تعادل بین تاریکی و نور لازمه جهانی است که در آن هستیم این ایده کاملا اشتباه و یک کنترل ذهن علیه انسانها است. هنگامی که از تاریکی به معنای دستورکار بیگانگان منفی صحبت میکنیم، و نیز به مفهوم جنایات علیه بشریت اراده الهی، و قوانین کیهانی، این تاریکی را نباید به معنای یک قطبیت فیزیکی درک کرد نور نیازی به تاریکی ندارد تا آنچه هست باشد و آنچه انجام میدهد را انجام بدهد یا به عنوان نور شناخته بشود.

 

3. رنج و درد برای رشد و تکامل لازم است : اشتباه

رنج محرک رشد نیست، رنج به بدن، ذهن و روان، و روح آسیب میرساند. رنج میتواند باعث بسته شدن قلب، انسداد همزاد پنداری و سرکوب انرژی الهه بشود. رنج میتواند فرد را در برابر نفوذ دستکاری و برنامه دهی تاریکی آسیب پذیر کند. رنج مولد آشفتگی و بیماری است. آنهایی که رنج میکشند و قربانی میشوند ممکن است/میتوانند برنامه دهی بشوند تا تصمیم بگیرند دیگران را دچار رنج کنند/قربانی کنند و این شیوه کابال برای اشاعه رنج در جوامع انسانی است که به آن برنامه دهی مظلوم ظالم گفته میشود.

 

4. هر آنکس که رنج میکشد، به دلیل کارما رنج میکشد، و هر آنکس که در موقعیت خوبی است، به علت کارما آنجا قرار دارد: اشتباه

این سیستم کنترل ذهن مبتنی بر این باور است که هر آنچه افراد تجربه میکنند ناشی از کارما است. حتی برخی از به اصطلاح ( اساتید ) در مورد افرادی که به شدت آسیب دیده اند و یا مورد تجاوز قرار گرفته اند صحبت از کارما میکنند و یا آن را بخشی از مأموریت روحی آن فرد معرفی میکنند این یک استراتژی آرکانی است که همزاد پنداری و حساسیت به رنج و جنایت را در افراد میکشد و باعث آشفتگی احساسی و ذهنی میشود این مفهوم کارما بر اساس حقیقت نیست. میلیونها انسان بدون هیچگونه علتی به غیر از شرارت بیگانگان منفی آسیب دیده اند و آسیب می بینند و این ارتباطی به کارما ندارد و نمیتواند داشته باشد در مورد قراردادهای کارما همه قراردادهایی که توسط بیگانگان منفی به انسانها تحمیل میشوند. شکلی از تجاوز به آزادی و حقوق انسانها هستند و هر فرد بیدار باید در اولین فرصت همه قراردادهای مربوط به کارما را باطل کند.

 

5.یک مشاهده گر خنثی بودن یعنی عدم همزاد پنداری و انفعال : اشتباه

مشاهده گری و خنثی بودن به این معنی نیست که همزاد پنداری نداشته باشیم و یا کنار بایستیم و منفعل و بیکنش باشیم بلکه به معنای مواجهه با مسائل و موقعیتها از زاویه دید غیر شخصی است. زاویه دید غیر شخصی باعث میشود فرد ثبات احساسی و ذهنی بالایی داشته باشد و هیچ گاه اسیر احساسات سطح پایینی مانند خشم نشود اما مواجهه با شرایط مختلف از نقطه نظر شخصی باعث میشود بالاترین سطح شفافیت و آمادگی و انضباط میسر نباشد اگر از زاویه مشاهده گر خنثی و از نقطه نظر غیر شخصی عمل نکنید قادر نخواهید بود که بهترین تصمیم را بگیرید و بهترین کنش را نشان بدهید.

 

6. موفقیت مادی فراوانی و زندگی راحت با معنویت در تضاد است : اشتباه

این باور هم یک ایده کنترلی القا شده از جانب کابال جهت کنترل انسانها بوده است. کابال تلاش کرده معنوی ترین افراد را از دسترسی به منابع مالی مورد نیاز جهت انجام مأموریت روحیشان در طول زندگیهایشان محروم کند و برای این کار نه تنها جریان انرژی فراوانی به زندگی افراد بیدار را مسدود میکند بلکه تلاش میکند این باور را به انسانها بدهد که معنویت یعنی فقیر بودن به این شکل افراد بیدار و حقیقتا معنوی هیچ گاه نخواهند توانست در جامعه جایگاه قدرت و یا نفوذ اجتماعی داشته باشند همچنین باعث میشود معنویت در ذهن بشر «دستاوردی نامطلوب» دیده بشود.

 

7.سیاست کاملا خارج از حوزه بیداری و معنویت است : اشتباه

سیاست حوزه تصمیم گیری، اثرگذاری و کنترل بر سرنوشت انسانها، سیاره و در نهایت حیات همه موجودات زنده روی سیاره است. هرگز نمیتوان تصور کرد که بیداری فرایندی است که میتواند اثر سیاست بر جهان را نادیده بگیرد. گرچه افرادی که بیدار میشوند هرگز به دنبال سلطه بر دیگران نیستند و در جستجوی دستورکارهای شخصی و منافع فردی خودشان نیستند، اما قطعا به سرنوشت خود و دیگران اهمیت میدهند و به نحوه اداره جهان توجه و حساسیت دارند.

 

8. مدیتیشن صرفا راهی برای یافتن آرامش است : اشتباه

مدیتیشن یکی از مؤثرترین شیوه های یافتن آرامش در زندگی است، با این حال، فقط این نیست مدیتیشن میتواند بسیار بیش از این باشد. مدیتیشن اشکال و سطوح بسیار مختلفی دارد. برخی مدیتیشنها به شکل جمعی انجام میشوند تا یک سیگنال واحد و منسجم آفریده شود که بر میدان آگاهی جمعی و بر شبکه انرژتیک کل سیاره اثر داشته باشد مدیتیشن میتواند ابزاری در دست انسانها باشد تا به وسیله آن جهت و راستای خط زمانی و رویدادهای سیاره ای را بر اساس اهداف الهی و تکامل روحی تنظیم و اصلاح کنند مدیتیشن میتواند ابزاری برای مبارزه با دستورکارهای منفی چه در سطح فیزیکی و چه در سطوح انرژتیک باشد. مدیتیشن میتواند جهت کار بر روی مدار و شبکه انرژتیک سیاره و رفع انسدادها به کار گرفته شود. این امکانات و قدرت نهفته در انسانها را کابال همیشه از جمعیت انسانی پنهان و مخفی نگه داشته است و با افشای این حقایق شدیدا مبارزه میکند. آنها مدیتیشن را به شکلی و گونه ای از تفریح برای افرادی که نیاز به لحظه ای آرامش در گرداب زندگی ماتریکسی دارند تقلیل داده اند.

 

9. مدیتیشن در زمان ماه کامل یک عمل اشتباه یا دستورکار منفی است : اشتباه

ماه کامل یک گوناگونی از آن امکان پذیر است کابال مناسک منفی خودش را در زمان ماه کامل انجام میدهد و در عین حال این ایده را اشاعه داده که انجام مدیتیشن های صلح در این زمان به نفع تاریکی است. هدف از این کنترل ذهن که در بسیاری از گروه های معنوی مشاهده میشود این است که کابال هرگز اجازه ندهد انسانها به اصل ماجرا پی ببرند و در ارتعاش ترس و تردید و گمراهی باقی بمانند و نتوانند از ماه که نزدیکترین جرم آسمانی به زمین است و یکی از قدرتمندترین اثرات بر زمین را دارد جهت اهداف مثبت استفاده کنند آنها میخواهند همه فرصتهای آسترولوژیک و انرژتیک را در انحصار خودشان داشته باشند و از ماه کامل برای پمپاژ کردن بیشترین میزان آلودگی و انرژی منفی به شبکه زمین استفاده کنند و در عین حال اجازه ندهند انسانها از همان فرصت برای مقابله با این اقدامات تاریک بهره گیری کنند.

 

۱۰. همه آنچه روی زمین رخ داده را خالق ٫ منبع خدا میخواسته، می دانسته، و اراده کرده است : اشتباه

این یک فرم فکری است که باعث میشود افراد رویکردی دترمینیستی، جبرگرایانه و حتی فرقه ای به امور داشته باشند و یا نسبت به همه چیز بی تفاوت باشند، و همزاد پنداری خودشان با دیگران را از دست بدهند. مهم است بدانیم که انسانها و بسیاری از موجودات دیگر از اراده آزاد برخوردارند کسی که میاندیشد هر آنچه رخ داده اراده خالق یا منبع بوده و یا مورد تأیید او است نقش خودش و اراده آزاد خودش را، و نیز نقش اراده جمعی بشر را در وضعیت همه چیز نادیده میگیرد. منبع در همه سطوح و ابعاد آفرینش قادر مطلق نیست و روش و سنت و پنجره زمانی معینی برای دخالت منبع در وضع جهان وجود دارد بنابراین همه چیز را نمیتوان اراده و خواست منبع برشمرد.

 

۱۱. مشاهده گر بودن و خنثی بودن یعنی تاریکی و شر را قضاوت نکنیم : اشتباه

بسیاری از افراد به عنوان یک شعار معنوی آموخته اند که ( نباید قضاوت کرد ) این به این معنی نیست ( یا نباید به این معنا باشد ) که بایستی نسبت به شرارت بی تفاوت باشیم و یا تصور کنیم که نه خیری وجود دارد و نه شرارتی و شری نکته اینجا است که قضاوت ما بر اساس قلب بسته و یا تعصبات کورکورانه نباشد.قضاوت بایستی بر اساس عقل سلیم و هدایت نور باشد قضاوت نباید بر اساس ایگوی منفی و حس جدایی بلکه از نقطه نظر وحدت و یکپارچگی باشد. این قضاوت بایستی بر اساس نور و از نقطه نظر غیر شخصی باشد.

 

۱۲. نیروهای نور منجیان ما هستند و تنها کاری که لازم است بکنیم این است که منتظر باشیم توسط آنها نجات داده شویم : اشتباه

نیروهای نور در فرایند آزادسازی زمین کمک میکنند و هر آنچه از دستشان بر می آید برای آزاد شدن زمین و ریشه کن شدن تاریکی با کمترین میزان آسیب ممکن به انسانها و سیاره انجام میدهند اما این ابدا به این معنا نیست که ما بایستی صرفا منتظر باشیم و منفعلانه بایستیم و کنشی نداشته باشیم آنها از ما میخواهند بیدار شویم و مسئولیت حیات و تکامل خود را بپذیریم و مقتدر باشیم.

 

ترجمه : وبسایت اتحاد نور