Gas lighting, Looking Glass

Looking Glass


نسل بعدی جنگ افزار روحی روانی بیگانگان منفی، برای جدا کردن و قطع اتصال بین چاکرای دوم و چاکرای خورشیدی است، به هدف اینکه کالبد روح نتواند به مرکز هارا و سپس نواحی نقطه ثابت کالبد نوری متصل شود. نقطه ای در چاکرای خورشیدی وجود دارد که عملکردش با قلب صورت می گیرد؛ نقطه ثابت باید باز شود تا فرکانس های روحی را از کالبد روحی دریافت کند. اگر آنها بتوانند چاکراهای پایین را بدین طریق بلاک کنند، فرد نمی تواند به روحش وصل شود و روحش می تواند گیر انداخته شده و بدون هیچ مقاومتی از طرف فرد، توسط بیگانگان منفی دزدیده شود. بدین ترتیب ٬٬ فرم منفی کلون٬٬ برای اهداف آنها مناسب و امن بوده و در ابعاد موازی عمل می کند، در این شرایط فردی که مورد دزدی کالبد قرار گرفته است، به تدریج با سرنوشتش که با آن کلون گره خورده، روبرو شده و او را در خطوط زمانی آینده ( خطوط زمانی مصنوعی) ملاقات می کند. این مسئله باعث ایجاد کالبدهای فیزیکی بالقوه برای تسخیر می شود، که بستگی به نیازهای آینده اتحادیه بیگانگان منفی دارد. این تکنولوژی‌ها به فضا-زمان نفوذ می کنند، و باعث ایجاد واقعیت ها و خطوط زمانی مصنوعی می شوند، که به نوبه خود باعث آسیب به میدان های فضا-زمان ارگانیک می شوند. 
این تکنولوژی به نام آینه looking Glass نامیده می شود و یک تکنولوژی سفر در زمان است که به مجتمع نظامی داده شد و توسط خاکستری ها و نظامی ها در این خط زمانی مورد استفاده قرار گرفت.
به دلیل تکنولوژی غیر ارگانیک، وقتی  بارها با آن در زمان سفر می کنند، چیزی که به عنوان واقعیت محتمل می بینند، محدود به ادراک ذهنی فعلی آنهاست. خیلی ها متوجه نیستند که ادراک ذهنی محدود آنها در خط زمانی صعود نیست. با این حال آنها در میدان آسیب زیادی ایجاد می کنند، و متعاقبا اعمال و اقداماتی هم انجام شده و شرایط تحت نظارت نیروهای محافظ و مدافع است.


Gas lighting 
این تکنیک، فرمی از دستکاری احساسی-روانیست که شخصیتهای سلطه گر از آن استفاده می کنند تاقربانی  را به تردید و بی اعتبار دیدن خاطرات، اداراک ، تجربیات و عقلانیتش وادار کند. روان پریشان و خودشیفتگان اکثرا از تاکتیک های گس لایتینگ به هدف کنترل افراد یا گروه های بزرگتر به نفع خودشان استفاده می کنند.


نفوذ رسانه های جمعی:
تکنیک گس لایتینگ در رسانه ها هم مورد استفاده قرار می گیرد، به عنوان شکلی از کنترل انتشار اطلاعات بین مردم، به اهداف کنترل سیاسی، یا کنترل ادراک عموم، تا اینکه شرایط مساعد را برای جهت دهی به حمایت از دستورکار معینی، محیا کنند. در واقع یک ابزار روانی جمعیست که به شکل نیمه دروغ و نیمه واقعیت طراحی می شود به هدف نفوذ به اطلاعات و دیتای حقیقی به شکلی که طرح و تصویر کلی را مبهم و آلوده کند. کنترل کنندگان و استبدادگران، چه اعضای شخصی خانواده ها یا فعالان در تعاملات اجتماعی، همگی می خواهند در جایگاه قدرت و کنترل باقی بمانند و دستورکار آنها از هر چیزی برایشان مهمتر است. بنابراین، آنها هر نوع اطلاعاتی که احساس کنند دستور کار آنها را به خطر می اندازد، سرکوب یا محو می کنند، و اجازه نمی دهند تا عمومی شود. این افراد، ریاکار هستند، و شخصیت های مختلفی را به افراد مختلف نشان می دهند، تا منافع خود را بدست بیاورند، و معمولا اهمیتی نمی دهند که مسئله چقدر می تواند برای دیگران گران تمام شود.


ایجاد ابهام از طریق اطلاعات ناقص:
وقتی افراد، یک طرح و تصویر کلی از شرایط و اتفاقات نداشته باشند، و به دلیل دسترسی محدود به حقیقت،  مورد فریب و نفوذ قرار می‌گیرند، این مسئله باعث می شود که توانایی آنها برای کسب اطلاعات و تصمیم گیری صحیح محدود شده و دچار تردید و ابهام شوند. 
افرادی که به انسانهای دروغگو و فریبکار و اطلاعات غلطی که ارائه می دهند، متکی باشند، حقیقتا نمی توانند تصمیمات صحیح در جهت روحشان بگیرند. بنابراین بسیار مهم است که این افراد را شناسایی کنیم، و اجازه ندهیم در تصمیمات زندگی ما تاثیر گذار باشند و به جنبه های آسیب پذیر و خصوصی ما دسترسی داشته باشند. اعتماد واقعی بین همه افراد توسط صداقت بوجود می آید. می توانیم بی قید و شرط انسانهای فریبکار و سلطه گر را دوست داشته باشیم، حتی ممکن است بعضی از این افراد، اعضای خانواده بیولوژیکی ما باشند، و یا ارتباط خونی با ما داشته باشند، با این حال باید صددرصد مطمئن شویم که با قرار دادن مرزهای مطمئن،  هرگز به آنها اجازه نمی دهیم هیچ گونه کنترلی بر ما داشته باشند. مهم نیست که آنها چه کسی هستند و چه موقعیتی در زندگی ما دارند، و چه عنوانی ( پروفسور و دکتر و …) دارند. اگر آنها این رفتارهای منفی را هنگامیکه شما خود حقیقیتان را به آنها نشان می دهید بروز می دهند، هوشیار و مراقب باشید و همه چیز را رصد کنید.


نفوذ احساسی:
همینطور که آشفتگی ناشی از چرخه صعود سیاره ای شتاب می گیرد، خیلی از افراد تحت تاثیر نیروهای منفی ای قرار می گیرند که شناختی از آنها ندارند. منشأ برخی از این نیروهای منفی از ذهن ناخودآگاه خود فرد و ایگوی منفیست که باعث شکل گیری یک زندگی پرازعادات و رفتارهای منفی می شود. وقتی افراد در درون خود احساس عدم امنیت داشته باشند، بسادگی به سمت رفتارهای کنترل کننده و سلطه گرایانه می روند. بسیار مفید خواهد بود که راجع به این رفتارها آگاهی کسب کنیم تا بتوانیم از خود محافظت کنیم و مرزهای صحیحی را برای خود در نظر بگیریم. 
افراد سلطه گر همواره فرض می کنند که احتیاجات، تمایلات، خواسته ها و اهداف آنها، همیشه مهمتر از شماست. هرکاری که انجام دهید و هر مسئولیتی که داشته باشید، آنها تاکید دارند که باید بر آنها تمرکز کنیم و بر مسائل آنها، بدون توجه به هزینه و تاوانی که وجود خواهد داشت.


انگیزه های کنترل کنندگان:
_ میخواهند به هر قیمتی به اهداف و منافع شخصی برسند.

_ نیاز شدید به حفظ احساس پذیرش، قدرت و برتری در روابط با دیگران.

_ حس تسلط و کنترل بر دیگران.

۰۵ تیر ۱۴۰۳
سوالات کاربران در رابطه با حقایق پنهان ، بیداری ، معنویت
پیروزی الهه
پیروزی الهه