ارتعاش ترس
ارتعاش ترس باعث تنهایی و جداافتادگی و حس عدم امنیت در جهان می شود. ارتعاش ترس انسانها را از یکدیگر جدا می کند و در دنیا نفاق و تفرقه ایجاد می کند. ارتعاش ترس عامل خود فریبی است و ادراکات کاذبی می افریند که شخص را به لحاظ روانی دچار حس تهدید شدن و در خطر بودن می کند و همزادپنداری اش را با دیگران از دست می دهد چون دیگران را تهدیدی بالقوه علیه خودش می بیند. اشخاصی که همزادپنداری و رفتار اخلاقی ندارند تمایل دارند دیگران را شدیدا قضاوت و سرزنش کنند.
هنگامی که ترس بر ما حاکم است، تاریکی بر ما حاکم است. این ترس نمی گذارد روابط عمیق قلبی با یکدیگر برقرار کنیم. ترس امید ایجاد ارتباطات صمیمی و نزدیک برای حل کردن مشکلات عمیق بشر را از بین می برد. یک کنترل کننده می تواند توسط ایجاد ترس، وحدت و ارتباط سازنده و اعتماد بدست امده میان افراد یک گروه، جمع، یا سازمان را از بین ببرد تا انها هیچ گاه نتوانند در برابر سیستم کنترل او قد علم کنند و مشکلاتشان را حل کنند.
ترس ابزار اصلی کنترل است که روی زمین بکار می رود تا انسانها در جمع یکدیگر احساس ناامنی کنند و تنها و تنها تر شوند و ضعیف و ضعیف تر و بی پناه در برابر کنترل کنندگان ! افرادی که حس ناامنی دارند این عدم امنیت را به دیگران هم انتفال می دهند (پس ترس مسری است). افرادی که عدم امنیت دارند می توانند قضاوت کنند، سرزنش کنند، فریبکار شوند، خودفریفته یا خودشیفته باشند، بی ثبات باشند، غیر مسئول باشند، در دیگران و یافته ها و دستاوردهای دیگران تردید ایجاد کنند، خیانتکار شوند، و خودبرتربین باشند. تاریکی در همه این رفتارها مشهود است.
همه این تاریکی ریشه در ترس دارد.
اولین و بزرگترین عامل حکومت نیروهای منفی بر ما انسانها ترس است.
ما باید خودمان باشیم. باید حرف هایمان را فریاد بزنیم. باید حقایق را بگوییم. باید نترسیم. باید به وحدت برسیم. باید کنترل کنندگانی که پشت ترس های ما پنهان شده اند را یک بار برای همیشه شکست دهیم !
