چاکراهای ضد ذره مورفوژنتیک
در مدل صعود، ما با ۱۵ موج از طیفهای فرکانسی مختلف سروکار داریم که مستقیما با اشعه های کیهانی و ابعاد زمان مرتبط هستند، و مراکز انرژی ما که چاکرا نام دارند، به این ابعاد زمان که در جهانهای چندبعدی قرار دارند، متصل هستند. ۹ لایه اول طیف فرکانسی، که جریان های کندالینی نامیده می شوند، شامل سطوح جریان های ذرات پایین هستند که جهان مادی فیزیکی را میسازند. بعد از این ۹ بعد، ابعاد ضد ذره وجود دارند، که در واقع فرمهای ساختار نور پلاسمای مایع یا جریان های هیدروپلاسما هستند. مقدار انرژی ذخیره شده در جریان کندالینی فرد، بستگی به ظرفیت کد ژنتیکی دارد و برای نگهداری انرژی آگاهی بالاتر است.
انرژیهای روحی ای که نمی توانند برای فعالسازی، بخشی از دی ان ای شوند، در داخل مرکز کندالینی که در انتهای ستون فقرات قرار دارد ذخیره می شوند.در طول دوران های مختلف حمله دستورکار بیگانگان منفی و آسیب به DNA که از طریق تجاوز و سواستفاده هوشهای مصنوعی و انواع مختلف آزار و اذیت از طریق کنترل ذهن و جنگهای ضد کرایست صورت گرفته، بیشتر انرژی کندالینی در میدان انرژی انسانها خفته و غیر فعال شده است. صعود و تعالی روحی در واقع افزایش گسترش آگاهی و دسترسی و پایین آوردن انرژیهای روحی بدنهای ابعاد بالاتر به داخل بدن فیزیکی است که این دو همزمان انجام می شود.
این اتفاق از طریق فرآیند بیداری کندالینی در انتهای ستون فقرات انجام می گیرد، که این انرژی را از مرکز ستون فقرات به چاکرای تاجی میفرستد. صعود در واقع یک تغییر در طیف فرکانسی است که از طریق بیداری بیولوژیکی کندالینی انجام میشود، و یک تغییر در تمرکز آگاهی را به دنبال دارد. صعود یعنی حرکت آگاهی از یک واقعیت به واقعیتی دیگر، و از آنجاییکه که واقعیت همان بعد است، چیزی که ما در طول فرآیند صعود تجربه می کنیم در واقع یک تغییر بعد کامل است.
برای انجام این تغییر آگاهی، ما باید روش فکر کردن را با اهداف روحی و ذات آسمانی هماهنگ کنیم.وقتی که ما از چگونگی کارکرد بدن نوری و میدان های انرژی و طیف فرکانسی ای که بر آگاهی تاثیر دارد، مطلع می شویم، این مسئله به ما کمک می کند تا بفهمیم که هر چیزی که در اطراف ما و درون ما وجود دارد، در واقع اشکال انرژی و کیفیتهای ارتعاشی و فرکانس هستند. جریان انرژی نیروی حیاتی که فرآیند ساخت ابعاد در ۹ بعد اول را بر عهده دارد، انرژی کندالینی یا اسپیرال (مارپیچ حلزونی) کندالینی نامیده می شود.
بدن فیزیکی دارای هفت چاکرای ذره اولیه میباشد که با چاکراهای ضد ذره از طریق اتحاد با بدن مونادیک و روحی ترکیب میشوند که این عمل در واقع پروسه صعود روحی را شکل میدهد.
این چاکراهای ضد ذره بنام چاکراهای مورفوژنتیک شناخته میشوند که اصولا در حالت غیر فعال هستند تا وقتی که در طی مراحل پروسه صعود از طریق فعالسازی چاکرای تاجی یا در هنگام کار با سپر محافظ ۱۲ بعدی، بیدار شوند.
میدانهای مورفوژنتیک:
میدان مورفوژنتیک در واقع نقشه ایست که شکل و فرم را به شکل اطلاعات در خودش نگه میدارد و شامل ساختارهای آگاهی به شکل نور و صداست و مشخص می کند که هر شکلی از آگاهی، چطور متجلی میشود و هم در سطح زیراتمی و هم در سطح کیهانی وجود دارد و اساسا قسمتی از مکانیزم خلقت است.همه اشکال ماده و آگاهی، که شامل کالبدهای انسانی و سیاره ای میشوند، از طریق این میادین متجلی می شوند، معماری و ساختار این سیستم، شبکه ۱۲ شاخه است. این شبکه اساسا کیفیت کریستالی ماده_ انرژی را که شامل الگوهای خاص فرکانس هستند، مشخص می کند.پس نقشه کالبد ما، همان میدان مورفوژنتیک است و این نقشه هم در سطح سیاره ای، هم در سطح کهکشانی، هم در سطح کیهانی و هم در سطح فراکیهانی وجود دارد. « همه سطوح این نقشه ۱۲ شاخه ای؛ یعنی سطوح انسانی، سیاره ای، کهکشانی، کیهانی و … درهم تنیده اند و بهم اتصال دارند».
لیزا رنی