پاکسازی و جدا کردن رپتایلین ها و دیگر موجودات

اولین تجربه ی جداسازی یک رپتایلین از یک انسان در حقیقت پسر خودم بود که در آن زمان فقط ۴ سال داشت. من متوجه شده بودم رفتار و کردارش تغییر کرده است. او که از کودکی بسیار شاد و خوشحال بود، تبدیل به یک‌ کودک خشمگین شد که واقعا تمایلی به معاشرت نداشت. افکار کلی من در آن زمان معطوف به این شد که ممکن است مساله ای در پیش دوره ی دبستانی اش پیش آمده، که ممکن است سبب تغییر رفتارش شده باشد، در صورتی که هیچ وقت فکر نمیکردم مساله ی بسیار آزار دهنده ی دیگری در حال اتفاق است.

کمی بعدتر، نمیتوانستم متوجه شوم که چرا رفتارش بسیار تغییر کرده بود، بنابراین تصمیم گرفتم عمیق تر شوم و بیشتر کنکاش کنم؛ و خودم را در حالت مراقبه بردم و آگاهی خودم را به پسرم تاباندم.

شما هنگامی که چشمانتان بسته است بیشتر و عمیق تر می توانید ببینید، و آنچه که من دیدم شوک کننده بود، ولی توضیح خوبی هم برای این تغییرات اخیر بود. به چاکرای پایینی اش یک بچه رپتایلین متصل بود. جسم رپتایلین با دمش که به دور قسمت پایینی توروس پسرم پیچیده بود، به پشت بدن پسرم وصل شده بود. بچه رپتایلین به سرعت به خواب رفته و به نظر آرام و اگر بخواهم صادق باشم بامزه میامد. به آرامی رپتایلین را جدا کردم و آن بچه‌ رپتایلین را به راهنمای خود دادم. با چاکراهای پسرم برای اینکه آسیب وارده که مسبب مشکل شده بود را درمان کنم کار کردم. در عمل رفتار پسرم نرمال شد و دوباره همان کودک شاد شد.

 

من قدردان مسیر زندگی ام هستم که مرا به راهی رسانده تا بتوانم به پسرم کمک کنم. تصور کنید که من هیچ اطلاعی در مورد “دنیای دیگر” و چگونگی تاثیرش بر دنیای ما، نداشتم. میبایست با پسری که مشکلات رفتاری دارد و مسبب وارد کردن استرس زیادی به کل خانواده می شود، درگیر میشدم.

 

پسرم میبایست با این موجود رپتایلین که خودش را به شخصیت او گره زده بود، رشد میکرد. پسر من یک روح ظریف همزادپندار و بسیار حساس است، ولی آن موهبت ها می توانست تخریب شود و در عوض پسرم تبدیل به یک شخص خودشیفته ی کنترل گر شود.

 

با جدا کردن موجودات از مردم، شاهد این بوده ام که این موجودات به خودی خود تاریک نیستند، بلکه به عنوان بردگانی برای انجام کارهای تاریک استفاده می‌شوند. آن ها کنترل کنندگانی دارند و حق انتخابی ندارند. در حین جداسازی آن ها معمولا توسط کنترل کنندگانشان نیز مورد حمله  قرار میگیرم، در نتیجه این کار می تواند مهیج باشد.

 

اگرچه، آموخته ام که وارد جنگ نشوم، و تنها از انرژی خودم برای اینکه به آن موجودات احساس امنیت و حفاظت بدهم استفاده کنم، و وقتی که آن ها به من اعتماد کردند می توانم آن ها را از انسان ها جدا کنم. هنگامی که آن موجودات را جدا می کنم و به جای امنی میبرم، آن ها به خاطر کاری که انجام داده ام بسیار قدردانند، من آن موجودات و نیز فرد تحت درمان را آزاد کرده ام. توتو و من می توانیم به اشخاصی که مهمان این موجودات هستند کمک کنیم و آن ها را از تراکم بسیار پایینی که تجربه می کنند رها سازیم.


منبع:
https://findthelightcouk.wordpress.com/2017/05/01/detaching-reptilians-and-other-entities

۰۸ تیر ۱۴۰۳
سوالات کاربران در رابطه با حقایق پنهان ، بیداری ، معنویت
پیروزی الهه
پیروزی الهه