سوالات کاربران در رابطه با حقایق پنهان ، بیداری ، معنویت بخش دوم

201 – اما پس این طور که بنظر میرسد شما هم عملکرد گروه Q رو قبول دارید …
از نظرتان اینجوری میشه برداشت کرد که راجب ترامپ نه ولی راجب کیو و عملکردش مطمعن هستید و همچنین ارتباط کیو با نیروهای نور

گروه کیو قصد مثبتی داشت اما کلیرنس یا دسترسی اطلاعاتی کاملی نداشت و متوجه عواقب همه اقداماتش نبود و به برخی جنبه های ان هم اهمیتی نمیداد. انها اطلاع نداشتند که به سرعت وارد خطوط قرمزی میشوند که میتواند واکنش هایی از طرف کابال در پی داشته باشد و اهمیتی نمیداد که چه تعداد انسان ممکن است در اثر این وضعیت از بین برود. برنامه ازادسازی باید طوری پیش برود که کمترین اسیب ممکن ایجاد شود

202 – اگر این موجوات اینقدر پیشرفته و باهوش هستن ودارای قدرت هایی هستن که شاید به فکرماهم نرسه و براساس ادعای شما میتوانند منظومه یا سیاره ایجاد کنند و به حرکت دربیاورند و قبل از این که منوشما پا به این‌ دنیا بگذاریم مارا میشناسند و چگونگی روند به دنیا آمدن ما را بدست بگیرند،چطور نمیتوانند به روح و یا همان خویش برترمان نفوذ کنند و آن را تحت کنترل خود قرار دهند بدون این که هیچکس آگاهی از این موضوع نداشته باشد با توجه به این که میفرمایید قادر مطلقی که به همه ابعاد و تراکم واقف باشد وجود ندارد!!و همینطور ایمپلنت هایی که کار گذاشتند و انواع کنترل ذهن و فریب…..و و و و

این موجودات روح را میتوانند از کالبد انسانی خارج کنند و زندانی کنند یا فریب دهند و از انرژی روح استفاده کنند.
حتی ارواح را میتوانند قطعه قطعه کنند اما به ذات روح دسترسی ندارند، ذات و ماهیت اصلی روح از دسترس آنها خارج است.

قطعات اگاهی و یا قطعات روحی که سرقت شده اند یا به هر دلیلی و شکلی اسیب دیده اند در ادامه روند ازادسازی سیاره ازاد میشوند و یکپارچه سازی و ترمیم ارواح انجام می‌شود.

اساسا مفهوم «خدای قادر مطلق» که همه چیز در ید قدرت اوست و همه چیز را تحت کنترل دارد یک تاکتیک کنترل ذهن جهت ازبین بردن اقتدار روحی انسان است، تا اینکه انسانها با باور به این موضوع همه چیز را به او بسپارند و نقش خود را در تغییرات و تحولات نادیده بگیرند. و تصور کنند که همه شرارت و جنایتی که در زمین است با خواست و اراده خالق بوده و برای آزمایش بشر. بنابراین انسانها شرایط را میپذیرند و شاید حتی برای کسانی که قربانی می‌شوند همزادپنداری هم نداشته باشند چراکه تصور میکنند همه اینها خواست خالق بوده است.
ما به هیچ وجه منکر وجود خالق نیستیم اما فرآیند خلقت گسترده تر و پیچیده تر از آن چیزی ست که در آموزه های فرقه ای یا مذهبی گفته شده است.

203 – ذات روح همون منبع؟ ممکنه بتونن به ذات روح دسترسی پیدا کنن؟

خیر ذات یا اسنس روح یعنی ماهیت و طبیعت اصلی آن یعنی نمیتوانند روح را تغییر دهند یا از بین ببرند. تنها کار انها این است که طوری اثرگذاری کنند بر افراد از طریق غذا و دارو و واکسن و غیره و غیره که اتصالشان با روح قطع شود، سپس کنترل بدنهای انها را به دست بگیرند و به عنوان پهپاد انسانی از انها استفاده کنند و روح را هم یا فریب دهند یا محبوس کنند و یا به عنوان منبع انرژی مورد استثمار قرار بدهند

در ضمن ارواح به هیچ وجه برابر و یکسان نیستند از نظر سطح تکاملی. یکی از پروپاگانداهای کیمرا و زتاها یا دستورکار بیگانگان منفی برابری همه ارواح است در صورتیکه این سیستم هیچ کجای کیهان وجود ندارد. در هر سیستمی روح تکامل یافته تر جایگاه بالاتری دارد و روح کمتر تکامل یافته جایگاه پایینتری دارد چه از لحاظ دسترسی به اطلاعات چه امکانات چه قدرت و اختیار یا حتی انرژی فراوانی. اما روی زمین این سیستم در حقیقت معکوس شده یعنی ارواح بزرگ و بسیار پیشرفته در زیر سختترین فشارها هستند و ارواح کوچکتر به بالای هرم جذب میشوند. این استراتژی بزرگ و پنهان کیمرا است و باعث ضربه بزرگی هم به ارواح کوچک و هم به ارواح بزرگ میشود که ابعاد و پیامدهایش بسیار وسیع و جدی است، و همه این کارها را تحت پوشش برابری انجام میدهند یعنی به مردم این روایت را ارایه میدهند که سیستم همه ارواح را یکسان و مشابه در نظر می‌گیرد. حال انکه همانطور که شرح داده شد سیستم یک هرم معکوس ایجاد کرده است

204  – یکی از اعضاء پرسیده ذات روح همون منبع؟؟ شما در ابتدای این پاسخ گفتید خیر. پس روح چطور به منبع وصل میشیه؟
آیا ما ماهیتی فراتر از روح هم داریم؟ ممکنه در مورد ذات روح توضیح بیشتری بدید؟ مگه روح مجرد نیست؟؟ وقتی ماهیتی مجرد باشه، دیگه ذات و غیرذات نداره!

ایشان پرسیدند ذات روح همان منبع؟، گفتیم خیر، اما نگفتیم از منبع نیست.

روح از یک دیدگاه مجرد یا غیرمادی است، اما در نگاه بالاتر و سطح اگاهی بالاتر از ماده تشکیل دهنده خودش تشکیل شده، ماده ای در سطح تکامل و در فرمی که برای بعد سوم انگار وجود ندارد

حتی در مصر باستان روح را می‌توانستند جرم و وزنش را اندازه گیری کنند که ان دانش از دست رفت. اما در اساطیر نشان داده شده که انوبیس قلب افراد را پس از مرگ وزن میکند و با وزن یک پر می‌سنجد

بنابراین شما پس از ماده فیزیکی متراکم ، سطح پلاسما را دارید و بعد سطح اتریک یا اثیری و بعد سطح اختری و بعد ذهنی و در همه اینها ماده هست اما در تراکم ها و سطوح ارتعاشی بسیار متفاوت. روح هم در سطح خودش از مواد با کیفیت خاص خودش تشکیل شده

بنابراین وقتی شما روح را مجرد میخوانید و غیرمادی میدانید این یک جهان بینی نیوتنی و محدود است و هنوز به سطح دانش کوانتومی نرسیده است

وقتی نیروهای نور یک روح را که هیچ گونه احتمال بازگشتی ندارد جهت بازیافت کامل ذات و اسانس به خورشید مرکزی میبرند، این ذات روح است که تجزیه میشود و از نو روح ساخته میشود تا بتواند از صفر سفرش را اغاز کند

205  – ادمین جان من هنوز قانع نشدم ..اخه همونطور ک خودتون میدونید اونا میتونن ادمارو هیپنوتیزم کنن و هزارتا برتری دیگه.و در مقابل همه ی این امکانها ما فقط با یه جواب (به درونت رجوع کن) مواجه میشیم

اینکه بتوانند شمارو هیپنوتیزم کنند یا نه بستگی به ارتعاش و هوشیاری و اقتدار و قدرت روانی دارد.
در شرایط حال حاضر اکثریت مردم بجز عده بسیار معدود در هیپنوتیزم و کنترل ذهن قرار دارند اما متوجه این مسئله نیستند.
بسیاری نیز تصور می کنند به بیداری رسیده اند اما هنوز در لایه های متعددی در خواب هستند.

206 –  نظرتون در باره قطع لینک چیه،،من وبدنهای من واسامی من وانرژیها وچاکراهای من ،،قطع لینک می‌کنیم، ازابتدای خلقت تا ابدالاباد،،با هر نیرو وبا هر انرژی که زیر بعد ۷ است،،وتنها با پروردگار خویش لینک داریم ،،،)) اثری در دور کردن انرژی های منفی وایمپلنتها وو،داره؟
نظرتون در استفاده از ،،فقط نور بنفش طلایی ونقره ای ،،برای حفاظت چیه؟) کافیه،،،؟ یا اون حفاظ ۱۲ بعدی،،باید انجام شه ،،،

لینک انرژی چیزی نیست که شما یک بار برای همیشه تا ابد همه لینکهارو قطع کنید. شما الان اگر یک فیلم سینمایی نگاه کنید، با یک فرد در خیابان سلام و احوالپرسی کنید، به یک حیوان یا درخت یا تابلو یا هر چیزی علاقه مند شوید، یا هر نوع تعامل انرژتیک با محیط داشته باشید، لینکهایی ایجاد میشوند و تبادل انرژی صورت میگیرد. شما باید بتوانید انرژی خودتان را کنترل کنید و بدانید به چه چیزی انرژی بدهید و به چه چیزی انرژی ندهید. اگر به این مهارت دست پیدا نکنیم باید هر روز و هر ساعت درحال قطع کردن لینک ها باشیم.

اصلا نباید انرژی و توجه ما بدون کنترل و بدون تشخیص و تمایز و تصمیم ما معطوف به جایی شود باید انرژی خوب و درست مصرف شود. وقتی شما از کسی دلخور میشوید و در انتظار انتقام گرفتن یا جبران کردن هستید لینکی هست که مدام از شما انرژی خارج میکند و شما در حال از دست دادن انرژی هستید‌ وقتی چیزی به شما بر میخورد و غرورتان جریحه دار میشود دارید انرژی هدر میدهید. بزرگترین عامل هدررفت انرژی در مسلک و مرام سرخ پوستی ، خود بزرگ بینی است. خود بزرگ بینی باعث میشود فرد مدام حس کند که کوچک شمرده شده، نادیده گرفته شده، مظلوم واقع شده، و مدام انرژی از دست بدهد. سرخ پوستان به شاگردان خود می اموختند خودبزرگ بین نباشند. این یک درس اخلاقی حتی نبود، درسی کاملا عملی و واقعی و یکی از مراحل مبارز شدن است یعنی فرد تحت هیچ شرایطی انرژی هدر ندهد تا بتواند از انرژی ذخیره شده استفاده کند. منظور این نیست که فرد خودش را کوچک ببیند منظور این است که انرژی از دست ندهد

در ارتباط با قطع لینکها، جا و مکان دارد، مثلا بعد از انجام مدیتیشنهای جمعی جهانی توصیه میشود اگاهانه اینکهای ایجاد شده را قطع کنید

قبل از انجام مدیتیشن ها کافی است شعله بنفش را استفاده کنید که حفاظ بسیار توصیه شده نیروهای نور است

اما اگر کسی خواست می‌تواند از ان حفاظ 12d هم استفاده کنید و تجربه کنید

207 – سلام و درود من تازه اول راهم و خیلی چیزا رو بلد نیستم امکانش هست بگین این هاله بنفش چطوری دیده میشه باید چاکراها باز میشن ممنون میشم راهنمایی بفرمایید

شعله یا نور یا اشعه بنفش یکی از نورهای اصلی افرینش است که برای پاکسازی و محافظت خیلی استفاده میشود. مثلا در اکثر قریب به اتفاق مدیتیشن های جهانی که اعلام میشوند و ما هم اعلام کردیم در کانال در ابتدای مدیتیشن این نور فرا خوانده میشود تا از فرد در طول مدیتیشن و پس از ان حفاظت کند. ارتعاشات این نور طوری است که می‌تواند جلوی ورود و نفوذ موجودات و انرژی های تاریک را بگیرد

همانطور که کبرا شرح داد، جهان زاده تعامل میان منبع (اصل مطلق)، و ضد منطقی آن، یعنی ناهنجاری اولیه (احتمال، بی‌معنایی) است.

منبع در جهان دخالت می‌کند تا آن را اصلاح و درمان کند، و مجددا به خودش متصل سازد، و در این کار از اراده الهی خودش بهره می‌گیرد، اما قدرتش توسط این ناهنجاری محدود شده است.

جهان خودش را در سطوح مختلفی سازمان داده است که حالات ماده هستند، و نسبت‌های مختلفی از حضور منبع و ناهنجاری را ابراز می‌کنند. بالاترین سطوح تقریبا تماما مملو از حضور منبع هستند، و هرچه پایین‌تر بیاییم ناهنجاری بیشتری موجود است.

اراده منبع خودش را در جهان به شکل ۱۲ اشعه هماهنگ و سازمان‌یافته متجلی می‌کند. اشعه مرکزی سیزدهم اراده منبع است، و ۱۲ اشعه دیگر به شرح زیر است (طبق گفته کبرا):

۱. سفید/آبی الکتریکی – اراده
۲. صورتی – عشق
۳. آبی روشن – هوش خلاق
۴. سفید مروارید – هماهنگی
۵. آبی زبرجد – دانش عینی
۶. قرمز یاقوتی – آرمان‌گرایی
۷. بنفش – تجلی
۸. صورتی مایل به خرمایی – لطف الهی
۹. آبی خاکستری/بنفش – نبوغ
۱۰. سفید رنگین‌کمانی – یکپارچگی
۱۱. آبی بنفش – اتصال بین ابعاد
۱۲. آبی آکوامارین – مثبت مطلق

208 – در مورد ناهنجاری اولیه و دلایل وجود آن لطفا توضیحی می دهید ؟

دوستان در مورد ناهنجاری اولیه و دلایل وجود آن، وجود نیروهای تاریکی و علل اینکه چرا موجوداتی از نور ارگانیک منبع جدا افتادند و از پتانسیل ناهنجاری اولیه در جهت رسیدن به اهداف خود استفاده کردند بارها توصیح دادیم. اما گویا همچنان ابهاماتی وجود دارد.
در سطوحی از فرآیند خلقت، احتمالات بالقوه‌ای وجود دارد، یعنی پتانسیل هایی که تحت شرایط مساعد تحت نیروهای خلقت بوجود می‌آیند که ناهنجاری اولیه هم طبق همین شرایط ایجاد شد.
اما ناهنجاری اولیه به خودی خود نمی‌تواند آسیبی برساند مگر اینکه موجوداتی آگاهانه از آن در جهت اهداف خود استفاده کنند. مثالی میزنم:
آیا انرژی موجود در هسته اتم چیزی منفی است؟ مسلما منفی نیست اما اگر از آن بمب هسته ای بسازند منفی و مخرب خواهد شد.
عده ای سوال می کنند که چرا منبع جلو این مشکل را از ابتدا نگرفت؟ پاسخ اینست که منبع
قدرت مطلق بر این پدیده را نداشت که بتواند آنی و ناگهانی آن را حذف کند و باید در طول زمان و با کمک موجودات دیگر آن را پاکسازی میکرد.
بنابراین شر و تاریکی از تعامل آگاهی و این ناهنجاری بوجود آمد و در ادامه هم سعی کرد آشفتگی ها و ناهنجاریهای بیشتری ایجاد کند.
این ناهنجاری در چرخه های قبلی خلقت هم وجود داشته اما بطور کامل آشکار نشده بود، اما در این چرخه کاملا پدیدار شده و به همین دلیل شرایط برای حذف کامل آن محیاست.

این حقیقتی است که وجود دارد و طبیعی است که پذیرش آن برای عده ای که سالها تحت کنترل ذهن و شستشوی مغزی بوده اند سخت است.
معنی اقتدار در واقع این است که بتوانیم با حقیقت شجاعانه مواجه شویم و اشتباهات را بپذیریم و اصلاح کنیم.

کار این گروه مطرح کردن حقایق هست و طبیعی هست کسانی که از کودکی با باورهای القا شده مذهبی در خانواده و جامعه رشد یافته اند و به گونه ای هم باورها را به ارث برده اند مانند میلیاردها انسان مسلمان .بودایی مسیحی هندو و.‌‌‌…عقایدشان را از پدرانشان به ارث برده اند و تحقیق و مطالعه و اگاهی در باورشان نقش نداشته و تازه هرچه که بافته اند در جهت توجیه باورشان بوده در مقابل حقیقت و چیزی متفاوت که باورها را به زیر سوال بکشد جبهه میگیرند دقیقا مانند داستان غار افلاطون که انسانهای روی زمین را شامل میشود .بحثی نیست هرچه هست وا داشتن خوانندگان را به تفکر هست که درصدی فکر کنند و حقیقت را با تمام تلخیش دریابند و بفهمند عمری را در دروغ و با دروغ زیستند و نسل بعد خودشانرا اگاه سازند و شک کنند به ان چیزی که تا به امروز در جهت منافع گروهی باور داشتند نباید باور کنند و خودشان را رها سازند

209 – درست غلط تلقی کردن خود یک مسیر و انحراف ذهنی است . یا شما خالق قانون وحدت را نمی‌دانید یا نمی‌شناسید . یا تعمدا سعی در باگ دار بودن و ناقص بودن روند خلقت دارید .
در هر صورت بارها گفتیم ذهن توانایی درک و تحلیل و فهم روند خلقت را ندارد . تمام عرایض در این گونه مباحث کاملا ذهنی است و مردود و نامعتبر اعلام شده . مگر این که استدلال و پافشاری بر تحلیل ذهنی داشته باشیم .

انطور که ما جهان را میبینیم، این جهان باگ و ایراد دارد. این را هم ذهنی و منطقی و هم قلبی دریافت میکنیم. جهانی که میبینیم جهانی الهی و بی‌نقص نیست، اما این ماییم که باید نور الوهیت را اینجا لنگر کنیم و تاریکی را پاک کنیم. شما وارد مکانی شوید که پر از بدبختی و سیه روزی و فقر و جنایت است، ان را خلاف اراده منبع میدانید نه خواسته او، چون شما به روح متصل هستید. روح به منبع متصل است.

همه این مواردی که نوشتین در مورد نوع گفتمان خود شما صدق می کند اما ما گفتیم حرف ما مطلق نیست. اما شما از یک طرف می گویید ذهن توانایی درک خلقت را ندارد از طرفی خودتون در مورد فلسفه و روش و تعاملات خلقت حکم میدهید. این تناقض دارد دوست عزیز

محبت در قلب درک میشود نه در کنار جنایت و شرارت، فرزند برای اینکه مادرش را دوست داشته باشد نیازی ندارد تا از فرد دیگری مورد حمله قرار بگیرد. تصور میکنید خوبی فقط وقتی شر باشد وجود دارد؟ چرا؟ این همه هزاران سال شرارت بود؟ وضعیت زمین را چگونه میبینید اکنون و در این لحظه؟ انسانها به خاطر وجود شرارت، جهان را پر از عدل و داد کردند؟

تاریکی و شر به انسانها ضربه زد، انسانها را اسیر کرد ، و هزاران هزار سال تکامل را متوقف کرد. این حقیقت است، ان را انطور که خودتان صلاح میدانید توجیه کنید با هر فلسفه ای ، اما حقیقت را تغییر نمیدهد

اولین گام در ایجاد تغییر ، دیدن درست شرایط است

ذهن اگر به روح متصل باشد توانایی درک فلسفه خلقت و تشخیص نواقص آن را هم تا حدی دارد، اما ذهنی که از روح جدا افتاده و مورد کنترل است طبیعتاً ازچارچوبی که برایش تعیین شده نمی تواند فراتر رود.
مسئله مهم اتصال به روح است

210 – برای من سوالی پیش اومده در مورد راهنماهای روحی مان همانطور که به ما گفته شده قبل هر تناسخ با تیم روحی مان وارد زندگی مون میشیم . مدتیه که با راهنمای روحی خودم ارتباطات حسی بسیار خوبی دارم چه از طریق اعداد چه از طریق حسی بخصوص در مدیتیشن هام ولی وقتی به این درک رسیدم که آنها هم برنامه کابال هستند در دوگانگی سنگینی فرو رفتم شاید به نوعی تناقض در رابطه ام به این راهنماها آیا در اشتباه هستم و شما میتونین منو در این مورد راهنمایی کنین سوالم اینه در صورت بیداری روح آیا راهنماهای روحی نیز میتونن از این چرخه سیاه تناسخ همراه من آزاد بشن ؟

به طور کلی راهنمای روحی برای افراد ثابت و همیشگی نیستند. در چرخه و تناسخ و شرایطی هستیم که روح باید خودش به «اقتدار» برسد. یعنی روح دیگر سوال میپرسد، به چالش میکشد، و اعلام میکند که حقوق خودش را میشناسد و وارد قراردادهای جعلی کارما یا پاداش و مجازات و غیره نمیشود. یعنی چه در این زندگی چه در زندگی بعدی پس از مرگ، روح مقتدر بسادگی فریب نمیخورد بسادگی تحت تاثیر قرار نمیگیرد بسادگی نمیپذیرد. یعنی میخواهد ازاد باشد میخواهد خودش تصمیم بگیرد نه اینکه برایش تصمیم گرفته شود. اگر روحی به این سطح رسید یعنی تا حد خوبی یک روح مقتدر است. در این صورت حتی راهنمای روحی هم تغییر میکند یعنی ان موجوداتی که در سیستم ارکانی بودند متوجه میشوند در مقابل و در برابر این روح دیگر نمی‌توانند کاری کنند و وی را ترک میکنند و فضا را باز میکنند تا فرد ارتباط های حقیقی تر و واقعی تری ایجاد کند با موجودات روحی متعالی و حقیقی که در سیستم ارکانی نیستند. اما تا وقتی روح به آن اقتدار نرسد دیگران هم نمیتوانند کاری کنند. به همین خاطر انقدر روی «اقتدار» تاکید داریم. انسان باید بداند که قطره ای از وجود همان منبع است و به سمت او باید برود نه اینکه در این سیستم جعلی تا ابد بماند و فقط نقش یک باتری برای این سیستم را ایفا کند.

وقتی این سیستم ارکانی در سطوح اتریک و اختری پاکسازی شود موجودات زیادی نیز از این سیستم خارج میشوند و درمان و ترمیم و هیلینگ دریافت میکنند و عده زیادی هم محاکمه میشوند چون باید پاسخگوی وضعی که روی زمین ایجاد کردند باشند. موجوداتی که نتوانند یا مایل نباشند به نور بازگردند حذف میشوند

211 – ممکنه زمانیکه رخداد میشه تا زمان شیفت کامل زمین به بعد پنجم(یعنی فاصله زمانی بعد از رخداد تا یکی شدن با ابعاد بالاتر) عده ای روی زمین به مرگ طبیعی بمیرن یا در عصر بیماری یا حوادثی از این دست جسم شون رو ترک کنن ؟

بله ممکن است عده ای پس از رخداد به مرگ طبیعی هم بمیرند، خب وضعیت بعد از ازادسازی زمین به تدریج بهتر و بهتر میشود سیستم های پزشکی هم اصلاح میشوند و بسیاری از مشکلاتی که برای سلامتی انسانها پیش امده حذف میشود الودگیهای اب و هوا و غذا و غیره و غیره… اما این لزوما به معنای پایان مرگ طبیعی یا مرگ بر اثر حوادث برای انسانها نیست. رخداد نقطه شروع حقیقی تغییرات است تغییراتی که با سرعت اما با روند و شکل درست خودش انجام خواهند شد، یک شبه در یک چشم به هم زدن همه چیز زیر و رو نمیشود. وقتی به رخداد برسیم افراد بهتر معنای ان را درک میکنند.

موضوع دیگر اینکه، همه ارواح حاضر روی زمین وارد مسیر صعود نمیشوند. در حقیقت انسانهای زیادی موفق نمیشوند در این مدت کوتاه باقی مانده انقدر بر برنامه های منفی و بر بی‌تعادلی‌های انرژتیک و مشکلات دیگر غلبه پیدا کنند که بتوانند وارد مسیر صعود شوند. صعود یک انتخاب است. همه آن را انتخاب نمیکنند زیرا ، خیلی ساده، همه به این سطح تکاملی نرسیده اند. یک علت بسیار مهم ان هم کنترل ذهن است. اکثر انسانهای زمین پس از اینکه به مراحل نهایی تحولات و انتقال بزرگ رسیدیم به مکان و سیارات دیگری منتقل میشوند که در انجا بتوانند زندگی فیزیکی خودشان را ادامه دهند اما انجا خبری از کابال و ارکانها نخواهد بود و انها ازادانه زندگی میکنند و مسیر تکامل و انبساط اگاهیشان بسته نخواهد بود. انتخاب با خودشان خواهد بود. چیزی به انها تحمیل نخواهد شد.

بطور ساده انسانها باید درک کنند که ماتریکس چیست اصلا واقعی هست یا نه و عمیقا درک کنند و بفهمند پس از ترک جسم و هنگام مرگ تنه چیزی که میتوانند با خود داشته باشند هوشیاری و اگاهیست نه مال و ثروت حتی تار موی نخواهند برد بجز هوشیاری اما باز این تمام کار نیست چون ارکان بعد مرگ شما را رها نخواهد کرد و برای فریب شما اقدام میکند روح نیز مانند فردی که از اب گرو به اب سردی پریده سر در گم هست و زمان میبرد تا متوجه شود در کجا قرار گرفته دقیقا همین دوران باید اگاه و مقتدر باشد که گم نشود فریب نخورد و با اقتدار کامل انتخاب کند .اگاهی و هوشیاری را در خود نهادینه کنید تا قراردادی دوباره با ارکان نبندید و فریب نخورید

212 – ایمپلنت هایی از طریق واکسن وارد کردند چطور میشه پاکسازی کرد ؟

مواد ژنتیکی و چیپهایی که از طریق واکسن وارد بدن شده بعد از رخداد توسط نیروهای نور پاکسازی و عوارض آنها از بین خواهد رفت

213 – روش های کنترل ذهن نیروهای تاریک لطفا توضیح می دهید ؟

برخی روشهای کنترل ذهن که توسط دستورکار بیگانگان منفی بر علیه آزادی و اقتدار انسانها بکار گرفته میشود، شناخت مکانیزم این روشها بسیار مهم است:

_ کنترل ذهن توسط میدان الکترومغناطیسی

_  پاسخ مغزی سیگنالهای خارجی با فرکانس بسیار پایین

_ جهت‌دهی سیستم اعصاب مرکزی از طریق آزار الکترونیکی

_ هوش مصنوعی مورد استفاده در جنگ روحی

_ ایمپلنت‌های بیگانه

_ الحاقات هولوگرافیک

_ نرم افزار ظالم-مظلوم

_ کنترل ذهن جنسی

_ موجودات متجاوز

_ مدلسازی مصرفی توسط موجودات انگلی سرکوبگر

_ نرم افزار ارماگدون

_ استراتژیهای فریب آرکانی

_ جنگ افزارهای روانی

_ سلاحهای خاموش

لیزا رنی

تکنولوژی‌های کنترل ذهن، سلاحهایی هستند که از ایمپلنت‌های میکروچیپ الکترونیکی، نانو تکنولوژی، و امواج میکروویو و الکترومغناطیسی برای دستکاری حواس فرد استفاده می کنند تا با حمله به مغز و سیستم عصبی بر افکار، رفتار، احساسات یا تصمیم‌گیری فرد کنترل داشته باشند.

برای تاثیر و نفوذ در آگاهی انسانها فقط به یک سیگنال پیچیده نیاز است که توسط سیستم FFR
( frequency following response) ساخته می‌شود، طوریکه مغز به سیگنال مهاجم قفل شده و نورون ها شروع به بازتاب سیگنال می کنند. این سیگنال برای ایجاد افسردگی و پریشانی و رنج عاطفی طراحی شده است. در نتیجه ساختار شیمیایی مغز تغییر می کند و آگاهی فرد را به سطح پایینی از احساسات منفی تنزل میدهد که شامل گیجی و ادراکات نامنسجم است. به این طریق جمعیت زیادی را در مناطق دلخواه می توان تحریک به خشونت، خشم و احساسات منفی کرد. سپس در مرحله دوم، کنترل کننده ها با پخش اخبار در رسانه های مختلف، ترس و سرزنش
را القا کرده، و با سواستفاده و تحریک احساسات مردم، سعی می کنند به اهدافی مثل برجسته کردن و جدا کردن گروههای مختلف برسند. در اخباری که از رسانه ها پخش میشود، میتوانید این تاکتیک های جنگ روانی را به وضوح ببینید. ( نشان دادن مداوم تصاویر جنگهای مختلف و درگیریها و خشونت ها). این روش در واقع استراتژی جنگ روانی ایجاد تفرقه در بین انسانهاست تا انسانها حس کنند که باهم دشمن هستند و در نتیجه خشونت، تجاوز، دشمنی و رفتارهای تبهکارانه گسترش پیدا کند.

هنگامیکه بدن و مغز توسط یک سری از روش‌ها یا فرمهای آسیب زننده زیست-عصبی بلاک می‌شود، سیستم عصبی و مغز را آماده دریافت اشکال فکری تولید شده از منبع پالس الکترومغناطیسی بیرونی مانند شبکه‌های عصبی مصنوعی می‌کند. شبکه‌های مصنوعی به شکل مداوم پالس‌های الکترومغناطیسی شامل اطلاعات را از طریق رسانه‌های جمعی ارسال می‌کنند تا افراد را درگیر درام‌های بی‌معنی، روایت‌های بعدسومی و احساسات منفی کنند. نقش کنونی رسانه‌های جمعی این است که سیستم اعصاب مرکزی را به سمت افکار منفی جهت‌دهی کنند، و افراد را روی محرکهای فیزیکی بیرونی یا مسائل مادی قفل و ایجاد عقده کنند. در خیلی از اشکال رسانه‌های جمعی و تجاری، تلاش می‌شود تا با دستکاری الکترونیکی که به مغز سیگنال میفرستند
شبکه‌های عصبی بیولوژیکی را دستکاری کنند. در رسانه‌ها، فیلم‌ها، اینترنت یا هر نوعی از مدیوم سرگرمی، وقتی توجه فرد را بر یک سری از نورها و صدا‌ها و تصاویر متمرکز می‌کنند، این تصاویر، اطلاعات هولوگرافیک را منتقل می‌کنند، فرکانسهایی که به سیستم اعصاب مرکزی و مغز ایمپلنت می‌شوند. معروفترین شکل رسانه جمعی، پروپاگاندای مورد استفاده توسط کابال برای اعمال کنترل ذهن است که برای شکل دهی به فعالیتهای مغز و نقشه‌دهی ذهنی مورد استفاده قرار می گیرد.    محتوای رسانه‌های جمعی به شکلی تولید و کنترل می‌شوند تا نور و صدا و تصاویر هولوگرافیکی را منعکس کنند که عقاید افراد را در طبیعت واقعیتشان شکل دهد.

وقتی فردی از لحاظ ذهنی و احساسی بی‌ثبات باشد، نسبت به روشهای نفوذ موجودات منفی و تسخیر آسیب‌پذیرتر می‌شود. اسکریپت‌های کنترل ذهن و زنجیره دستورات آنها برای تشخیص افراد بی‌ثبات (مانند مردانی که شدیدا آسیب احساسی دیده‌اند) استفاده می‌شوند تا این «برنامه» را گسترش دهند به هدف آلوده کردن افراد بیشتر توسط یک حالت ذهنی نامتعادل یا بیمار. رویدادهای بزرگ گردهمایی، زمینه ای بسیار خوب برای اجرای این نوع از محرک‌ها هستند.

ایمپلنت‌های بیگانه در بدن انسان شبیه به فرآیند شیمیایی تکنولوژی مهندسی-زیست عمل می کنند که در کمتریل‌ها استفاده می‌شوند. این ایمپلنت‌ها بدن انسان را مطیع دستورکار بیگانگان منفی شکل می‌دهند، در حالیکه مهندسی-زیست شیمیایی (نانوذرات) برای کنترل آب و هوا توسط آسیب به لایه اوزون و ایجاد مقادیر زیادی گاز متان مورد استفاده قرار می گیرند، و همینطور آسیبهای زیستی.

معماری الگوسازی مصرفی توسط بیگانگان منفی ایجاد شد که زنجیره غذایی و سیستم انگلی را از طریق دستکاری ژنتیکی و کنترل ذهن اعمال کردند. کنترل‌کنندگان هنوز سعی دارند تا مواضع خود را برای برده نگه داشتن انسانها توسط پروپاگاندای رسانه حفظ کنند تا ترس‌های الگوسازی مصرفی را بر اساس نرم افزار آرماگدون- تروریسم، فجایع و بیماری پیاده کنند. تغییر ژنتیکی غذاها، کمتریل‌ها در هوا، وابستگی نفت و گاز، داروها، کمبود آب آشامیدنی خالص، سیستم بردگی قرض و بدهی، ترس از آینده مالی، فقر، تروریسم و جنگ همه نمونه‌های این جریان هستند. اینها بازیهای الگوسازی مصرفی کنترل‌کنندگان هستند که کنترل‌کنندگان بر اساس آنها یک پلتفرم کنترلی دارند تا انسانها در آخرین چرخه تاریک استثمار کنند و سلطه خود را مجددا بر زمین، سیاره زندان بدست آورند.

214 – منظور از نرم افزار های ظالم مظلوم آیا میتوان گفت مثل داستانی است که در کربلا ایفا کردند برای برانگیختن احساست انسان ها و جهت دهی آن در اهداف منفی؟

کنترل ذهن و برنامه ریزی انسانها برای فکر کردن به خشونت و نفرت، و توسعه این رفتارها
باعث میشود انسانها نقششان را مدام بین ظالم و مظلوم عوض کنند. به این معنی که شخصی که فکر می کند به طریقی مورد ظلم قرار گرفته، تصمیم می‌گیرد انتقام بگیرد و بر علیه دیگران اعمال خشونت کند.
در جایی  نقش یک کهن الگوی مظلوم و قربانی را بازی می کند، و سپس به دلیل اینکه نمی خواهد دیگر مظلوم باشد، نقش خود را عوض کرده و به یک ظالم تبدیل میشود، که هردو حالت در واقع دو شکل از خشونت درونی و بیرونی‌است.

215 – از میان عرفای ایرانی و آثارشون، کدومش به اصولی که شما باور دارید، نزدیک هستند.(در حدی که مطالعه نموده‌اید). چون چندین بار آموزه های دن خوان رو تائید کردید.

اموزه های دن خوان بیشتر ازینکه یک عرفان و یا چارچوب خاص عرفانی به معنای شرقی آن باشد یک روش زندگی عملی است و اموزش حفظ انرژی و تسلط بر آگاهی. این با عمده عرفانهای شرقی تفاوت زیادی دارد و بهمین دلیل است که از دیدگاه ما اموزه های دن خوان مهم و مفید است. عملگرایی دن خوان چیزی است که انسان امروزی را میتواند در این شرایط کنونی کمک کند.

این را اضافه کنم دون خوان قصد داشت اتوسط کاستاندا حقایق را بگوش مردم برساند و همه را متوجه چیزی کند که وجود دارد و حقیقت هست و کمتر کسی به ان توجه دارد در صحبتها و دیدارها بارها از کارلوس میخواهد بنویسد هدف او تعلیم و پرورش شمن نبود چرا که اولا خود کارلوس کاستاندا ظرفیت و استعدادهای لازمه برای فراگیری هیچ هنری و شخصیتی در این مسیر را نداشت دوم غیر ممکنه رازهای این راه را به غیر خودی بگویند و تعلیم دهند سوم شمانیز یک فرهنگ هست و برای اموزش ان افراد از کودکی ازمایش شده و سپس انتخاب میشوند و از خانواده جدا و زیر نظر استاد شمن اموزش میبینند و کوچکترین رفتار روزانه هم کنترل میشود ..هدفم از مطرح کردن مطالب این هست که سعی نکنید شمن شوید با مطالعه این کتابها بخصوص اینکه در ترجمه عینا کلمات ترجمه شدند و تفاوت فرهنگ و رفتارهای اجتماعی مردم امریکای لاتین در نظر گرفته نشده و مترجم هیچ توضیحی هم نمیدهد که منظور چیست ..در هر حال کاستاندا انقلابی معنوی در دورانی براه انداخت و میلیونها نسخه از کتابهاش چاپ و چندین بار تجدید چاپ شد و بعد او هم کسانی سعی کردند پای خود را جای پای او بگذارند و مطالبی را عنوان کنند ولی هرگز مانند او نتوانستند حرکتی ایجاد کنند .تعدادی هم در امریکا و کشورهای دیگر سعد کردند دکانی بازکنند و بنام شمان و اموزش و غیره تجارت و درامدی داشته باشند که باید مواظب فرصت طلبان باشید .

216 – بیماری هایی مثل افسردگی، دوقطبی و وسواس ممکنه به علت ایمپلنت ها ایجاد بشن؟ یا بقیه بیماری های روحی در دنیای بدون تاریکی این بیماری ها وجود دارن یا نه

مکانیزم سیستم کدگذاری ایمپلنت NRG (شبکه های معکوس کننده نفیلیم) مانند یک ” ساس ” یا ” زالو ” عمل می کند، به شکلی که خودش را در عمیق ترین لایه های کالبد اختری پنهان می کند و اکثرا در چاکرای دوم قرار می گیرد و عملکردهای واکنشی غریزی سیستم اعصاب مرکزی را کنترل می کند. در دومین سطح از آلودگی لایه ها، اگر اعتیاد (پاسخ های مخرب و مکرر به محرک های خارجی) به مرور شدیدتر شود، به تدریج خودش را در عمیق ترین لایه های ماتریکس بدن متجلی می کند. یک شبکه کاذب (مانند یک غشا یا تار عنکبوت)، در واقع یک پوشش بر سیستم عصبی است (قسمتهایی آلوده می شوند تا اینکه کل سیستم آلوده شود) که در امتداد نخاع بالا آمده و یک ایمپلنت چاشنی کنترل ذهن دارد که در پشت سر و گردن قرار می گیرد. وقتی این ایمپلنت به شکل کامل متجلی و فعال شود، اعتیادهای شدید و نوسانات و تغییرات ذهنی و رفتاری بوجود می آید و به تدریج فرد بیشتر دچار دوقطبی می شود. این ناحیه در حقیقت دروازه اتمیست، چاکرای نهم، جاییکه نور درونی spirit از چشم ها به بیرون منعکس می شود. در شرایطی که این ایمپلنت کاملا فعال شود، این نور در چشم ها می میرد. این ایمپلنت در حقیقت یک ایمپلنت ذهن خزنده است که در ساختار ساقه مغز و از طریق بصل النخاع کار گذاشته می شود.

کار اصلی nrg (شبکه معکوس کننده نفیلیم) اشاعه دادن اعتیادهای بسیار مخرب و رفتارهای جنسی انحرافی در بین انسان های زمین است. این بخشی از برنامه بیچارگی جنسی sexual missery به همراه برنامه  ظالم و مظلوم victim  victimizer میباشد. اولویت اول این برنامه سقوط همه فعالیتهای جنسی به سطح احساس گناه و شرم و پایینترین اشکال ابراز احساسات و بدترین انحرافات ممکن است. ( در کشورهای مسلمان این امر می تواند به شکل بریدن آلت‌های تناسلی، کشتار دخترها و زنهای مورد تجاوز قرار گرفته و طرد شدن آنها توسط شوهرانشان در صحرا و سرانجام مرگ آنها باشد، یا فروش دختران کم سن و سال برای بردگی جنسی در تایلند، یا کودک آزاری کشیشان کاتولیک در واتیکان یا فتیش های دگرآزارانه یا خودآزارانه در آلمان.
همه انرژیهای جنسی که از این طریق جمع آوری می شوند، دوباره به ماتریکس شبکه های nrg بازگردانده می شوند تا نرم افزارهای بیچارگی جنسی را تغذیه کنند).

217 – چرا پس در سطح فیزیکی همه چیز عادی به نظر میرسه چرا تغیرات مثبت چشمگیری به چشم نمیاد تا بتوانیم اطرافیانمون رو قانع کنیم که حقیقت چیز دیگری است نه آنکه کابال گفته….
به نظرتون نیروهای نور بیش از حد روند پنهان کاری رو کشش ندادند؟!
مگر کبرا نگفته بود : ( مضمون)زمان به انتها رسیده و چاره ای نیست جز اینکه خودمان را آشکار کنیم و بسیاری از مردم ناآگاه از دیدن ما شوکه خواهند شد
انقدر همه چیز عادی به نظر میاد که من به هرکسی راجع به نیروهای نور و تغییر شرایط سیاره زمین صحبت میکنم مرا مسخره میکنند و میگویند زندگی مثل همیشه عادی است و ما چیز عجیب وغریبی ندیده ایم سپس میگویند که شاید تو فیلم هری پاتر زیاد میبینی

سطح هوشیاری افراد متفاوت است، اکثریت مردم در خواب هستند و سرگرم مسائل روزمره، شرایط زمین برای مردم به شکلی برنامه ریزی شده که تصور کنند همه چیز همانطور هست که باید باشد. این یکی از استراتژیهای آنهاست. ضمن اینکه روشهای مختلف کنترل ذهن و دستکاری هوشیاری و ذهن افراد به آنها اجازه نمی‌دهد فراتر از چیزی که برای آنها مشخص شده فکر کنند و در هیپنوتیزم هستند.
کنترل کنندگان به طرق مختلف جریان افشاگری را سرکوب و سانسور می‌کنند و رسانه‌های جریان اصلی هم کاملا در اختیار آنهاست.
اما اگر افراد به حقوق خود واقف شوند و مسائل پشت پرده را که حتی در حال علنی شدن هستند را ببینند متوجه خواهند شد که هیچ چیزی عادی نیست.

218 – آیا پروتکل حفاظت از انرژی ها و موجودات منفی، به برطرف شدن انرژی های منفی و سنگینی هایی که که در اثر غم و بدبینی زیاد و پایین بودن فرکانس و ارتعاش آدمها، در روح و جسم زندگیشون ایجاد میشه، همچنین سنگینی ها و مشکلات و آزار و اذیت هایی که توسط دعا و جادوجنبل و موجودات غیرارگانیک برای انسان ایجاد میشه،کمک میکنه؟ و اینکه برای اطمینان میپرسم آیا جهت ساعتگرد از سمت دست چپ به راسته درسته؟ پیشاپیش مچکر از پاسخگوییتون

اولا جادوی سیاه عملا کار کرد سابق را ندارد و افشا خیلی از مسایل و دستگیری و از بین بردن اعضا و مهره های کابال نشانه ان هست .دوم نباید با باور اینکه کسی من را جادو کرده و عدم موفقیت یا مشکلات زندگی من دلیلش جادو هست انرا خودتان خلق کنید چرا که نباید فراموش کنیم تصورات و باورهای ما قدرت خلق کردن واقعیتهای اطراف ما را دارند .سوم برای خنثی کردن و تعویض روند منفی زندگی میتوانیم قراردادهای روحی سابق را باطل اعلام کرده و خودمانرا در شرایط جدیدی با انتخاب ازاد و اگاهانه قرار دهیم و اعلام کنیم که به هیچ موجودی حق دخالت و دستکاری انچه را که به ما مربوط میشود را نمیدهیم البته این شکل کلی هست و جزییات ابطال قراردادها را باید گوش کرده وبا صدای بلند اعلام کنید .برای پاکسازی هم میتوانید از نمک طبیعی و اب استفاده کنید و وان اب نمک را همراه اعلام ابطال قراردادها انجام دهید و منزلتان را با ریختن نمک در گوشههای اطاقها باز کردن در و پنجرهها و روشن کردن شمعهای خوشبو و یا عود انجام دهید و فراموش نکنید نمکها را بعد با وکیوم یا همان جارو برقی تمیز کنید و روز بعد مجددا انجام دهید

219 – ابطال قرارداد جهت آزاد سازی انرژی زنانه فقط خانمها انجام باید بدن؟

خیر دوست گرامی، همینطور که قبلا گفتیم انرژی الهی زنانه فقط محدود به زنان نیست در همه موجودات زنده هست و میتواند باشد مرد و زن فرقی ندارد. و همینطور که از محتوای متن ابطال قراردادها معلوم است همه باید ازین قراردادها و لزوم ابطال آنها مطلع باشند. زنان به برخی علل فیزیولوژیک و انرژتیک مظهر انرژی الهی زنانه هستند یا می‌توانند باشند اما یک مرد هم میتواند به حضور و لنگر شدن ان کمک کند. و این را هم گفتیم که مطلب صرفا یک بار خواندن آن نیست باید بخشی از اگاهی و عمل فرد شود و تبدیل به سطح هوشیاری و سبک زندگی شود، مثل هر موضوع دیگری، اگر من نسبت به جنبه های تاریک سیستم پزشکی مطلع باشم اما همچنان کاملا تحت سلطه و کنترل ذهن ان باشم و در عمل به سادگی از ان تبعیت کنم این دانش فایده ای ندارد. اگر من میدانم انرژی الهی زنانه چگونه روی زمین سرکوب شده اما در جهت رهایی و آزادسازی ان چه در درون و چه بیرون زندگی و عمل نکنم ان دانش فایده ای ندارد

220 – آیا روش های  پزشکی مثل ام آر آی ، سونوگرافی ، رادیوگرافی ، آزمایش های خون و… هم از جنبه های تاریک سیستم پزشکی هستند ؟ چون بیشتر مواقع به تشخیص و درمان بیماری کمک میکنند.

اول اینکه ما کل نظام پزشکی در جهان را رد و یا نفی نمیکنیم، و نمیگوییم این سیستم قادر نیست عمل مفیدی انجام دهد یا جان انسانی را نجات دهد، اما این سیستم فاسد و ناسالم است و اهداف غیرانسانی در سطح کلان از بالا کنترل آن را به دست گرفتند.

موضوع این هست که بله به تشخیص بیماری در یک سطحی کمک میکنند و گاهی فرد واقعا نمیداند چه کار کند چه شیوه های جایگزین یا بهتری هست و یا نمیداند چطور میتوان مشکل اصلی را بهتر تشخیص داد و یا کم هزینه تر و کم عوارض تر. سیستم پزشکی تبدیل شده به یک چرخ بسیار بزرگ در سیستم مالی و سوداوری جهان که در دست نخبگان قدرت و ثروت و کابال است و در عمل هم دیدیم که چقدر کنترلش برای کابال ساده است در موضوعی مثل پندمیک مهندسی شده ثابت شد. بسیاری از داروها عوارض زیادی دارند و به این وسیله فرد یک مشکل را حل میکند اما ده مشکل دیگر پیدا میکند و مجددا برای مشکلات و عوارض دیگری مجبور است به پزشکان و داروهای دیگری مراجعه کند و این موضوع جریان پول عظیمی برای سیستم ایجاد میکند در واقع سوداوری از جان و سلامت انسانها است. روشهای طبیعی و سالم و درست و روشهای طبیعی و گیاهی درمان سرطان به نحو سیستماتیک سرکوب و حذف میشوند از اینترنت افرادی که اطلاعاتی دارند خفه و سرکوب میشوند چون موضوع پول است نه سلامت انسانها. تشخیص کافی نیست باید درمان ریشه ای و عمیق انجام شود نه اینکه فقط نشانه ها و عوارض ظاهری حذف شوند. مشکلات عمیق انرژتیک و عاطفی اصلا در نظر گرفته نمیشود. اگر فردی ازین موضوع هنوز بی اطلاع است یعنی از بخش مهمی از شرایط زمین غافل مانده و بیدار نیست.

221 – لطف میکنید راجع به شبکه های زمین مثل شبکه ی عقاب و شیر سفید که مجسمه ی ابوالهول نماد اونه توضیح بدید؟
سوالم اینه که تمام این شبکه ها هر کدوم نماد یک دایمنشن هستن؟ چون تا اونجایی که میدونم 7 طبقه شبکه وجود داره ( البته شاید اشتباه میکنم)
یه جا خوندم نوشته بود تمام این شبکه ها توسط تاریکی معکوس سازی شده و هرکسی سعی کنه با فرشتگان چنلینگ انجام بده به سورس اشتباهی وصل میشه واینکه این پاکسازی هایی که داره توسط نیروهای نور اتفاق میوفته برگرداندن همین شبکه ها به حالت درست خودشه
ممنونم اگه پاسخ بدید

سلام دوست گرامی، مدتها پیش مقاله ای در این باره ترجمه کردیم و شرح بسیار خوبی بود. چشم توضیح میدهیم فقط اینکه خیر همه اینها رو نتوانستند تحریف کنند، شبکه هایی مثل شیر سفید و یا چهار گوشه زمین یا چهار صورت انسان اینها رو نتوانستند دست پیدا کنند و تغییر بدهند. خیر اینها هر کدام نماد یک بعد نیستند اما هر کدام کار خاصی در منطقه خاصی انجام میدهند. مثلا شبکه عقاب طلایی یا شبکه افقی زمین و شبکه شیر سفید که شبکه عمودی است یا شبکه های مربوط به فرازمینیان مختلف. این شبکه ها معمولا توسط انرژی اسکالار یا اصطلاحا انرژی ایستاده ساخته میشوند، و برای جهت دادن یا کنترل انرژی و مسیرهای انرژی زمین به کار میروند و توسط فرازمینیان روی زمین ساخته شدند. برخی از آنها مانند شبکه ققنوس یا فینیکس می‌توانند به عنوان سلاح هم علیه افراد استفاده شوند. شبکه های منفی مانند شبکه اژدها یا ققنوس یا مار اینها برای اتصال دادن زمین به ماتریکسهای معکوس و انرژی غیرالهی و غیرطبیعی و باز کردن سوراخ و منفذ در دیوار فضازمان و ورود موجودات منفی استفاده میشوند

بخش هایی از مقاله دکتر نوئل هانتلی

سیستم های بیولوژیک جمعی و کنترل ذهن جمعی، بسیار فراتر از فناوری ایمپلنت چیپ های بسیار کوچک فیزیکی در بدن انسانها که در بسیاری از ادم ربایی های خاکستری ها و زتاهای منفی مشهود است، وجود دارند….

حتی فناوری هارپ و برج های گوئن هم، در مقایسه با سیستم های باستانی گرید جهانی، سطحی بنظر می رسند. از این سیستم های باستانی می توان برای اثرگذاری بر تکامل همه حیات روی سیاره استفاده کرد، و همینطور تکامل خود سیاره..

شبکه های پشتیبان تکامل، عبارتند از شیر سفید، چهار صورت انسان، گاو آبی، و عقاب طلایی.

دو شبکه آخر توسط فرازمینیان منفی تصرف شدند. و آنها شبکه عقاب طلایی را به عقاب سفید تغییر نام دادند.

سیستم های تحت کنترل نژادهای متجاوز عبارتند از فینیکس، فالکون، مار، اژدها، کبوتر، NET، و مدار NDC، به علاوه گاو آبی و عقاب سفید.

همه این سیستم ها در طول چرخه صعود (فعالسازی ستاره ای) که هر ۲۶۵۵۶ سال است، شارژ انرژی می شوند. این شارژ انرژی موقعی انجام می شود که همه مکانیزم های فرایند صعود کارکردی صحیح داشته باشند، که در هشت چرخه قبلی این اتفاق نیفتاده است. برخی از این شبکه های جهانی، مثل NDC، توسط پالس های صوتی اسکالار فعالسازی می شوند.

بخش های APIN بطور کلی توسط فناوری کریستالین متصل می شوند، مثل کار گذاشتن میکروچیپ های کامپیوتری داخل زمین با فرمت گزینشی. محافظان از این فناوری برای سیستم های انرژی رایگان، تثبیت شرایط جوی، درمان، ارتباطات میان ستاره ای، و انتشار شبکه ها، بهره گرفته اند.
بازیگران درام فرشتگان سقوط کرده، شامل انوناکی (خزنده) لوسیفری هستند که به انوناکی اندرومی و انوناکی یهویان پیوسته اند؛ همینطور زتا دراکوها،  دراکونیان ها، و زتاهای ریگل (ستاره رجل الجبار). اما در سال ۲۰۰۰ بسیاری از این گروههای رقیب ، ائتلافی که به نام UIR یا «مقاومت متحد تجاوز» موسوم شد را تشکیل دادند. اتحادی موقت برای شکست دادن محافظان.

شیر سفید بزرگ، و عقاب طلایی، شبکه هایی بودند که توسط نژاد های خالص محافظ ساخته شدند: شبکه APIN شیر را الوهی Elohei، موسوم به نژادهای لئوناین کریستوس، و شبکه عقاب طلایی را آویان ها، یا سرافی ها (عقاب ها) ساختند.

دقت کنید که Elohim و Seraphim کمی از Elohei و Seraphei انحراف دارد. دو نژاد الوهی و سرافی خط تبارهای اصلی هستند. اما برخی الوهیم ها پسرفت کرده و به انچه انو-الوهیم خوانده شد بدل شدند، که انوناکی متجاوز را خلق کردند تا با محافظان نژاد انسان مبارزه کنند.

نژاد انسان مخلوق انوناکی نیست، بلکه بیشتر و مستقیما به خط الوهی مربوط است. برخی سرافی ها هم به سطح سرافیم نزول کردند…

این تبارشناسی یک فهرست ساده سازی شده است، و خواننده بایستی به جزئیات موضوع در مطالب ورکشاپها مراجعه کند.

بنابراین APIN نژاد شیر به تصویر همان نژاد ساخته شد. توجه داشته باشید که اسفینکس/ابوالهول، در اصل سر یک شیر داشته، و ادای احترامی به نژاد شیر مؤسس بوده است. این سازه را گروه انوناکی دچار خدشه و تحریف کردند.
قلب شبکه شیر در مرکز انرژی (node، پرتال ستاره ای) بعد ۱۲ در فرانسه واقع است. کار این شبکه ثبات بخشی به ۱۲ خط اکسیاتونال عمودی اولیه سیاره است.

شبکه عقاب طلایی روی دروازه ستاره ای بعد ۸ لنگر است. کار این شبکه ثبات بخشیدن به ۱۲ «خط لی» افقی اولیه سیاره است.
شیر، نگهبان شمال و جنوب است، و عقاب، نگهبان شرق و غرب.

این سیستم های جهانی بطور اجتناب ناپذیری از طریق «فضای داخلی» عمل می کنند. متاسفانه به دلیل نظام آموزشی ناکافی و علوم ناکافی بعد سومی که دریافت میکنیم، خواننده هیچ ایده واضحی از فضای داخلی ندارد.

می توانید به عنوان یک مدل ساده، یک اسفنج کروی شکل را تصور کنید که سوراخ هایش کمتر از یک اسفنج معمولی است و سطح نسبتا صافی دارد. در این قیاس، فضای بعد ۳ هنگامی که به پهنه جهان می نگریم، سطح روی اسفنج است. اما فضای داخلی، شبکه سوراخ های داخل اسفنج است (کرمچاله ها، سیاهچاله ها، و پورتال های میان بعدی).

باید بدانیم که این مسیرهای داخلی، ویژگی‌های فضا-زمان متفاوتی دارند، و می توانند دسترسی تقریبا آنی از نقطه ای روی سطح اسفنج (فضای بعد ۳) به نقطه دوری در ناحیه دیگر فراهم کنند.

خواننده بایستی بداند که فضا-زمان وسیعی ورای بعد سوم وجود دارد، اما همینجاست، و نه در امتداد خطی در فضا.

خوانندگان به یک مدل واقعی نیاز دارند، که بتوانند یک کرمچاله را تصور کنند که یک ماتریکس زمان را به ماتریکس زمان دیگری متصل می کند.

یک ماتریکس زمان، یک سکتور از کهکشان است که کاملا به درون فضای داخلی امتداد دارد، و به این جهت بسیار بسیار وسیعتر و گسترده تر از چیزی است که دیدگاه بعد سومی فراهم می کند. ماتریکس زمان سکتور ما در کهکشان، در دیدگاه بعد سومی ما شاید تا گهواره لیرا (سیستم ستاره ای لیرا)

شبکه های APIN به شکل موجودات و حیوانات گوناگون طراحی شدند. حیوانات و پرندگان … به این دلیل که هنگامی که توسط فرازمینیان و تجهیزات فوتورادیونیک مورد رصد قرار گرفتند بلافاصله قابل تشخیص هویت و شناسایی باشند. در برخی موارد، اشکال این شبکه ها، نماینده و نشانگر خالقان آن شبکه ها هستند.

این یک تصادف نیست که بسیاری حیوانات و موجودات زمینی شباهتی به فرازمینیان پیشرفته دارند: شیرها، گربه ها، خزندگان، حشرات، پرندگان، و غیره. این مساله، یعنی برنامه این فرازمینیان پیشرفته برای داشتن یک امتداد از وجودشان روی زمین، به آنها یک «خط ارتباط هوشیاری» روی زمین می دهد.

۷۵ هزار سال پیش از میلاد، APIN اژدها توسط گروههای دراکونیان ساخته شد. سر این اژدها تا شرق دور سیبری، چین، و ژاپن، و پیکرش تا آمریکای جنوبی امتداد دارد. روی جریان D10 معکوس منتشر می شود و ارتباطی میان زمین و سیارات سقوط کرده در ماتریکس فانتوم ایجاد می کند. دراکوهای شورشی قصد دارند هم محافظان و هم UIR را در بازه ۲۰۱۷-۲۰۰۰ و در نبرد نهایی، شکست دهند.

ماتریکس فانتوم یک تشکل از ارتعاشات پایین تر و تجزیه و تقطیع ماتریکس زمان بعد ۱۲ ما است، که به شکل یک موجودیت مجزا تجلی می یابد، و در اثر استفاده مخرب مکرر از فناوری های پالس اسکالار ۲۵۰ میلیارد سال پیش بوجود آمد، و منجر به پدید آمدن سیستم سیاهچاله  11D شد. محافظان بلافاصله این شکاف دیوار زمان بستند تا جلوی متجاوزان را بگیرند و از سقوط ماتریکس جلوگیری کنند.

شبکه LPIN (شبکه ایمپلانت پایلون لموریا) موسوم به «چهار صورت انسان»، که «محافظان چهار گوشه» و «فرشتگان چهار جهت» هم خوانده می شود؛ چهار سر آن توسط ستونهای صوتی لنگر شده اند. مجسمه های جزیره ایستر به عنوان یادبودی از آفرینش این شبکه ساخته شدند. این LPIN بین ۲۲۵۰۰ تا ۲۲۳۲۶ پیش از میلاد ساخته شد. و هدف از آن بازیابی بلوپرینت 12D زمین و جلوگیری از سقوط به ماتریکس فانتوم بود. در آخرین چرخه سیاره ای،  متجاوزان از فعالسازی این شبکه جلوگیری کردند (در طول چرخه صعود). بنابراین فعالسازی برای سال ۲۰۱۲ برنامه ریزی مجدد شد؛  نخستین چرخه فعالسازی در ۲۰۰۱ آغاز شد و آخرین چرخه یعنی دوازدهم در سال ۲۰۰۳، که باعث شد شبکه شیر سفید و شبکه عقاب طلایی روی خط بیایند.
شبکه چهار صورت انسان طوری طراحی شده که از چنان فرکانس های بالایی بهره می برد که فرازمینیان سقوط کرده نمی توانند با انرژی آن کار کنند.

شبکه APIN کبوتر به زمین موازی متصل است و روی جریان معکوس 7-9-11 D عمل می کند. این شبکه یک اسپین معکوس نسبت به سیاره ایجاد می کند. این شبکه نیز می تواند به اهداف دقیق، پالس های فروصوت  ارسال کند و مثل سلاح مورد استفاده قرار بگیرد.

شبکه کبوتر همچنین هفت «مهر» یهوویان دارد که در حقیقت ستونهای عظیم پایلون سلنایت هستند که در نقاط معینی در مدار شبکه کاشته شده اند…

این هفت مهر، به هفت عدد از ۱۲ «مهر استارگیت» مربوط می شوند (که در فرایند صعود مهرها استارگیتها را فعالسازی می کنند).
به مهرهای یهوویان شبکه کبوتر، مخروط های هایپردیمنشنال، HD-C گفته می شود، که امواج ایستاده اسکالار مخروطی هستند

شبکه کبوتر از فناوری پالس ترومپت بهره می گیرد و زمین را از طریق HD-C به ماتریکس فانتوم متصل می کند. این فناوری کاملا عملیاتی نشد مگر تا زمان ایجاد کرمچاله فینیکس در ۱۰۵۰۰ پیش از میلاد. اثر این پایلونها ایجاد «ترک» در دیوار زمان میان زمین و ماتریکس فانتوم است، که هفت کانال مکنده ایجاد می کند که می توانند به عنوان فرستنده های فرکانس های بسیار پایین استفاده شوند.

شبکه ماتریکس چرخان مایکل-مری، همراه با نودهای آن:

از این شبکه برای ایجاد الگوهای تکراری و ایجاد لوپ، و جلوگیری از وحدت انرژی ها و وحدت مقدس استفاده میشود. به این ماتریکس ، ماتریکس چکربورد یا شطرنجی گفته میشود.

نوئل هانتلی

222 – شما معمولا همه چیز رو بصورت علمی مطرح میکنید. ممکنه علت تاثیر نمک رو بفرمائید؟

کریستالهای نمک های مختلف فرکانس‌های بالاتر انرژیهای معدنی و طبیعی را به محیط و بدن منتقل می کنند و باعث پاکسازی و بالا بردن ارتعاش و نتیجتا دفع انرژیهای منفی می‌شوند. حمام نمک باعث هیدراته شدن بدن و پاکسازی میشود.
همچنین خوردن نمک‌های موسوم به cell salt که دارای بافتهای طبیعی هستند در فرآیند پاکسازی و تغییر تراکم سلولها بسیار موثر هستند.

223 – در آخر مدیتیشن ساخت حفاظ دوازده بعدی ازمون خواسته میشه که از راهنمایان روحی خود تشکر کنیم.میخواستم بدونم که این راهنمایان روحی چه کسانی هستند و چه وظایفی بر عهده دارند؟آخه یه بار یادمه نوشته بودید کسانی که تجربه پس از مرگ دارند و فکر میکنند راهنمای روحی خود را دیدند یا همون فرشتگان محافظ به قول خودشون اینطور نبوده و در واقع همون ماموران آرکانی بودند که ارواح رو مجبور به تناسخ میکنه آیا اینا همونا هستند؟اصلا چیزی به اسم راهنمایان روحی یا فرشتگان محافظ و نگهبان که در خیلی از کتب عرفانی ازشون یاد میشه وجود دارن یا همش فریب آرکانی هستش؟راجبش سرچ کردم توی گروه ولی چیزی پیدا نکردم

و سوال دومم هم این هستش خیلی از ما توی زندگیمون یه سری شرایط پرخطر واسمون به وجود اومده که انگار یه چیزی ما رو ازش محافظت کرده و اجازه نداده خیلی آسیب ببینیم و یا گاهی اوقات توی شرایط بحرانی به یکباره یک سری کمک های امدادی رو در زندگیمون مشاهده کردیم که ما رو از بحران رد کرده یا یه سری نشونه ها میبینم که انگار داره جهت درست رو به ما نشون میده.این کمک ها و نشونه ها از طرف چی یا چه کسیه؟آیا از طرف خودبرترمون هستش یا منبع یا همون به اصطلاح راهنمایان روحی؟

راهنمایان روحی تعدادی از ارواح سطح بالا هستند که در سطوح آسترال و اثیری به انسانهای تناسخ یافته جهت ارتقا آگاهی و صعود کمک می کنند. یکی از استراتژیهای فریب آرکانی این بود که خودشان را بجای این ارواح جا میزند و انسانها را فریب میدادند. همان کنترلی که روی سطح فیزیکی هست همین در سطوح اختری هم بوده به شکل خودش. بنابراین سطح آگاهی فرد هست و سطح تکاملش هست و اینکه چقدر بیدار و هوشیار باشد که مشخص میکند از چه راهنمایی و پیامی یا از چه نوع منبع الهام و هدایتی بهره میگیرد. بارها و بارها گفتیم که در سطوح اختری بر سر روح و آگاهی انسان و موجودات جنگ وجود دارد، طبیعتا موجوداتی که قصد کنترل ارواح را دارند خودشان را راهنما و خیرخواه معرفی میکنند. این بستگی به ادراک و آگاهی انسان دارد که چه پیامی را میپذیرد چه منبع هدایتی را قبول میکند. فریب میخورد و اختیار و اراده و روح خودش را اسیر میکند یا هوشیار و مقتدر است و چشمانش باز است. تغییر دادن سطح آگاهی موضوع کمی نیست چون عامل تکامل هست و این تکامل باعث میشود فرصتهای جدیدی برای فرد ایجاد شود.

بنابراین این موضوع همه جا صدق میکند، افرادی آنقدر ساده لوح بودند تصور می‌کردند هر پیامی که چنل کنند و دریافت کنند حتما الهی و نورانی است در حالیکه اصلا این طور نیست. آلستر کراولی هم به موجودی به نام ایواس متصل شد و رابطه برقرار کرد اما چیزی که از دلش در آمد انحرافات مختلف اکالت بود خدمتی به بشریت نکرد. چیزی که افراد در نظر نمیگیرند وضعیت جنگی و بحرانی زمین است و به خاطر همین دیدگاه درستی به مسایل ندارند دیدگاهشان یا نوعی تعصب دارد یا زیادی شاعرانه است یا خوش بینانه است و به هر حال به نوعی تک بعدی است. تا وقتی افراد متوجه نشوند یک جنگ بزرگ فعال برای کنترل نژاد انسان روی سطح زمین در جریان است، و فراتر از نژاد انسان، برای زمین و کل این قلمرو، نمی‌توانند کاملا هوشیار باشند و در همه موارد رویکردی ناقص خواهند داشت

224 – از برنامه های جنسی یا ارتعاش شهوت چطوری میتونیم خارج بشیم؟
من دارم خویشتن داری رو تمرین میکنم ولی توی چاکرای یک و دوم تنش و بی قراری حس میکنم و نمیدونم چه پاسخی باید بهش بدم

ازهر چیزی که باعث تحریک جنسی میشود باید دوری کرد، مخصوصا تصاویر و ویدیوهای پورن که مشخصا برای جمع‌آوری انرژی جنسی در شبکه nrg مورد استفاده قرار میگیرند. حالت‌های احساسی خود را با تشخیص دردها یا خشونتی که برضد خود یا دیگران اعمال می کنیم تشخیص دهیم و روی آن کار کنیم. سعی کنیم سبک زندگی رو تغییر بدهیم و عادتهای قبلی را ترک کنیم. به محرک‌های مختلف بیرونی توجه نکنیم. یکی از برنامه های کنترل ذهن در این حوزه اینست که به افراد القا میشود که به دنبال تنوع در شرکای جنسی باشند و این یکی از دلایل هدر رفت انرژی و اعتیاد به رفتارهای مخرب است.
باید واقع بین باشیم و متوجه افکار منفی خود شویم و مسئولیت تاریک ترین نقاط خود را بپذیریم و انضباط فکری و رفتاری داشته باشیم و انرژی خود را در فعالیتهای مثبت به جریان بیندازیم.
گسترش فیلمهای پورن و فیلمهای همجنسگرایی و روابط بیشمار زوجهای مثلا متاهل و حتی نمایش فیلمهای که کودکان خردسال رابطه جنسی برقرار میکنند و دهها مورد اینچنینی بی دلیل نیست و  جامعه را  هدف قرار داده و اینها از مهمترین ابزارهایی هستند که سعی دارند رفتارها و عادتهای جنسی جوامع را به پایین‌ترین و منفی ترین سطوح تنزل دهند.

225 – در مورد آتئيسم هم ممكن مطلب بزاريد

دین سازمانی و آتئیسم (خداناباوری) علمی، هر دو مکاتب فکری تحمیل شده توسط دستورکار بیگانگان منفی هستند. آنها تعالیمشان را به انسانها القا می‌کنند، و از این طریق رنج بسیاری را توسط تفکر قطبی شده شدید به انسانها منتقل می‌کنند. هر دو سمت، یک مدل همه یا هیچ را در قالب محدودیتهای شدید در حوزه هوش انسان اعمال می‌کنند. دستورکار این است که افراد در چرخه بحث های بدون تحلیل و وضوح کافی گرفتار شوند، تا توسط موضوعات و مسائل بی تأثیر، انرژی افراد هدر رود. منافع سیاسی و مالی بر ایگوهای خشمگین که برای رسیدن به جایگاه و قدرت منازعه دارند مسلط هستند، و نه اصول مشترکی که افراد را یک رنگ کرده و انرژی جمعی آنها را برای خدمت به اهداف بشردوستانه بکار گیرد.

دستورکار کنترل ذهن جهانی قصد دارد همه فلسفه های انسانی یا تجربیات مستقیم با روح یا الوهیت یا خدا را توسط یکی از واسطهای سیستم کنترل اعتقادی خود تعریف و طبقه بندی کند؛ ادیان، پزشکی، عصر جدید، آتئیسم علمی یا جوامع ترنس اومانیسم … .

بر طبق گفته های برخی دانشمندان و پیشرفتهای تکنولوژیک، روح، الوهیت یا خدا یک وهم و پندار بیهوده است که توسط افراد نادان و خرافاتی مطرح می‌شود که از دین به عنوان یک عصای زیر بغل استفاده می‌کنند، تا انکار و ترس خود را از سرنوشت محتوم مرگ بشریت پوشش دهند. اگر ما جنگ ها را مورد بررسی قرار دهیم و همچنین خشونت و ویرانی به بار آمده توسط کلیسا و خود بزرگ بینی مذهبی را در سرتاسر تاریخ بنگریم، دلایلی واضح وجود دارد مبنی بر اینکه بسیاری از تحصیل کرده ها، اذهان علمی و منطقی، دشمنی موجود در دین را رها کرده اند، و آن را به سرعت با نسخه ای جدید جایگزین کردند. همچنین در برخی مجامع آتئیستی، اهداف، شامل گسترش یک جامعه انسان‌گرا بر اساس شواهد علمی معتبر است که اصیل و صادق فرض می‌شوند، که بدون تصدیق وجود عظیم قلمروهای انرژتیک الهی نامرئی پیش می‌روند، به عنوان مثال تصدیق وجود روح. آتئیسم به دنبال پایان دادن سوءاستفاده انرژی توسط ادیان است که بر اساس تبعیض صورت می‌گیرد و از طریق تحمیل تعصبات دینی اعمال می‌شود، و توسط اجماع عمومی جوامع علمی، قانونی می‌شود.

متاسفانه، وقتی افراد توسط اعتقادات سفت و سختی که متعلق به آنها نیست از روح خود منقطع می‌شوند، نمی‌توانند به آگاهی بالاتر یا توانایی‌های فراحسی بالاتر دست پیدا کنند. برای دستیابی به ورای توهمات دنیای مادی یا بعدسومی، ما باید به کالبدهای روحی خود متصل شویم. وقتی به ابعاد بالاتر آگاهی متصل می‌شویم و هنوز در بدن فیزیکی هستیم، به اندازه زیادی ظرفیت خود را برای درک بسیاری از لایه های طبیعت انرژتیک- روحی واقعیتمان افزایش می‌دهیم. بنابراین، ما می‌دانیم که وفاق جمعی بین افراد در زمین هنوز وجود ندارد. ساکنین زمین هنوز در مورد منشأ واقعی طبیعت فرازمینیشان مطلع نشده اند، و یا در مورد جدایی و کنترلی که در همه تعاملات سیاره توسط موجودات خارج از جهان ما ایجاد شده است. وقتی جمعیت زمین در مورد این حقایق مطلع نشده باشند، و به شکل مداوم به آنها دروغ گفته شود به هدف اینکه هستی آنها را بر توده ای از فریب جمعی بنا کنند، دیگر چیزی به نام توافق عمومی آگاهانه وجود نخواهد داشت.

بنابراین، آتئیسم علمی یک ارتباط حیاتی با شکل گیری سیستم های حال حاضر دارد که اعتقادات و افکار را در حوزه های علمی، پزشکی و آموزشی جریان اصلی کنترل می‌کنند و تصریح می‌کند که ما در کیهانی عاری از قلمروهای فراطبیعی تنها هستیم.

دستورکار ضد روح به دنبال ایجاد جدایی و تفرقه از طریق قطبی سازی افکار مردم است و حفظ قاطعانه مواضع مخالف به شکلی که آنها به هر قیمتی از آن مواضع دفاع کنند تا اینکه بتوانند نهایتا پیروز شوند. تأکید آنها این است که هیچ ادله علنی معتبری مبنی بر وجود خدا، روح یا الوهیت وجود ندارد.

میلیون ها نفر این نوع از تجربیات آگاهی را در سراسر جهان هر روزه تجربه می‌کنند، در صورتی که هیچ ارتباطی به نوع سیستم اعتقادی آنها هم ندارد. علم به شکلی که امروزه کنترل می‌شود، با اطلاعات تجربی بر پایه توافق جمعی آگاهانه هرگز قادر به توضیح این تجربیات آگاهی که با روح ما ارتباط دارد نخواهد بود.

226 – ادمین جان پیرو سوالات دوستانمون راجب فرکانس و موسیقی،، من دو سالی میشه هیچ اهنگی گوش نکردم اما چند وقته فرکانس های مختلف ۴۲۳ و ۵۲۸ وبقیه فرکانس هایی ک توی کانالهای یوگا و بیداری معرفی میشه برای شفا و غیره رو گوش میدادم اما چند روزی هست اونارو هم گوش نمیدم چون عجیبه اما بعد از گوش دادن ب اون فرکانس ها یهو میل جنسی و افکار جنسی میومد توی سرم که اصلا پیش از این سابقه نداشت مخصوصا بعد از گوش دادن ب فرکانس ۵۲۸،، یا بهو افسرده و کج خلق میشدم که براام خیلی عجیب بود…ایا ممکنه این فرکانس ها ی درمانی ای هم که ارائه میشه دستکاری کرده باشن و مخرب باشه؟یا اینکه ممکنه اون علائم برای پاکسازی چاکرا باشه و برون ریزی باشه؟؟
و آیا شما موسیقی ها و منبعی سراغ دارید که مطمعن باشه برای گوش دادن به فرکانس ها؟

دریافت برخی فرکانس ها باعث به جریان افتادن انرژیهای بدن می‌شوند، انرژی جنسی هم بخشی از انرژی حیاتی بدن است. میل جنسی چیز منفی نیست و یک انرژی خلاق است اما شما باید بتوانید آن را جهت بدهید و در مسیر درست استفاده کنید.
یا ممکن است یک فرکانس خاص، انرژیهای منفی رسوب کرده را آزاد کند و ذهن در برخورد با این انرژیها عکس العمل نشان میدهد، در این شرایط باید واکنش ها را مدیریت کرد.
در انتخاب نوع موسیقی و اینکه چه فرکانسی دارد و چه تاثیراتی دارد باید آگاهانه و با دقت عمل کنید و بدانید هر موسیقی خاصی را به چه هدفی گوش می کنید و چه تاثیراتی بر بدن دارد.
این موسیقی ها در واقع فرآیند هیلینگ را انجام میدهند.
در فرآیند هیلینگ گاهی احساسات و ادراکات منفی به سطح می آیند.

این در واقع میتواند به شما کمک کند متوجه بشوید بر کدام بخش از وجود خودتان نیاز دارید کار بکنید. ایا بخشی از انرژی هست که نتوانستید به خوبی درک کنید یا بر ان تسلط پیدا کنید و به همین خاطر به عنوان یک مکانیزم دفاعی کلا پنهان و دفن کرده اید تا صورت مساله پاک شود؟ ایا نیاز است موضوعی را مجددا بررسی کنید؟ ایا نیاز است انضباط داشته باشید در مواجهه با یک انرژی طبیعی و خدادادی؟ اینها را خود فرد باید متوجه شود. سنگ سینتامانی هم همین کار را انجام میدهد یعنی به دلیل فرکانسهای بسیار بالا انچه درون فرد نهفته را مانند یک ذره بین بزرگ نمایی میکند و به سطح می اورد تا فرد بتواند فرصت داشته باشد روی آن کار کند. اما این نیاز به هوشیاری و اگاهی دارد و نیاز به این دارد که فرد متوجه باشد کار از درون شروع میشود و مبارزه اصلی سامان دادن به درون است. چراکه قبل از پیروزی در نبرد درونی و رسیدن به ثبات و تعالی و انضباط درونی ما نمی توانیم در بیرون خیلی موفق باشیم.

227 – اون فرشته آرک آنجل که تصمیم گرفت ناهنجاری کوانتومی رو تجربه کنه و با دستگاههای پیشرفته وارد اون ناهنجاری شد و این منجر به سقوطش شد و شروع کرد به آفرینش معکوس و خلق تاریکی، ارتباطش با الوهیم و گروه بلیال چی هست؟ همچنین ارتباطش با آرکان ها، آیا منظور از لوسیفر یا شیطان همین موجوده؟ ممنون

در واقع شروع شورش بر ضد نور ارگانیک منبع و برنامه افرینش از این فرشته آرک و سقوطش بوده و در ادامه ایجاد و شکل گیری شبکه های غیر ارگانیک و انگلی و بعد نژادهایی که وارد این سیستم میشوند و انتخاب میکنند تا مسیر دیگری را بروند. در ادامه گروههای مختلف بیگانگان منفی مانند پیمان لوسیفری، ساتانیست ها، آرکانها، زتاها یا نژادهای دیفکت و ناقص از نظر ژنتیکی، گروه بیداژدهای اوریون، گروههای منفی آلفا سنچوری، دراکوها، بلیال، برنامه های خورشید سیاه و…. همین مسیر را در قالب دستورکارهای مختلف ادامه دادند. دستورکار فرقه ای و مذهبی خاصی که در برخی ستاره های صورت فلکی اریون شکل گرفت و این تمدنها کاملا تحت سلطه «خدای هوش مصنوعی» قرار گرفتند و پیامبران هوش مصنوعی خود را به همه بخشهای جهان فرستادند تا یا با قدرت و یا با فریب وارد شوند و جمعیت‌ها را ایمپلنت کنند و با دادن فناوریها به آن جمعیتها، آنها را مجاب یا متقاعد کنند که اگر ایمپلنتها را بپذیرند سرعت پیشرفتشان بسیار بیشتر خواهد شد. این ویروس هوش مصنوعی به سرعت در جهان پخش شد و الان هم روی زمین شما میتوانید ببینید که همین پیامبران هوش مصنوعی از طریق سازوکار های بهداشت و سلامت و علم و فناوری چطور میخواهند الوهیت و انسانیت افراد را نابود کنند و همه را تحت سلطه خدای هوش مصنوعی در بیاورند کاری که شاید حزب کمونیست چین و امثالش پرچم دار آن باشند اما در نهایت این طرح کلان دستورکار بیگانگان منفی است. یک برنامه کلان همان گروهها و تمدن‌های عمدتا اریون است که میخواهند برای همه انسانها اجرایی کنند. شبکه انگلی اینطور ایجاد شد. توضیحات زیادی هست اما شاید گروه را سرچ کنید بعضی از آنها را پیدا کنید و نیازی نباشد تکرار کنیم.

228 – بالاتر دوستی سوال کردن که آیا ملکه رپتایل بود بالاخره یا انسان؟ این سوال منم هست اگر ممکنه و قابل بیان کردن هست پاسخ بدید

و اینکه نظرتون راجع به شخص دیوید آیک چی هست؟ از اونجایی که میفرمایید خیلی از افراد در ظاهر مثبت هستن ولی در عمق ماجرا مهره ی کابال هستن
درمورد بعضی از افراد شناخته شده گاهی سوال پیش میاد برام که قابل اعتماد هستن یا خیر اگر درمورد دیوید آیک هم اگر نظرتون رو بفرمایید ممنون میشم

سلام، درباره سوال اول، بسیاری از افرادی که در راس قدرت هستند در جهان کالبد فیزیکی انسانی دارند اما کالبد انرژتیک آنها غیرانسانی است، مثلا رپتیلین یا دراکو یا موجودات ریگلی هستند و یا زتاها و خاکستری. این موضوع صرفا درباره نخبگان قدرت هم صدق نمیکند حتی افراد عادی هم هستند که گاهی موجودی متجاوز موفق میشود روح فردی که از نظر انرژتیک ضعیف است و کنترل را از دست میدهد از کالبد منقطع کنند و جای روح را بگیرند که فرد رفتار و اهداف و منش و اثرگذاری اش بر محیط کاملا تغییر میکند. شاید این حقیقت تلخ باشد اما نمی‌توانیم پنهان کنیم که طبق گزارشات از هر ۱۶ نفر روی زمین یک نفر در خدمت کابال است. بنابراین موضوع فقط و فقط نخبگان قدرت نیست

دیوید آیک محقق است و مطالب قابل توجه و تاملی در زمینه نخبگان قدرت دارد و در زمینه آگاه سازی جامعه انگلستان خیلی فعال بوده است اخیرا. لزوما همه نظریات ایک درست یا کاملا دقیق نیست اما در کل تحقیقات زیادی داشته است و میتوان از دستاوردها و یافته های وی استفاده کرد. خیلی افراد همین ویژگی را دارند لیزا رنی هم شخص معتبری است و مطالب خیلی جالب و مفیدی دارد اما اینکه ما مطالبی را از وی منتشر می‌کنیم به این معنی نیست که همه گفته های وی را مطلقا بپذیریم. اما به طور کلی این افراد در جهت مثبت فعالیت دارند

229 – آیا یک رپتایل که در کالبد انسان تناسخ کرده، DNA مشابه انسانها دارد، و اگر آری، چه نیازی به هیبرید سازی و آزمایشات پیچیده برای بهره مندی از ویژگی های انسانها دارند؟

هیبریدسازی ارتباط چندانی به این موضوع ندارد. هیبریدسازی دستورکار نژادهایی است مثل زتاها و خاکستری ها که به علل مختلف توانایی های تولید مثل طبیعی و برخی توانایی های دیگر را از دست داده اند و یا به علت آسیبهای مختلف توانایی استفاده از پرتال‌های طبیعی را ندارند و به همین دلیل تلاش می‌کنند با بهره گیری از ژن و ژنتیک موجودات دیگر نقص خود را رفع کنند. و بسیاری از ابداکشن‌ها و ادم ربایی های زتاها و خاکستری ها دقیقا به همین علت بوده است

230 – شما که میگید نه آنوناکی خالق انسانه و نه دمریوج و نه رپتلینها،پس کی خالق انسانه؟! ممنون میشم تا حدی روشنگری کنید

این موضوع خیلی پیچیده است. نژادهای زیادی در شکل گیری نژاد انسان و ژن انسان نقش داشتند. این نکته اول. نکته دوم اینکه همه انسانهای روی زمین مثل هم نیستند و لزوما یک منشا واحد یا تاریخ یکسان یا سیر تکامل یکسان ندارند. نکته سوم اینکه کیمرا نقش مهمی در ایجاد نسلهایی و درصد زیادی از جمعیت انسانها و حتی همینطور بخش زیادی از حجم مغز انسانها داشته یا به طور دقیقتر کرتکس خارجی مغز و قسمتهای مربوط به استفاده وربال از زبان و ارتباطات. اما روح انسان متعلق به نژادهای منفی نیست. بنابراین اگر انسانی بیدار شود و به روح و الوهیت متصل شود وی دیگر در اختیار و سلطه کیمرا نیست. اما تا وقتی با روح تماس نگیرد و به هدایت روحی و نور بی توجه باشد، یک چرخ در سیستم و نظام کیمرا است و با همه کارها و زندگی اش از سیستم حمایت می‌کند. بنابراین ما به موضوع بیشتر از زاویه روح نگاه میکنیم. اینها مسایل حساس و مهمی است که به وقت خودش برای انسانها باز میشود به شکل و شیوه صحیح. حقیقت برای افرادی که خواهانش باشند روشن میشود اما لزوما حقیقت با دیدگاهها و جهان بینی هایی که انسانها تا به حال داشته اند یکسان نیست.

231 – در رابطه با این صحبتتون،که میفرمایید انسان رو نژادهای دیگه ساختن و همه انسانها منشا واحد ندارن، روحشون چی؟ اونا از سیارات دیگه اومدن که توی کره زمین در کالبد انسان زندگی رو تجربه کنن یا چی؟

مسئله روح فرق می کند، انسانها از لحاظ روحی در یک سطح نیستند، بسیاری از انسانهای روی زمین از لحاظ تکامل روحی در سطوح پایینتر هستند و تعداد معدودی هم در سطوح بالاتر.

بنابراین ارواح در سطوح تکاملی مختلف در زمین گرفتار شدند به دلایل مختلف، و به اجبار در چرخه تناسخ گیر افتادند و نتیجتا در کالبد های انسانی که ساخته یا عمدتا تحت کنترل نیروهای منفی هستند تناسخ کردند به هدف اسارت و سواستفاده از انرژی.

نیروهای نور به این موضوع از دیدگاه روح نگاه میکنند و هر فردی که بخواهد سمت نور و حقیقت و منبع باشد، سمت تکامل و حق تکامل و ازادی بایستد، کمک دریافت می‌کند.

ایمپلنتهایی که آرکانها در کالبدهای فیزیکی و غیرفیزیکی انسانها کار میگذارند برای کنترل فرد و قطع کردن رابطه وی با روحش و پاک کردن حافظه های زندگی های قبلی است. همه این سیستم در جنگ با روح است.

232 – درباره ایمپلنت انسان ها توضیحی می دهید 

همه انسانها دو ایمپلنت اصلی در بالای دو چشم خود دریافت میکنند که باعث اعمال چارچوب و جهان بینی مطلوب کابال است. این ایمپلنتها باعث میشوند فرد الوهیت را جایی خارج از خودش جستجو کند و تصور کند جدا از افرینش و افریننده و الوهیت است

توضیح ایمپلنتهای بالای چشمها:

https://www.welovemassmeditation.com/2020/05/crack-the-matrix-implants-triangulation-exercises.html

۲۵ هزار سال پیش، نیروهای تاریکی قرنطینه زمین را ایجاد کردند و انسانها را گروگان گرفتند. آنها یک سیستم کنترل واقعیت مجازی ساختند که از گریختن همه جلوگیری می‌کرد. آنان موجودات نوری که با منبع اتصال دارند را حبس کرده اند، تا سوخت مورد نیاز برای این آفرینش مجازی را تأمین کنند.

این سیستم کنترل واقعیت مجازی هنوز هم تا حدی پابرجاست و معمولا با عنوان ماتریکس از آن یاد می‌شود.

ایمپلنت ها یکی از روش های کنترل هستند که نیروهای تاریکی برای حفظ ماتریکس استفاده می‌کنند. ایمپلنت ها کریستال های قابل برنامه دهی هستند که با وسایل الکترونیکی قدرتمند درون کالبدهای ذهنی، اختری و اتریک همه انسانهای روی زمین قرار داده شدند. ایمپلنتها باعث ایجاد ناهنجاری سیاهچاله فضازمان می‌شوند، و در نتیجه آشفتگی ذهنی و عاطفی برای انسانها ایجاد می‌کنند.

هر انسانی که روی زمین تناسخ فیزیکی پیدا کرده سه ایمپلنت به شرح زیر دارد. هر ایمپلنت حاوی سیستم اعتقادی است که باعث محدودیت تکامل روحانی می‌شود.

دو ایمپلنت در ناحیه لوب جلویی (هر یک کمی بالاتر از هر ابرو و درون سر). این سیستم را برنامه ایمپلنت عمودی هم می‌نامند، که هویت شخصیتی را از حضور “من هستم” جدا می‌کند.

http://2012portal.blogspot.com/2018/07/planetary-ascension-process.html

ایمپلنتی روی سولار پلکسوس، چهار سانتی متر بالای ناف، که برنامه ایمپلنت افقی نامیده می‌شود. این برنامه میان ادراک مردانه از انرژی جنسی و ادراک زنانه از انرژی شکاف و جدایی ایجاد می‌کند.

http://2012portal.blogspot.com/2018/04/soul-families.html

در کنفرانس صعود قبلی، کبرا تمرین مثلثی کردن را پیشنهاد کرد که در آن از حضار خواسته شد جمله زیر را مکررا روی یک قطعه کاغذ بنویسند تا وقتی که فضای صفحه پر شود.

«من خدا هستم، من خدا نیستم»

این تمرین به تحریف ایمپلنت های ناحیه لوب جلویی کمک خواهد کرد. هنگامی که این ایمپلنت منحل شود، آتش الکتریکی حضور “من هستم” تمام مواد کالبدهای سببی، ذهنی، اختری، اتریک، پلاسما و فیزیکی را به درون خودش جذب می‌کند، و از آن به بعد می‌تواند خودش را در گستره فضا-زمان به شکل یک هولوگرام زنده توروس دوگانه کالبد رستاخیز رنگین کمانی (بدن نوری) مجسم و پروجکت کند.

http://2012portal.blogspot.com/2018/07/planetary-ascension-process.html

توضیح ایمپلنت سولار پلکسوس:

https://www.welovemassmeditation.com/2020/05/crack-the-matrix-implants-triangulation-exercises.html

۲۵ هزار سال پیش، نیروهای تاریکی قرنطینه زمین را ایجاد کردند و انسانها را گروگان گرفتند. آنها یک سیستم کنترل واقعیت مجازی ساختند که از گریختن همه جلوگیری می‌کرد. آنان موجودات نوری که با منبع اتصال دارند را حبس کرده اند، تا سوخت مورد نیاز برای این آفرینش مجازی را تأمین کنند.

این سیستم کنترل واقعیت مجازی هنوز هم تا حدی پابرجاست و معمولا با عنوان ماتریکس از آن یاد می‌شود.

ایمپلنت ها یکی از روش های کنترل هستند که نیروهای تاریکی برای حفظ ماتریکس استفاده می‌کنند. ایمپلنت ها کریستال های قابل برنامه دهی هستند که با وسایل الکترونیکی قدرتمند درون کالبدهای ذهنی، اختری و اتریک همه انسانهای روی زمین قرار داده شدند. ایمپلنتها باعث ایجاد ناهنجاری سیاهچاله فضازمان می‌شوند، و در نتیجه آشفتگی ذهنی و عاطفی برای انسانها ایجاد می‌کنند.

هر انسانی که روی زمین تناسخ فیزیکی پیدا کرده سه ایمپلنت به شرح زیر دارد. هر ایمپلنت حاوی سیستم اعتقادی است که باعث محدودیت تکامل روحانی می‌شود.

دو ایمپلنت در ناحیه لوب جلویی (هر یک کمی بالاتر از هر ابرو و درون سر). این سیستم را برنامه ایمپلنت عمودی هم می‌نامند، که هویت شخصیتی را از حضور “من هستم” جدا می‌کند.

http://2012portal.blogspot.com/2018/07/planetary-ascension-process.html

ایمپلنتی روی سولار پلکسوس، چهار سانتی متر بالای ناف، که برنامه ایمپلنت افقی نامیده می‌شود. این برنامه میان ادراک مردانه از انرژی جنسی و ادراک زنانه از انرژی شکاف و جدایی ایجاد می‌کند.

http://2012portal.blogspot.com/2018/04/soul-families.html

به گفته کبرا، از زمان اواخر عصر آتلانتیس، آرکان ها انرژی جنسی انسانها را مورد کنترل و دستکاری قرار داده اند، و تلاش کرده اند تا آنجا که ممکن است جدایی به وجود بیاورند. آنها این کار را به وسیله قرار دادن ایمپلنتهای متفاوت در مردان و زنان که جدایی و شکاف روانشناختی بین شخصیت زن و مرد ایجاد می‌کنند انجام داده اند. این شکاف اولیه از زمان آتلانتیس علت اصلی سوتفاهم ها در روابط زن و مرد بوده است.

زنان به گونه ای ایمپلنت شدند که اتصال با جفت روحی شان دست نخورده باقی ماند، اما اتصالات جنسی با همه مردان دیگر سرکوب شد. این امر باعث مونوگامی در زنان شد، یعنی زنان [توقعات از] جفت روحی شان را بر پارتنر کنونی شان پروجکت می‌کنند.

مردان به گونه ای ایمپلنت شدند که اتصال با جفت روحی شان را از دست دادند، اما اجازه یافتند با همه زنان دیگر اتصال جنسی داشته باشند. و این امر مردان را به سمت پولیگامی سوق داد، یعنی مردان وجود جفت روحی را انکار می‌کنند و با ارتباط با زنان متعدد، جفت روحی را نادیده می‌گیرند.

به علاوه، هم زنان و هم مردان ایمپلنتی دریافت کردند که انرژی جنسی را از انرژی قلب جدا می‌کند، و ایمپلنتهای کاملا متضادی دریافت کردند تا بیشترین میزان جدایی و اختلاف میان زن و مرد ایجاد شود.

زنان با برنامه ای ایمپلنت شدند که صرفا عشق بدون سکس را مجاز می‌داند. فقط در موقعیت ویژه ای که بسیاری شرایط فراهم باشند یک زن آنقدر احساس امنیت خواهد داشت که اجازه دهد انرژی جنسی با عشقش آمیخته شود.

مردان با برنامه ای ایمپلنت شدند که صرفا سکس بدون عشق را مجاز می‌داند. فقط در موقعیت ویژه ای که بسیاری شرایط فراهم باشد یک مرد آنقدر احساس امنیت خواهد کرد که اجازه دهد انرژی عشق با نیروی جنسی اش آمیخته شود.

http://2012portal.blogspot.com/2018/03/sexual-energy.html

در کنفرانس صعود قبلی، کبرا تمرین مثلثی کردن را پیشنهاد کرد که در آن از حضار خواسته شد جمله زیر را مکررا روی یک قطعه کاغذ بنویسند تا وقتی که فضای صفحه پر شود.

«سکس عشق است، سکس عشق نیست.»

این تمرین به تحریف ایمپلنت های ناحیه سولار پلکسوس کمک می‌کند. هنگامی که این ایمپلنت منحل شود، اختلاف در ادراک زنانه و مردانه نسبت به انرژی جنسی می‌تواند درمان و ترمیم شود. این امر موجب تسهیل نیل به هدف حقیقی انرژی جنسی می‌شود که همان ادغام قطبیتهای زنانه و مردانه و ایجاد وحدت است، که کلید جاودانگی و صعود است.

http://2012portal.blogspot.com/2018/07/planetary-ascension-process.html

توصیف علمی ایمپلنت

ایمپلنت یک سیاهچاله پلاسمایی است که قطر تقریبی آن معادل قطر یک الکترون (ده به توان منفی ۱۷ متر) است. در یک میدان مغناطیسی قوی چرخش دارد که اثری ضدگرانشی بر پلاسما تولید می‌کند.

شبکه ایمپلنتهای موجود در کالبدهای انرژی پلاسمای جمعیت مردم سطح سیاره عمیق‌ترین چاله ناخودآگاه جمعی است، و اساس و پایه ورتکس انباشت پلاسمای منفی سیاره حساب می‌شود.

ایمپلنت‌های لوب جلوی مغز اثری مخرب بر قدرت تصمیم‌گیری دارد و فرد را از منبع آفرینش منفصل می‌کند. ایمپلنت‌های موجود در کرتکس مغز خزنده فرد را در اضطراب بقا گرفتار می‌کند و اینگونه است که فرد مستعد تبدیل شدن به برده و کارگر نظام بانکداری مرکزی می شود. ایمپلنت‌های بالای ناف آسمان را از زمین، مرد را از زن، احساسات را از ذهن، و عشق را از جنسیت جدا می‌کنند. این ایمپلنتها شخصیت را قطعه قطعه می‌کنند و جلوی جریان انرژی حیاتی کندالینی را سد می‌کنند. آنها احساسات را سرکوب می‌کنند که باعث می‌شود ارتعاشات خوشحالی و شادی به ناراحتی، و سپس خشم، و بعد افسردگی، و بعد ترس، و باز پایین‌تر به بی‌حسی، و نهایتا بیهوشی تنزل یابد. به این دلیل است که بسیاری مردم هیچ چیزی حس نمی‌کنند.

نور ساطع شده از خورشید مرکز کهکشان باعث انحلال ایمپلنتها می‌شود. سنگهای سینتامانی در نقش لنزهای کانونی برای این انرژی عمل می‌کنند و فرایند انحلال ایمپلنتهای پلاسمایی را تسهیل می‌کنند.

شما می‌توانید فرایند حذف ایمپلنتها را با این مدیتیشن بسیار اثرگذار شتاب دهید:

http://www.imagerynet.com/ties/ties.html

در این تمرین مدیتیشن، شما خودتان را درون یک حلقه عدد 8 قرار می‌دهید و ایمپلنتهایتان را درون حلقه دیگر، که این فرایند در لینک بالا تشریح شده است.

یک پروتکل جالب دیگر برای حذف ایمپلنتها:

http://recreatingbalance1.blogspot.com/2015/05/implants-clearing-protocol.html

مفهوم کارما به معنی مجازات و پاداش، و مفهوم مدرسه و آموزشگاه بودن زمین، توسط آرکان‌ها طراحی شد تا مردم حقیقت را در مورد نظام سلطه و شبکه ایمپلنت آرکان و کیمرا نفهمند.

این درست است که هر فرد مسئول اعمالش است و نیز اینکه ما می‌توانیم از اشتباهاتمان درس بگیریم، اما این که بگوییم تجربه زندگی کنونی ما عقوبت اعمال منفی گذشته ماست یک طرح فریبکارانه بسیار نامحسوس و عمیق است، و توجیه‌گر اعمالی است که کابال انجام می‌دهد، چراکه طبق این تفکر کابال صرفا در حال «آموزش دادن به ما در مدرسه زمین است».

کبرا

توضیح :

دوستان توصیف مکانیزم و کارکرد و تاثیر این ایمپلنتها به این معنی نیست که انسانها در مقابل این تاثیرات خلع سلاح هستند و کاری از دستشان بر نمی آید. هر نوع سلاحی که بر ضد آگاهی انسان به کار گرفته شود یک پادزهر دارد. روش مقابله با این ایمپلنتها و بطور کلی همه روشهای کنترل ذهن در درجه اول آشنا شدن با انواع آنها و مکانیزم آنهاست. بنابراین توصیه ما مطالعه دقیق در مورد آنها و نحوه کارکرد آنهاست.
با آگاه شدن از این مسئله در حقیقت نیمی از راه را طی کرده ایم، و در ادامه داشتن نظم و انضباط ذهنی و فکری و کنترل احساسات است.
اگر ما آگاه باشیم که برای مثال تأثیر یک ایمپلنت ایجاد واکنش های احساسی ناگهانی و کنترل نشده و پرخاشگری و خشم است، واضح است که روش مقابله و خنثی کردن آن، کنترل رفتار و احساسات و حفظ آرامش تحت هر شرایطی است.
اگر تأثیر یک ایمپلنت جدا کردن فرد از ارتعاش عشق و نزول آن به سطح صرفا شهوت و تمایلات جنسی و افراط در آن باشد، پادزهرش رفتار بر اساس اخلاقیات و کنترل امیال سطح پایین و حفظ انرژی و به جریان انداختن آن در فعالیتهای مثبت و سازنده است.
متاسفانه در بسیاری از جوامع، روشهای کنترل ذهن باعث از بین رفتن هنجارهای ارزشی اجتماعی و رفتاری شده است، بی بندباریهای رفتاری، افراط در رفتارهای منفی، پوچگرایی و از بین رفتن ارزشهای انسانی و از بین رفتن ارزش و حرمت خانواده و فرزند و زن شده است.
بنام تجدد گرایی، اصول و ارزشهای اخلاقی سنتی را از بین میبرند و با سطح پایین ترین و زشت ترین الگوها جایگزین می کنند و برخی تصور می کنند تجدد و پیشرفت به معنی نداشتن اخلاق و دور شدن از هنجارهای اخلاقی است. این هنجارهای اخلاقی لزوما به معنی محدودیت نیستند.
مثالی دیگر در این رابطه حجاب است. حجاب اجباری و استفاده از لباسهای تیره برای زنان در واقع یک نوع جادوی سیاه و سرکوب انرژی زنانه است، اما از طرف دیگر نداشتن حجاب به معنی بی بندوبار بودن و از بین بردن حرمت و احترام زن نیست، به این معنی نیست که زن همه جا بدن خود را به نمایش بگذارد و حراج کند به این دلیل که تحت این شرایط باز هم به نوعی دیگر انرژی دزدیده و از او سواستفاده خواهد شد و حرمت و احترامش از بین خواهد رفت.

233 – درود بر شما ادمين عزيز ده روز دارم فكر ميكنم و در مورد پروردگار دچار شك و شبهه شدم . يك عمر به ما اين جمله گفته شده : ” پروردگار تنها قدرت خلقت در جهان هستي است ، و خداوند خير مطلق و هيچ چيزي در جهان اشتباه نيست و دقيقا درست درست است ” ، اما الان با آگاهي كه در مورد وجود تاريكي ها و نيروهاي تاريك داريم كسب ميكنيم متوجه شدم جمله بالا تناقض داره
و فكر كنم و اگر درست گفته باشم شما هم هفته پيش در پستي نوشته بوديد كه پروردگار قدرت مطلق نيست .
و جمله اول پستم يك عمر براي من يك باور بوده و احساس ميكنم اين باور بهم ريخته .
و با وجود اينهمه ظلم و ستم و نابرابري در دنيا و بخصوص در كشور ايران كه دم از دين و خداپرستي ميزنند ، هم قدرت پروردگار هم عدالت پروردگار هم صبر خداوند زير سوال ميره ، و اينكه خداوند همه جا ناظر و شاهد و عالم به همه ي امور ، چرا زمانيكه هواپيماي اوكرايني و يا هواپيماي مسافربري ايرباس در خليج فارس مورد اثابت موشك قرار گرفت يا حادثه كشتي سانچي ، يا حادثه سينما ركس آبادان خداوند هيچ حركتي نكرد . يا در جريان هولوكاست چرا پروردگار رحمان و رحيم سكوت كرده بود . و يا چرا قسمتي از سياره زمين انسان ها در بهشت زندگي ميكنند و عده اي از انسان ها در افريقا از گرسنگي ميميرند و خيييلي چراهاي ديگه …در ذهنم مياد و ميره .

دوست عزیز در این رابطه مفصل بحث شد در گروه. ما با باورهای افراد کاری نداریم اما شرح دادیم که منبع در همه ابعاد و بردارهای فضازمان قادر مطلق نیست این یک دروغ است که تصور کنیم هر جنایتی در این جهان اراده و خواست منبع بوده است این فریب ارکان است. نه مواردی که شما فرمودید و نه هزاران هزار جنایت هولناک دیگر که روی زمین انجام شده و میشود هیچ کدام با خواست و اراده منبع نبوده است. خواست و اراده منبع در مکانی افت زده و انگل زده مثل زمین باید توسط نیروهای نور اجرا شود و انسانهایی که انقدر متکامل باشند که بتوانند چنین کاری را انجام دهند. اگر نیروهای نور نبودند زمین تا به حال یا از بین رفته بود کاملا و یا وضع بسیار وحشتناکتری داشت حداقل آن بردگی رسمی و علنی کل جمعیت بود. این حقیقت است.

سیستم فعلی یک سیستم مرده است و صرفا حفظ میشود تا افراد بی گناه بدون اسیب دیدن این مقطع بحرانی گذار را طی کنند. وگرنه سیستم مدتها قبل چنان فرو میریخت که میلیونها نفر شدیدا تحت تاثیر قرار میگرفتند و از بین میرفتند

گاهی افراد نمیدانند که این نور است که روی زمین به قلمروی هزاران ساله تاریکی نفوذ کرده و مشغول تخریب سیستم است، و می‌پندارند که تاریکی است که به زمین نفوذ می‌کند.

234 – دوتا سوال دارم ممنون میشم پاسخ بدین:
شومن رزونانس ۶ روز است که بلک اوت شده، به نظرتون اگر تا ده روز طول بکشه نشانه خاصی داره؟
سوال دوم اینکه با توجه به وضعیت حساس و جنگی که وجود داره بین روسیه و اوکراین و در جایگاه بعدی با ناتو و آمریکا، از طرفی مشکلات و تحدیدات بین ایران و اسرائیل و همچنین مشکلات بین چین و آمریکا سر تایوان،
آیا اگر مدیت جمعی و آگاهی مردم به حد مناسبی نرسید، نیروهای نوری مستقیما دخالت میکنند برای وارد نشدن به یک آرماگدون؟

در مورد سوال اول، تا انجا که ما اطلاع داریم فرکانس شومان را مردم خوب درک نکرده اند چون افرادی امدند بدون داشتن اطلاعات و بدون داشتن اگاهی از عمق موضوع هر روز چیزی گفتند یک روز گفتند باید بیاید پایین یک روز گفتند باید برود بالا یک عده هم تصور میکنند این داده ها واقعا به معنای واقعی و علمی کلمه ارتعاش و فرکانس زمین است و وقتی رفت بالا جشن گرفتند تصور کردند فرکانس زمین به ارتعاشات بعد دهم رسیده است. و تفاوت امپلیتود و دامنه را با فرکانس ارتعاشات نمیدانند. امپلیتود در حقیقت توان یا قدرت است مثل والوم و حجم صدا. مقادیری که تحت عنوان فرکانس شومان نمایش داده میشود در واقع نشان دهنده قدرت یا پاور امپلیتود یا دامنه است. بنابراین خیلی از افراد نمیدانند که ارتعاشات زمین اینقدر نوسان ندارد بلکه این امپلیتود است که تا این حد در نوسان است. بلک اوت شدن این اطلاعات می‌تواند دلایل زیادی داشته باشد در نهایت اطلاعات قطع شده و یا نمایش داده نشده به هر دلیلی موضوع این نیست که ارتعاشات یا دامنه صفر شده یا محو شده یا نیست یا چیز دیگری

در مورد سوال دوم، نیروهای نور اگر مردم اگاهتر باشند قطعا راحتتر دخالت خواهند کرد. بالا رفتن اگاهی مردم اتوماتیک مداخله نور را نزدیک تر میکند. اما اینکه جلوی جنگ هسته ای را بگیرند و یا جلوی تشدید و توسعه جنگ به مناطق دیگر را بگیرند این کار همیشگی نیروهای نور در دهه های اخیر بوده است و چیزی تغییر نکرده. قبلا هم انها بسیاری از کلاهکهای هسته ای را ذوب کردند و از دور خارج کردند و الان هم چیزی تغییر نکرده است اما امیدواریم شرایط از کنترل خارج نشود و مسایل پیش بینی نشده رخ ندهد

235 – کره زمین و ما آدمها از زمانهای خیلی دور تحت تسلط آرکانها بودیم و گروگان اونها هستیم … اما تو مطالب کانال ،از تجاوز آرکان ها در روز یازده سپتامبر سال ۱۹۹۶ از قفقاز هم صحبت شده… خوب اگر از زمانهای گذشته ارکان ها زمین رو گرفتند. پس منظور از این تاریخ چی هست؟ آیا این دوتا ، با هم فرق دارند

بله هزاران سال است که زمین قلمروی تاریکی بوده اما در سه مقطع مهم آرکانها پرتالهایی را باز کردند تا تجدید قوا کنند و موجودات بسیار زیادی را از نقاط مختلف مثلا اریون و رجل الجبار وارد زمین کنند تا بتوانند نیروهای نور را در نبرد بر سر زمین شکست دهند و مجددا از همین نقطه امپراتوری خود را در جهان بگسترند. این ادامه جنگهای میلیون ها ساله است که حالا در منظومه خورشیدی ما و در سیاره ما باید پایانش تعیین شود. در دهه های پایانی قرن گذشته بیداری به شدت رو به افزایش بود و ارکانها نیاز داشتند استحکامات دفاعی و تعداد نیروها و شبکه های کنترل ذهن جمعی را تقویت کنند و فراموشی بزرگ سال ۹۶ هم در همین راستا بود

فراموشی بزرگ سال ۱۹۹۶-
کبرا

در طی تجاوز ۱۹۹۶ آرکان ها و کیمرا مرزی منفی در حاشیه سیستم خورشیدی قرار دادند: heliopause. همه موجودات داخل این مرز درون سیستم خورشیدی، اعم از همه انسان های سطح زمین، همه جناح های کابال، همه موجودات زیرسطح (به استثنای افراد بسیار معدودی)، همه پرسنل برنامه سری فضایی، همه پلایدیان ها، سیریوسی ها، آندرومدایی ها، آرکتوروسی ها، دراکوها، رپتایل ها، زتاها، و تمامی موجودات برخوردار از ادراک از هر نوعی، ایمپلنتهای پلاسما دریافت کردند و به شبکه هوش مصنوعی کیمرا، موسوم به Veil متصل شدند. اکثریت گسترده موجوداتی که با اساتید صعود کرده ارتباط داشتند، ارتباط را از دست دادند. حافظه های متعددی که طبیعتی روحانی داشتند توسط انحلال الکتریکی خاطره،
Electric dissolution of memory, EDOM
حذف شدند. بسیاری از افرادی که قصد داشتند اطلاعاتی را برای جمعیت سطح افشا کنند برنامه دهی ذهنی شدند و در بسیاری موارد، با اطلاعات و خاطرات کاذب ایمپلنت شدند. همه کانال کنندگان ایمپلنت شدند و بیشتر ارتباطات شدیدا دچار اختلال شدند.

سیستم شبکه بمبهای استرانجلت و توپلتی که در صورت اقدام موجودات صعودکرده جهت تماس، منفجر می شوند، راه اندازی شد. این موضوع سیستم خورشیدی را در عمل تبدیل کرد به منطقه ای با ارتباطات بسیار محدود با صعودکردگان. حتی پلایدیان های درون سیستم خورشیدی هم نمی توانستند بطور مستقیم با موجودات صعودکرده ارتباط برقرار کنند چراکه تماس بی نهایت محدود شده بود.

این رویداد را فراموشی بزرگ ۱۹۹۶ می نامند. این فراموشی آنقدر عمیق بود که افراد بسیار معدودی تماس با روحشان و با اساتید صعودکرده تا قبل از سال ۹۶ را به یاد می آورند. فراموشی سال ۹۶ آنقدر کامل و عمیق بود که بسیاری از افراد به سختی می توانند درک کنند که از چه چیزی صحبت می کنم.

اکنون بیشتر این مانع و گرفتگی برطرف شده است، اما همه افراد درون سیستم خورشیدی (از جمله انسانهای روی سطح و تقریبا همگی موجودات متعلق به اتحادهای فضایی و زیرزمینی)، هنوز آن بخش از ایمپلانتها که ارتباط با اساتید را قطع می کند، و متصل است به مکانیزم بمبهای استرانجلت و توپلت، و توسط گروه کیمرا کنترل می شود را دارند. به همین دلیل تا کنون اطلاعات برنامه صعود را منتشر نکرده ام. زیرا شرایط مهیا نیست.

اگر کسی هنوز تردید دارد که بمب های استرانجلت واقعی هستند، می تواند علوم فیزیک مربوط به “تبدیل استرانجلت” را اینجا مطالعه کند:

http://journals.aps.org/prl/abstract/10.1103/PhysRevLett.105.141101

در ۱۹۹۹، نیروهای نور شروع کردند به ساختن یک مرز نوری در هلیوپز heliopause، با این هدف که ویروس تاریکی را درون سیستم خورشیدی قرنطینه کنند تا در مرحله بعد پاکسازی شود. تا اواخر ۲۰۱۴ این مرز نوری تقریبا تکمیل شد و تا مه ۲۰۱۵ کار به اتمام رسید.

از سپتامبر ۲۰۱۵ نیروهای نور پیشرفت زیادی در پاکسازی ایمپلنتها داشته اند. ایمپلنت ها اکنون دیگر سیاهچاله های چرخان درون میدان مغناطیس نیستند بلکه صرفا پرتال های تکینگی فاقد پوشش هستند که هنوز کیفیت استرانج دارند و پلاسمای کوارک-گلوئون quark-gluon را درون چاه تکینگی ایمپلنت ها تولید می کنند. همگی ایمپلنت ها هنوز از طریق کرمچاله های پلاسما ی هایپردیمنشن (تونل های Set ) به شبکه تحت پشتیبانی هوش مصنوعی متصل هستند که سرتاسر ورتکس پلاسمای سیستم خورشیدی ارتباطاتی دارد (یالدابواث)، و متصل است به بمبهای پلاسمای استرانجلت و توپلت. این شبکه هنوز متصل است به تصادم دهنده هادرون RHIC و تا حد کمتری به LHC در سرن. این شتاب دهنده ها عمدتا از طریق تعاملات گداخت گلوئون استرانجلت ها را به درون شبکه عرضه می کنند.

اکنون نیروهای نور می توانند به سادگی به پلاسمای کوارک-گلوئون درون ایمپلنتها بپردازند، اما ناهنجاری اولیه کوانتومی در مرکز تکینگی عریان ایمپلنت ها، که درون نیروی قوی مسئول پیوند گلوئون پنهان می شود، مشکل بزرگتری است:

https://www.quora.com/What-is-the-gluon-binding-energy-for-protons-and-neutrons-in-laymans-terms

منبع:

the-great-forgetting-of-1996

توضیح :

این دانش دانشی است که در دانشگاه و اکادمی و لابراتوار به ما عرضه نمیشود ، هیچ کدام از مردم عادی نمیدانند که سرن چیست و چکار می‌کند و یا نمیدانند که مهمتر از سرن تجهیزات شتاب دهنده در لاینگ ایلند بوده که برای فناوری استرنج و ایجاد بمبهای استرنج استفاده میشود. و همه این ها باز تنها گوشه ای از حقایقی است که از مردم پنهان شده است. بنابراین دانشی که به مردم ارایه میشود، علوم فیزیکی و هسته ای و کوانتومی همه تحریف شده و محدود هستند.

مردم نمیدانند که بسیاری از انحرافات اخلاقی و مثلا سکسهای دست جمعی شیطانی و یا سادیستی و غیرطبیعی و غیرانسانی برای چه انجام میشوند، و چه ارتباطی به همین تونلهای هاپردایمنشن ست دارند ، و از طریق این اعمال چگونه موجودات بسیار منفی را از قلمروهای تاریکشان وارد زندگی انسانها می‌کنند. مردم طوری شستشوی مغزی شده اند که خیلها تصور میکنند اینها دلیلی ندارد یا تنها برای سرگرمی و لذت است

236 – درباره چنلینگ توضیحی می دهید ؟

در فرآیند چنلینگ در واقع یک انسان به یک موجودیت دیگر اجازه میدهد تا آن موجود کالبد انرژتیک یا هوش ذهنیش را در  بخشی یا همه کالبد انرژتیک آن فرد قرار دهد و از طریق این ارتباط اثیری که در لایه های آسترال بین آن فرد و موجود برقرار میشود، آن موجود می‌تواند تاثیرات روحی بر فرد داشته باشد. یا سیستم عصبی او را کنترل کند.

237 – کرایون طوری از وقایع و انرژی های زمین صحبت میکند که گویی همه چیز طرحی از پیش تعیین شده بوده است تا با ورود به این مقطع، بیداری و انرژی های جدید همه چیز را دگرگون کند، و در مورد جنایت ها، بی‌عدالتی ها و رنج ها آنرا شهامت و انتخاب روح قربانی دانسته تا با این انتخاب سبب گرفتن درس و بیداری دیگر روح ها باشد و اینکه ما اینجا هستیم تا این چیزها را تغییر دهیم اگر بدین گونه دوست نداریم.
میخواستم در صورت امکان نظر شما را در این خصوص بدانم.

من خودم ندیده ام یا نخوانده ام

اما اگر کرایون این موضوع را به این شکل طرح کرده که بی عدالتی و رنج برای درس گرفتن بشر است، این خودش یک فریب ارکانی است و کنترل ذهن است.

این مطلب بدنبال همان زمین دانشگاه و مدرسه هست و ما امده ایم اینجا فارغ التحصیل شویم و درسهای خودمانرا باید فرا بگیریم هست که نوعی فریب و کلاهبرداری ارکانیست که هربلای سرت اوردن هیچ نگو و این درست هست و بلا هرچه بدتر به نوعی افتخار هم باید کرد چون اون فرد قوی بوده که این بلای وحشتناک سرش امده .یا اینکه برو ببین قبلا چه کردی حتی فراتر هم رفتند و نسلهای قبلی هم داخل این مجموعه کردند که ممکن صد نسل قبلت پدر پدر بزرگت خطای کرده و تو را درگیر کرده ‌تمامی اینها دروغ و فریبی بیش نیست و نبوده

اینکه تاریکی باید باشد تا نور معنا پیدا کند، اینکه باید رنج کشید تا رشد کرد، اینکه باید تاریکی و نور در تعادل باشند و بمانند… اینها کنترل ذهن هستند و همه الودگی های سطح ذهنی و توسط موجوداتی بی نهایت شرور ساخته و پرداخته میشوند و به انسانها تحمیل میشوند

اگر رنج کشیدن به تکامل کمک میکرد حتما انسانها باید الان به بالاترین مراحل رسیده بودند. اما وقتی خوب و با دقت نگاه کنیم رنج فقط از رشد و پیشرفت و تکامل جلوگیری میکند. رنج انسان را بیمار و تضعیف میکند. رنج فرایند تکامل را متوقف میکند.

انچه برای موفقیت لازم است اراده، قصد کردن، تمرکز تلاش‌ها، و زحمت کشیدن است، نه رنج، و نه تاریکی و تباهی، و نه پذیرفتن اینکه جنایت و‌ دروغ و فریب و جنگ و گرسنگی و بی عدالتی باید وجود داشته باشد

دوستان اگر واقعا رنج انسانها باعث تکامل انها و بالا رفتن سطح هوشیاری در زندگی بعدی خواهد شد چرا شرایط انسانها بخصوص از نظر معنوی در طول تاریخ تمدن بشری انقدر پس رفت داشته مگر نه اینکه هر زندگی باید بهتر از قبلی باشد ایا شما نشانه ای میبینید؟ روحهای در روی زمین در چرخه تناسخ ارکان گیر افتاده اند که بیش از هزار بار متولد شده اند و همچنان درجا میزنند و رنج تحمیل شده را با باورهای القاشده ارکان تحمل میکنند و توسط ارتعاشات همان رنج ارکان را تغذیه میکنند و غذا و اکسیژن مورد علاقه کابال و ارکان را تولید و به تاریکی سرویس میدهند و خدمت میکنند . تمام این باورهای غلط به این دلیل هست که چهره تاریکی و دستهای اصلی پشت داستان زمین پنهان بماند یا خیلی لطف کنند ذکریا سنچینی را نویسنده میکنند و انکی و منکی واهی میسازند که وجود نداشته اند .

238 – پس با این حساب کرایون هم شخصیت ساختگی از جانب کاباله؟؟؟
امثال کرایون و همینطور آلایا که کانال هایی مثل بیداری ایرانی راجبش حرف میزنن پس ساختگی هست ادمین جان؟

هر منبعی و شخصی و گروهی با هر اسمی و عنوانی که تاریکی روی زمین را طرحی از پیش تعیین شده جهت یادگیری دروس روحی بداند بطوریکه انسانها انتخاب کرده اند تا در این شرایط زندگی کنند تا تکامل پیدا کنند، از کابال هست و دستورکار کنترل اذهان هست.

الایا یک فرد مثبت بوده است و قبلا درباره وی توضیحاتی داده ایم. اما آلایای اصلی و واقعی چنین چیزی نگفته است. بیشتر ازین درباره افراد و نامها اظهار نظر نمی‌کنیم اما هر فردی که ادعا میکند این تاریکی و این جنایت خواسته منبع و خدا است و یک آزمایش یا درس بزرگ برای تکامل است خواسته یا ناخواسته در جهت القای یکی از افکار کنترل ذهن آرکانها عمل میکند و در راستای متوقف کردن بیداری جمعی

از گزارش ۱۳ ژانویه ۲۰۲۲ کبرا

اکنون تمرکز اصلی روی پاکسازی ناهنجاری اولیه سطح ذهن پایینی و «نامرئیان» است. نامرئیان موجودات آرکانی هستند که در سطح ذهنی پایینی حول سیاره ساکن هستند و کسانی هستند که ماتریکس ایده‌های کاذب را متجلی می‌کنند. این موجودات مسئول وجود ایده‌هایی مثل کارما، قانون اولیه [عدم دخالت]، رنج عمدی، خدای قادر مطلق، دوگانگی هدفمند، زمین تخت، قانون دوم ترمودینامیک به عنوان حقیقت نهایی، سرعت نور به عنوان سرعت نهایی، تک‌همسری به عنوان تنها انتخاب، گرمایش جهانی، ایدئولوژی woke، نظریه انتقادی نژاد و غیره، هستند.

نامرئیان موجوداتی هستند که تقریبا حباب‌های کدر کرمی‌رنگ شفاف هستند و حتی برای روشن‌بینان پیشرفته روی سطح ذهنی تقریبا غیر قابل تشخیص هستند. از زمان تجاوز آرکانی ۱۹۹۶ آنها موفق شده‌اند به میدان اورای کالبد ذهنی تقریبا همه موجودات تناسخ‌یافته روی سطح سیاره تجاوز کنند.

نیروهای نور تخمین می‌زنند که حدود ۵۰۰ نفر در حال حاضر روی سیاره تناسخ یافته‌اند که کالبد ذهنی‌شان کاملا دست‌نخورده است، و نامرئیان آلوده‌شان نکرده‌اند. سایرین حداقل تا حدی ذهنا تسخیر شده‌اند، از نواحی کوچکی در ذهن که فرد رفتار غیرمنطقی دارد تا تسخیر کامل که در آن فرد کاملا اراده آزاد را از دست داده است و نیز توانایی تفکر منطقی و عقل سلیم را از دست داده است. در اینجا کلید این است که تسخیر تصدیق شود، که برای اکثر افراد بی‌نهایت دشوار است، و اخراج کردن موجودات به وسیله فرامین، پاکسازی کالبد ذهنی با شعله بنفش، و بازیابی توانایی‌های ذهنی از دست رفته و به کارگیری عقل سلیم.

پاکسازی شبکه نامرئیان با نهایت سرعت برای حدود یک ماه ادامه خواهد یافت، و اوج حماقت در مقیاس جهانی در حدود دو هفته آینده مورد انتظار است:

the-eight-degrees-of-ignorance-and-stupidity

این کنترل ذهن فراتر از سطح اتریک و اختری است. کالبد ذهنی انسانهای روی زمین در چند صد سال گذشته تکامل یافت یعنی همزمان با انقلابات صنعتی جهان و از ابتدا ارکانها تلاش کردند این کالبدهای ذهنی را تماما تحت کنترل بگیرند. مشاهده میکنید که حتی در زمینه فیزیک و سرعت نور و ترمودینامیک سقفها و محدوده هایی برای کالبد ذهنی افراد ایجاد شد تا ذهنشان بسته و قابل سلطه باقی بماند و نخبگان و نویسندگان و متفکران و دانشمندان و بزرگان اکادمی و دانشگاه هم به این شکل کنترل میشوند و به تداوم این کنترل ذهن در سطح کل زمین کمک میکنند

239 – فقط کمی راجب بند *تک همسری بعنوان تنها انتخاب* متوجه منظور نشدم…میشه کمی راجب ش توضیح بدین اگر مقدوره؟

«تک همسری به عنوان تنها انتخاب» کاملا گویا است. این محدودیت یک محدودیت فیزیکی است که روح را در نظر نمیگیرد. رابطه روحی را در نظر نمیگیرد. خانواده روحی را در نظر نمیگیرد چون بر اساس سطح پایینترین معیارها و مادیترین ملاحظات ایجاد شده است. و در هر حال انسانها باید بتوانند خودشان انتخاب کنند چه وارد شدن به یک رابطه، چه تداوم رابطه، چه شکل رابطه، باید توسط خود انسانها و توسط هدایت درونی آنها باشد. وقتی محدودیت از یکجا به نحو مصنوعی ایجاد شد در پی آن عدم تعادل ایجاد میشود و بعد زندگی پنهانی و بعد حس شرم و گناه و بعد از دست دادن حس یکپارچگی شخصی و بعد سقوط، و شاید بعدا رفتارهای کاملا ضدانسانی و پورنوگرافیک و حرمسراها و روابط پنهانی و اسیب دیدن به شان اجتماعی انسانها و افراد. مگر حجاب اجباری همین کار را با حس حجب و حیای ذاتی خیلی از انسانها انجام نمیدهد؟ همان حجابی که اورده شد تا از شرافت انسان دفاع کند؟ اما وقتی تبدیل به محدودیت شود و تبدیل به قانون و جرم شود این فقط یک جنبه از عواقب و پیامدهای این موضوع است. افراد و انسانها باید بدانند رابطه عاشقانه یک قرارداد نیست و افراد مایملک هم نیستند و نباید زندگی همدیگر را کنترل کنند. اگر انسان امروزی هزار سال هم با این سطح فکر فاصله داشته باشد پس از هزار سال باز باید به همین نقطه برسد که نه رابطه و نه دوستی و نه عشق نباید انسانها را تبدیل به مایملک همدیگر کند. انسان باید بیاموزد ازاد باشد و در ازادی زندگی کند و در ازادی خودش یکپارچه باشد و صادق و شریف باشد نه اینکه دو چهره یا چند چهره مختلف داشته باشد یک چهره شخصی و در خلوت خودش و چهره دیگر اجتماعی و کاملا متفاوت

مقاله چهارم یادداشت های کنفرانس صعود بوداپست، بخش ۶

سطح بعدی برنامه ریزی به جنبه های عاطفیِ زمانی مربوط می شود که زن و مرد با هم ارتباط برقرار کنند. وقتی این برنامه در سطح ناخودآگاه تحریک می شود، یک پارتنر، پارتنر دیگر را به عنوان دارایی می بیند. شما یک خانه و یک شوهر دارید. شما یک خانه و یک همسر دارید. این یک امر احساسی است، همچنین از نظر قانونی نیز معتبر است زیرا این دولت است که روند ازدواج را کنترل می کند. این یک سوءاستفاده از آرکی تایپ (کهن الگوی) الهی توئین‌سول (جفت روحی) است. ازدواج درواقع، اتحاد و همبستگی کامل توئین‌سول‌ها است. ماتریکس این اصل را ربوده و یک سیستم قانونی ایجاد کرده است تا این ارتباط را خراب کند و هر دو پارتنر را از این طریق کنترل کند.

به عنوان مثال، در قرن نوزدهم زنان از نظر قانونی، دارایی مردان بودند. یک زن نمی توانست کاری انجام دهد. او یک برده بود و این روند هنوز در درون آگاهی روی کره زمین وجود دارد. با این حال تفاوت زیادی بین تملک و تعهد وجود دارد. آرکی تایپ خالص می تواند مربوط به تک‌همسری باشد. به دلیل یک ارتباط ویژه و عمیق بین زن و مرد و فداکاری نسبت به یکدیگر، آنها به هیچ چیز دیگری احتیاج ندارند. در همه جای کهکشان روال همینگونه است. تعهد واقعی در یک ارتباط عمیق از نوع سول‌میت یا توئین‌سول در جهان به یک شکل و مسیر است، یعنی مسیر آرکی‌تایپ الهی. با این حال شما همچنین می توانید پارتنرهای بیشتری داشته باشید زیرا می توانید همزمان افراد بیشتری را دوست داشته باشید. این کار بی بند و باری نیست. این کار باعث ارتباط بیشتر از نوع سول‌میت بین پارتنرها می‌شود. این جریان بر روی زمین سرکوب شده است.

سطح بعدی برنامه ریزی مربوط به بازی هایی است که ما انجام می‌دهیم:
– چگونه یک مرد را گول بزنیم؟
– چگونه یک زن را اغوا کنیم؟

هردوی اینها به قصد ربودن ارتباطات باز و آزاد بین زن و مرد طراحی شده اند. ما باید در برقراری ارتباط بین زن و مرد صداقت را ایجاد کنیم. این اتفاق در سطح سیاره رخ نمی دهد. زنان با هم صحبت می کنند، به روشی خاص صحبت می کنند اما وقتی یک مرد وارد می شود، مکالمه تغییر می کند. و این همان چیزی است که مخالف با اصول درست است و نباید اتفاق بیفتد. ما نمی توانیم صادق باشیم. روابط بین زن و مرد باید به گونه ای بهبود یابد که هر دو جنس احساس راحتی کنند تا بتوانند در مورد هر چیز با یکدیگر صحبت کنند، از جمله دوره ماهیانه زن، بزرگ کردن بچه ها، احساسات، خیالات جنسی و هر چیز دیگری. ما به صداقت واقعی و ایجاد یک تغییر شدید در ارتباطات نیاز داریم، اما این اتفاق تنها با بهبودی گسترده و عظیم جامعه حاصل می شود.

توضیح :

این مطلب فراتر از دید و نگرش بعدسومی و تعاملات بین انسانهای زمین هست و طبیعی هست که درکش سخت باشد.
بله اگر تعهد قلبی و روحی باشد و در کمال صداقت این تعهد واقعی است. ولی اگر بر اساس تملک گرایی و اینکه یک فرد کاملا فیزیک و روح و ذهن و جسم و احساسات و ادراکات و افکارش در تملک کسی دیگر باشد و بر اساس امضا و سند و پول و سکه و حسادت و غیرت باشد این یک معامله است که صرفا در آن رابطه جنسی معامله می‌شود. اگر متن رو درست خوانده باشید که مشخص است نخواندید گفته نشده تعهد نباید باشد.
متاسفانه درک و هضم این مسئله برای انسانها در حال حاضر با توجه به سطح آگاهی و کنترل ذهن تقریبا غیر ممکن است.
این موضوع مربوط به آگاهیهای بالاتر از بعد سوم است.

240 – لطفا بفرمائید علت دیدن آینده در خواب چیه؟ شخصا چندین اتفاق رو در خواب دیدم و که بعدا عین همون اتفاق افتاده. حتی یکبار در حضور شخص دیگری، پایان اتفاقِ در حالِ رخدادن رو گفتم. نمیشه به تجربه شخصی خودم شک کنم.

پیشگویی از حوادث آینده یعنی شما آگاهانه در مورد موضوع مشخصی تصمیم بگیرید اطلاعاتی را با اتصال به خطوط زمانی آینده از وقایع و تغییرات و تحولات کسب کنید، که تحت این شرایط هم نمیتوان وقایع آینده را بطور دقیق پیش‌گویی کرد، و صرفا با تحلیل داده‌ها میتوان تا حدی وقایع و تحوالات را پیش‌بینی کرد و یا اینکه سفر در زمان انجام دهید و از چارچوب زمانی فعلی خارج شوید و بااستفاده از پرتال‌های سفر در زمان به نقطه خاصی از زمان در آینده بروید.

در مورد خواب دیدن امکان این وجود دارد که در خواب و رویا چیزهایی دیده شود و فرد آنها را اشتباها بر وقایع زندگی منطبق کند به این دلیل که ذهن به شکل طبیعی تمایل دارد خوابها را بر وقایع بیداری منعکس کند.

اما حالتی وجود دارد بنام انتقال آگاهی یا رویاگردی که می‌تواند در خواب، بیداری یا حالتهای تغییر یافته آگاهی و یا زمانیکه فرد آگاهانه بر یک فرد خاص یا موقعیت خاص تمرکز می کند انجام شود، مانند تمرکز بر یک موقعیت یا خط زمانی مشخص.
مسئله مهم اینست که حالتهای رویا گردی یا انتقال آگاهی میتواند با/بدون تلاش آگاهانه فرد انجام شوند که دلیلش عملکرد حافظه های ثبت شده با ایمپرینتهای ژنتیکی بالاتر است که فعال می‌شوند. این تواناییها در افراد در طول چرخه صعود بمرور فعال می‌شوند.

برخی پیشگویان بر اساس حرکت اجرام اسمانی و استرولوژی پیشگویی میکنند که اسامی مختلفی در فرهنگهای مختلف دارند، اما این هم بیشتر پیش بینی کلی است وضع است مثلا می‌گویند در بیست سال اینده جنگی خواهد بود به دلایل آسترولوژیک و اسمانی میدانند که انرژی تنش و درگیری در ان مقطع روی زمین زیاد خواهد بود و با توجه و نگاه به وضع زمین نتیجه میگیرند احتمالا این انرژی باعث جنگ میشود. حالا ممکن است این یک جنگ بزرگ باشد یا کوچک یا منطقه ای و یا حتی جنگی در نگیرد و فقط تنش ها زیاد شود. بنابراین این فقط یک پیش بینی جوی وضعیت و شرایط است و دقیق نیست. اما استرولوژیستهای زبده و اگاه می‌توانند وضعیت انرژتیک را تا حدودی پیش پیش بینی کنند. در برخی فرهنگهای قدیم این افراد با استفاده از همین دانش جایگاه قدرت مذهبی و سیاسی زیادی پیدا میکردند و گاهی کاملا در خدمت حکومت بودند و اشتباهات فراوانی هم داشته اند که در تاریخ ثبت شده است بعضا.

241 – درموردغیرت وتعصب مردان توضیح بدین درستش دربعدپنجم وبالاترچگونه هست

اگر معنی غیرت صرفا داشتن تعصب و سرکوب کردن و محدود کردن زن و حبس کردن او و جلوگیری از هرگونه فعالیت اجتماعی و ارتباط با دیگران تحت تعصبات مردسالارانه و کورکورانه باشد، این نوع نگرش صرفا در زمین وجود دارد، اما اگر به معنی معرفت باشد و بخشی از مردانگی یا زنانگی سالم و حس محافظت از خانواده و نزدیکان و احترام به حق و حقوق زن به عنوان یک انسان آزاد و مقتدر باشد این در ابعاد بالاتر وجود دارد. غیرت این نیست که کسی را تصاحب کنیم و مدام تلاش کنیم حتی روح و قلبش را هم کنترل کنیم. اگر غیرت معنای مثبتی دارد حفاظت حقیقی از نزدیکان و خانواده و حتی همه انسانها است. اگر به خانواده خودمان غیرت داریم و این غیرت احساس حفاظت بر اساس نور و عشق الهی است باید برای خانواده و عزیزان دیگران هم همین حس باشد.
متاسفانه عده ای نسبت به دختر، خواهر و مادر و همسر خود ادعای غیرت دارند ولی مدام چشم به خانواده دیگران دارند، و نام این را غیرت میگذارند در صورتی که روی دیگران محدودیت اعمال می‌کنند اما هیچ کنترلی بر خودشان ندارند. وارد روابط میشوند برای فرصت طلبی و سواستفاده بدون در نظر گرفتن احساس و قلب و عاطفه فرد مقابل، و بعد او را کنترل می‌کنند و نامش را غیرت میگذارند. این از بعد سوم هم پایینتر است این ذهن شکارگر آرکانی است که جانشین ذهن انسانی شده است.

اگر مردی یک زن را در خیابان ببیند و به چشم خانواده خود به او نگاه کند این غیرت است.

242 – پیامهای جدید کانال گفته شده که چین وروسیه دارن به سمت نظم نوین جهانی میرن لطف میکنید توضیح بیشتری بفرمایید چون ایرانم تقریبن با این کشورها هماهنگ هستش سپاس

سلام، بله همینطور است از سالهای گذشته نفوذ زیادی در چین شد و الان هم اگر نگاه بکنید چین پیشتاز هست در زمینه اعمال سیستمهای رصد و کنترل هوش مصنوعی، و بالاترین و شدیدترین اعمال قدرت و خشونت پزشکی در چین است. به علت کمونیستی بودن حزب حاکم چین این کشور ساده تر از قدرتهای دیگر هژمونی هوش مصنوعی و ترنس اومانیسم و نظم نوین جهانی را پذیرفت زیرا کمونیستها دیدگاهی یوتیلاریستی و ابزارگرایانه به همه امور دارند و فردیت و حقوق انسانی هیچ ارزشی برای آنها ندارد. حکومتهایی هم که ظاهری مذهبی یا دینی دارند عمدتا از چین و نظم نوین جهانی تبعیت میکنند به علل مختلف از جمله ضعف و وابستگی اقتصادی، خودفروخته بودن یا نفوذی بودن سیاستمداران، و اعمال فشار. روسیه هم تحت فشارهای ناتو به چین نزدیک و نزدیکتر شد و حالا به نظر میرسد روسیه از تحرکات ضدتایوان چین هم پشتیبانی میکند چون به حمایت چین در زمینه اوکراین احتیاج دارد. همه این مسایل باعث نزدیکی بیشتر چین و روسیه شده است و با اینکه اقتصاد چین از درون مشکلات زیادی دارد و شاید نزدیک به فروپاشی است اما فعلا حزب کمونیست چین یکی از بزرگترین ابزارهای در دست دستورکار نظم نوین جهانی است

موضوع این است که دولتهای غربی هم تحت کنترل کابال هستند، اما ملتهای غربی صدها سال است (از قبل از انقلاب کبیر فرانسه) که در نزاع برای حقوق اجتماعی و شهروندی فعال بوده اند و گفتمان حقوق فردی و فردیت و اصل بودن ازادیهای فردی در جوامع غربی خیلی بیشتر به چشم میخورد و در انجا حکومتها کار سختتری برای سلطه پذیر کردن مردم دارند. اما جامعه ای مانند چین راحتتر تحت این کنترل در امد

243 – ولی بنظرم روسیه ضدنظم نوین جهانی حرکت می‌کنه چون برضدحکومتهای شیطانی غرب و ایلومیناتی ها حرکت میکنه

البته خیلی هم نمیشود چهره حاکمیت روسیه را تطهیر و تقدیس کرد، چون همین روسیه واکسیناسیون و برنامه پندمیک را درست مثل سایرین اجرا کرد.

روسیه حق دارد از خودش دفاع کند و مشخص است که ناتو اقتدار و امنیت روسیه را با مخاطره مواجه کرده است اما موضوع این است که روسیه بیش از حد به چین نزدیک شده است و تحت تاثیر و نفوذ چین است و چین بیش از حد تحت نفوذ کابال قرار گرفته است. عوامل تحت کنترل یسوعیان در داخل روسیه چه در نقش ژنرالهای نظامی و چه در کلیسای ارتدوکس روسیه به دنبال اهداف خطرناکی هستند که میتواند هر آن جهان را وارد جنگ جهانی سوم بکند. قبلا به پلن زد Plan Z اشاره شد در گزارشها و به طرحها برای ایجاد ارماگدون. و اگر مطالب را مطالعه کرده باشید متوجه خواهید شد که این طرح از طرف خورشیدهای سیاه و بیگانگان منفی به نیروهای روسی هم نفوذ کرده است. حقیقت همیشه پیچیده تر و چندوجهی تر و عمیقتر از ظاهر ماجرا است.

از دیدگاه ما راه حل وضعیت کنونی زمین جنگ بین کشورها و به خصوص جنگ هسته ای نیست. وقوع چنین جنگی میتواند اسیب بسیار بزرگی به همه چیز وارد کند. از دیدگاه ما فارغ ازینکه چه کسی و به چه علتی جهان را وارد جنگ کند، قطعا جنگ به انسانها اسیب بسیار بزرگی وارد خواهد کرد. جنگ واقعی بین نور و تاریکی است نه بین کشورها و ملتها. جنگ کشورها و ملتها فقط به نفع کابال تمام خواهد شد. شاید موضوع اوکراین هم نباید با بی خانمان شدن میلیونها نفر و کشته شدن این همه انسان و کودک حل میشد. این درسی است که هنوز انسانها و سیاستمداران زمین نیاموخته اند. نباید برای نجات انسانها انسانها را کشت، البته اگر جنگ بر سر نجات انسانها باشد، اگر بر سر منافع مادی و قلمروی سیاسی است که طبیعتا تفاوت دارد.

در مورد روسیه این را هم اضافه کنم که شاید نیروی اصلی اثرگذار پشت بخشی از حاکمیت روسیه ایلومیناتی گنوسی است و نه نیروهای نور. ایلومیناتی گنوسی ریشه در اشرافیت قدیم روسیه و خاندان رمانف دارد که با اینکه خودشان بخشی از کابال بودند توسط روسچیلدها و کابال به قتل رسیدند که انتقام مافیای خزری از روسها به علت نابودی خزریا بود و در سیر کنار رفتن سلطنت و امدن کمونیسم، و سپس بلشویکها را بر روسها تحمیل کردند تا انتقامشان از روسیه را با کشتن دهها میلیون روس در طول مدت عمر اتحاد جماهیر شوروی کامل کنند. الان هم ایلومیناتی گنوسی به دنبال انتقام گیری شخصی از کابال و مافیای خزری است به علت کاری که با رمانف ها کردند، اما ایلومیناتی گنوسی خودش با شبکه های مجرمانه ای رابطه دارد و نیاز به پاکسازی دارد

244 – در مورد ارتباط تفکر نیهیلیسم اگزیستانسیال میشه تحلیل کنید که در دسته ی چه شبکه هایی هستند و شکل گیری آنها بر مبنای چه اطلاعاتی بوده؟

سلام، پوچ‌گرایی هستی‌شناختی یا نهیلیزم اگزیتانسیال یک جریان فکری است که به طور واضح با افکار و اثار البر کامو و سارتر شکل مشخص تری به خودش گرفت و در اثار افرادی مثل نیچه و شوپنهاور و کرکگارد، دریدا به چشم میخورد. اثار برجسته ای مثل بیگانه و افسانه سیسیفس اثر البر کامو و یا بودن و هیچ اثر سارتر و کاراکترهایی مانند مکبث یا به خصوص در ادبیات و هنر معاصر تحت تاثیر این جریان فکری است. نهیلیزم اگزیستانسیال وجود معنا و هدف در هستی را نفی میکند و آن را به سطح یک انتخاب و سازه فردی میرساند. یعنی زندگی و هستی را بی هدف و بی معنی میداند و صرفا فرد را قادر به ساختن نوعی معنای فردی میداند. پست-مدرنیزم و پساساختارگرایان اثر خیلی زیادی از این جریان گرفته اند و به خصوص پس از ویرانی های جنگهای جهانی اول و دوم نهیلیزم اگزیستانسیال قوت گرفت

این جریان برخی جنبه های معرفت-شناختی هم دارد مثلا وجود دانش یا حقیقت عینی و ابژکیتو را نفی میکند، امکان وجود معنا را نفی میکند، و در این شرایط امکان وجود ارزشها و اخلاقیت هم از بین میرود. یعنی انسانی که دچار نهیلیزم است انسانی است که هیچ بنیان اخلاقی ندارد و نمیتواند اعمال و زندگی خودش را بر پایه اصول محکمی بنا کند. همه اثار مربوط به این جریان فکری هم همین را نشان میدهند، انسانی در اضطرابِ وجود و در ترس هستی، و وجود داشتن بدون هیچ تکیه گاهی، معلق در اسمان، و بدون اتصال به هیچ نقطه ثباتی.

طبیعتا این یک تله فکری و کنترل ذهن قوی است که ریشه در دستورکار بیگانگان منفی دارد

پوچ‌گرایی Absurdism

بخش ۱

همینطور که از دوران تاریکی خارج می‌شویم، به‌وضوح می‌توانیم ببینیم که اشکال فکری ناشی از ذهن کنترل شده در واقعیت گذشته تا چه حد پوسیده و مخرب شده‌ بودند. در حین این تغییر بزرگ، ساختارهای فکری مخرب به‌ آرامی انسجام خود را از دست می‌دهند و نتیجتا آزادی بیشتری برای خارج شدن از نظامات و فرم‌های فکری کنترل شده وجود خواهد داشت. به همین دلیل آنهایی که بر ضد بشریت و توسعه آگاهی کار می‌کنند، ناامیدانه سعی دارند تا فرایند تجزیه شدن و از کار افتادن ساختارها را متوقف کنند، و اینجاست که ما به موضوع «پوچ‌گرایی» می‌رسیم.
پوچ‌گرایی در مناسک شیطانی مشاهده می‌شود، به شکلی که یک الگوی تئوریک عمومی را همراه با اگزیستانسیالیسم و نیهیلزیم اخلاقی ارائه می ‌کند. پوچ‌گرایی با ضدیت با یک مفهوم معنوی، اساسا وجود و غایت روح را منکر می‌شود، و مهمتر اینکه آگاهی بالاتر را در رسیدن به اخلاقیات متعالیتر یا صلح کامل رد می‌کند. پوچ‌گرایی چه در مورد زندگی و چه در مورد مرگ بیان می‌کند که هر چیزی که وجود دارد در وضعیت رنج قرار دارد، و افراد را مجبور می‌کند تا در دنیایی زندگی کنند که تنها نیازها، امیال و خواسته‌های ضروری آنها مهم باشد، نه انسانها و همنوعانشان.

این فلسفه، مهندسی اجتماعی فرهنگ مرگ را توسعه می‌دهد که توسط دستورکار بیگانگان منفی شکل داده شد، تا پوچ‌گرایی را به اذهان جمعیت‌ها القا کند تا اینکه حالت بی‌اعتنایی کامل نسبت به زندگی بوجود آید. بنابراین، آنها جوامع را تشویق به کشتار و کج‌رفتاری می‌کنند، تخریب و آشفتگی را توسعه می‌دهند تا این رفتارها نرمالیزه شده و در اجتماع پذیرفته شود. این‌ رفتار منفی، با آگاهی درونی فرد مقابله کرده و احساس رنج را افزایش می دهد، و این به نوبه خود فلسفه پوچ‌گرا‌ را تثبیت می‌کند. هر چقدر بشریت به سمت آشفتگی و تخریب بیشتر برود، واقعیت بیرونی پوچتر شده و باعث می‌شود تا «لوش» بیشتری تولید و در مناسک شیطانی جمع‌آوری شود.

در فلسفه پوچ‌گرا‌، پوچی از تناقض بین جستجوی فرد برای رسیدن به معنی و عدم وجود معنی در جهان پدیدار می شود. همینطور که موجودات به دنبال یافتن معنی در یک جهان بدون معنی هستند، فیلسوف‌های پوچگرا با جسارت اذعان دارند که انسانها سه راه برای حل و فصل وضعیت دشوار خود دارند. بدیهی است که هیچ یک از سه راه ارائه شده، ذاتا معنوی نبوده و یا بر مبنای اهدف الهی به دنبال تعالی روحی در زندگی نیستند. در عوض، فلسفه «پوچی» به ستیزه و کشمکش تمایل انسان به یافتن ارزش ذاتی و معنی در زندگی از یک طرف و عدم توانایی انسان برای یافتن آن اشاره دارد.

از این رو، پوچگرایی یک مکتب فلسفی فکری است که بیان می‌کند تلاشهای بشریت برای یافتن معنای اصیل، نهایتا به شکست منجر می‌شود (و بنابراین این تلاشها پوچ هستند)، چون میزان اطلاعات مطلق و قلمروی وسیع ناشناخته‌ها باعث می‌شود تا رسیدن به شناخت قطعی غیر ممکن شود. به عنوان یک فلسفه، پوچگرایی در ادامه، طبیعت بنیانی پوچی را واکاوی کرده و اینکه چگونه افراد وقتی از پوچی آگاه می شوند، باید به آن پاسخ گویند.
فیلسوف پوچگرا آلبر کامو بیان می‌کند که افراد باید شرایط پوچ و عاری از معنی وجود انسان را بپذیرند و در عین حال با بی اعتنایی به دنبال کشف و معنی باشند.

لیزا رنی

245 – بحث انظباط فکری را که مطرح کردید واقعاً من چند ساله تلاش میکنم و بهش نرسیدم مثلا یه مدت مدیتیشن انجام میدم بعد کارهای مختلف باعث فراموش شدن اون میشه یکمی در باره این انظباط فکری بیشتر توضیح میدید و راه حلی اگر داره ممنون…

اولین قدم در رسیدن به نظم و انضباط ذهنی و فکری فهمیدن دلایل این عدم انضباط و آشفتگی است. وقتی شما متوجه باشید بسیاری از افکار منفی و محرک‌ها مربوط به شما و ذهن شما نیست و از عوامل بیرونی به ذهن و فکر شما القا میشود، میتوانید بهتر با این مسئله برخورد کنید.
باید در رابطه با این موضوع مدتی وقت صرف کنید و به این موضوع فکر کنید که چقدر از واکنشها و تصمیمات بر اساس خواست درونی خود ماست. برای مثال یکی از نشانه‌های تشخیص اینکه کدام واکنش بر اساس محرک‌های بیرونی است و صرفا برای ایجاد رفتارهای مخرب به ذهن القا میشود اینست که بعد اینکه مدتی گذشت و شما آرامش پیدا کردید نسبت به آن عمل یا واکنش یا فکر چه ایده ای دارید آیا از آن پشیمان هستید یا نه؟
نداشتن کنترل بر محتوای فکری یعنی آگاهی شخص در اختیار خودش نیست.
معمولا افرادی که آسیب و ترومای عاطفی زیادی دارند راحتتر تحت کنترل قرار میگیرند به این دلیل که ثبات فکری و احساسی ندارند و نمی‌توانند بر افکار خود مسلط شوند. پس یکی از بخشهای این موضوع ترمیم آسیبهای عاطفی است.
بخش دیگری از آن پذیرفتن مسئولیت افکار و اعمال و تاریکی درون خود ماست. خود را از دور مورد مشاهده قرار دهیم بدون قضاوت و سرزنش و نواحی آسیب دیده و تاثیرات آنها را تشخیص دهیم.
صادق بودن با خود یکی دیگر از بخشهای این مسئله است. به خودمان دروغ نگوییم.

246 – منظور از ترمیم تارومای عاطفی چیه تو بعد روانی با روانپزشک و دکتر یا توسط خود فرد باید انجام بشه و اساسأ فراموش کردن تروما و آسیب با درمان یکی هست ؟

تروماها در واقع زخم‌های انرژتیک عمیقی هستند که اگر ترمیم نشوند راههایی برای نفوذ انگل‌های انرژتیک و منافذی برای دزدی انرژی ایجاد می کنند و همچنین باعث اتصال به برنامه های کنترل ذهن میشوند. و اساسا در ناخودآگاه ثبت شده و فرد ممکن است بسیاری از آنها را فراموش کرده باشد اما همچنان بر او تأثیر دارند.
تروما یا آسیبهای عاطفی بخشهای متعددی دارند و هر کدام هم روش بخصوص خود را برای ترمیم دارند.
یک بخش حافظه‌های مرتبط با اجداد هستند که از طریق دی‌ان‌ای به ما منتقل می‌شوند و در طول زندگی در طول چرخه های هفت ساله به سطح آمده و تکرار شده تا در نهایت پاک شوند.
اینها تجربیات زندگی های متعدد هستند که در سلولهای بدن ضبط و به حافظه های ترجمه میشوند که در ماتریکس سلولی بدن ما تجسم پیدا کرده و افکار ما را تحت تاثیر قرار می دهند.

یک بخش از ترومای عاطفی باز میگردد به دوران کودکی و مسائلی که از طرف پدر و مادر و اطرافیان پیش می آید و به کودک آسیب میزند. این آسیبها در اکثر موارد تا دوران بزرگسالی با فرد هستند و ذهن و احساسات و افکار او را تحت تاثیر قرار می دهند. ریشه بسیاری از بدرفتاری‌ها در زمان بزرگسالی برمیگردد به دوران کودکی. بخشی از این ترمیم برمیگردد به بخشیدن کسانیکه به ما آسیب زده‌اند. باید بپذیریم که عزت نفس ما ریشه در درون ما دارد و ارتباطی با نوع رفتاری که در کودکی با ما شده ندارد.
نباید خود را در جایگاه قربانی قرار دهیم.

بخش دیگری از این آسیب مربوط به ترومای جمعی انسانها و کالبد سیاره است که همه انسانها در معرض آن هستند. این تروما در طی چرخه صعود به تدریج به سطح آمده و حذف میشود که نمونه اش را در چند روز گذشته دیدیم که انرژیهای منفی و غم‌های جمعی به سطح آمدند و همه آن را حس کردیم. تحت این شرایط نباید چیزی را قضاوت کرد و صرفا اجازه دهیم با آرامش پاکسازی انجام شود.

247 – ترومای اجدادی را نمیشود خودمون پاک کنیم؟ ترومای جمعی چند روز اخیر، رو متوجه نمیشم! یعنی باید این اتفاقات بد بیوفته تا چی بشه؟
ایا این اتفاقی که افتاده یکجور سناریو از قبل برنامه ریزی شده نبوده؟

اینکه یک فرد خودش بتواند آگاهانه روی این ترومای اجدادی کار کند بستگی به سطح ارتعاش و هوشیاری و شناخت فرد از این آلودگی ها و آسیبها دارد.
در حقیقت چرخه صعودی که در آن بسر می بریم ما را از درون سطوح مختلفی از پاکسازی احساسی فردی و جمعی عبور می دهد، تا این حافظه های سلولی را در بدن ترمیم کرده و انسداد ها و تاثیرات منفی ناشی از آنها را حذف کنیم.
انرژی منفی که بطور دوره ای به سطح می‌آید ارتباطی به اتفاقات بد ندارد، انرژی احساسی رسوب کرده جمعی در طول هزاران سال است که در حال حاضر در حال پاکسازی است.

248 – ما چطوری باید تشخیص بدیم که این تروماها واحساسات غمها واشکها مال چه موردی هست کارما اجدادیه مال محیط وکشور یا مال خودمه چه وقتی میتونم متوجه بشم که دیگه کامل شده وازبین رفته چون گاهن میاد ومیره و بعدازمدتی دوباره بالا میادنوروعشق جاری باشه به وجود نازنینتو

در مورد تروماهای مربوط به دوران کودکی معمولا وقتی فردی مثلا در سن ۶ سالگی به هر دلیلی دچار آسیب عاطفی شدیدی می‌شود این مسئله باعث می‌شود که فرد همچنان که از نظر فیزیکی رشد می کند و بالغ می‌شود اما کالبد احساسی و روحی او به دلیل ایجاد بلاک انرژتیک همچنان در همان سن ۶ سالگی متوقف شده و رشد نمی کند و نتیجتا احساسات، افکار و اعمال او مانند یک انسان بالغ نیست و مدام به شکل ناخودآگاه با ارجاع به آن خط زمانی آسیب، افکار او تحت تأثیر این اتفاق قرار دارد. و در طول زمان این آسیب مدام پررنگتر شده و فرد خودش آن را بزرگتر و ناگوارتر و شدیدتر جلوه میدهد.  به دلیل اینکه بخشی از کالبد آگاهی او در آن حادثه از او جدا شده و در آن خط زمانی باقی مانده اما صرفا با یک کابل به آن اتصال دارد.
ترمیم این آسیب یعنی بازگشت به آن حادثه و مرور آن با بخشش و قلب باز و بازگردانی یکپارچه کردن آن بخش از کالبد روحی.

در مورد سایر تروماهایی که به سایر دوران زندگی مربوط میشوند مثلا در بزرگسالی فرد باید مرور دقیقی  بر گذشته خود و افرادی که با آنها برخورد و تعامل داشته انجام داده و مسائل را با مرور و بخشش حل کند.

در مورد تروماهای جمعی به دلیل اینکه حجم بالایی از تروما و آسیب احساسی به سطح کالبد جمعی انسانها و سیاره امده، بسیاری از انسانها این فرکانس ها را جذب می کنند و تصور می کنند مربوط به خودشان است و مسئله برای آنها جنبه شخصی پیدا می کند. حالت‌هایی از «ترس»، استرس و غم و خشم معمولا نتیجه این موضوع هستند.
بخشی از این مسئله البته مربوط میشود به «تاکتیک‌های کنترل و واکنش» نیروهای منفی که بر انسانها اعمال می کنند به هدف ایجاد استرس و آشفتگی تا فرد نسبت به همه چیز دچار شک و تردید شود و نسبت به وقایع پیرامونش در یک حالت عدم قطعیت قرار بگیرد. و سپس افراد سعی می کنند با روش‌هایی که خود این کنترل کنندگان ارائه می کنند استرس خود را کم کنند مانند استفاده از داروها و مواد مخدر. و باعث میشود افراد در یک چرخه رنج عاطفی گیر بیفتند و متعاقبا این به بقیه و محیط اطراف هم منتقل میشود.
تحت این شرایط باید در حالت خنثی و بدون قضاوت به لحظه حال متصل شویم. در حالت خنثی و مشاهده گر اساسا از حوزه فرکانس کاری کنترل کنندگان خارج می‌شویم و احتمال آسیب بسیار کمتر است و درگیر بازیهای قطبی ذهنی و احساسی نمی‌شویم.

در حال حاضر انسانها و زمین در دوران اوج ترمیم این آسیبها هستند و مدتی زمان میبرد تا همه این آسیبها درمان شوند. البته بخشی از آسیبهای روحی بعد از آزادسازی سیاره انجام خواهند شد.

249 – ابطال قرار داد روحی آزادسازی لطفا قرارش دهید با تشکر

ابطال قراردادهای روحی برای رهایی انرژی الاهی زنانه:
همه قراردادهای روحی واقع در خویشتن ها و جنبه های مختلف وجودم، در گذشته و حال و آینده، در این بعد و جریان زمان، و در همه جریانات زمان، در اوج و فرود موج سینوسی مرکزی همزیستی را فرا می خوانم.
دقیقا در این لحظه، در لحظه همیشه حاضر آفرینش مشترک، تمام اجداد و تبار ژنتیک خویش را فرا می خوانم تا محکمه روحانی شایسته واحدی برگزار شود، بمنظور برقراری انصاف و عدالت. تا راه علاج و چاره ای بیابم، و بندهای نامحسوس موجود در این قراردادهای تحمیل شده حین تولد و پیش از تولد را رفع و باطل کنم.
محکمه شایسته روحانی را فرا می خوانم تا ارواح حاضر، در خواست من برای ابطال این قراردادها را بشنوند. من تمام قراردادهای مربوط به ادیان، فرهنگ ها، نظامات اعتقادی، و صنایعی که قدرت زنانه را سرکوب می کنند و باعث ایجاد عدم تعادل در مردان، زنان و کودکان زمین می شوند را باطل اعلام می کنم. خواهان آن هستم که همه ارواح اجداد من و نیز خانواده روحی من در این محکمه حضور یابند. زمین که مادرمان است و همه ساکنین نوری فضای داخلی و خارجی را فرا می خوانم تا در این محکمه حضور داشته باشند.
ای راز بزرگ! ای که منبع و منشأ تمام قدرت هستی! تو را فرا می خوانم. با همزمانی مقدس خود، حاضر باش تا همه این ارواح در این محکمه با وحدت آگاهی حضور بیابند.
بدین وسیله، تمام قراردادهای مربوط به ادیان و نظامات اعتقادی و فرهنگی که انرژی زنانه را در موقعیت سرکوب و نابرابری قرار داده اند باطل اعلام می کنم. که این قراردادها شامل حق الزحمه نابرابر، عدم توانایی امرار معاش، عدم توانایی مالکیت زمین و اشتغال، و عدم توانایی انتخاب آموزش مطلوب است. من نهضت فمینیستی که توسط سازمان سیا ایجاد و حمایت شد را تأیید نمی کنم چراکه هدف از این حرکت ایجاد شکاف میان زنان و انرژی الاهی زنانه شان، و نیز ایجاد نفرت از مردان، و ایجاد جدایی میان اعضای خانواده های روحی بود.
بدین وسیله، همه نظامات اعتقادی که برای زن وظیفه ای تعریف کرده اند که باری را به تنهایی به دوش بکشد و در سکوت رنج بکشد را باطل می کنم. با هیچ یک از نظامات سرکوب و کنترل جامعه که قصد دارند زن را به این باور برسانند که زیاده از حد، حساس، عاطفی، و خارج از کنترل است، و قصد دارند به وی القا کنند که به حافظه، شهود و عقلانیتش شک داشته باشد، موافق نیستم، و تأییدشان نمی کنم. و بدین وسیله باطل اعلام می کنم همه قراردادهای نظامات فرهنگی که بر اساس آنها دختران هنگام تولد به قتل می رسند، و تحت عنوان «مناسک ورود»، ارگانهای جنسی شان بریده می شود، و یا به صنایع عظیم پورنوگرافی، و یا به عنوان بردگان جنسی فروخته می شوند. همه را باطل می کنم. من با صنعت پورنوگرافی که محل تولید قراردادهای روحی انحراف جنسی است و نیروی الاهی زنانه را تحقیر، استثمار، قربانی و بی اصالت می کند مخالف هستم.
بدین وسیله، همه قراردادهای روحی انحراف جنسی که هدفشان جدا کردن زن از انرژی الاهی زنانه است را باطل اعلام می کنم، از جمله: همه برنامه های سکس گروهی، و روابط جنسی گروهی که جنسیت الاهی را به انحراف می کشند تا به زنان حس عدم کفایت القا کنند. و نیز همه معیارهای دوگانه در نظامات فرهنگی که در آنها بی بندوباری جنسی، تعدد همسر، حرمسراها و معشوقه های پنهانی مجاز شمرده می شود که برای زنان تخریب اجتماعی به بار می آورد؛ و نیز همه برنامه هایی که در آنها مردان جهت خودارضایی تصویرسازی ها و خیالات انحرافی از زنان ایجاد می کنند که دیواری بین قلب مرد و زن ایجاد می کند تا پیوند مقدس شکل نگیرد.

هیچ یک از این قراردادهای روحی انحراف جنسی را تأیید نمی کنم و هیچ یک قدرت و تسلطی بر من ندارند. اعلام می کنم که من و خانواده روحی ام و اجدادم در قلمرو مادرمان زمین هستیم. اعلام می کنم که از همه این انحرافات جنسی پاک شده ام و با منبع خلوص و ذات آزاد و پاک انرژی زنانه متحد هستم. بدین وسیله همه قراردادها و مفاهیمی که در وضع معصومیت و ناآگاهی ایجاد شده بودند را باطل می کنم و خلق شکل نوینی از معصومیت و پاکی را اعلام می کنم. این فراخوانی جدید برای خلوص و پاکی نوینی است که بواسطه آن همه مفاهیم گمراه کننده قبلی درباره جنسیت و کج فهمی ها درمورد سکس مقدس و سکس تفریحی را حذف می کنم. همه این مفاهیم اشتباه را به نقطه صفر جنین درون رحم مادر برمی گردانم. و دوباره همه رشته های دی ان ای خود را به ضربان قلب مادرمان زمین متصل می کنم. انرژی الاهی زنانه به قلب زمین و فضای انرژی زنانه مقدس وصل است و چرخه قاعدگی را انکار نمی کند بلکه آن را فرصتی برای بینش و بصیرت درونی و تأمل می داند.دین وسیله تمام قراردادهای روحی مربوط به صنایع سرگرمی و تبلیغاتی که باعث برنامه های نفرت از خویشتن، خوددرمانگری، و مشکلات تغذیه شده اند را باطل می کنم. و تمام قراردادهای روحی مربوط به همه صنایع پزشکی و دیگر صنایع مردسالار را باطل می کنم.
و قراردادهایی که به سلامت زنان و توانایی تولید مثل زن براساس قوانین طبیعی مادرمان زمین، آسیب زده اند، و قراردادهایی که به تولید داروهای کنترل تولد، و دیگر مواد شیمیایی موجود در آب، غذا و هوا، و ایجاد ناتوانی یا بیش فعالی جنسی دامن زده اند، و نیز قراردادهایی که عامل نهادینه شدن البسه و پوشش هایی که به سلامت زنان آسیب می زنند، مثل سینه بند، کفش پاشنه بلند، کرست، پابند، و تامپون هستند، همه این قراردادها را باطل می کنم.
همچنین همه قراردادهای مربوط به تولد و زایمان، از جمله سزارین، داروهای بارداری، اشعه ایکس پیش از تولد، واکسیناسیون، دوره نهفتگی، جلوگیری از قرار گرفتن نوزاد بر روی قلب مادر، بریدن جفت جنین، و بریدن بند ناف که می تواند تا ۴ روز باقی بماند تا قلب فرزند به قلب مادر و پدر اتصال یابد، همه را باطل می کنم.
من با هیچ یک از برنامه های نهادینه شده ای که قصد دارد به زنان حس عدم کفایت یا زیادی چاق یا لاغر بودن، زیادی سفید یا سیاه بودن، زیادی پیر یا جوان بودن، زیادی قومی و بومی بودن، زیادی فقیر یا غنی بودن القا کند، موافق نیستم و همه را باطل می کنم. اعلام می کنم که شایستگی کامل و کفایت کامل دارم. من آگاهی بی منتها هستم. من تجسم ایزد و ایزدبانو روی زمین هستم. موجودی آزاد و با اختیار که بدین وسیله قدرت و نیروی الاهی زنانه ام را بواسطه این محکمه روحانی احیا و بازیابی می کنم.
همه اجدادم را فرامی خوانم تا از این اراده آزاد حمایت کنند و آن را در حافطه آکاشیک زمین وارد کنند تا همه موجودات آگاه درک کنند که اراده آزاد، همیشه کلید رسیدن به رهایی است.

دانلود صوت ابطال قرار داد های روحی برای آزاد سازی

250 – لطفا در خصوص انرژی تورس و طریقه استفاده از آن، راهنمایی بفرمایین

چرخش دو موج ایستاده باعث خلق میدانی بنام توروس می‌شود. وکتور تعادل نمایانگر نهایت سکون انرژی است، توروس نشان می‌دهد که انرژی چگونه در متعادل‌ترین فرآیند جریان دینامیک خودش حرکت می کند. یک توروس شامل یک محور مرکزی و یک ورتکس در دو انتها و یک میدان منسجم محیطی است. انرژی در یک ورتکس جریان می‌یابد، و از طریق محور مرکزی به ورتکس دیگری می‌رسد و پس از چرخش بدور خودش دوباره به ورتکس اول باز میگردد.
توروس بسته به مدیومی که در آن قرار دارد می‌تواند شکل های مختلفی به خود بگیرد. گیاهان و درختان همین جریان را دارند، گردباد و تورنادو، میدان مغناطیسی اطراف سیاره‌ها و ستاره‌ها و حتی کهکشان‌ها الگوی انرژی توروس را دارند. سیستم‌ها و ساختارهای اتمی همین فرم انرژی را دارند.
وقتی بار الکتریکی به روشی یک نیروی مایل به مرکز ایجاد می‌کند، گرانش بوجود می‌آید. بنابراین دلیل وجود گرانش، امواج بار فرکتال یا مایل به مرکز است. وقتی این میدان پلاسمای واحد فشرده می‌شود، فرم فرکتال به خود میگیرد. فاز فرکتال کامل امواج باردار، دلیل و مکانیزم همه نیروهای مایل به مرکز و نیروهای خود سازمان‌بخش است، مخصوصا گرانش، نیروی حیاتی، ادراک، سعادت و سرخوشی، بیداری، و منشأ رنگ‌ها و حتی الفبا.

251 – رابطه خویشتن برتر با میدان مغناطیسی زمین چیه ایده ای که دارم این هست که هرچه میدان مغناطیسی فرد قوی تر باشه با میدان مغناطیسی زمین راحت تر هماهنگ میشه و راحت تر در حالت ‘دانستن صلاح خود’ قرار میگیره. ایا صحیح هست؟ درکل به چه صورت هست

میدان مغناطیسی زمین در حقیقت نوعی پرتو فرابنفش هست که از یک جریان پرتو بعدهفتمی بوجود می‌اید و مجموعه دستورالعمل های مغناطیسی را برای لوگوس زمین محیا می کند. این طیف فرکانس از طریق چاکرای تاج و مراکز انرژی بعدهفتمی در سیستم کالبد نوری ما منتقل میشود. این کالبد نوری در حقیقت اولین لایه از ماتریکس مناد است و طیف رزونانس فرکانسش پرتو بنفش است.
موضوع مهم اینست که تغییرات انرژتیک جدید باعث تغییر کهن‌الگوهای مردانه از طریق اعمال تغییرات در ساختار ذرات پرتو هفتم و بازسازی آن است. تاثیرات تجاوز بیگانگان منفی باعث آسیب به سیستم ایمنی بدن و غدد و مانع اتصال جنبه خداگونه کمان مادر به هسته زمین و انسانها میشد. که این همان ایمپلنت تصلیب است. سیاره و انسانها اکنون کاملا به شبکه زمین متصل هستند. همینطور که این شبکه ها توسط انرژیها و کدها تغذیه می‌شوند و به نقطه بحرانی می‌رسند، تبدیل به کدهای بیداری و صعود میشوند.
انرژی کمان مادر یک کیفیت مغناطیسی است که به هسته زمین وصل میشود. بذرهای ستاره ای سوراخی در ماتریکس ایجاد کردند تا این اشعه به زمین وارد شود. و باعث میشود میادین پلاسمای نوری وارد زمین شود. در حقیقت از طریق هسته پروتونی مادر و خورشید آکوالاین است که خلقت میتواند خودش را ترمیم کند. از طریق کمان مادر است که میشود فرق بین انرژیهای معکوس شده و قلابی مادر را از انرژی حقیقی مادرانه تشخیص داد و و از این طریق است که زمین میتواند به نور پلاسمای مایع و اتصال به هسته آندرومدا دسترسی داشته باشد.

لوگوس سیاره ما (طرح و قانون اصلی که کالبد سیاره ای زمین را کنترل می کند) در طیف فرابنفش مگنتوسفر در سطح بعد هفتم یا به عبارت دیگر در اشعه بنفش قرار دارد. در این سطح اشعه بنفش، یک جنبه از آینده زمین وجود دارد که به آن گایا می گوییم. این لوگوس بعد هفتمی به یک سیستم چرخش انرژی عظیم متصل است که چاکرای تاجی جمعی انسانها را تشکیل می‌دهد و همچنین کالبد ذهن برتر سیاره را که به مناطق پادشاهی متحده انگلستان وصل است. (بنابراین چیزی که ما امروز روی سیاره می بینیم، در واقع تجلی یک فرم فکری جمعیست.) معماری لوگوس سیاره ای، همه جنبه های زمین را کنترل می کند، مواد عنصری فیزیکی را به کوانتاهای انرژی ذهنی و احساسی تبدیل کرده و توزیع انرژی حیاتی را انجام می دهد. این سیستم در واقع مکانیزم کنترل و صفحه مدار اصلیست که همه جنبه های سیاره را از طریق راه های تصور ناپذیر مدیریت می کند. واضح است که این عملکردها تاثیر (یا کنترل) زیادی بر روی انسانها و درک آنها از خودشان و شکل دهی یک اتفاق نظر درباره رفتارها و هویت یک انسان که روی زمین زندگی می کند، دارند. لوگوس سیاره ای در مقیاس بزرگ، کارکرد ذهن جمعی دارد و در مقیاس کوچک، کاکرد ذهن فردی.

لوگوس سیاره=مغز سیاره=ذهن نژاد جمعی=ذهن انسان=مغز یک فرد.

مادر معکوس = ساتانیزم

مادر معکوس در حقیقت کهن الگوی ضد حیاتی نفرت بر علیه منبع است که در آگاهی جمعی ضد الهه در ساتانیزم وجود دارد. بیگانگان اینتردایمنشنال در گروه اوریون، مثل بید- اژدهای خورشید سیاه اساسا از اصول مادر معکوس ساتانیزم برای گسترش ایدئولوژی جنگ و قربانی خون در زمین استفاده می کنند. ایدئولوژی هایی که بر جنگهای دینی، نسل کشی، یوجنیکس، کودک آزاری، کشتار برای خدا به عنوان قربانی خون صحه می گذارند، توسط گروههای ساتانیک یا شیطانی ایجاد شده اند.
آنها شبکه های آگاهی جمعی را در زمین توسط ماشین های هوش مصنوعی بیگانگان برای کنترل ذهن برنامه دهی کردند، و این شبکه ها انرژی سیاره و انسانها را برای تغذیه سایر واقعیتهای فانتوم و خطوط زمانی تخلیه می کنند.

شبکه مدونای سیاه:

شبکه مدونای سیاه سطوحی از معماری انرژیک جمعیست که برای گسترش سیستم های اعتقادی فرهنگی زن ستیز مورد استفاده قرار می گیرد و با کهن الگوهای خطرناک ارتباط دارد، به شکل مستقیم و غیر مستقیم، برای مثال تحت تعصبات مذهبی که مستقیما اعتقادات آسیب زننده و منحرف روحی را به هدف تولید رنج و تبعیض و مطیع ساختن زن ها، ایجاد می کنند. این مسئله در حقیقت فرم فکری نفرت، کنترل و سرکوب است که مستقیما از طرف همه کهن الگوهای مونث منتقل می شود، و بنابراین، باعث گسترش زن ستیزی برعلیه زن ها و اصول مونث در سیاره زمین می شود. این معماری کنترل ذهن، برای حفظ و توسعه سلطه بر روی اصول مونث و کنترل و گسترش آسیب و سواستفاده از زنان به اهداف مختلف بکار گرفته می شود. این سیستم طراحی شده برای به بردگی کشیدن و گسترش خشونت بر علیه زنان از طریق سیستم های اعتقادی سلطه گر و مردسالار که از طریق شاه کاذب استبداد و توسط رفتارها و اقدامات و استراتژی های فریب آرکانی کنترل می شود و در حقیقت حمله مستقیم از طریق نرم افزار ظالم-مظلوم است برای ایجاد آشفتگی و آسیب جنسیتی، بیچارگی جنسی و طیفی از سیستم های کنترل ذهن که از طریق دستورکار بیگانگان منفی برای سرکوب آگاهی انسان ها مورد استفاده قرار می گیرند.

پدر معکوس = لوسیفریانیزم

پدر معکوس، آگاهی جمعی ضد حیاتی مذکر لوسیفری است، که توسط دستورکار بیگانگان منفی، انرژیهای آگاهی جمعی را جمع آوری می کند تا از طریق دزدی و تجاوز به انرژیهای اصول مذکر و پدر، نیروی انرژیک را از زمین و انسانها بدست بیاورد.
خدایان بیگانه آنوناکی خزنده، انکی، انلیل، Thoth و Yahweh و Jehovah از زحل، از معکوس سازی لوسیفری اصل پدرانه برای برقراری ادیان روی زمین استفاده کردند، با استفاده از سلطه مردسالارانه برای خدمت به نور کاذب، و آگاهی دو موجی، و از این طریق آنها توانستند کنترل کاملی بر انسانها داشته باشند و خودشان را به عنوان خدایان معرفی کنند.

252 – ایا میتوان گفت که در سیاراتی که چرخش آنها برخلاف کره زمین است به همین خاطر اگاهی معکوسی شکل میگیرد که مانند پاد ماده است و تلاش دارد که آگاهی اصلی را ازبین ببرد. و دوباره به هیچ تبدیل شود.

معکوس سازی در حقیقت تاکتیک نیروهای منفی برای تغییر و آسیب به کدهای حیات و انرژیهای ارگانیک و طبیعی هست.
آنها جهت جریان مارپیچ نیروی حیاتی ارگانیک را برعکس کرده تا از حرکت طبیعی صعودی آن جلوگیری شود. ماشین بیگانه باعث می‌شود مارپیچ انرژی نیروی حیاتی سیر نزولی داشته باشد و با یک الگوی معکوس شده به سمت پایین حرکت کند.

ایمپلنتهای معکوس ساز متاترونیک به ایمپلنتهای متاترونیک درون کالبد سایه یا فرم منفی متصل می شوند و طراحی شده اند تا نیروی حیاتی بدن زمینی انسان را معکوس کرده، بخشکانند. کالبد سایه یا فرم منفی بایستی از درون بدن نوری light body پاکسازی شود، تا پتانسیل صعودکننده الگوی دوازده بعدی بدن انسان اتصالش برقرار شود. این آرایش غیر طبیعی توسط دستورکار بیگانگان منفی NAA ساخته شد که به صورت انگل وار از نیروی حیات زمین برای طول عمر بیشتر استفاده می کنند (توسط ماشین های هوش مصنوعی) ، و این ساختار را درخت مصنوعی زندگی، یا درخت سیاه زندگی Black Tree of Life می نامند.

این انحراف متاترونیک در شبکه سیاره‌ای، شبکه‌های ساتانیک را تغذیه کرده و با حرکت بالا رونده صحیح انرژی نیروی حیاتی که در زمین به خواب رفته است در ستون فقرات انسانها تداخل می‌کند.
این بیگانگان منفی بر اساس تنظیمات کدهای متاترونیک (معکو‌س‌سازی متاترونیک) روی زمین، در فضایی بنام ماتریکس فانتوم که در واقع یک واقعیت مجازی با کدگزاری متاترونیک است می‌توانند حضور داشته باشند.
اساسا معکوس سازی متاترونیک به معنی انحراف طرح اصلی آگاهی کریستوس شبکه درخت ۱۲ شاخه و تجلی فرمهای حیاتی ضد کرایست هست به شکلی که توانایی بازسازی و صعود مختل و به سقوط آگاهی منجر میشود. این معکوس سازی باعث ایجاد منبع محدود انرژی در کالبد نوری انسانها و سیاره میشود، کدها دستکاری میشوند و نتیجتاانسانها و سیاره نمی‌توانند انرژی کافی را از منبع دریافت کنند. تحت این شرایط موجودات منفی انرژی را از سایر موجودات می‌دزدند. این مسئله باعث جلوگیری از فعال شدن پتانسیلهای آکاهی بالاتر میشود و موجودات قادر نخواهند بود روح خود را در مسیر الهی متجلی کنند.
فرکانس‌های متاترونیک صرفا روی زمین وجود ندارند بلکه در خیلی از لایه های آناتومی مولتی دایمنشنال در ماتریکس زمان کیهانی گسترش پیدا کردند.
ریشه کلمه متاترونیک در حقیقت از متاترون است، که بر خلاف چیزی که حلقه های عصر جدید و کابالا گفته میشود تنها به معنی یک فرشته آرک نیست، بلکه در حقیقت نام یک خانواده آگاهی جمعی است که در اولین سطح از آگاهی جمعی اساتید صعود کرده حضور دارد.

253 – در نتیجه معکوس سازی، موجودات قادر نخواهند بود انرژی کافی از منبع دریافت کنند و در نتیجه انرژی ربوده شده توسط بیگانگان منفی هم محدود میشود، راهکار آنها برای این مشکل چیست؟
و اینکه گفته میشود فلانی مثل دیو است چون همه کارهاش برعکسه، بنظر شما می‌تواند دلیلی بر این باشد که اجداد ما احتمالا از وجود چنین موجوداتی آگاه بودند.

سیستم بسته ای که روی زمین ایجاد شد و ارواحی که روی زمین و در سطوح مختلف فیزیکی اتریک و اختری گرفتار شدند منبع اصلی تغذیه بیگانگان منفی هستند. بیگانگان منفی درست حالت و کنشی شبیه انگلها دارند. انگلها نمی‌توانند خودشان انرژی دریافت کنند و به همین دلیل یک میزبان پیدا میکنند و با تغذیه از انرژی و منابع آن میزبان خودشان رشد میکنند و آن میزبان را نابود می‌کنند.

اساسا این معکوس سازی تمام تعاملات و رفتارهای انسانها را تحت تاثیر قرار داد. ارزش ها تبدیل به ضد ارزش شدند، انسانهایی که از لحاظ سطح آگاهی و رشد روحی بالاتر بودند سرکوب و طرد شدند و در عوض انسانهایی خود فروخته و سطح پایین در جایگاه های قدرت و ثروت و کنترل قرار گرفتند. آزادی‌هایی که حق طبیعی انسانها بود از آنها گرفته شد. زیبایی ظاهر یک زن تبدیل شد به یک تابو و زشتی که باید پوشیده و در قفس بماند. صلح و دوستی و احترام به حق دیگران تبدیل شد به جنگ و تروریسم و تبعیض. سازندگی تبدیل شده به ویرانی. انرژی زنانه که نیرویی خلاق و زاینده بود سرکوب و بجایش مردسالاری خشن در اکثر جوامع روی کار آمد. معنویت تبدیل شد به مذاهبی که صرفا سقفی بر آگاهی و آزادی انسان بودند. در این سیستم است که انگلها می‌توانند از میزبان یعنی زمین و انسانها و همه موجودات زمین استفاده کنند. آنها شبکه ارگانیک آفرینش را روی زمین سرکوب و محدود کردند. آگاهی موجودات را محدود و سرکوب کردند تا حتی متوجه حضور انگلها نشوند و نتوانند از خودشان دفاع کنند.

بله در فرهنگ های قدیم از اهریمنان، دیوها و شیاطین بسیار صحبت شده که درصد زیادی از جمعیت فعلی زمین میپندارند که همه افسانه و داستان است اما نمی‌دانند که پشت هر قصه و افسانه ای حقایقی هست.

انگل‌های هوشمند و از لحاظ تکنولوژیک پیشرفته حاضر روی زمین (بیگانگان منفی) یک دستورکار دارند: ایجاد بیشترین میزان ترس، ناامیدی، و رنج. این ارتعاش و انرژی ای است که مطلوب آنها است. آنها از شادی و عشق تنفر دارند زیرا این ارتعاش به آنها صدمه میزند و آنها را شدیدا در موضع ضعف قرار میدهد. کشتارهای وسیع و رنج فراوان انسانها برای آنها ارضاکننده و نشاط آور است. چگونه رنج تولید میکنند؟ چگونه ترس تولید میکنند؟ با سازوکارهای معکوس شده. با مهندسی کردن جنگها. با مهندسی کردن تفرقه و دشمنی ها. با نگه داشتن دایمی زمین در جنگ. با سرکوب آگاهی و نشر دروغ. این یعنی معکوس کردن سیستم. آنها می‌خواهند ارواح روی زمین مانند باتریهایی باشند که هر آنچه از کاینات و منبع دریافت می‌کنند را تبدیل به ترس و اندوه و رنج کنند و برای این بیگانگان منفی غذا درست کنند. آنها خواستار آن نیستند که انرژی انسانها به سطح ارتعاشات عشق و شادی برسد

254 – درود بر شما میشه در مورد کالبد سایه بیشتر توضیح بدید

کالبد سایه در حقیقت انرژیهای منفی یا میازما هستند که به ذهن جمعی انسانها متصل است و باعث اتصال به خطوط زمانی منفی میشود.
این کالبدهای سایه به تدریج باهم تشکیل کالبد های آگاهی تاریک را میدهند که همان اصول نیروهای منفی که بر اساس نبود نور است و استفاده از هوش مصنوعی و تکنولوژی غیر ارگانیک. استفاده گسترده از هوش مصنوعی توسط موجودات منفی باعث شده که بسیاری از این موجودات تاریک کاملا تبدیل به موجودات هوش مصنوعی غیرارگانیک شوند.

255 – در مورد لنگر کردن خطوط زمانی مثبت توضیح بفرمایید ممنون میشوم

بذرهای ستاره‌ای که بیدار شده‌اند در حقیقت نگه‌دارندگان کدهای ژنتیکی اصلی حافظه‌های دی‌ان‌ای خورشید الماس هستند که با انتقال این کدها به میدان زمین، خطوط زمانی مثبت را در فعال می‌کنند.
در شرایط حاضر که در انتهای چرخه هستیم، سیاره زمین با هسته کهکشان در صفحه کهکشان هم راستا شده است و نتیجتا پرتالهای سیاره ای باز هستند و شرایط برای هماهنگ شدن با خطوط زمانی صعود فراهم است.

256 – منظور از بذرهای ستاره ای موجودات هوشمند با ابعاد بالاتر هستند

ارواحی که از سفینه‌ها، کهکشانها و سیارات مختلف از طریق تناسخ وارد زمین شده اند، برخی به شکل انسان و برخی به اشکال دیگر. این ارواح انرژیهای فرکانس بالا و حافظه های ژنتیکی بیشتری از خطوط زمانی آینده حمل می کنند و در زمین به جریان می‌اندازند که جهت کمک به تغییر میدان‌های آگاهی و آزادسازی سیاره و پاکسازی نرم‌افزارها و برنامه های کنترل ذهن است.

257 – ایا خودشون میدونن بذر ستاره ای هستن؟ یا افراد عادی مثل ما هستن که در حال تلاش برای اگاهی و انجام مدیتیشن ها هستن؟

برخی بعد از تولد از هویت و ماموریتشان آگاهند و برخی دیگر در طول زندگی بیدار و فعال می‌شوند.

در پایان این چرخه که به خط زمانی بیداری و صعود میرسد، تعداد زیادی از ارواح آگاهی دهنده از سیارات و کهکشان های مختلف از طریق چرخه تناسخ به زمین آمده اند. برخی ازآنها از نظر بیولوژیکی در قالب انسان تناسخ می کنند، و عده ای به اشکال دیگر؛ اما همه برای کمک به تغییر میدانهای آگاهی روی زمین سه بعدی در پایان چرخه، آمده اند. به این گروه های خاص از ارواح متعالی که روی زمین تناسخ کرده اند، استارسید یا بذرستاره ای گفته میشود. یکی از مشخصه های این ارواح اینست که حافظه های ژنتیکی بیشتری از آینده حمل می کنند. استارسیدها یا بذرهای ستاره ای نقشها و وظایفی دارند بر مبنای قانون وحدت که برای کمک به آزادسازی آگاهی سیاره از سلطه و سرکوب انرژتیک و روحی دستورکار بیگانگان منفیست. این اقدامات برای تغییر و ترمیم خطوط زمانی مخرب هستند که از طریق ترمیم و بازسازی ژنتیکی و پاکسازی نرم افزارها و برنامه های کنترل ذهن انجام میشوند. این نرم افزارهای مخرب توسط موجودات مردسالار و منحرف بعدچهارمی ( خدایان کاذب) برای ایجاد بردگی انسانها ایجاد شدند که اکنون در حال پاکسازی و جمع آوری هستند.

بذرهای ستاره ای وارد کالبد آگاهی زمین میشوند تا با تجربه تناسخ، ماموریت روحیشان را فعال کنند که شامل اهداف مختلفی میشود:

هدف اولیه و اصلی، ایجاد آزادی بالقوه برای رهایی انسانها از چرخه های تناسخ است که توسط  قانون وحدت الهی از طریق ترمیم و بازیابی ساختار کالبد کریستال Christos  انجام میشود. از مقدمات این کار اینست که تمام حقایق مربوط به سلطه بیگانگان منفی، بردگی، هیبریدسازی و آدمربایی باید به تدریج افشاسازی شود.

خیلی از بذرهای ستار ای از جنگهای روحی – روانی بین نژادهای مختلف فرازمینی مطلع هستند و در قالب پرتالهای هوشمند انسانی به زمین می آیند تا درباره شرایط زمین به گروه های خود اطلاعات بدهند. این بذرهای ستار ای روی زمین تحت حملات مختلفی قرار می گیرند، مثل ایمپلنتها، سیستم های کنترل ذهن، نفوذ و تسخیر توسط نیروهای تاریکی و نرم افزارهای ظالم – مظلوم که البته این حملات برای سایر انسانها هم وجود دارد. به دلیل همین حملات، خیلی از بذرهای ستار ای هنوز خواب هستند و در مورد حقیقت روحشان دچار شک و ابهام هستند و نمیدانند که هدفشان چیست.

در طول پایان چرخه و فرآیند صعود و آزادسازی سیاره ای، یک پنجره نوترونی بین زمین و دروازه های ترنس هارمونیک کیهانی باز میشود. این مسیر در واقع برای اتصال و انتقال این بذرهای ستار ای برای بازگشت به سیاره مبدا است که در انتهای ماموریتشان انجام خواهد شد.

برای بذرهای ستار ای این زندگی روی زمین در واقع ماموریتی جهت جمع آوری اطلاعات لازم جهت شناسایی میزان آسیب ژنتیکی به سیاره و انسانها، منابع تجاوز به سیاره وشناسایی هویت نژادهای متجاوز است و همچنین تلاشیست برای کمک و آزادسازی ارواحی که به بردگی کشیده شده اند یا مورد تجاوز قرار گرفته اند یا در داخل یک چرخه تکرار شونده تناسخ گیر افتاده اند. اقدامات بذرهای ستار ای و گروههای نور جهت آزادسازی و نجات انسانها از خشونت ترسناک بر علیه ارواح انسانها از طرف نژادهای منفی، جلوگیری ازمناسک شیطانی، دزدی انرژی حیاتی از روح، و آسیب جنسی و جلوگیری از ساخت کلون ها و کپی های انسانی و استفاده از اسپرم و تخمک انسانها جهت کشت و تولید کالبدهای دورگه انسان- ET انجام میشود.

خیلی از بذرهای ستار ای به زمین می آیند تا اطلاعاتی راجع به اقدامات هیبریدسازی، و مشاهدات آدم ربایی بیگانگان و مشاهده یوفوها جمع آوری کنند. این اطلاعات جمع آوری میشوند و از طریق پنجره نوترونی برای نژادهای محافظ فرستاده میشوند. نژادهای محافظ برای ترمیم و آزادسازی ارواح گرفتار شده و تسخیر شده توسط بیگانگان منفی، وارد عمل شده اند.

بذرهای ستار ای اساسا گروهی از ارواح هستند که انرژیهای با فرکانس بالا را حمل می کنند و در زمین به جریان می اندازند. به این طریق فرکانس های بالاتر به زمین منتقل میشوند. آنها مثل بقیه انسانها قسمتی از واقعیت سیاره زمین هستند و وقتی این فرکانس ها از طریق بذرهای ستار ای و بقیه انسانهای بیدار شده در میدان آگاهی زمین قرار میگیرد، باعث میشود بدنهای ما مثل نقاط طب سوزنی برای کالبد زمین عمل کنند و باعث ترمیم آگاهی مادرانه زمین می شود. ما انسانها شبکه های انرژی بزرگی را می سازیم که به آنها میدانهای مورفوژنتیک می گویند (Morphogenetic Fields). یک میدان مورفوژنتیک در واقع ساختاریست که نقشه و چارچوب طرح را در خودش نگه میدارد. هر کدام از گونه ها و اشکال حیات دارای یک میدان مورفوژنتیک هستند که در واقع نقشه و ساختاریست که خواص و کیفیات آن نوع از حیات را در خودش دارد.

انسانها کاملا به شبکه های مغناطیسی زمین متصل هستند. همینطور که این شبکه ها توسط انرژیها و کدها تغذیه میشوند و به نقطه بحرانی میرسند، تبدیل به کدهای بیداری و صعود میشوند. وقتی بذرهای ستار ای با حمل این کدها (یعنی انرژیها، فرکانس ها و کدهای صعود) در قالب انسانها روی زمین متجلی میشوند، این کدها به داخل شبکه آگاهی زمین تزریق میشوند. هرچقدر بذرهای ستار ای مراحل بیداری و فعالسازی کالبدهای بیشتری را انجام بدهند، کدهای بیشتری فعال میشود و آگاهی بیشتری در اختیار انسانهای دیگر قرار میگیرد.

بذرهای ستار ای از سیارات، کهکشانها، سفینه ها، یا ابعاد و جهان های درهم قفل شده هستند، که داوطلب میشوند تا به چرخه بیداری و صعود کمک کنند و زمین را وارد فاز بعدی تکامل کنند. عموما به شکل انسان متولد میشوند. بعضی ها بعد از تولد، از هویت و ماموریتشان آگاهند و بعضی دیگر باید در طول زندگی بیدار و فعال شوند. زمان تولد آنها بسیار دقیق و حساب شده است و دارای کدهای ژنتیکی خاص ماموریتشان هستند. اساسا قبل از ورود به زمین تحت آزمایشهای مختلفی قرار می گیرند تا به بهترین شکل آماده ماموریت شوند.

گروه خونی RH منفی:
خون RH منفی خونیست که به شکل ذاتی بدون کارماست. در واقع کارما یا میازمای اجدادی که از نسل‌های پیشین است، در داخل این خون از طریق الگوهای خونی کارمیک، ذخیره نمیشود. الگوهای کارمیک ( میازمیک) مربوط به چرخه های تکراری تناسخ، در واقع نشانهای انرژتیک هستند که در خون همه موجوداتی که در اینجا متولد میشوند، ذخیره و ثبت میشوند. این گروه خونی مربوط به ستارگان دیگر است.

ایندیگوها:
ایندیگوها ارواحی هستند که در قالب انسان به دنیا می آیند و به شکل بالقوه دی ان ای آنها دارای شاخه های فعال بیشتریست. به دلیل الگوهای چینش خاص دی ان ای، دارای توانایی های خاصی هستند. آنها در واقع محصول آزمایش های پیشرفته خونی هستند و تحت تغییرات ژنتیکی بسیاری قرار گرفته اند تا خیلی سریع به استعداد های چندبعدیشان دسترسی داشته باشند. این ارواح داوطلب شده اند تا از طریق سفینه ها به زمین بیایند و پرتال ها را باز کنند. بعضیها از سیستم پروین و از طریق دروازه سیریوس به زمین می آیند. بسیاری از ایندیگوها بعد از همگرایی هارمونیک سال ۱۹۸۷ به دنیا آمده اند. آنها نیاز به تربیت نوآورانه یا خلاقانه پدر و مادر دارند و نباید در کودکی به بهانه ADHD دارو مصرف کنند.

Walk-Ins ورود کننده ها:
آنها ارواح پیشرفته ای هستند که داوطلب میشوند و از طریق دستور کار چند کهکشان تصمیم می‌گیرند تا در چرخه صعود به زمین کمک کنند. انواع زیادی از ورودکننده ها وجود دارند. یک نوع از آنها از طریق تولد به زمین نمی آیند. آنها در واقع جایشان را با روحی که قبلا به شکل انسان روی زمین بوده و  از طریق توافقی که قبلا انجام شده، عوض می کنند. مثلا اگر بذرهای ستار ای یا لایت ورکر نتواند ماموریتش را به هر دلیلی تمام کند، در این حالت توافق می کند تا از بدن خارج شده و روح موسوم به ورودکننده وارد کالبد انسانیش میشود. خیلی از تمدن های پیشرفته کهکشانی از روش ورودکننده ها در مرحله اوج تغییرات تکاملی استفاده کرده اند تا ماموریتها را تکمیل کنند. البته این فرآیند با تسخیر شدن توسط موجودات منفی فرق دارد و نباید با آن اشتباه گرفته شود.
پروسه ورودکننده ممکن است دائمی باشد، یعنی روح اصلی دیگر برنمیگردد. اما به شکل موقتی هم انجام میشود، بدین معنی که ورودکننده وارد بدن میشود، و روح اصلی برای مدت کوتاهی بدن را ترک می کند تا با رفتن به قلمروهای دیگر، دستور کارهای جدیدی را دریافت کند و دوباره به بدن برگردد.

انواع دیگری از این نوع توافق هم وجود دارد. مثلا ورودکننده ها میتوانند ارواحی درهم تافته ( روحهایی که همیشه باهم تناسخ میکنند) از خانواده کیهانی، تجسم لوگوس سیاره ای یا ستاره ای و یا توافق دیگری باشند که مخصوص آن الگوی ژنتیک خلقت هستند که برای تناسخ گروههای روحی در دیگر زنجیره های سیاره ای لازم است.

نوع دیگری از ورودکننده هستند که سفر در زمان انجام میدهند. به این شکل که هویت آینده آنها به خط زمانی گذشته برمیگردد و وارد بدن مربوط به هویت گذشته آنها میشود به هدف تغییر خط زمانی برای جلوگیری از آسیب یا کمک به پروسه تکامل. آنها ارواحی از آینده هستند که به گذشته برمیگردند تا به تغییر افق رویداد کمک کنند.

لایت ورکرها:
لایت ورکرها روحهای پیشرفته ای هستند که روی زمین به دنیا می آیند، و دارای توانایی های خاصی هستند، و برای تکامل و افزایش آگاهی سیاره و ساکنینش به آنها نیاز است. آنها نیاز دارند که در داخل پروسه بیداری کندالینی قرار بگیرند، و کمک کنند به حفظ زمین و ماموریت بذرهای ستاره ای. خیلی از ارواح  انتخاب می کنند تا حامل کدهای ستاره ای باشند، اما بذر ستاره ای نیستند، و به دلیل فرکانس خاصی که دارند معمولا زندگی سالمی دارند و از لحاظ ذهنی، اخلاقی و  روحی قوی هستند. خانه آنها زمین است و هدفشان اینست که زمین را برای ساکنینش حفظ کنند. وقتی ماموریتشان به اتمام می رسد، برمیگردند به قالب یک انسان معمولی و به زندگی روی زمین ادامه میدهند.

بذرهای زمینی و بذرهای ستاره‌ای:
در تبار ژنتیکی انسانهای زمین، هفت نژاد ریشه و پنج نژاد اضافی وجود دارد که در خزانه ژنتیکی زمین قرار داده شده اند. این هفت نژاد ریشه، به نام بذرهای زمینی شناخته می شوند. هرکدام از نژادهای ریشه بذر زمینی، از طریق چرخه های تکامل خودشان، به توسعه یکی از پنج شاخه اول دی ان ای در ساختار اصلی دی ان ای ۱۲ شاخه ای انسان کمک می کنند. پنج نژاد بعدی به نام نژادهای Cloister شناخته میشوند. وظیفه آنها اینست که پتانسیل دی ان ای ۱۲ شاخه ای را برای کل بشریت حفظ کنند و نمایانگر پیشرفت تکامل انسان باشند. نژادهای Cloister به نام بذرهای ستاره ای شناخته میشوند.
بنابراین بذرهای زمینی قسمتی از چرخه تکاملی سیاره هستند که شاخه های اول تا پنجم دی ان ای را فعال کرده و سپس در هر شاخه، سطوحی از اطلاعات چندبعدی را برای نژادهای انسان روی زمین لنگر می کنند. و در مقابل، بذرهای ستاره‌ای قسمتی از چرخه تکاملی سیاره هستند که شاخه های هفتم تا دوازدهم دی ان ای را حفظ می کنند تا ساختار الهی انسان از طریق چرخه های تکامل، دست نخورده باقی بماند. با وجود اینکه این شاخه های دی ان ای به شکل خفته هستند، اما  پتانسیل  ساختار الهی و خصوصیات روحی انسان را در قالب آواتار دی ان ای ۱۲ شاخه ای نگهداری می کنند. هر شاخه دی ان ای که فعال میشود در واقع ارتباط دارد با میدان های چندبعدی آگاهی قابل دسترس برای روح وقتیکه در قالب فیزیکی انسان تناسخ می کند.

258 – کره زمین آیا در جنگ خاصی 26هزار سال قبل از نیروهای تاریک شکست خورد و اینکه اهرام مصر توسط نیروهای نور ساخته شده است یا نیروهای تاریک

جنگها بین نیروهای نور و تاریکی در دوره های مختلف از چندین میلیون سال پیش تا هم اکنون وجود داشته اند.
اما مشخصا ۲۶۰۰۰ سال پیش آرکان ها سیاره زمین را مایملک خود اعلام کردند و تمامی موجودات زنده و ساکنینش را به گروگان گرفتند. در این دوره بود که ایمپلنت‌هایی را روی زمین کار گذاشتند تا از خروج ارواح از زمین جلوگیری کنند.

گفته میشود که اهرام توسط نژاد بسیار پیشرفته ای موسوم به معماران باستان در طول دوره «عصر طلایی»، یعنی قبل از فاجعه آتلانتیس ساخته شدند، و به عنوان یک دستگاه رزونانس هارمونیک برای انتقال طیفی از فرکانسهای قدرتمند و دریافت فرکانسهای بالا از سیریوس و انتقال انرژیهای ظریف در سرتاسر شبکه زمین عمل می کنند و اساسا مقبره نیستند.

259 – ببخشید این نیروهای تاریکی و نور همون انسان هستند دیگه ؟

خیر نژادهای مختلفی از سیارات، سیستمهای ستاره ای و کهکشانهای دیگر که طبق دستورکارهای مختلف خود برای سلطه و تصرف سیارات متعدد و منابعشان تحت پیمانهای مختلف باهم همکاری دارند. گروههای کیمرا، آرکان ها، زتاها، گروه بید-اژدهای اوریون، خزندگان از سیستمهای مختلف، گروههای منفی آلفا سنچوری، دراکوها، بلیال و … از جمله این نیروهای منفی هستند.

نیروهای مثبت هم به همین شکل از سیستمهای متعدد در این جنگ شرکت دارند، نژادهای مختلفی که در قالب کنفدراسیون کهکشانی و سایر اتحادها باهم همکاری دارند، گروههای مثبت پلیدیان ها از سیستم پروین، سیریوسی‌ها، آرکتوروسی‌ها، لیران ها، فیلاین‌ها، نژاد مرکزی کیهان و ….
در تمام این گروههای مثبت و منفی، انسانها هم البته ممکن است وجود داشته باشند و همکاری کنند.

260 – میشه راجب معنی آزادی توضیح بدید …من درست میگم بنظرتون ؟
آیا تا وقتی که ما هنوز پایبند نظام باورها هستیم .تا وقتی هنوز از درون زنجیر به ذهنمون خورده آزادی بیرونی معنی داره
تا وقتی نظام سرمایه داری بر زندگی ما حاکمه آزادی بی معنی ایا مردم تو انگلیس امریکا یا هرجا آزادن ؟
نه اوناهم اسیرن یه جور برده از نوع مرفه یه برده خوش رنگ و لعاب که فقط این تصور دارن که آزادن ….این نظر منه نمیدونم درسته یا غلط دوست دارم نظر شما رو بدونم 

زمین باید ازادسازی بشود انسانها ازاد نیستند، اما با این حال ایا در کشوری مثل ایران همان مقدار که در بسیاری از جوامع غربی ازادی هست، ازادی وجود دارد؟ ایا ما ازادی بیان به اندازه جوامع غربی داریم؟ خیر. همه ما میدانیم ازادی چیست بحث خیلی بر سر معنای ازادی نیست. خیر جوامع غربی صرفا مرفهان خوش رنگ و لعاب نیستند. در همین موضوع استبداد پزشکی ملتهای غربی به علت وجود سازوکارهای دمومراتیک تر و وجود گفتمان ازادی پررنگتر خیلی بهتر از دیگر جوامع توانستند بایستند و مقاومت کنند. شما نمیتوانید جامعه ما را که در ان زنان حتی نحوه لباس پوشیدنشان هم دیکته می‌شود را با جوامع غربی مقایسه کنید.

تا وقتی زمین به‌طور کامل آزاد نشود و تمام سیستم های کنترل کننده و سرکوبگر حذف و همه نیروهای منفی و نظامات فاسد در همه جای زمین پاکسازی نشوند آزادی به معنی حقیقی آن محقق نخواهد شد.
آزادی در معنای حقیقی آن به معنی داشتن آزادی آگاهی است، به دلیل اینکه اساسا انسانهای زمین از آگاهی محروم شدند، آگاهی از حقوق خود، تاریخ خود و تاریخ زمین و با همین سازوکار بود که به بردگی گرفته شدند.
زمین تا قبل از این یک سیاره زندان بوده و ساکنین آن در همه کشورها با هر نوع سبک زندگی و حاکمیت، بردگی می‌کردند.
این بردگی در هر کشوری با شیوه‌های مختلف اعمال میشود، و بستگی به فرهنگ و تاریخ آن مردم دارد. در جوامعی که مستعد ایدئولوژی های مذهبی و متعصب هستند با دین و مذهب آگاهی سرکوب میشود و در در جوامعی دیگر با شعار لیبرالیسم، انواع انحرافات فکری و رفتاری ارائه میشود و از این طریق ذهن آنها کنترل می‌شود. هردو یک منشأ دارند.

بنابراین آزادی در حقیقت به معنای داشتن حق آگاهی است به دلیل اینکه در غفلت و ندانستن است که انسان مورد کنترل و ظلم قرار میگیرد.
حرکتهای اعتراضی که در چند سال گذشته در سرتاسر جهان مشاهده می کنیم به دلیل همین بیداری است یعنی آگاه شدن انسانها از فریبها.
نتیجتا آزادی بیرونی در ادامه بیداری درونی حاصل میشود که البته قیمت آن باید پرداخت شود.

261 – در مورد این طرحهایی که در مزارع کشیده می شود و یکباره ظاهر می شوند(crop circles) ایا حاوی پیامهای مثبت هستند یا اخطار .

حلقه های کشتزار در واقع اولین پدیده‌های ارتباط فیزیکی بین انسانها و موجودات فرازمینی هستند. ورتکس های پلاسمای چرخشی حامل انرژیهای فرکانس بالا با هم ترکیب شده و این پیامها در قالب کدهای هولوگرافیک بر روی مزارع ایجاد میشوند. اکثرا در مزارع گندم، جو و غلات دیگر دیده میشوند. بیشتر از نیمی از آنها در زمینی به مساحت ۴۰ مایل در ناحیه باستانی اوری استون در ویلتشایر انگلستان بوده است. که به دلیل شرایط مساعد این کشور از لحاظ ارتباط و زبان جهانی است.
گفته می‌شود حاوی پیامهایی در ارتباط با پایان چرخه، چرخه صعود، حضور فرازمینیها و اعلام همکاری آنها و همچنین پیامهایی در ارتباط با وقایع آسترولوژیک هستند.

262 – ببخشید من هیچ تجربه ای در مورد مدیتیشن ندارم شما میتونید بهترین و ساده ترینش رو برای من توضیح بدید برای شروع

در این مدیتیشنها که نیروهای نور و شبکه نوری سیاره اعلام میکنند ما نور را از منبع و خورشید مرکز کیهان و سپس مرکز کهکشان فرا میخوانیم و برای ترمیم و اصلاح اوضاع جهان به نسبت شرایط استفاده میکنیم. اگر دستورالعمل هر مدیتیشن را مطالعه بفرمایید معمولا روشن و ساده است و تصویرسازی و استفاده از قدرت و انرژی عشق و اراده الهی و نور الهی است.

263 – در بولیوی یک سایت باستانی به نام پوما پونکو هست که سنگهای خاص با تراش های لیزری و مغناتیسی دارد و به شکل بلوکهای اچ هستند که دارای اندازه های متفاوت و قطب نما هم از کار می افتد

اکثر این ساختارهای سنگی در روی ذخایر آبهای زیر زمینی و مناطق ورتکسهای انرژی و خطوط لی و پرتالهای سیاره ای و ستاره ای ساخته شده‌اند و باعث ایجاد یک نوعی میدان نیروی الکترومغناطیسی طبیعی میشوند که با میدان کریستالهای کوارتز زیر زمینی ترکیب میشوند. این انرژیها شرایط لازم برای تمدن‌هایی مثل اینکاها که از سایر ابعاد بودند را محیا میکرد تا بتوانند در سیاره ما حضور و تاثیر داشته باشند.

264 – نیروهای نور دقیقا میدونن چند نفر و چه کسانی در مدیتیشن ها، و کدوم مدیتیشن ها شرکت میکنن؟ چطور امار دقیق میدند که مثلا به جرم بحرانی رسیدیم؟

بله فرآیند مدیتشن و افرادی که شرکت می کنند رصد می‌شود. آنها توانایی خواندن ذهن انسانهای روی سطح را دارند و کسانی که در مدیتیشن ها شرکت میکنند سیگنالهای نوری می‌سازند که برای آنها به سادگی قابل تشخیص است. اما به این علت که همه موفق نمی‌شوند تمرکز خود را در تمام طول مدیتیشن کاملا حفظ کنند و سیگنال کاملا منسجمی تولید کنند در طول مدیتیشن، معمولا یک عدد تقریبی داده میشود

265 – تجربه من یکی دوبار در زمان انجام مدیتیشن ها، دیدن تصاویر خشن از حمله تاریکی ها به خوانواده م بود، ایا فقط برای بر هم زدن تمرکز من و خروج من از مسیر انجام مدیتیشن هست، یا واقعا میتونن به صورت فیزیکی به خانوادم حمله کنن، اگر بله، راه حلی برای محافظت شان هست؟

به شکل فیزیکی خیر نمیتوانند حمله کنند حمله به شکل تریگر کردن و فعال کردن ایمپلنت اطرافیان یا نزدیکان یا دوستان یا حتی افراد غریبه میتواند باشد به طوری که انها مزاحمت ایجاد کنند. اما روی این موضوع تمرکز نکنید اصلا روی خود مدیتیشن تمرکز کنید و از پروتکلهای حفاظتی استفاده کنید.

مدیتیشن خاصی هم اعلام کردیم که پروتکل ویژه حفاظت در برابر انرژی های تاریک و موجودات تاریک بود در کانال موجود است.

این موضوع هم چیز خیلی جدید و یا عجیبی نیست در حقیقت این حملات همیشه بوده و تا حذف کامل تاریکی خواهد بود. هرگاه فردی قصدش را بر حفظ نور متمرکز میکند و ارتعاشش بالاتر میرود تلاش میکنند مانعی ایجاد کنند تا ارتعاشاتش را به سطح ناامیدی یا غم یا افسردگی یا خشم یا اعتیاد کاهش دهند‌ باید قوی بود و ادامه داد

266 – چرا به شکل فیزیکی نمیتونن حمله کنن؟بخاطر قراردادی که با نیروهای نور بستن مبنی بر عدم دخالت مستقیم در سطح؟

در صورتی که کابال بخواهد به کارگزاران نور و یا مبارزان نور فیزیکی حمله کند، اعضای اصلی و کلیدی اش مورد حمله قرار میگیرند و از بین میروند و نیروهای نور قبلا نشان دادند که بسیار جدی هستند در امر حفاظت از این افراد چون اینها در واقع سربازان نور روی سطح زمین هستند و اهمیت زیادی دارند برای عملیات ازادسازی زمین، در ضمن استارسیدها متعلق به همان تمدنهایی هستند که در کنفدراسیون کهکشانی عضو هستند و نیروهای نور به چشم خانواده خود به انها نگاه میکنند. البته حقیقت این است که خانواده نور برای همه موجودات زنده و همه انسانها ارزش بسیار زیادی قایل است این طبیعت نور است

در ضمن به خاطر شرکت در مدیتیشن که دهها هزار نفر در سراسر جهان شرکت می‌کنند و گاهی هم صدها هزار نفر کابال اصولا نمی‌تواند به شرکت کنندگان فیزیکی حمله کند. کابال انقدر قدرت ندارد که بتواند چنین کاری کند. حمله فیزیکی به افراد خیلی کلیدی نوری انجام میشود یا شده است مثلا کسانی که ماموریت بسیار مهم و خاص داشته باشند

267 – در مصاحبه کبرا می گوید که لرکر ها از انواع دیگر اگاهی زیرکوانتومی هستند

لرکر یک موجود واحد است و در سطح زیرکوانتومی فعال است، باید با فیزیک کوانتوم تا حد بیسیک اشنایی داشته باشید تا بهتر این موضوع را درک کنید. در همه سطوح و ابعاد، (مثلا فیزیکی، پلاسما، اتریک، اختری، ذهنی و غیره،) یک لایه‌ی کوانتومی و زیرکوانتومی وجود دارد. این موجود هم در این سطح یا لایه موجودیت دارد. یعنی یک میدان زیرکوانتومی دارای پتانسیل خاص است که قابل بهره برداری توسط هوشیاری های دیگر در سطوح دیگر و ابعاد دیگر است.

معمولا ما موجودات را فیزیکی یا پلاسموید یا اتریک یا اختری یا غیره تصور می‌کنیم یعنی ساخته شده از ماده در تراکم‌های مختلف. اما این موجود زیرکوانتومی است یعنی در میدانی موجودیت و هستی دارد که ذرات در سطح کوانتوم و کوارکها هستند و در آن سطح یکپارچگی یافته و هوشیاری دارد

268 – سوالم در مورد برنامه آینده نیروهای کابال هست که قصد دارند نظم نوین جهانی رو در سیاره زمین به اجرا بگذارند ورود رمز ارزها ، و اشاعه زندگی‌های رباط گونه با توجه به نزدیکی پیروزی نور آیا این برنامه ها هم دیگه صورت نمیگیره؟و این برنامه شون هم نقش بر آب خواهد شد

صدمات زیادی برنامه نظم نوین جهانی دیده، دولتهای راستگرا و محافظه کار در برخی کشورهای کلیدی سر کار امدند از جمله ایتالیا، برنامه پندمی و قرنطینه و واکسن با شکست مواجه شد و به دیوار برخورد، و درباره هوش مصنوعی و ترنس اومانیسم هم هوشیاری زیادی ایجاد شد در ملتها. در هر صورت اسیب زیادی ایجاد کردند و باز هم اسیب وارد خواهند کرد اما برنامه انها برای ۲۰۳۰ بسیار بسیار بعید است موفق شود و ۲۰۳۰ خیلی دیر خواهد بود

269 – به نظر شما چه پایانی می توان برای تاریکی متصور شد آیا حتی باوجود محو کامل آنها توسط نور امکان بازگشت و تولید دوباره تاریکی وجود دارد یا محو ابدی است.

پس از پاکسازی کامل منابع ناهنجاری اولیه ، خیر تاریکی برای همیشه از میان میرود

270 – منظور از خطوط لی همان خطوطی هستند که هندسه مقدس بر اساس آن بنا شده است و تمام بناهای باستانی در نقاط تقاطع این خطوط ساخته شده است؟

سیاره زمین یک آناتومی کالبد کریستالی دارد که ساختار های انرژتیک متعددی را در خودش نگه میدارد، مانند خطوط لی یا خطوط انتقال انرژی در سیاره که انرژی و فرکانس را بین ورتکس ها و پرتالها و مناطق مختلف سیاره منتقل می کنند

271 – آیا درباره مردمانی که زیر زمین زندگی میکنند اطلاعاتی میتونید بدید

تمدنهای زمین داخلی مرتبط با خطوط زمانی زمین داخلی هستند که در حقیقت باعث دسترسی به میادین ترنس هارمونیک میشوند، یعنی توانایی رفت و آمد به واقعیت‌های موازی. دسترسی به خطوط زمانی زمین داخلی به تدریج از سال ۲۰۰۰ ایجاد شد و افراد بسیاری تماس مستقیم با نژادهای زیر زمینی داشتند که در واقع این نژادها ترکیبی از انسانهای پیشرفته و خزندگان هستند. اخیرا برخی از این تمدنها به دلیل دادن اطلاعات گمراه کننده در چنلینگهای عصر جدید به انسانهای سطح زمین توبیخ شدند. این گروهها در واقع می‌ترسیدند که ساکنان سطح زمین به تمدن آنها در زیر سطح تجاوز کنند و فرهنگ پیشرفته آنها را نابود کنند، بنابراین اطلاعات غلط زیادی را ارائه دادند. ساکنان زیر زمین، انسانهای سطح زمین را هیبریدهایی میدانند که با خطوط نژادهای پناهجو و تبهکار ترکیب شده‌اند و باعث خشن‌تر و منفی‌تر شدن جمعیت سطح شده‌اند.
آنها بین خودشان جنگ و کشتار ندارند. بیشتر آنها درک کاملی از واقعیت دستورکار بیگانگان منفی و کنترل ذهن در سطح زمین ندارند.

در زیر زمین تمدنها و گروههای مثبت و پیشرفته ای هم هستند مثل اگارتا، انشار که تاثیر مثبتی بر ازادسازی دارند و خواهند داشت. در جنگهایی که اخیرا بین نیروهای نور و تاریکی رخ داد اگارتا اسیب زیادی دید به این دلیل که در سمت نور و ازادسازی بود. در نهایت مجتمع انشعابی ایلومیناتی بود که از بین رفت و قدرتش را از دست داد و اگارتا باقی ماند

نگهبانان و محافظان پرتالها و ورودی های اگارتا دراگون ابی هستند که در واقع دراکوهای مثبت شرق هستند و در کنار دراگون های قرمز به ازادسازی زمین کمک میکنند

272 – در مورد تغذیه وتاثیر آن توضیحی می دهید ؟

بله تغذیه سالم، گیاهی و ارگانیک قطعا کمک زیادی میکند. با بالا رفتن سطح اگاهی فرد خود به خود حس ناخوشایندی پیدا میکند به خوردن گوشت موجودات زنده ای مثل حیوانات که هوشیاری بالایی دارند. یا شکار آنها و یا پرورش آنها در شرایط سخت که باعث رنج آنها میشود

273 – آیا ممکنه که مثلا کسیکه هیچ آشنایی با زبان انگلیسی یا ریاضی و کلا علوم مختلف نداره یا فهم و یادگیریش براش سخته، به وسیله یک جور تکنولوژی یا حتی بواسطه تغییرات بعد از رخداد یا صعود، این علوم، یجورایی یهویی، وارد ذهن بشه ؟ بدون سختی آموزش یا حفظ کردن؟ یه حالتی مثل اینکه از بدو تولد توی ذهن انسان بوده و بلد بوده اون علوم رو.

انتقال اطلاعات چیزی هست که تکنولوژیش الان هم موجود هست .ولی دوست عزیز اگر به کل مطالب مطرح شده دقت بفرمایید متوجه خواهید شد که در یک روند طبیعی زندگی تمامی مراحل از زندگیهای گذشته بیاد خواهد ماند این شامل کل تجربیات و اموخته هانیز میباشد که گاها به شکلی میتواند از خانوادههای روحی و جفت روحی هم منتقل شود بی انکه هشت ساعت در طول روز به مدرسه و دانشگاه رفته شود

274 – من در جایی خواندم که تمدن حال ما پنجمین تمدن هوشمند است که پس از انقراض های قبلی به وجود آمده است. درست است؟ یا خیر

نمی‌توانیم این مطلب را تایید کنیم. موضوع این است که تمدنهایی مثل لموریا و اتلانتیس و غیره بودند که هزاران سال پابرجا بودند و سپس با حمله تاریکی از میان رفتند اما ان مردمان کاملا از بین نرفتند و «منقرض» نشدند. مثلا نوادگان بسیاری از همان اتلانتیس و لموریا اکنون در اماکن خاصی در کوهستان های معینی یا در زیر زمین زندگی میکنند. کوهستان شاستا در کالیفرنیا یک مثال معروف است.

275 – ۳ روز قبل و دو روز بعد از ماه کامل علتش هم اینه که شما انرژی هاتون رو مستقیما تقدیم نیرو های تاریک میکنید

خیر به هیچ وجه چنین چیزی نیست شما هم چنین خرافاتی را وارد جمعیتها و گروههای بیداری نکنید، ماه کامل یا نو یا در هر حالتی منفی نیست، بارها شرح دادیم که در زمان ماه کامل نیروهای تاریکی مناسک منفی خودشان را انجام میدهند و نیروهای نور هم مدیتیشنهای خودشان را دارند تا با انرژی های منفی مقابله کنند. لطفا این مطالب گمراه کننده که امثال بیداری ایرانی سالهاست به خورد مردم داده اند را تکرار نکنید

شما به خودتان رزم اور نور میگویید اما هنوز نمیدانید این هدف و قصد مدیتیشن کننده است که مشخص میکند انرژی به چه سمتی میرود و چه اثری میگذارد نه زمان و تاریخ مدیتیشن؟

و در ضمن انجام مدیتیشن دسته جمعی و با هدف مشخص را نفی میکنید؟ این دقیقا سیاست کابال است تا انسانها هیچ وقت متوجه قدرت خودشان نشوند.

کابال انواع و اقسام مناسک تاریک و قربانی انسان و قربانی دست جمعی حیوانات را انجام میدهد و به این شکل انرژی ترس، رنج و انواع الودگی ها را وارد شبکه میکند، اما انسانها را از انجام مدیتیشن صلح میترساند …. و افرادی که خود را رزم اور نور و مبارز نور مینامند همین را تبلیغ میکنند… شرم اور است.

276 –  ایا درست که با بچه دار شدن بخشی از اقتدار ما ازبین میره یا بقول دون خوان لبه تیزمون و از دست میدیم .؟

درست است اما این هم هست که روح حتی قبل از تولد هم بخشی از ایمپلنت‌های غیر‌فیزیکی را دریافت کرده است.

کودک پاک است اما ان ایمپلنتهای پلاسما و اتریک کار خودشان را شروع میکنند تا رشد روحی کودک و ارتقای اگاهی وی را در طول زندگی سرکوب کنند، این برای همه انسانها بوده است

277 – مى خواستم نظرتون رو درباره ريكى بدونم. توى كانال سرچ كردم و مطلبي پيدا نكردم. آيا اصولاً كانسپت ريكى رو مى پذيرين؟ و آيا به نظرتون اين درسته كه يك انرژى و تكنيك هست كه منشاء اش آركتورين ها هستند؟ سال هاست كه ريكى ها رو گرفته ام و براى خودم انحام ميدم و گاهى اثرش رو هم مى بينم. در كل حس خوب و سبك و مثبتى در من ايجاد مى كنه.

ریکی در واقع سیستمی هست که تجاری سازی شد و در واقع برپایه نوعی انتقال انرژی هست، شبیه شاخه انتقال انرژی گورو شاکتیپات. حقیقت اینست انرژی ریکی چیزیست که از شبکه انرژی زمین دزدیده میشود. بنابراین هر فردی که این کدهای ریکی را استفاده می کند، در حقیقت بجای نور درونی خودش، از نور کاذب آسترال استفاده می‌کند. و تا آنجاییکه می‌دانیم برخی افراد بعدسومی که انرژی ریکی را دریافت می‌کنند، به دلیل اینکه این ارتعاش بالاتر از ارتعاشات بعد سومی است باعث نوعی سرخوشی یا حس رضایت خاطر جعلی در آنها می‌شود اما با این حال نور کاذب اختری به حساب می اید. حتی ممکن است برای کنترل یا ردیابی افراد هم استفاده شود. برای ایجاد تله‌های آگاهی در سطح آسترال.

278 – پس در واقع حقیقت ریکی و هیلینگ رو قبول دارین اما اساتید رو قبول ندارین؟

در مورد ریکی‌ توضیح دادیم که برخلاف چیزی که افراد تلقی می کنند گاهی استفاده از انرژی شبکه زمین و یا شبکه نور کاذب اختری هست نه انرژی معنوی یا روحی خود افراد و البته سواستفاده های زیادی از این مکانیزم شده است. به این معنی که افراد با استفاده از روش‌هایی انرژی را منتقل می کنند و وانمود می‌کنند که این انرژی خود آنهاست و از این طریق دست به سواستفاده و عوام فریبی میزنند.

اما استفاده از انرژی در مقاصد مثبت و با نیت خالص و صادقانه مشکلی ندارد.

گرچه برخی از مکاتب خاص ریکی هم در خدمت بیگانگان منفی هستند. مانند برخی بخشهای شمنزیم آفریقا-آزتک-پرویی.
و بسیاری روشهای کنترل ذهن که توسط دراکوهای امیکرون و هیبریدهای آنها از شبکه آلفا دراکو مورد استفاده قرار می گیرند به هدف کنترل و برده کردن آگاهی انسانها. و همچنین سایر روش‌هایی که این گروهها در نقاط مختلف زمین بکار گرفتند مانند کلیسای خورشید سیاه رم، افراط گرایی اسلامی، گروههای نازی، شوالیه‌های مالتا، ساماریا و مکاتب وودو، ملکه‌های دراگون سیاه با اسرار دزدیده شده رز.

در مورد هیلینگ هم روش‌هایی مختلفی وجود دارد استفاده انرژیها و ارتعاشات طبیعی آب، کریستال و طبیعت، موسیقی، هیپنوتیزم، مواد معدنی، نمک‌های خاص و تکنولوژی های درمانی پیشرفته.
اما در همه این زمینه ها متاسفانه عده‌ای تحت عنوان استاد دست به سواستفاده میزنند.

279 – در مورد فانتوم ارکتوروس و تونل تایفون امکان دارد توضیح دهید و اثار باستانی پرو توسط این نیروهای تاریک ساخته شده است

فانتوم آرکتوروس اشاره دارد به کرم‌چاله فانتوم 7D که برای ارکتوروسی ها که در واقع محافظان دروازه سطح 7D یا لایه بعد هفتم هستند ایجاد مشکل کرده بود.

تونل‌های غیر ارگانیک و سیستمهای تونل کرم‌چاله آنها توسط برنامه‌های ضد حیاتی برپایه ریاضی ایجاد شده‌اند تا از موجودات زنده تغذیه کنند، و جهت جریان مارپیچ نیروی حیاتی ارگانیک را برعکس کرده تا از حرکت طبیعی صعودی آن جلوگیری شود.

280 – درود مگه ماتریکس و تاریکی تنها در بعد سوم وجود نداره؟ در بعد هفتم هم ممکن داره وجود داشته باشه؟

دوست عزیز «بعد» یا «دایمنشن» یک مکان در آسمان یا‌ نقاط دور در فضا یا کهکشانهای دیگر نیست. ابعاد در حقیقت گروههای معینی از انرژی در قالب فرم‌های هندسی خاص (فضا و زمان) هستند که بر روی بخشهای کریستالی صوت و نور به نام میادین مورفوژنتیک بنا میشوند. بنابراین این ابعاد می‌توانند در هر جایی وجود داشته باشند و ساختارهای مختلف هم از جمله خطوط لی، پرتال‌ها، دروازه های سیاره ای و ستاره ای و اساسا هر پدیده ای میتواند بر اساس ارتعاشات یکی از این ابعاد باشد.
هر بعدی خصوصیات منحصر به خود را دارد، به دلیل اینکه از میدان هر بعد، یک جریان الکتریکی از آگاهی ساطع میشود. لایه های متعددی از میادین مورفوژنتیک بر روی هم وجود دارند، پس یک بعد در واقع یک باند فرکانسی خاص است یعنی یک توالی تکرار شونده ای از امواج.

وقتی صحبت از تاریکی در بعد سوم می کنیم منظور تاریکی در زمین بعدسومی است، اما این تاریکی میتواند در یک سیاره بعد پنجمی یا هفتمی هم باشد.

281 – وقت بخیر میشه یکم توضیح بدید که چطور ممکنه در یک سیاره بعد پنجمی یا بعد هفتمی تاریکی وجود داشته باشه؟مگه ساکنان این سیاره همه رفتار و فکرشون مطابق با نور نسیت پس چطور تاریکی اونجا هم میتونه نفوذ کنه؟

ما وقتی از تاریکی صحبت می کنیم برای مثال ناوگان عظیمی از نیروهای دراکو و متحدان آنها از سیستمهای مختلف با تکنولوژی‌های بسیار پیشرفته نظامی و تسلیحاتی را در نظر بگیرید، آیا اینها اگر بخواهند یک سیاره بعدپنجمی را که تمام ساکنین آن همراستا با نور و مثبت هستند را تصرف کنند نمی‌توانند؟
آنها حتی می‌توانند یک سیاره بعد پنجمی را کاملا از بین ببرند که این کار را انجام داده اند.

موضوع اینست که کیهان در سطوح مختلفی خودش را سازمان داده که حالات مختلفی از ماده با تراکمهای مختلف هستند و نسبت‌های مختلفی از ناهنجاری هم در همه این سطوح وجود دارد که به طرق مختلفی خود را بروز می‌دهد و تجلی پیدا می کنند.
در بالاترین سطوح تقریبا ناهنجاری وجود ندارد و هرچه پایینتر بیاییم این ناهنجاری بیشتر می‌شود.

بنابراین در سطحی تاریکی خودش را به شکل جنگ نشان می‌دهد، در سطحی به شکل نبود اطلاعات منبع، در سطحی به شکل آشفتگی انرژتیک، و….

282 – ادمین گرامی مگه نور و کنفدراسیون هم تکنولوژی پیشرفته برای مقابله نداره که تا الان هم همینطور بوده و موجب پیروزی نور و پاکسازی تاریکی و تسلیحات و تکنولوژی‌های تاریکی شده؟ برای مثال تمدن بعد پنجمی آگارتا تکنولوژی‌های بسیار پیشرفته دارن و در طی دورانی نازی‌ها موفق نبودن که به تمدن ورود کنن یا دسترسی داشته باشن

ما در مورد جنگهای کهکشانی بین نژادهای بسیار از سیستمهای ستاره ای مختلف، فدراسیون ها و گروههای متحد متعدد صحبت می کنیم.
این موضوع از ابعاد و جنبه‌های مختلف باید مورد بررسی قرار گیرد.
در جنگ عوامل مختلفی در نتایج مقطعی و یا نتیجه کلی تاثیرگذار هستند.
نوع تکنولوژیهای بکار گرفته شده، تاکتیک‌های نظامی، فریبها، سرعت عمل، پنهانکاری، تعداد نیروها، قدرت تسلیحاتی، نفوذ در نیروهای مقابل، شناخت نقاط ضعف طرف مقابل و استفاده از آن و بسیاری عوامل دیگر.
تقابل بین این نیروها مدت‌های زیادی وجود داشته و تاریخ مفصلی دارد.
نظر شخصی من این هست که متحدان و بیگانگان منفی زمانی شروع به سازماندهی کردند و شروع کردند به سلطه بر سیستمها و سیارات و غارت منابع.
بی شک سهل‌انگاری و ضعف نیروهای مثبت و عدم وجود یک نیروی منسجم در مقطعی در این شرایط بی تاثیر نبوده. در مقابل این کنش هم طبیعتا واکنش متناسب با آن صورت گرفت.
با گذشت زمان و شکل‌گیری کنفدراسیون و متحدان که شامل نژادها و تمدن‌های مختلفی است، مقابله با این تجاوز شکل بهتر و قدرتمندتری پیدا کرد و نیروهای مثبت توانستند به پیروزی‌هایی دست پیدا کنند.
فاکتورهای مختلفی در پیروزیهای نیروهای منفی دخیل بودند: استفاده از نیروهایی که به شکل ژنتیکی جنگجو طراحی شدند، استفاده از هوش مصنوعی، متحد کردن نژادهایی که به شکل بالقوه همراستا با اهداف آنها بودند، تمرکز بر تکنولوژی‌ در حوزه تسلیحات، استفاده از روشهای مختلف کنترل ذهن و بسیاری فاکتورهای دیگر.

283 – توی آسمون تهران کلی گاز کمتریل زدند امروز راههای مقابله و ضرر هاش را دوستان میدونند

اگر تشخیص دادید که واقعا در حال پخش کمتریل هستند در خانه بمانید.آب زیادی بنوشید تا به پاک کردن سموم از بدن کمک کند. اگر میتوانید از آب تقطیر شده استفاده کنید.
سیستم ایمنی بدن خود را تقویت کنید. سعی کنید در معرض نور خورشید باشید. از داروی پاکسازی فلزات سنگین استفاده کنید. بچه ها و افراد پیر را در خانه نگه دارید. از خوردن ویتامین‌هایی که حاوی مقادیر زیادی مواد معدنی هستند اجتناب کنید چون می‌توانند با ذرات سمی ترکیب شوند و تاثیرآنها را بیشتر کنند. ویتامین دی مصرف کنید. فعالیتهای ورزشی انجام دهید. گشنیز میتواند به دفع فلزات کمک کند. شراب سفید یا قرمز می‌تواند به برخی از افراد که در معرض طولانی مدت بوده‌اند کمک کند چون حاوی اسید تارتاریک است. ژله سیب به پاکسازی پرتوها کمک می کند. و همچنین خوردن آب سیب در ۱۲ ساعت اول آلودگی

284 – سوالی که از دوستان دارم جمله ای است که اعلام شده قرنطینه حذف شده یعنی چی؟ میشه با جملات ساده توضیح بدید؟

اگر منظور قرنطینه سیاره زمین است این مسئله صرفا با حذف کامل حصارهای فرکانسی و تسلیحات غیرمتعارف کابال، و نیروهای کیمرا و سایر تکنولوژی‌های کنترل کننده از میدان سیاره صورت میگیرد و البته بسیار نزدیک هستیم به این نقطه در این مقطع از تاریخ

285 – همیشه با کلمه خودشناسی مشکل داشتم. خودشناسی برای صعود دقیقا یعنی شناخت چه چیز خودم؟

خودشناسی ابعاد مختلفی دارد و مهمتر اینکه جدا از جهان‌شناسی یعنی شناخت و کسب هوشیاری نسبت به محیط پیرامون یعنی جهانی که در آن زندگی می کنیم نیست، و به هم مرتبط هستند. و همچنین فهمیدن تکامل و رابطه انسان با انسانهای دیگر، محیط اطراف و موجودات دیگر و کیهان، فهم آزادی و اقتدار و اراده آزاد و حقوق یک موجود آگاه در کیهان.

و این موضوع به دلیل شرایط ویژه ای است که بیگانگان در خصوص کنترل روح و آگاهی انسان توسط مکانیزم‌های مختلف ایجاد کردند تا آگاهی انسان را به بردگی بگیرند. بنابراین وقتی از خودشناسی در زمین صحبت می کنیم منظور در درجه اول شناخت روح ، آناتومی مولتی دایمنشنال بدن، کالبدهای نوری و انرژتیک، پرتالها و مسیرهای انرژی بدن، چگونگی رابطه بدن فیزیکی با بدنهای نوری و تاثیر و تاثر این کالبدها بر هم، شناخت روشهای کنترل ذهن، شناخت ایگوی منفی، شناخت لایه های ذهن، شناخت ایمپلنتها، شناخت انگل‌های انرژتیک و چگونگی دزدی انرژی آنها از انسان و موارد بسیاری که در مورد آن صحبت کردیم.

286 – در این مطلب اخیر مواردی وجود دارد که فهم آن برای من مشکل است. اگر امکان دارد درباره موارد زیر توضیحات بیشتر ارائه کنید یا منابعی جهت مطالعه معرفی نمایید
با سپاس فراوان

خانواده منادیک
الگوی ریاضی ازدواج مقدس
کمان مادر
هفت خورشید مقدس
سه مرحله ازدواج مقدس

مناد بخشی از جنبه غیر فیزیکی ما و روح ما است، در حقیقت بخشی از یک خانواده آگاهی است که به شکل همزمان در سایر خطوط زمانی دایمنشنال حضور دارند و فرد در طی فرآیند صعود، با دسترسی به ابعاد مختلف ماتریکس روح و ماتریکس مناد خود و دریافت ارتعاشات، آنها را یکپارچه می‌کند. در این فرآیند یکپارچگی اتفاقی که می‌افتد این است که آگاهی فرد به طرز چشمگیری توسعه می‌یابد و حس می کند به همه چیز اتصال دارد. این فرایند در حال حاضر برای عده ای شتاب گرفته است.
کالبد روحی مناد که شامل سه بخش میشود در حقیقت میتوان گفت قلبی با ارتعاش بسیار بالاتر است. وقتی این یکپارچه سازی انجام میشود الگوی کارکرد قلب تغییر می کند به این معنی که چاکرای قلب دیگر یک چاکرای بعد چهارمی آسترال یا اختری نیست، بلکه قلبی با ارتعاشات آبی است. این موضوع در حقیقت به معنی اتصال و دریافت فرکانسهای کمان مادر است.

در مورد موضوع اسپین و الگوی ریاضی کاری بیگانگان منفی برای جلوگیری از صعود انسانها انجام دادند این بود که در فرآیند ادغام میان الکترون و پروتون که در صعود انجام می‌شود اختلال ایجاد کردند به شکل ساده تر یعنی از وحدت انرژی زنانه و مردانه جلوگیری کردند. یک عدم تعادل میان نرخ اسپین یا به تعبیری چرخش الکترون و پروتون از طریق معماری غیر ارگانیک ایجاد کردند و باعث قطعه قطعه شدن آگاهی ما شدند. نتیجتا اتصال ما به منبع از طریق سرکوب «پیوند مقدس زن و مرد» از بین رفت. در حال حاضر این الگوی ریاضی در حال ترمیم و بازگشت به ساختار اصلی خود است.

کمان مادر در حقیقت یکی از سه موج اصلی آگاهی کیهانی هستند (کمان مادر، کمان پدر و اشعه طلایی کریستوس یا همان آگاهی کرایست).
که انرژی کمان مادر از طریق پرتابی بنام دروازه سیزدهم یا دروازه ترنس هارمونیک منتقل میشود. فرکانس این اشعه آکوامارین است. اساسا یک کیفیت مغناطیسی است که به هسته زمین وصل میشود.
کاری که بذرهای ستاره ای انجام دادند در واقع ایجاد سوراخی در ماتریکس کنترل زمین بود تا انرژی کمان مادر و نتیجتا میادین پلاسمای نوری وارد زمین شود.
هفت خورشید مقدس اشاره دارد به هفت پرتال که این انرژی را به سطوح دیگر منتقل می‌کنند.

در مورد مراحل ازدواج مقدس اساسا کاری که در ادامه قرار است انجام دهیم توضیح همه جنبه ها و ابعاد این موضوع است.

287 – عدد هفت جاهای زیادی هستش مثل هفت چاکرا هفت سیاره ی اصلی منظومه شمسی هفت روز هفته ، هفت اسمون داخل افسانه های معراج و صعود و تقدس عدد هفت توی متون عرفانی شرقی این هفت خورشید هم میتونه مرتبط به همین مفاهیم باشه یا همه ی این مفاهیم جداگونه هستن

چاکراها بر خلاف آنچه که گفته میشود در همه گروههای به اصطلاح بیداری هفت عدد نیستند بلکه ۱۵ عدد هستند و تعدادی خارج از کالبد فیزیکی قرار دارند. برخی براساس ذرات برخی بر اساس ضد ذرات کار می کنند. اینها چاکراهای اصلی هستند و البته چاکراهای فرعی دیگری هم وجود دارد.
اما در مورد عدد هفت لزوما ارتباطی بین اینها وجود ندارد شما ممکن است عدد هفت را در خیلی از جاها ببینید.
همه اعداد در جای خود مهم هستند و اساسا اعداد نشانگر اندازه های هندسه مقدس هستند یعنی منشأ اعداد و ریاضیات بر میگردد به هندسه.
هندسه مقدس منشأ و زیربنای خلقت پدیده ها است و اعداد تنها نشانگر بخشی از خصوصیات آن است.

288 – سلام و درود ادمین گرامی بر اساس گزارش‌های کبرا در طول این سالها، چند سیاره هست که شرایط مشابه زمین رو داره و آیا سیاره‌ی زمین منشأ ناهنجاری اولیه‌ی کوانتومی در عالم هست؟

زمین منشأ ناهنجاری نیست اما پس از سال ۹۶ طرف تاریکی تلاش کرد منابع ناهنجاری اولیه را که قبلاً در سیستم ستاره ای رجل الجبار یا همان ستاره ریگل بود را به زمین منتقل کند و زمین را تبدیل به نقطه انباشت ناهنجاری کردند به شکلی

289 – من از بچگی حس عجیبی رو توی دستام حس میکردم و میتونستم درد افراد رو تسکین بدم…الان از همون انرژی دستم استفاده میکنم برا تبدیل انرژی منفی به عشق و تاثیرش رو میتونم ببینم توی افراد. و میتونم با دستام باد رو کنترل کنم البته نمیدونم چیز مهمیه یا نه
از درون حمله انرژی منفی رو به خودم حس میکنم و انگار توی همه افراد بخشی ازون تاریکی هست و وقتایی که حس میکنم خیلی انرژی زیادی دارم، نگاه مردم بهم عوض میشه و انگار ناخودآگاه میخوان بهم حمله کنن…بزرگ ترین حادثه که تا حالا برام پیش اومده این بود که انقدر انرژی به سمتم اومد که باعث سرگیجه شد و برا یه لحظه بیهوش شدم و پام پیچ خورد و بیس روز منو خونه نشین کرد. تو اکثر مواقع انگار منو از چیزی که میدونم دور میکنن و باعث فراموشی و درگیری های دنیوی میشن

دوست عزیز طبیعتا وقتی کسی سطح ارتعاش و انرژیش بالا میرود، نسبت به انرژیهای اطراف و انسانهای دیگر حساستر میشود و نتیجتا انرژیهای منفی را که با سطوح مختلف در تقریبا همه انسانها وجود دارد و به طرق مختلف خود را نشان میدهد، افکار، اعمال، صحبت‌ها، حرکات، این انرژیها را درک و احساس می کند و اگر از لحاظ ذهنی، احساسی روانی روحی و فیزیکی قوی نباشد ممکن است تحت تاثیر این انرژیها قرار گرفته و یا حتی به او به طرق مختلف آسیب برسد.
نکته مهم در اینجا رعایت کردن یک سری اصول و روشهای حفاظت روانی هست که البته برای همه افراد توصیه میشود مانند اینکه در درجه اول ساختار کالبد های انرژتیک و رابطه اونها با روح را بشناسیم تا بتوانیم بر انرژیهای مان تسلط داشته باشیم. مکانیزم و کارکرد نیروهای متضاد و تاثیر و تاثر آنها بر هم را بشناسیم. سعی کنیم دنیای اطراف و تعاملات موجود در آن را بهتر و‌ عمیق‌تر درک کنیم. داشتن نظم و انضباط ذهنی و فکری مسئله فوق العاده مهمی هست چون باعث تمرکز و کنترل انرژی میشود. وضعیت خنثی و لحظه حال را فراموش نکنیم. احساسات و افکار منفی باعث ضعیفتر شدن سیستم ایمنی و کالبد نوری و محافظ میشود. از سومصرف دارو و هر نوع مواد پرهیز کنیم. تا حد امکان استفاده از لوازم الکترونیکی را محدود کنیم. غم واندوه و افسردگی و حس ترس و گناه و شرم بسیار آسیب زننده هست.
رعایت همه این نکات باعث میشود تا سطح بسیار خوبی در مواجه با انرژیهای منفی آسیب ناپذیر باشیم.
معمولا افرادی که به انرژیهای اطراف حساس میشوند مخصوصا در شرایط حال که آشفتگی بسیاری وجود دارد سعی می کنند تماس کمتری با انسانها داشته باشند و بیشتر در محیط های طبیعی و در معرض انرژیهای طبیعی باشند.

290 – در سال ۲۰۰۹ زوج های بذر ستاره‌ای از چه طریقی برای از بین بردن شبکه‌ی معکوس کننده‌ی نفیلیم اقدام کردن؟

مهمترین عامل ایجاد وحدت تانتریک که در واقع انرژی این اتحاد باعث خنثی شدن شبکه های معکوس ساز میشود، شبکه هایی که عامل جمع آوری و دزدی انرژیهای حیاتی از خطوط انرژی زمین از طریق ایجاد برنامه‌های ضد حیاتی و انحرافات جنسی هستند. در واقع زوج های بذر ستاره ای از طریق ازدواج مقدس و وحدت تانتریک کدها و فرکانسهایی وارد شبکه های زمین کرده تا آسیبهای وارد شده که توسط کنترل انرژیهای جنسی و حیاتی در زمین ایجاد شد را ترمیم کنند.

291 – یعنی همین که بذرهای ستاره‌ای هم رو پیدا کنند و باهم ازدواج کنن کافیه و این شبکه فرومیپاشه؟ یعنی نمیخواد عملی برای خدمت به بقییه انجام بدن؟

موضوع ازدواج نیست، موضوع وحدت تانتریک است. و این هم بخشی و جنبه ای از موضوع است. بذرهای ستاره ای کارها و ماموریت‌های بسیار مختلف و متنوعی دارند مثلا اطلاع رسانی به عموم مردم، گریدورک یا کار روی شبکه، جمع اوری اطلاعات لازم برای عملیاتهای نیروهای نور، و غیره. در واقع استارسیدها نفوذیهای نیروهای نور روی سطح زمین هستند

وحدت تانتریک با ازدواج بسیار تفاوت دارد موضوع دیگری است، ازدواج بیشتر یک قرارداد است یا بر اساس قرارداد اجتماعی است اما وحدت تانتریک یک کیمیاگری انرژتیک بر اساس پیوند قلبها است.

البته ما نفی نمیکنیم که دو فرد که ازدواج کردند هم میتوانند وارد رابطه عمیق قلبی شوند اما وحدت تانتریک وابسته به ازدواج نیست

292 – ببخشید توی چندتا از مطالب کانال اشاره شده که بعضی از آدمای این سیاره به جز اون سه ایمپلنت که روی لوب پیشانی و چاکرای خورشیدی جایگذاری شده،در چاکرای گلوشون هم آلودگی های آرکانی وجود داره و علائمی هم داشت مثلا احساس خفگی یا مشکل در گفتار.آیا منظور از آلودگی ارکانی همون ایمپلنته؟اگه اینطوره برای حذف این ایمپلنت راهکاری وجود داره؟ توی کانال چیزی درمورد راه حل حذفش پیدا نکردم

ممکن هست ایمپلنت باشد و یا انگل‌های انرژی. در مورد پاکسازی چاکرای گلو در کانال تمرین‌هایی وجود دارد. اما موضوع مهم. ر مورد چاکرای گلو این است که چاکرای گلو و چاکرای سکرال کاملا بهم مرتبط هستند، دو مرکز کلیدی خلاق که باهم کار می‌کنند به این معنی که پاکسازی چاکرای دوم مستقیما بر پاکسازی چاکرای پنجم تاثیر میگذارد. بنابراین سعی کنید پاکسازی را همزمان روی هر دو چاکرا انجام دهید. چاکرای پنجم بر اساس انرژی مذکر و چاکرای دوم مونث است. وقتی در فرآیند ادغام و یکپارچه سازی انرژیهای مونث و مذکر قرار می‌گیریم، عملکرد همزمان این دو چاکرا نقش کلیدی دارد در پاکسازی الگوهای قدیمی.
نکته دیگر اینکه چاکرای گلو مرکز بیان و خلاقیت و تجلی است بنابراین داشتن صداقت در کلام بسیار مهم است. به این معنی که چیزهایی که بر زبان می‌آوریم باید قلبا قبول داشته باشیم و همچنین چیزهایی که قلبا به آنها باور داریم را بر زبان جاری کنیم. این باعث پاکسازی بلاکهای انرژی از چاکرای گلو میشود. میتوانیم با تمرکز بر این چاکرا آگاهانه قصد کنیم تا این مرکز پاکسازی شود، ترمیم شود و با انرژی منبع هماهنگ باشد.
نکته بعدی استفاده از کریستال آمتیس است که خاصیت ضد انگلی دارد، میتوان گردنبندی از این کریستال ساخت، که باعث جذب و انتقال انرژی منفی، فرکانس‌های مصنوعی میادین مضر، سموم و موجودات انگلی و نتیجتا ایجاد تعادل انرژتیک میشود.

293 – میخواستم بدونم آیا میتوانید یک مدیتیشن برای باز شدن چشم سوم( تیسراتیل) به ما معرفی کنید ،،،یا تمرینی که کمک کند به ما،در فعال شدن ان،،،آیا قبلا در کانال چنین چیزی داشته اید،،،؟ ممنونم

امکانش هست که توضیح بدین به چه دلیلی میخواین چشم سوم را فعال کنید؟

فکر میکنم در پیدا کردن راه درست وحقیقت در زندگی ،،در همه امورات کمکم میکنه ،،میتونم به دیگران هم اگر بخان یا لازم باشه کمک کنم ،،تو تصمیم گیریهای و خیلی چیزهای دیگه مثل سفر های معنوی زیر نظر استاد البته ،،،
به نظر شما نباید اینکارو کرد ؟ نباید تلاش کرد برای باز شدن چشم سوم ؟ یعنی اشتباهه؟ ،،،

دوست گرامی از نظر من پیدا کردن راه درست و حقیقت در زندگی منوط به باز شدن چشم سوم نیست، البته اهمیت آن را در صعود نمیشود انکار کرد. در واقع در نهایت در مسیر تکامل بله چشم سوم هم بایستی فعال شود اما این را هم میدانیم که افرادی هم هستند که چشم سوم را فعال می‌کنند اما تصور میکنند این یعنی رسیدن به حقیقت و خردمندی و درستی. در صورتی که اینطور نیست، این یک ابزار مولتی دایمنشنال است که برخی به آن دسترسی پیدا میکنند اما درست استفاده نمی‌کنند چون سطح آگاهی و هوشیاری مناسبی ندارند و همزادپنداری کافی ندارند و در جهت اهداف سطحی یا شخصی استفاده میکنند.
در ضمن باید شناخت کافی از این مسائل داشته باشیم، از آناتومی مولتی دایمنشنال و کالبدهای انرژتیک بدن، از خطرات و ریسکهایی که ممکن است در این مسیر وجود داشته باشد، اگر می‌خواهیم سفر معنوی داشته باشیم یا حقایق عمیق‌تر را درک کنیم آیا آمادگی روانی احساسی و روحی لازم را برای روبرو شدن با حقایق داریم؟ آیا مقدمات آن را گذرانده ایم؟
فعال کردن چشم سوم بسادگی میسر نمی شود و دلیلش وجود ایمپلنت‌های خاص در این ناحیه است موسوم به قفس پاینیال و ایمپلنت تصلیب که برای جلوگیری از تحریک غده پاینیال و فعالسازی کندالینی است. اساسا باید ساختار این مرکز، ارتباط غده پیچیوری یا هیپوفیز و هیپوتالاموس در مرکز مغز شناخته شود. فعال شدن این مرکز توسط انرژی و فرکانس خاصی صورت می‌گیرد که در ادامه مطالب صعود توضیح داده خواهد شد. اساسا فعال کردن این مرکز جهت سنتز فرکانسهای دایمنشنال ششم و هفتم در کالبد نوری بسیار مهم است و در فرآیند صعود در اولین مرحله به تدریج انجام می‌شود.

294 – با هر مطلبی که به اشتراک می‌گذارید سوالاتی در ذهنم پاسخ داده می شود و همزمان سوالات بیشتری ایجاد می شود دو سوال
اول: در اصول وحدت سه گانه، دو اصل مادرانه و پدرانه نام برده شد، اصل سوم چیست
دوم: کالبد درد در کدام سطح یا کالبد های شش گانه ما (فیزیکی/پلاسما/اتری/اختری/ذهنی/ روحی) فعال است

جنبه سوم همان میدان آگاهی جهانی کرایست یا کریستوس-سوفیا است که نمایانگر کاملترین سطح قانون جنسیت است که منعکس کننده اتحاد هیروگامیک یا ازدواج مقدس اصل مردانه و زنانه است. در حقیقت مسیر صعود روحی است که به کشف درونی جرقه الهی می انجامد که در وجود انسان نهفته است. این مسیر تحت تشرف تدریجی روحی انجام میشود برای اتحاد و یکی شدن قطبیتهای درون و بیرون در دنیای نیروها، که به شکل کیماگرانه ای بدن نوری ما را به تعادل انرژتیک میرساند.

برای درک این مفهوم «کالبد درد» باید ساختار داخلی ایگو را شناخت که اصطلاحا به خانه های ایگو معروف است، در حقیقت سه لایه اصلی از سطح ذهن پایین وجود دارد که با هم کار می کنند، چاکرای اول چاکرای دوم و چاکرای سوم. این سه سطح جهت عملکردهای ایگو با هم کار می کنند. هر کدام عملکرد جداگانه ای دارد با این حال باهم در تعامل هستند و مستقیما بر هم تاثیر دارند. لایه دوم ذهن در بعد دوم توسط چاکرای دوم کنترل می‌شود و این سطح به عنوان محلی برای تجمع درد و تروما و حافظه های غریزی برای ذهن عمل می کند.

295 – میشه درباره انرژی منفی تولید شده در هالووین یه توضیح بفرمایید چون تا جاییکه ما دیدیم شب هالویین آدما جشن میگیرن ، میرقصنو شادی میکنن
چطوری انرژی خوشحالی میتونه انرژی منفی بسازه مگه نیکی نیکی رو جذب نمیکنه؟

این سطح ماجرا است و چیزی که اکثر مردم میبینند و تصور میکنیم صرفا یک جشن است و در ان به هر دلیلی افراد خود را به اشکال و ظاهر ترسناک یا زامبی یا اژدها یا خون اشام و غیره در می اورند. اما کابال و نخبگان قدرت در عمق این ماجرا هستند و پنهانی مناسک منفی انجام میدهند و قربانی انجام میدهند و همان انرژی های تاریک را منتشر میکنند و به مردم صرفا یک سطح و پوسته را نشان میدهند اما تاریکی و جلوه های اهریمنی را در ضمن همین مناسک به شکل یک فرهنگ کارناوالی به خورد جوانان میدهند

خون اشام و ومپایر و زامبی جلوه هایی از تاریکی و دستورکار بیگانگان منفی است اما ببینید همین سینما و ادبیات چقدر به ان پرداخته، این ها همه علت دارد و ریشه دارد. از یک طرف وجود ومپایر را با دلایل شبه علمی و روشنفکرانه رد میکنند از طرف دیگر صدها فیلم و سریال درباره ان میسازند. اینها هم بی دلیل نیست

اگر کتاب دراکولا اثر برام استوکر را خوانده باشید متوجه میشوید که او یک رپتیلین است که از دیوارهای قلعه اش پایین میخزد و به شکار کودکان میرود. این صرفا یک اسطوره نیست‌. مردم باید نسبت به ریشه های این موضوعات هوشیار شده و به اصل موضوع پی ببرند و تصور نکنند اینها صرفا افسانه است

شاید برخی از دوستان بدانند که شخصیت او بر اساس یک شخصیت واقعی تاریخی ساخته شده است

296 – با توجه به چند خط آخر در این متن، گفتید که “افراد متکاملتر دارای توانایی های مانند تلپاتی و … هستند اما ممکنه بعضی افراد از این توانایی‌ها جهت اهداف سیاه استفاده کنند”. آیا افراد متکاملتری هم داریم که دارای قلب سیاه باشند؟

برخی افراد بله برخی توانایی هایی دارند یا دانش هایی دارند که در جهت منفی استفاده میکنند. اگر خاطرتان باشد در زمینه چشم سوم و باز شدنش هم همین را چند روز پیش گفتیم. ممکن است توانایی هایی را فرد به دست اورد اما خرد و شعور لازم برای استفاده درست از ان را نداشته باشد و همزادپنداری کافی برای استفاده درست نداشته باشد.

رپتیلینها یا حداقل گونه هایی از انها توانایی ذهنی بالایی دارند حتی گفته شده برخی از انها با تمرکز ذهنی میتوانند یک انسان را کاملا و فورا هیپنوتیزم کنند اما ایا خرد و شعور و همزادپنداری لازم را هم لزوما دارند؟ خیر.

برخی نژادهای بیگانه منفی هستند که این توانایی ها را به انحا مختلف فعال کرده اند اما در جهت خدمت به خودشان است و نه در جهت نور. این موضوع می‌تواند در مورد برخی انسانها هم صدق کند. در مورد همه توانایی ها همینطور است حتی توانایی های عادی، یک دانشمند میتواند از دانش خود استفاده های گوناگونی داشته باشد

297 – امکانش هست نظرتون رو راجب کری گود و بنجامین فولفورد بفرمایید؟آیا گزارش های این افراد قابل استناد و معتبر هستند و میشه به گزارش های بروز رسانی هایی که توی سایتشون قرار میدن اعتماد کرد؟ممنون

سلام وقت شما هم به خیر. کوری گود از افرادی بوده که در برنامه فضایی مخفی شرکت داشته و با فرازمینیان دیدار و ملاقات مستقیم در شرایط مختلف داشته و صحبتهایی که کرده واقعیت دارد، و تا انجا که ما مطالعه کردیم بروزرسانی های ایشان هم مطالب جالب و قابل توجهی داشته اما اخیرا فرصت نداشتم اخرین مطالب ایشان را مطالعه کنم.

بنجامین فالفورد یک ژورنالیست و فعال بین المللی و فرد مطلع در حوزه ژئوپولیتیک جهان و مبارزه با کابال است که اطلاعاتش از منابعی همچون اطلاعات ارتش ژاپن، ام ای سیکس، سیا، سرویس اطلاعات روسیه، کانتکتها و نفوذیهایی در گروه های سری فراماسون، و امثال اینها به دست می اید، و طبیعتا نمیتوان همه اطلاعات وی را تایید کرد به دلیل تنوع و ماهیت منابعی که وی استفاده میکند، اما محقق و پژوهشگر میتواند مطالب وی را مطالعه کند و استفاده ای که ممکن است و صحیح است را داشته باشد یعنی اشنایی کلی با برخی ساختارهای قدرت، اشنایی با تنشها و درگیریهای پشت پرده در برخی سطوح متوسط کابال یا پشت پرده برخی جریاناتی که به رسانه جریان اصلی راه پیدا نمیکند. یعنی شما میتوانید بدون انکه مطالب وی را کاملا بپذیرید از ته نشین اطلاعات وی استفاده کنید تا متوجه خیلی از واقعیات جهان بشوید و در ضمن سایر اطلاعات را هم بدون پذیرش قطعی گوشه ذهنتان نگه دارید تا وقتی که فرصت رد یا تایید کامل برسد. اما در کل فرد مثبتی است و فعالیت مثبتی هم دارد و تماسهای متعدد و پرشماری هم دارد و سالهاست خودش را وقف ازادی زمین کرده است

298 – رابطه آگاهی با علم و پیشرفت تکنولوژی چطوره؟ آیا قبل از قرطینه زمین، سطح آگاهی مردم، بیشتر از الان بوده؟
چرا تنها در قسمت‌هایی از کره زمین شاهد نشانه‌هایی از علم گذشته هستیم.(مثل اهرام ثلاثه). آیا آگاهی مردم زمین در سطوح مختلفی بوده؟

علم و پیشرفت در فناوری یک جنبه و یک بخشی از رشد اگاهی است اما همه آن نیست. این امکان وجود دارد که افراد، یا یک گروه یا یک گونه از نظر فناوری کاملا پیشرفته باشند، اما از نظر معنوی و روحی خیر.

سطح اگاهی در برخی مقاطع در گذشته دور زمین به طور کلی شکلی بود که انسانها رابطه بسیار قوی با طبیعت و با کائنات داشتند، برخی نژادها مثلا سرخ پوستان و بومیان در مناطق مختلف با طبیعت ارتباط بسیار قوی و محکمی داشتند و میدانستند که زمین اگاهی دارد، خورشید و ستارگان اگاهی دارند، درختان هوشیارند و تعامل نزدیک و قوی با طبیعت و با روح خودشان داشتند که بعدها به دست کابال خیلی ازین ها از بین رفتند یا مجبور شدند تمدن خودشان را ترک کنند و به اماکن خیلی پرت یا امازون یا کوهستان فرار کنند مثلا ازتکها.

نشانه های اگاهی قدیم در بسیاری از مناطق هست حتی اهرام و ساختارهای شبیه هرم و یا ساختمانهای مشابه در بسیاری مناطق دیگر هم هستند. اما میتوان گفت که لزوما در همه مناطق سطح اگاهی یکسان نبوده است.

ارتباط با ستارگان محدود به مناسک و ایینها هم نبود و اقوام و نژادهایی حتی با فرازمینیان ارتباط داشتند. مثلا در مصر و در معبد خم فناوری خاصی برای دریافت انرژی و اطلاعات از سیریوس وجود داشت که بعدها از بین رفت. مایاها با یک نژاد فرازمینی ارتباط داشتند که البته پس ازینکه ان نژاد زمین را ترک کردند برخی انحرافات در این تمدن راه یافت. در افریقا در منطقه ی خاصی باز همین رابطه با سیریوس وجود داشت.

وقتی مسیحیان به امریکای مرکزی رسیدند بسیاری از کتابخانه ها را آتش زدند و علوم زیادی را از بین بردند زیرا این علوم و دانش را مطابق با باورهای خودشان نمی دانستند

299 – من با خوندن مطالب چند سوال برام پیش اومده

یکی اینکه درمورد مطلب ذکر شده از کرایون، ممکنه منظورش این باشه که اون دختر قرارداد و ماموریتی برای حضور در این زمین و ایفای نقشی که باعث ایجاد اتفاق مثبتی بشه رو قبول کرده باشه؟ تا اونجایی که یادمه در این کانال هم بیان شده که روح ها برای انجام ماموریتهایی به زمین میان و نقشی رو میپذیرن، اگر اشتباه متوجه نشده باشم

مثلا میشه اینطور فکر کرد که به فرض مهسا امینی برای ماموریتی به زمین اومد و با پذیرفتن این نقش و کشته شدنش که در قرارداد روحیش بوده و خودش پذیرفته، به زمین اومده تا تغییرات مثبتی رو باعث بشه؟

این موضوع قطعا عملکرد نیروهای تاریک در کشتن یا تجاوز رو توجیه نمیکنه یا کم اهمیت نمیکنه
اما نیروهای نور یا روح های دیگه که برای انجام ماموریتی به زمین میان، خب طبیعتا با نیروهای تاریکی در جدال هستن و آسیب میبینن و یا ممکنه در قراردادشون این آسیب دیدگی برای پیشبرد اهداف نوری در زمین لحاظ شده باشه

آیا این رویکرد هم درسته؟ اینطور میشه به قضیه نگاه کرد یا ساز و کار دیگه ای داره؟

نیروهای نور هیچ وقت تحت هیچ شرایطی روحی را به زمین نمی فرستند که قربانی شود این کاملا با همه اصول و اساس کار نور در تضاد است.

نیروهای نور هیچ گاه یک روح را به زمین نمیفرستند که در سن سه سالگی مورد تجاوز قرار بگیرد برای اینکه این عمل کاملا شیطانی و اهریمنی و کاملا و تماما در راستای تاریکی است.

چنین چیزی به هیچ وجه در راستای طبیعت و ماهیت نور نیست، و انقدر این موضوع که کرایون طرح کرده تاسف اور و زشت و اهریمنی است که زبان قاصر است. شستشوی مغزی به بدترین شکل ممکن

طرح چنین مسائلی و توجیه آن به هر شکلی برای از بین بردن حس همزادپنداری در انسانها و عادی کردن این جنایت‌ها است

هر انسانی که قلب و روح دارد، یعنی انسان است و نه کلون و ربات، در عمق وجودش میداند که جنایت و تجاوز بد است و نیازی نیست بدترین جنایات و تجاوزها را ببیند یا تجربه کند تا متوجه بشود. هر انسانی که قلب و روح دارد میداند دروغ گفتن بد است و نیازی نیست هزاران سال جهان غرق در دروغ باشد تا بفهمد دروغ گفتن بد است

دوستان این دیدگاه که خدا یا نیروهای مثبت شخصی را به زمین میفرستند که قربانی شود حالا به دلایل مختلف (مثلا در مسیحیت: کفاره گناه نخستین ادم)، یا در برخی مذاهب یک نفر به بدترین شکل کشته شده و کشته شدنش صدها سال زنده نگه داشته میشود و نماد میشود و ایین میشود و به شکل یک تروما و زخم همیشه زنده نگه داشته میشود تا مولد یک دشمنی و شکاف و تفرقه ی همیشگی باشد، تا به همه بگویند قربانی شدن و مظلوم بودن راه حقیقت است و در ناخوداگاه افراد ثبت کنند که هر که مظلومتر، به حق تر، و هر که بیشتر سختی بکشد، به خدا نزدیکتر است، اینها همه کنترل ذهن است.

یادمان باشد مظلومیت، خودش ظالم می افریند. مظلوم خودش در نهایت ظالم خواهد شد.

نیروهای نور حقیقی هیچ گاه کسی را با این هدف که قربانی شود و مورد ظلم قرار بگیرد به زمین نمی فرستند. این دیدگاه خیلی با دیدگاه موجودات متعالی ابعاد بالاتر متفاوت است، و هزاران سال نوری فرق دارد

اولا، افرادی که با ماموریتی از طرف نیروهای نور به زمین می ایند واقعا تعداد خیلی بالایی نسبت به جمعیت زمین نیستند.

دوما، انهایی که با ماموریتی می ایند، می ایند تا یکی از این کارها را انجام دهند:

نشر اگاهی بالاتر
کار روی شبکه نوری زمین
وارد کردن کدهای معین به شبکه زمین
کمک به طرق مختلف به عملیاتهای مربوط به ازادسازی

در حقیقت یکی از استراتژی های فریب ارکانی، استراتژی victim-victimizer ، یعنی «قربانی-قربانی‌کننده» یا «مظلوم-ظالم» نامیده میشود، که عبارت است از وارد شدن جراحات روحی و عاطفی به افراد در سنین بسیار پایین، به طوری که انها وقتی بزرگ میشوند در نتیجه این اسیبها، اگاهانه یا ناخوداگاه به دنبال قربانیانی میگردند تا این زخمها را در انها ایجاد کنند. و دستورکار بیگانگان منفی از طریق این استراتژی مدام اسیبها را بازتولید می‌کنند. و انسانها عامل اصلی این مشکلات را در پشت پرده نمیبینند

بیداری جمعی در سطوح بالاترش شامل اگاهی و هوشیاری نسبت به استراتژی های فریب ارکانی است، یعنی اینکه انسانها و نژاد بشر بفهمد چطور کنترل ذهن و مانیپولید شده

موضوع پیچیده است. همینطور که قبلا گفتیم، ارکانها سیستم تناسخ را تا به حال کنترل کرده اند، و سیستم سیاسی و اقتصادی و اجتماعی روی سطح زمین هم همینطور عمدتا یا شاید به کل تحت کنترل ارکانها و بیگانگان منفی بوده است. انها قراردادهای روحی مختلفی را که بر اساس نور و طبیعت و روش افرینش نبوده اند و کاملا ساختگی و دلبخواه و جعلی هستند را به انسانها و ارواح تحمیل میکنند. مثلا فرض کنید فردی در هندوستان تحت کنترل ذهن مذهبی برخی ایدئولوژیهای بودیستی تصور می‌کند چون در یک کاست خاص است حتما در زندگی قبلی گناهی داشته، و چون اکنون هم به شکل خاصی زندگی میکند حتما در زندگی بعدی هم اسیر خواهد بود یا وضع مشخصی خواهد داشت. خب او این قرارداد را با باور کردن و پذیرفتنش بر خودش تحمیل میکند و ارکانها موفق میشوند او را متقاعد کنند که بدهکار و گناهکار است و از همین موضوع برای اسیر و گرفتار نگه داشتنش استفاده میکنند. مذاهب مختلف و ادیان و سیستمهای ایدیولوژیک به این شکل قراردادهایی رو به ارواح تحمیل میکنند. این قراردادها بر اساس طبیعت و بر اساس مسایل حقیقی مربوط به انرژی و تعادل انرژتیک نیستند.

اما موضوعی وجود دارد که مربوط است به تعادل انرژتیک در سیستم یک سیاره. در زمین آرکانها و کیمرا سیستمی ایجاد کردند که به ان سیستم وارونه میگویند. یعنی کوچکترین ارواح را به بالای هرم بردند و همه انرژی ها و منابع را در اختیار انها گذاشتند و در بالاترین مواضع قدرت انها را نشاندند. و بزرگترین ارواح را از همه چیز محروم کردند. این یک پیروزی برای کیمرا و ارکانها بود به چند دلیل. اول انکه ارواح بزرگ که غیرقابل کنترل هستند و قطعا به ضرر سیستم کار می‌کنند را به حاشیه راندند و از قدرت دور نگه داشتند. دوم، ارواح کوچک را که به سادگی فریب میخورند را در جایگاه قدرت نشاندند و به سادگی از انها و از بی تجربگیشان سواستفاده میکنند. سوم، همین ارواح کوچک را که میلیاردها و تریلیاردها دلار پول و منابع و امکانات را در اختیارشان قرار دادند را به شدت بدهکار کردند. این بدهی در واقع به زمین و سیاره و کل موجودات است. و باعث میشود به شکل طبیعی این ارواح دیگر نتوانند حتی اگر بخواهند هم روی زمین به تعادل برسند و باید به سیارات دیگر بروند. روح انها از تعادل با سیستم زمین به کل خارج شده است. چون بر اساس قانون کیهانی هر روحی باید در جای خودش قرار بگیرد و ارواح با هم برابر نیستند. در یک سیستم و یا یک سیاره روح بزرگتر باید انرژی و امکانات بیشتری دریافت کند و اختیارات و قدرت بیشتری داشته باشد و روح کوچکتر انرژی فراوانی و مالی و اختیارات و قدرت کمتر‌. اما این سیستم روی زمین به طور کلی معکوس و وارونه شده است. اما نام این دینامیک انرژتیک را هم بهتر است کارما نگذاریم این یک موضوع مربوط به مکانیزم انرژتیک سیاره و سیستم است.

یعنی قوانین الهی و کیهانی و طبیعی توسط ارکانها و بیگانگان منفی نادیده گرفته میشوند و قوانین دلبخواه توسط دستورکار بیگانگان منفی به اسم انواع ایدئولوژیها و مذاهب و باورها تحمیل میشوند.

روش کیهان و افرینش زیر پا گذاشته میشود و به جای انها قوانین بی معنی به ارواح تحمیل میشود

300 – سوال دیگه ای که برام پیش اومد اینه که اگر جایی در این زندگی یا زندگی های قبل ما انرژی ای رو ایجاد کردیم چه مثبت و چه منفی، در جهت ایجاد تعادل انرژتیک سیاره، انرژی هایی در زندگی مون به شکل تجربیات تجلی پیدا میکنه؟ که تاثیر اون انرژی تولیدی به خودمون برگرده؟ یا این هم باز به نوعی تفکر کارمیک هست که سیستم القا میکنه؟

موضوع این هست که ما نتیجه اعمال خودمون رو به هر حال به طریقی میبینیم اگر نه بیرونی و‌ در جهان خارج، حداقل روی خودمون و درونا یعنی بر رابطه ما با روح اثر میگذاره. من امروز اگر اشتباهی بکنم و بر اشتباهم پافشاری هم بکنم این اثری روی دیگران و محیط و خودم دارد که ممکن است یک ثانیه بعد یا یک سال یا ده سال بعد ان تاثیر را ببینم. اما این یک موضوع روشن است و شاید لازم هم نباشد ان را کارما بنامیم. اگر خودم متوجه اشتباه خودم بشوم و جبران کنم یا عذرخواهی کنم خب میتوانم ان اثر منفی را برطرف یا خنثی کنم.

موضوع این است که کارما برای عده زیادی تبدیل به یک ایدیولوژی ترسناک شده و باور های اشتباهی راجع به ان شکل گرفته و مثلا مردم فکر میکنند که اگر من اشتباهی بکنم حتما یک دستی از اسمان می اید و من را مجازات میکند در هر زمینه ای حتی کوچکترین موارد. خیر اینطور نیست.

اگر فقط بفهمم که کارم چه بوده و احیانا اشتباهم چه بوده و قصد کنم آن را تغییر بدهم خب شرایط عوض میشود و قطعا در محیط و در شرایط اثر مثبت هم دارد

اما تاثیر چنین باوری به این مفهوم جعلی از کارما چیست؟ شاید افراد تصور کنند که پس هر فردی کار بدی کرد نیازی نیست برخوردی شود چون کارما کار خودش را میکند. اگر فردی مورد ظلم واقع شد پس حتما حقش است چون این کارما است که دارد پس میدهد. اگر شخصی تریلیاردر شده حتما و ضرورتا حقش است چون کارمای کارهای خوبش است. اگر یک کودکی مورد جنایت قرار گرفت حتما حقش است چون حتما در زندگی قبلی جنایتی کرده. این هم کنترل ذهن ارکانی است. چنین مفهوم و برداشتی از کارما یک دروغ بزرگ است

اینکه اگر من مست باشم و رانندگی کنم احتمال تصادف کردنم بسیار بسیار زیاد میشود ، و این کار را بکنم و تصادف هم بکنم، این را نیازی نیست کارما بنامم این یک موضوع طبیعی است

301 – آیا میازماهای اجدادی مربوط به آخرین تجلی فیزیکی است؟ چون بنظرم ما ارواحی هستیم که با تناسخ صاحب بدنی شده ایم و چه بسا خانواده زمینی ما لزوما خانواده روحی ما نباشند، حافظه ها و احیانا میازماهای تناسخ های گوناگون به چه شکلی منتقل میشوند؟

بله خانواده روحی با خانواده فیزیکی زمینی تفاوت دارد اما این حافظه های ژنتیکی، کدهایی هستند که به شکل وراثتی از پدر و مادر به فرزند منتقل می‌شوند و همینطور در طول نسل‌های متمادی در دی‌ان‌ای ذخیره و منتقل شده‌اند تا به ما رسیده‌اند. موضوع اینست که هم‌اکنون در چرخه صعود فعلی به نقطه ای رسیدیم و سیاره به نقطه ای در فضا-زمان رسیده است که همه این عدم تعادل های انرژتیک باید به تعادل رسیده و تمام انرژیهای منفی و مرده بمرور پاکسازی شوند. چه در زمین و یا چه بعد از انتقال ساکنین از زمین فرایند درمان انجام خواهد شد. این میتواند آخرین تناسخ ما در سیاره زمین باشد.

302 – وقتى يه خوابى ميبينيم و بعدش دقيقاً اون اتفاق ميفته نشونه چيه؟

انسانها روح و کالبدهای انرژتیک دارند ، و اگاهی در خواب وارد عوالم غیرفیزیکی میشود و ممکن است چیزهایی را درک کند قبل از انکه در سطح فیزیکی دریافت کرده باشد، نشانه خاصی نیست این موضوع برای خیلیها اتفاق افتاده حتی کسانی که خیلی زندگی معنوی هم ندارند.

به طور کلی یک نکته را به همه دوستان عرض کنم درباره خواب با توجه به اینکه هنوز سطوح اتریک و اختری و ذهنی الودگی دارند باید دانست که منبع خیلی معتبر و کاملا قابل اتکایی برای دریافت اطلاعات یا راهنمایی نیستند. در حقیقت موجوداتی مثل گری ها و زتاها یکی از فعالیت هایشان کنترل خوابها و رویاهای افراد است باید در این زمینه خیلی هوشیار بود و تصور نکنیم خواب و رویا همیشه دارد با ما صحبت میکند یا راهنمایی می‌کند یا پیامی دارد یا اگر هم پیامی هست آن را دربست بپذیریم. اگر کسی شرایط فعلی زمین را کامل درک کرده باشد این نکته را هم درک میکند

303 – در یکی از گزارشات کانال گفته شد که کابال میخاد برنامه‌ی ریست رو از طریق وحشت هسته‌ای مهندسی کنه. منظورش چیه و مصداقش چه جور کارهایی میتونه باشه؟؟

گفته میشود که گزینه پندمی با شکست روبرو شده و حالا کابال به دنبال ایجاد وحشت هسته ای است. انها قصد دارند با ایجاد قطبیدگی فزاینده در جهان، بین روسیه و اتحادیه اروپا و امریکا، و بازسازی فضایی مانند فضای جنگ سرد، و بعد ایجاد درگیری های نظامی محدود، اواره کردن مردم در برخی مناطق مثل اوکراین، ایجاد نقش ظالم و مظلوم در رسانه ها و به سطح اوردن دشمنی های قدیمی و احیای تروماهای تاریخی، مثلا بین نژادهای اسلاو و روس و نئونازی ها و یا بین اقوام و ملل مختلف، جهان را به اشوب بکشند، چرخه های تولید و کشاورزی و عرضه غذا و سوخت را دچار بحران کنند، و سپس، بعد از اینکه این بحران ایجاد شد، پاسخ خودشان را برای حل این مشکل ارائه کنند که ریست منفی آنهاست. ریست آنها یک ریست کمونیستی است که قبلا بارها شرح داده ایم. چیز شبیه الغای کامل مالکیت خصوصی، رصد و نظارت کامل بر تمام تراکنشهای مالی شهروندان، رصد و نظارت و کنترل بر تمام رفتارهای شهروندان به وسیله سیستمهای هوش مصنوعی که همه باید در گوشیهای هوشمند خود داشته باشند و اینها متصل هستند به دولتها ی گلوبالیستی، تعیین سقف تراکنش بر حسب معیار و شاخص تولید دی اکسید کربن و بر اساس دروغ گرمایش جهانی، سلب ازادی های فردی و …

این برنامه موفق نخواهد شد چون تغییرات بسیار اساسی تری پشت پرده در حال وقوع هستند. فوروم اقتصاد جهانی، و امثال برژینسکی، کیسینجر، کلاوس شواب، سوروس و اربابانشان صرفا مشغول بازتولید برنامه های قدیمی هستند که دیگر نمیتوانند در شرایط فعلی پیروز شوند. چون کابال به زودی به کل حذف و محو میشود

گلوبالیستها روی چین حساب بسیار ویژه ای باز کرده اند و از طرف دیگر اگر جلسات فوروم اقتصاد جهانی را دنبال کنید همه سخنرانان پشت صحبتهایشان چیزی به غیر از پروپاگاندا علیه روسیه ارائه نمیدهند چون این هدف آنهاست. انها تصمیم گرفته اند روسیه را عامل مخرب و ویران کننده ای نشان دهند که همه جنبه های حیات اروپایی و اتحادیه اروپا را تهدید میکند و از طرف دیگر روسها هم در داخل روی تروماهای تاریخی از حمله ناپلئون بگیرید تا حمله المان نازی و بعد هم تجاوزهای ناتو به قلمروی تحت نفوذش، تاکید میکنند. و همه اینها را کابال تلاش میکند طوری مهندسی کند که بیشترین قطبیدگی ممکن ایجاد شود، آسیب‌ها و ترومای تاریخی تا بیشترین حد ممکن احیا شوند، و جهان وارد یک جنگ سرد دوم شود. انها به دنبال این هستند که شبکه وسیع خط لوله های انتقال گاز روسیه را به هر شکلی با مشکل مواجه کنند و این بحران را شدیدتر بکنند. در داخل روسیه عناصر نفوذی کابال کار خودشان را انجام میدهند و طوری عمل میکنند که در نهایت به نفع ایجاد این جنگ سرد دوم باشد که البته به گفته محققانی مثل جان میرشایمر همین حالا هم شروع شده است.

روسیه خیلی ساده میتواند در نقش مظلوم قرار بگیرد و در این بازی قطبیدگی نقش ایفا کند چون از نظر تاریخی روسها فقط در زمان حمله نازیها حداقل بیست میلیون شهروند را از دست دادند. بنابراین این زخم تاریخی را کابال تلاش میکند به نفع ایجاد بیشترین اشفتگی در جهان به کار بگیرد. از طرف دیگر در اروپا روسیه را ظالم و بی نهایت اقتدارگرا و مستبد نشان میدهند و حکومت روسیه را تهدیدی برای همه ارزشهای لیبرال و همه ارزشهای غربی معرفی میکنند. این قطبی کردن ذهن جمعیتها بازی قدیمی کابال است با ذهن انسانها برای اینکه به اهداف خودش دست پیدا کند.

304 – اینحا فرمودید جنگ سرد دوم. جنگ سرد اول چه بوده؟

جنگ سرد مهمترین درگیری و تنش بین قدرتهای جهان پس از جنگ جهانی دوم بود، یعنی بین ایالات متحده امریکا و اتحاد جماهیر شوروی، و متحدین هر کدام از اینها در بلوک شرق و غرب. ان زمان چین کشوری ضعیف و فقیر بود و تنها قدرتی که داشت جمعیت بود و البته چین در میانه راه در طرف دیگری قرار گرفت. ان زمان شوروی هزاران سلاح هسته ای داشت و امریکا هم همینطور و مرز بین این دو قدرت مرزی در شرق اروپا بود موسوم به پرده آهنین. جنگ سرد با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ پایان یافت

305 – سوالی در مورد هیپنوتیزم و past life regression و life between the lives داشتم، حدود چهار سال است که گرایش زیادی برای رفتن پیش یک متخصص در این زمینه دارم و یکی دو نفر را میشناسم ولی یک ترس همیشه من را استاپ کرد، اینکه شاید در حالت ترنس آسیب پذیر شویم و یا مطالبی که بیان میکنم فقط القائات موجودات منفی در سطح اتری باشد و نه با خود برترم یا راهنمای روحیم ممنون میشم اگر نظرتون را بفرمایین و راهنمایی کنید

این روش خوبی برای دسترسی به سطح ریشه یا ذهن ناخودآگاه است که در واقع مخزنی است برای ایگو که در مخزن حافظه های سلولی از تمام زندگی ها ذخیره میشود. یعنی حافظه های سلولی از زندگی های مختلف می‌تواند در این مخزن ذخیره شود. به دلیل مسائلی که در زمین پیش آمده و البته حافظه فردی و هویت ما از آن خطوط زمانی پاک شده، چهار ناحیه اصلی با درجات مختلف تحت عنوان آسیب، تروما، شوک و بی‌سامانی در ناخودآگاه وجود دارد و نتیجتا برخی این حافظه‌های دردناک را حس می‌کنند اما نمی‌دانند چه چیزی آنها را بوجود آورده است یا از کجا آمده‌اند. بنابراین اقدام به درمان و پاکسازی می کنند.
برخی هم از این شوک‌ها رنج میبرند اما این حافظه‌ها را به شکل یک مکانیزم دفاعی سرکوب می‌کنند. اما عده ای این این حافظه ها را تحت فرآیندهای پاکسازی احساسی از طریق هیپنوتیزم و بازگشت به گذشته به خوبی انجام میدهند که البته باید توسط هیلرهای واقعی، مجرب و متخصص انجام شود. به دلیل اینکه ذهن ناخودآگاه سیستم عصبی اتوماتیک و عملکردهای اتوماتیک بدن را کنترل می‌کند، و حافظه تروماهای حل نشده باعث بسیاری از بیماریها و علائم فیزیکی میشود.

306 – همانطور که گفته شده ،ما قبلا ۱۲رشته دی ان ای داشتیم که الان فقط ۲رشته از اون باقی مونده و اینکه ما توسط آنوها و نژادهای فرازمینی منفی هیبرید شدیم . سوالی برام مطرحه:با توجه به این موضوع، چجوری هست که هر فردی اثر انگشت منحصر به خودش رو داره و اونها نتونستن روی اثرانگشت ما دستکاری انجام بدن .

فرازمینیهای منفی در ژنتیک انسانها تغییر ایجاد کردند و آسیب زدند اما هیبریدسازی انجام ندادند و در مورد اثر انگشت هم هر فردی امضای انرژتیک و مشخصات خاص خودش رو داره.

307 – یعنی هیبرید سازی در بدن انسان انجام نشده ؟

برنامه های هیبریدسازی وجود داشته اند و توسط برخی نژادهایی که نقص فیزیولوژیک دارند دنبال شده اما کل نژاد انسان را در بر نمیگیرد. این نژادها مثلا گروههایی از خاکستری ها قراردادهایی با برخی دولتها امضا کردند که طبق انها در ازای ارائه فناوری، اجازه پیدا کردند انسانهایی را بربایند و از ژنتیک انها در این برنامه های هیبریدسازی استفاده کنند. البته قبل از این قراردادها هم این ربودن ها بود اما دولتها به این شکل تصمیم گرفتند بهره برداری خودشان را از وضعیت داشته باشند.

ژنتیک نژاد انسان در طول میلیونها سال تغییراتی داشته و دستکاری هایی شده و ژنهایی از دیگر نژادها به آن اضافه شده ولی نمی‌توانیم به یک هیبرید سازی مشخص انسان با یک نژاد معین دیگر، اشاره کنیم

308 – ما مدیتیشن هایی رو انجام میدیم جهت نجات زمین،یا رفع تنش های ایران یا جرم بحرانی و….با توجه به ایمپلنت هایی که در بدن ما انجام دادن .ما چجوری میتونیم با این مدیتیشن ها کمک کنیم اساسا مدیتیشن ها با وجود ایمپلنت موثر؟

ایمپلنتها در سرکوب اگاهی و بیداری افراد نقش دارند اما افراد در درجات مختلفی تحت تاثیر ایمپلنتها و سیستمهای کنترل ذهن هستند. یعنی همه افراد به یک میزان تحت تاثیر این ایمپلنتها قرار ندارند. برخی از افراد رابطه قوی تر و محکمتری با روح خودشان دارند که به علت بنیان معنوی و اخلاقی قوی تر بوده است. و بله مدیتیشنها اثرگذار هستند، در این مدیتیشنها افراد بیدارتر و اگاهتر به نیروی فکر و تصویرسازی و به نیروی قصد خودشان جهت، شکل و فرم مشخص و هماهنگی میدهند. ایمپلنتها در صورتی که فرد در تشخیص بالاترین و بهترین هدف موفق شده باشد، نمی‌توانند جلوی این نیروی فکر و تصویرسازی را بگیرند. ایمپلنتها برای این است که افراد اصولا نتوانند با معنویت صحیح و با هدایت درونی و با روح خودشان ارتباطی پیدا کنند و اشفته و سردرگم باشند.

309 – خب ما از ابتدای تولد که آگاهی از ایمپلنت نداریم و حتما از بعد معنوی و اخلاقی روحمون خیلی قوی نیست . ایمپلنت ها هم دارن کار خودشون رو روی بدن ما انجام میدن .مثلا یک فرد ۳۰سال با این ایمپلنت زندگی کرده . پس چجوری فرد می‌تونه با معنویت صحیح روح خودش ارتباط بگیره؟

مشکلاتی که ایمپلنتها ایجاد کرده اند چیزی نیست که کوچک باشد یا کم اهمیت باشد. هزاران سال تاریکی با همین روشها مردم را در خواب نگه داشت و سرکوب کرد و تکامل بیشتر انسان را متوقف یا کند کرد. شما ببینید چه تعداد از مردم زمین در مدیتیشنهای جمعی برای صلح شرکت میکنند یا چه تعداد از انسانها اصولا از توانایی و قدرت و مکانیزم مدیتیشن برای اثرگذاری بر میدان اگاهی جمعی اگاهند، یا چه تعداد پتیشن ازادسازی سیاره را امضا کردند از کل جمعیت زمین. این موضوعات به خاطر وجود ایمپلنتها است‌ اما افرادی همیشه هستند که به علت وجود روح نسبتا قوی تر و بزرگتر و قدیمی تر، یا برخورداری از راهنمایی دیگران، در زندگی مسیر دیگری را پیش می‌گیرند و مایلند حقیقت را ورای روایتهای رسمی جستجو کنند. و برخی هم در این زمینه پیشرفت میکنند. ایمپلنتها قدرت مطلق بر انسانها ندارند و نمیتوانند داشته باشند. انها مثل ترمزی بر رشد اگاهی انسان هستند اما اگر فردی به سوال کردن ادامه بدهد و در پی پاسخ دادن به سوالات خودش تلاش کند کم کم متوجه حقایق بیشتری میشود و سطح اگاهی اش افزایش پیدا میکند.

310 – آیا روح افراد با اراده اونها منافات داره ؟
مثلا x چون روح نسبتا قوی تری داره سریعتر وارد مسیر درست میشه و y که روح جوانتر و کم تجربه تری داره دیرتر وارد مسیر بشه یا اصلا نشه ؟
منظورم این هست که تکلیف ارداه و خواست ما انسانها چی میشه اگر روح تصمیم گیرنده باشه

ما انسان را با روحش تعریف میکنیم. انسانی که بدون روحش تعریف شود صرفا یک کالبد فیزیکی است که به احتمال قریب به یقین اراده اش را نیروهای خارجی شکل میدهند. بنابراین این سوال شما که میفرمایید «تکلیف اراده و خواست ما انسانها چی میشه اگر روح تصمیم گیرنده باشه» فرض را بر این گذاشته که انسان جدای از روح تعریف میشود. اما انسان را با روحش تعریف میکنیم. تمام تلاش تاریکی این است که ارتباط فیزیک انسان با روحش را قطع کنند که اخیرا هم در پروژه پندمیک این کار را دنبال کردند و مهندسی ژنتیک برای همین بود که ارتباط افراد با خویشتن بالاتر/روح قطع شود.

هر چه رابطه قویتری بین فیزیک و روح بر قرار شود (که هر دو جنبه بخشی از وجود انسان هستند)، انسان بیشتر بر اساس حقیقت و نور عمل میکند، مگر انکه روح یا کالبد روحی ان انسان به کل از منبع افرینش منقطع باشد و یک روح الهی نباشد. برخی از انسانهای روی زمین به خصوص در نخبگان قدرت و ثروت چنین موجوداتی هستند. یعنی روح حاکم بر کالبد فیزیکی انها روحی تاریک و سقوط کرده است و اصلا با روح یک انسان تفاوت دارد و در سطح دیگری است. برخی سیاستمداران دراکوها و رپتیلینهای بومی شده یا ناتورالیزه شده هستند یعنی کالبد فیزیکی شان انسان است اما کالبد انرژتیک انها موجودات و رپتیلینهای منفی هستند

311 – تازگیها متوجه شدم به هرکسی که هدیه میدم یا چیزی به کسی میبخشم ارتباطم ام با اون شخص قطع میشه
به کارگر لباسی چیزی میدم میره دیگه نمیاد به دوستانم هدیه میدم رابطه ام کاملن قطع میشه به اشنا کتاب هدیه دادم بینمون دعوا ودلخوری شده واین موضوع  که تازه متوجه اش شدم خیلی ناراحتم کرده وتازگی نداره فکر که کردم دیدم در گذشته هم به هرکسی هدیه ایی دادم ارتباطم قطع شده اما اونموقع متوجه نمیشدم گذشته غز اینها یک مدتی هست که کارهام وخواسته هام طبق روال یا خوب پیش نمیره و انگار همه چیز از کنترل من خارجه وخلاف جهت میل وخواسته ام پیش میره نمیدونم چرا اینطوری میشه ممنون میشم اگر علتی داره یا راهکاری هست که از این حالت بتونم خارج بشم منو آگاه سازید 

دوست عزیز بطورکلی عرض می کنم شرایط بطورکلی فرق کرده. شرایط زمین، انسانها، زندگی اجتماعی، تعاملات، روابط، خواسته‌ها، انتظارات، انگیزه‌ها، دوستی‌ها، روابط عاطفی دیگر بر اساس انرژیهای قبل نیستند. آگاهی انسانها و ذهنیتشون و نتیجتا تصمیماتشون و سبک زندگی متفاوت شده و البته همچنان در حال تغییر هست. تحت این شرایط باید با این تغییرات هوشیارانه برخورد کرد. بسیاری از روابط دوستانه یا فامیلی قطع میشوند به این دلیل که انسانها به لحاظ سطح ارتعاش در حال جدا شدن از هم هستند. انسانها مسیر خودشون و سبک زندگی خودشون رو انتخاب می کنند بر اساس سطح آگاهی و ارتعاش. بنابراین قوانین گذشته در تعاملات اجتماعی امروز تغییر کردند، روابط به تدریج جنبه روحی پیدا می کنند البته برای کسانیکه به روح متصل هستند.
این فرآیند هرچه میگذره سرعت بیشتری پیدا می کنه و انسانهای هوشیار زودتر انتخاب می کنند و خودشان تصمیم می‌گیرند و اجازه نمی‌دهند که منفعلانه تحت کنترل شرایط قرار بگیرند.
موضوع دیگر اینکه بسیاری از انرژی‌های جمعی منفی در حال حاضر به سطح می‌آید تا حل شود، باید هوشیار باشیم که تحت تاثیر این انرژیها قرار نگیریم. این امر صرفا با داشتن ثبات احساسی، نظم و انضباط ذهنی و منطق و عقلانیت میسر میشود.
انسان هرچه به روح بیشتر متصل شود، نیازش برای داشتن روابط با انسانها کمتر و کمتر میشود به دلیل اینکه هر آنچه که در دنیای بیرون به دنبالش میگشته، در درونش پیدا می کند

312 – نظرتون راجع به گروه SETI چیه؟ تازگیا گفتن که مردم زمین باید خودشون رو برای ملاقات با فرازمینیا آماده کنن

سلام، ظاهراً یک گروه تحقیقاتی درباره کشف اثار حیات هوشمند فرازمینی است. اما این موضوع که باید انسانها اماده تماس نخست باشند و این تماس نخست در اینده نزدیک رخ میدهد چیزی است که مدتها است نیروهای نور اعلام کردند و ما هم بازتاب داده ایم. در حقیقت در سالهای گذشته اسناد زیادی هم از طبقه بندی خارج شدند که نشان دهنده تماس فرازمینیان با زمین بوده اما چیزی که در راه است تماس اشکار و رسمی است.

313 – درسته ولی خب چطور کابال اجازه کار، به همچین گروه هایی میده؟

یک گروه میتواند با عنوان تحقیقات و پژوهش کار بکند اما باید دید چقدر ازادی عمل دارند، به چه اطلاعاتی اجازه دسترسی دارند، و اگر اطلاعات واقعی و مهمی پیدا کنند چقدر می‌توانند رسما اعلام کنند و منتشر کنند. چه گروهی پشت انها است و اهدافشان چیست؟

در ضمن اعلام حضور فرازمینیان در حال حاضر از هر دو سمت پیگیری میشود یعنی مدتی است که کابال هم با اهداف خودش دارد برخی مسائل را افشا میکند چون یکی از برنامه های انها ایجاد یک نمایش تجاوز بیگانگان بوده که برخی ها میگویند قصدشان استفاده از بلوبیم بوده است. وقتی یک استانه ای در اگاهی مردم رد میشود کابال هم سعی میکند عقب نماند اما جهت دهی خودش را داشته باشد. مثلا سیا و سایر سازمانها مطالب مهمی را از طبقه بندی خارج کردند در ارتباط با فرازمینیان

314 – ببخشید عزیز چطور بدونیم که ایگوی خودمون کارکردیم یا نه وچطور درون مارا به خودمان نشان میدهد یعنی مثلن خشممون میاد بالا .نتونیم منترلش کنیم یا غم وغصه وناهنجاری هایمان میاد بالا ودر رفتارمان نمایان میشه؟
واینکه گفتین اگر قبلن روی ایگو کار نکرده باشیم یعنی همینی که گفتم وقتی خشم و…. میاد بالا نتونیم کنترلش کنیم ؟ آیا درست متوجه شدم ؟

خب باید ابتدا ایگوی منفی را بشناسیم که چیست. چه احساساتی هستند که اعمال و حرکات و رفتار ما را کنترل می‌کنند. موتور محرک ما در زندگی چیست. رقابت؟ حسادت؟ خشم؟ نفرت؟ خودکم بینی؟ خودبزرگ بینی؟ ترس؟ چقدر با خودمان روراست بوده ایم؟ چقدر در وجود ما یکپارچگی وجود دارد.
سینتامانی مثل یک لنز ذره بین عمل میکند به شما فرصت میدهد آنچه از دیگران و خودتان پنهان میکنید با همان مواجه و روبرو بشوید و مجبور شوید روی آنها کار کنید و حلشان کنید. آیا چنین قصدی دارید، آیا چنین تصمیمی گرفته اید؟ آیا می‌خواهید حقیقت را دنبال کنید ؟ آیا می‌خواهید کاملا در راستای نور قرار بگیرید؟ نور میتواند آنچه از خودتان پنهان میکنید را بیرحمانه بیرون بکشد و جلوی چشمانتان قرار بدهد. آیا آمادگی دارید؟

315 – سلام من ترنس هستیم یعنی کسی که جنسیت ذهن و بدنش فرق داره من در زندگیم خیلی سختی کشیدم ، و حالا خیلی دوسدارم بدونم جایگاه افراد ترنس در عصر آکواریوس چگونه است در عصر آکواریوس من بعنوان یک جنسیت عادی پذیرش میشم؟
من قصد داشتم تغییر جنسیت بدم اما اینکارو نکردم بنظر شما اینکار ایرادی داره یا نه؟
من تو زندگیم خیلی بخاطر جنسیتم اذیت شدم و نمیدونم چرا روحم این جنسیت مبهم رو انتخاب کرده لطفا جواب منم بدین

دوست عزیز متاسفانه جوامع مختلف در سطوح مختلف با این مسئله همیشه برخورد مناسب عقلانی و درستی نداشتند و دلیلش تعصبات، کوته فکری و عدم آگاهی هست و همین مسئله متاسفانه باعث بروز مشکلات روحی و روانی و عاطفی برای این افراد میشود.
اما رویکردی که بطور عمومی در این مورد وجود دارد و نگاه تبعیض آمیزی که وجود دارد کاملا اشتباه است و از نظر ما همه انسانها با هر شرایط جسمی و جنسی و جنسیتی حق دارند در مسیر تکامل روحی و پیشرفت باشند و هیچ تفاوتی بین آنها با سایرین وجود ندارد.
کسی حق ندارد دیگران را به خاطر این شرایط قضاوت کند یا رد کند.
آگاهی جدید برای همه انسانها به شکل برابر در دسترس است و همه حق دارند تا در آرامش کامل مسیر خود را طی کنند.
در مسیر پیش رو تعصبات و تبعیض‌های جنسیتی جایگاهی نخواهند داشت.

316 – طبق فرمایش شما چون خداوند قادر مطلق نیست…. پس آیا دعا کردن فایده ای دارد؟ وقتی خداوند توانایی این رو نداره که پلیدی های زندگی منو از بین ببره به نظرتون دعا کردن بی فایده نیست؟!

دعا کردن بی فایده نیست. افراد با دعا کردن میتوانند با منبع افرینش و موجودات نوری ارتباط برقرار کنند و این تاثیرات معینی بر ارامش فرد هم دارد.

اما مدیتیشن در یک سطح بالاتر قرار دارد چون شما به قصد خودتان جهت و هدف و انسجام میدهید و در مقام خلق واقعیت و بهبود واقعیت خودتان وارد عمل میشوید. و از نیروی فکر، و از نیروی افرینش مشترک بهره برداری میکنید

وقتی گفتیم این دیدگاه که خداوند قادر مطلق نیست دیدگاه دقیقی نیست، منظورمان این نبود که این خالق/منبع افرینش نمیتواند اثری در سطح فیزیکی داشته باشد. منظورمان این بود که این دیدگاه که برخی ادیان و مذاهب و ایدئولوژیها تبلیغ میکنند که هر انچه در زمین و جهان رخ داده قطعا خواست خدا بوده و بدون خواست او هیچ چیزی انجام نشده، و این نتیجه گیری که پس وجود تاریکی هم خواست و اراده او بوده و همه این جنایات را او تایید کرده چون هیچ اتفاقی خارج از دایره خواست و قدرت او نیست، این غلط است. منبع افرینش در همه ابعاد و دنسیتی های جهان هستی قادر مطلق نیست یعنی بر همه چیز در همه زمانها کنترل مطلق نداشته و چنین دیدگاهی یک دیدگاه دینی مربوط به دوران ناپختگی بشر است. اگر بشر به درون خودش نگاه کند و خوب بررسی کند تحولات جهان را متوجه میشود خیلی اتفاقات در جهان رخ داده که منطقا نمیتواند خواست منبع افرینش باشد.

منبع افرینش را نمیتوان با دیدگاههای مذهبی و دینی به طور دقیق شناخت. در این رابطه قبلا در گروه خیلی بحث شده است اگر دوستان مایل بودند به بحثهای قبلی مراجعه کنند

317 – درود بر شما من یه سوال داشتم بمب توپلت چیه ؟سالهاست دربارش میخونم اما درکش نکردم

سلام، بمبهای ساخته شده از ذرات بسیار ریز زیراتمی و کوانتومی به نام کوارکهای تاپ. این بمبها در سطوح مختلف فیزیکی، پلاسما، اتریک ساخته شدند و متصل هستند به شبکه ایمپلنت‌های سطح سیاره. بسیاری از انها حذف شده اند و تعدادی باقی مانده اند.

318 – ما در مدیتیشن درخواست مداخله الهی برای برقراری عدالت به صورت مسالمت آمیز در ایران و تمام دنیا کردیم آیا زمان مداخله الهی نرسیده؟ آیا امکانش هست فرازمینی های خیرخواه به ما در رفع این وضعیت و برقراری عدالت و صلح با حداقل تلفات کمک کنن؟

ما چند سالی است که وارد خط زمانی گاما شده ایم. خط زمانی گاما خط زمانی است که در آن نیروهای نور به محض انکه بتوانند امنیت لازم را تامین کنند مستقیما در زمین دخالت میکنند. انها تا به حال هم در امور زمین تاثیرات فوق العاده مهمی داشته اند. همین تحولات اجتماعی، بیداری جمعی، عدالت طلبی، حساسیت به ظلم و بردگی، اتحاد مردم و ملتها، علت اصلی اش روند پاکسازی ایمپلنتها است که نیروهای نور مدتها است شروع کرده اند. ایمپلنتهایی که هزاران سال اگاهی مردم جهان را متوقف کرده بودند. اما در حال حاضر بسیار نزدیک هستیم به نقطه ای که نیروهای نور بتوانند شرایط لازم برای حضور روی زمین را پیدا کنند و رخداد انجام شود. پیشنهاد میکنم گزارشهای که در وبسایت اتحاد نور هست و همینطور در کانال را مطالعه بفرمایید. در ضمن اخیرا اولین گروه از فرازمینیان مثبت وارد سطح فیزیکی زمین شدند و مشغول پاکسازی نیروهای کیمرا در زیر زمین هستند و پاکسازی کابال روی سطح هم در پی ان شروع خواهد شد.

319 – دستگیری های گسترده کی شروع میشه ؟ انتظار کشیدن سخت شده خیلی، هنوز هزاران نفر نیروی منفی روی سطح سیاره هستن

در زمان رخداد حدود یک هفته حکومت نظامی سراسری در جهان اعلام خواهد شد و بازداشت‌های جمعی اعضای کابال شروع خواهد شد.

همه تلاش ما این بوده و هست که این پیام را منتقل کنیم که نباید در انتظار بود و گرفتار انتظارات شد. بهترین شیوه فکر میکنم این است که در زندگی منفعل نباشیم. منتظر نباشیم تا نجات داده بشویم. هر جایی که هستیم، اگاهی جدیدی که وارد قلب و وجودمان می‌شود را در حد توانمان عملا به کار بگیریم. وجودمان را از برنامه دهی ها پاک کنیم. در راستای نور قرار بگیریم و حرکت کنیم. اگاهی را انتقال دهیم. بیداری را سرایت بدهیم. قرار نیست کسی بیاید برای ما بهشتی بسازد. قرار است موانع حرکت ما برداشته شود تا ما خودمان حرکت کنیم.

نیروهای نور قبلا این پیام را به جمعیت سطح زمین ارسال کرده اند که نه خدایان ما هستند و نه منجیان ما. انها تلاش کردند به انسانها بگویند توقع دارند یک کار تیمی برای پاکسازی و ازادسازی زمین شکل بگیرد. انها میخواهند انسانها بیدار شوند و مسئولیت بپذیرند. و انها هم کمک کنند تا این ویروس آرکانی که هزاران سال است زمین را الوده کرده پاک شود تا انسانها بتوانند رشد کنند و حرکت کنند و جهانشان را بر اساس نور درون خودشان و بر اساس اگاهی که از منبع دریافت میکنند بسازند. موانع برداشته خواهند شد دیر یا زود، اما کسی قرار نیست دست ما را بگیرد و قدم به قدم راه ببرد. کسی قرار نیست برای ما تصمیم بگیرد و انتخاب کند. این دوران دوران جدیدی است که انسان باید مسئولیت جهان خودش را به دست بگیرد. اقتدار به دست اورد و کنش داشته باشد. این یک کار تیمی است و مایه دلگرمی است که نیروهایی هستند که ما را در این زمینه کمک میکنند. اما این یک انتظار منفعلانه نباید باشد. این رویکرد مناسبی نیست.

320 – سوالی داشتم اینکه آیا اعضای فدراسیون،پلدین ها یا ….ارتباط مستقیم با افراد عادی برقرار میکنند به طور نامحسوس؟ مثلا اشکالی که در آسمان و ابرها ایجاد میشه و چیزی که اون لحظه به قلب ما الهام میشه میتونه نوعی تلپاتی با اونها باشه ؟

ارتباط مستقیم فیزیکی صرفا پس از رخداد خواهد بود با بیدارترین و آماده ترین افراد زمین.

اما ارتباط تلپاتیک بله وجود دارد.

پس از رخداد نیروهای نور با برخی افراد اگاه و اماده تماس مستقیم برقرار میکنند. این افراد سپس در نشریات و رسانه ها مصاحبه هایی انجام میدهند و به عموم مردم به این شکل اطلاع رسانی می‌شود. و پس از مدتی تماس نخست رسمی و دیپلماتیک بین انسانها و کنفدراسیون و نژادهای فرازمینی مثبت انجام خواهد شد.

321 – چرا بیکباره خودشان را بر همه افراد دنیا آشکار نمیکنند؟ چرا واسطه

موضوع واسطه نیست. ابتدا باید اگاهی رسانی شود و اطلاع رسانی شود تا حدودی بعد تماس نخست رسمی. این کار چیز کوچکی نیست خیلی مسایل وجود دارد فقط یکی از جنبه های آن شک روانشناختی عموم است. در ضمن تا قبل از رخداد انها نمی‌توانند تماس فیزیکی مستقیم برقرار کنند این امر خطرات زیادی برای انسانها دارد که قبلا شرح داده ایم

اگاهی انسانها متاسفانه امادگی لازم را هنوز هم ندارد. خیلی پرونده ها و اسناد راجع به فرازمینیان از سازمانهای اطلاعاتی از طبقه بندی خارج و منتشر شدند، اسنادی که رسمی بودند اما باز بسیاری از مردم در کشورهای مختلف هیچ توجهی نکردند و حتی فکر کردند کاملا بی اهمیت است و یا با ترس با موضوع مواجه شدند و ترجیح میدهند اصلا به موضوع فکر نکنند. در هر صورت وقت زیادی هم برای کسب امادگی باقی نمانده بنابراین بهتر است ما انسانها روی خودمان تمرکز کنیم و همه جنبه های این موضوع را بررسی کنیم و کار خودمان و تکلیف خودمان را انجام بدهیم

322 – تمدن اتلانتیس چرا از بین رفت ؟

حقیقت ماجرا این بود که اتلانتیس تمدن پیشرفته ای بود اما تحت حمله ارکانها قرار گرفت. جمعیت ایمپلنت شدند و افراد در سطح اگاهی سقوط کردند، و همینطور در زمینه انرژی جنسی و انرژی قلب. این کار توسط دو سیستم ایمپلنت افقی و عمودی انجام شد. دو ایمپلنت بالای چشمها و یک ایمپلنت بالاتر از ناف. روابط بین فردی دچار اشکال شد و حسادتها و رقابتها و دشمنی ها شکل گرفت و زمینه برای تفرقه و درگیری و جنگ ایجاد شد

323 – من نمیدونم الهه چی یاکی هست میشه درموردش توضیح بدین ؟

الهه یا الهگان موجوداتی هستند که حامل انرژی الهی زنانه هستند. انرژی ای که متعلق به جنبه مادرانه منبع افرینش است و روی زمین به شدت مورد سرکوب قرار گرفته است.

324 – آیا اصولاً آرکان ها قادرند به تمدن های در فرکانس ها و ابعاد بالا حمله کنند و یا اینکه مسلط شدن آنها نتیجه بیراهه رفتن آن تمدن ها است؟

ارکانها در ابعاد بالاتر هستند ولی نه بصورت گسترده چون توانایی انرا ندارند از رده های پایینی ابعاد چهار و پنج بالاتر بروند.ارکانها به بیراهه رفتن یا نرفتن تمدنهای کهکشانی کاری ندارند و در فکر گسترده کردن و تسلط امپراتوری کهکشانی خود هستند

ممنون از پاسخ شما اما منظور من این بود که آیا بیراهه رفتن تمدنی باعث ایجاد منافذ و پرتال هایی برای تجاوز آرکان ها میشود؟ و اینکه آیا تمدن های پیشرفته انسانی در زمان آتلانتیس از نظر ابعاد پایین تر بودند از آرکان ها که در سطوح پایین چهار و پنج هستند؟ در واقع من نگران این هستم که حتی پس از صعود به ابعاد بالای پنج و شش و بالاتر هم با تهدید این موجودات روبرو باشیم.

آرکانها از نقاط ضعف یک تمدن یا سیاره را مورد حمله قرار میدهند. و قطعا اتلانتیس این نقاط ضعف را داشته است. و جالب است که همین حالا هم همان روشها را کابال تلاش میکند به کار بگیرد. ایمپلنت کردن همه ملتها و حتی ارتش ها. حتی ارتش ایالات متحده امریکا که وسعت و قدرتش از همه ارتشهای دیگر زمین با فاصله زیاد بالاتر است هیچ امادگی نداشت در برابر توطئه واکسن و شدیدا اسیب دید. حتی برخی جناحهای برنامه های فضایی مخفی که برای ازادی زمین در تلاش هستند تا حدودی مورد حمله همین پیامبران هوش مصنوعی اریون قرار گرفتند و به طمع دریافت پیشرفتهای تکنولوژیک ایمپلنتها را دریافت کردند و مشکلاتی ایجاد شد. در زمان اتلانتیس هم همین اتفاق افتاد. عدم هوشیاری کافی باعث اسیب پذیری میشود و اسیب پذیری در زمانی که تاریکی نزدیک باشد در نهایت کشنده است.

تمدن اتلانتیس یک تمدن فیزیکی اما بسیار پیشرفته بود.

325 – آیا ممکن هست کندالینی به صورت تصادفی فعال شود؟ علائم آن چیست؟ اگر کندالینی فعال شود و تحت حمایت معنوی نباشیم آیا باعث مرگ شخص میشود؟

فعال شدن کندالینی مراحلی دارد و برای افراد مختلف ممکن است سالها طول بکشد. معمولا اینطور نیست که کندالینی ناگهان کاملا فعال شود و فعال بماند. اما در برخی موارد بله دیده شده که فردی در شرایطی قرار گرفته و یک بیداری کندالینی را تجربه کرده یعنی یک سطحی از ان را که امادگی نداشته و شناخت کافی نداشته. در این صورت می‌تواند باعث استرس، نگرانی، عدم کنترل بر حرکات و بی ثباتی شود. تجربه بیداری کندالینی تجربه بسیار قوی است و عمیقا فرد را تحت تاثیر قرار میدهد.

326 – درود …در مورد کارما هم برای من شبهه بوجود اومده این که هر بلایی اینجا در این تناسخ به سرمون میاد طبق قانون کارما برمیگرده به زندگی های قبلی ما …پس قانون اختیار چی میشه و این که ما چطوری متوجه بشیم تسویه کارما انجام میشه و دیگه گیر نمی‌کنیم در این چرخه …و در مورد واکسن ها کسایی که چند نوبت زدن و احتمال کاشت ایمپلنت در اونها بالاست چطوری از این مشکل نجات پیدا کنن ..البته من و بچه هام به هیچ عنوان واکسن و ماسک نزدیم ولی نگران بقیه اعًا خانواده هستم که قبول نمیکنن این موضوع رو و منو مسخره میکنن

کارما را به عنوان یک قرارداد که باور کرده اید و پذیرفته اید باطل اعلام کنید و کنار بگذارید. چنین برداشتی از کارما که میگویند هر اتفاقی برای تو می افتد کارما است، اگر کسی تریلیاردر است کارما است و حتما انسان خوبی بوده، اگر کسی زیر پا له شد کارما است و حتما انسان بدی بوده در زندگی های قبلی، یا حتی برخی استادنماها بی شرمانه می‌گویند کودکی مورد تجاوز قرار گرفته به این دلیل بوده که روح بدی بوده و دارد کارما پس میدهد. همه اینها را برای همیشه دور بریزید. همه این ها کنترل ذهن و کنترل روح است.

ضمنا در مورد کارما زیاد قبلا بحث کردیم لطفا گروه را سرچ کنید.

درباره واکسن، فعلا درمان قطعی برای رفع و ترمیم همه اسیبهای ژنتیکی معرفی نشده است اما چیزی که منطقی به نظر می رسد این است که اگر فردی متوجه شود که واکسن چه بوده و چه دستورکاری پشتش بوده و به این سطح اگاهی برسد که بفهمد اشتباه کرده و چه توطئه های جهانی پشت موضوع واکسن بوده، حداقل میتوان در مورد او گفت آگاهی اش سرکوب نشده و امید است که بتواند با اثرات واکسن مقابله کند

پس دلیل اینهمه سختی چیه؟

دلیل ان این است که رنج کشیدن انسانها انرژی خاصی تولید میکند (لوش) که منبع تغذیه بیگانگان منفی و موجودات منفی است. و همین موجودات منفی و ارکانها با کنترل ذهن انسانها به انها میقبولانند که زمین یک مدرسه است و هرچه بیشتر رنج بکشید بیشتر پیشرفت میکنید. یا هرکه بیشتر رنج بکشد به خدا نزدیکتر است. همه این ها کنترل ذهن است

327 – لوش رو میدونم تو کانال خوندم دربارش در رابطه با تجربه درد و رنج خیلیا رو دیدم بعد از این تجربیات رویکردشون نسبت به زندگی عوض شده و انسان بهتری شدن دلیل این تاثیرگزاری چی بوده به نظرتون؟ یا ممکنه اینم به ما اینطوری تلقین کردن که این درد باعث شده شما تغییر کنید
ولی اگه اینطوری باشه یعنی ما هیچ اختیاری از خودمون نداریم و اینجا فقط طعمه ای شدیم واسه موجودات منفی

میلیونها نفر هم هستند که به خاطر رنجهایی که کشیدند سرکوب شدند، اسیب دیدند. جمعیت انسان به خاطر رنج هایی که کشید تکاملش به تعویق افتاده است.

دوستان گرامی، رنج، نه باعث پبشرفت میشود، نه با عث تکامل می‌شود. رنج هم پیشرفت و هم تکامل و رشد را سرکوب و متوقف میکند. رنج روح را بیمار میکند. عقده های روحی و ذهنی و انرژتیک ایجاد میکند. مظلوم همیشه خودش در نهایت ظالم خواهد شد. این باور که رنج کشیدن فایده دارد جز یک کنترل ذهن هیچ چیز دیگری نیست. هیچ روحی برای تکامل پیدا کردن نیازی به رنج کشیدن ندارد.

328 – البته برای من دقیقا این اتفاق افتاد قبل از طلاق یه آدم معمولی بودم و خنثی ولی ۱۷ سال پیش درست بعد از طلاق جرقه هایی از آگاهی به قلبم خطور کرد و شروع به مطالعه کردم و کلا مسیر زندگیم عوض شد درد و رنج برای من دستاوردی آگاهی و بینش جدید بود بخصوص در مورد دین و مذهب

اولا ما وقتی میگوییم رنج منظورمان ازدواج یا طلاق نیست. موضوع دوم اینکه طلاق شما برای شما در نهایت رنج به بار اورد یا رنجی را به پایان رساند؟ یعنی شما تصور میکنید بدون رنج کشیدن نمی‌توانستید به اگاهی دست پیدا کنید؟ هیچ راه دیگری جز رنج کشیدن وجود ندارد؟ پیشنهاد میکنم عمیق تر به این موضوع فکر کنید. موضوع را از همه جوانبش بررسی کنید به دنبال چنین مثالهایی نباشید. ما داریم راجع به یک کنترل ذهن و کنترل روح کلان در سطح هزاره ها و در سطح سیاره صحبت میکنیم. شاید دانش اموزی بگوید من رنج کشیدم تا خواندن و نوشتن یاد گرفتم و بدون ان نمیتوانستیم سواد بیاموزیم. عزیزان منظور ما سختی کشیدنی که برای اموختن یک حرکت لازم است یا تلاشی که مثلا برای اموختن یک مهارت لازم است یا تنشی که ایجاد میشود تا یک نابسامانی حل شود نیست. چیزی که ما میگوییم را در عمقش درک کنید. ما میگوییم اینکه به انسانها تلقین شده هر چه بیشتر رنج بکشی بهتر خواهد بود و تکامل پیدا میکنی دروغ است. این یک ماده مخدر روحی است

البته خوشبختانه نسل جدید گوشش به این حرفها بدهکار نیست و چنین جملات و گزاره هایی مثل اینکه هرکه «مقربتر» است جام بلا بیشترش میدهند و این افکار پوچ روی نسل جدید اثری ندارد یا خیلی کمتر اثر داشته است. نسل جدید با همه مشکلاتش خیلی بیشتر بر اساس حقیقت زندگی میکند و اقتدار بیشتری دارد. شما شاید اگر به یک نوجوان سیزده ساله بگویید باید رنج کشید چون راه تکامل رنج کشیدن است شاید بخندد. چون هنوز انقدرها ذهنش تحت کنترل در نیامده است

329 – در مورد مدیتیشن حفاظ ۱۲ بعدی بیشتر توضیح بدید، من سرچ کردم و راهنمای صوتی رو هم گوش کردم اما یه سری از واژه ها مثل ستاره مرکابا، نور پلاتینیوم ۱۲ بعدی و ستاره زمین، برام مفهوم نبود ، مخصوصا دو مورد آخر… میشه بیشتر توضیح بدید !

تکنیک پایه که پیشنهاد شده به عنوان یک حفاظ برای قویتر کردن و توسعه کالبد نوری که قبل از هر فرآیند هیلینگ و شفا و کار با انرژی ها باید انجام شود. محافظ 12D یک قسمت ارگانیک از کالبد نوری انسانهاست که می تواند با استفاده این تکنیک، ترمیم و فعال شود.
فرکانسی که این محافظ 12D افقی و ستون نوری عمودی را فعال می کند، در طیف فرکانسی پلاتینیوم سفید است.

ستاره شش وجهی، اشعه 12D پلاتینیوم سفید:

این هندسه به مفهوم وحدت است، وحدت قطبیت ها، که با منبع به وحدت می رسند. در مراحل اولیه ساخت محافظ کریستیک 12D، ستاره مرکابا یا ستاره داوود، یک نماد رمزیست که برای حمایت از مسیر سنتز انرژتیک و آوردن وحدت به کالبد نوری فراخوانده می شود.
این ستاره به معنی اتحاد بین مونث و مذکر است، هندسه ای که تعادل بین انرژیهای مونث و مذکر را که در هر انسان چه مرد و چه زن وجود دارد، برقرار می کند. همه انسانها به شکل ذاتی از انرژیهای جنسیتی اصلی خلق شده اند، مونث و مذکر، به این هدف که به اتحاد مقدس یا ازدواج مقدس برسند و نتیجتا ارتباط با خود برتر یا نور کریستوس- سوفیا.

اشعه 12D:

این اشعه 12D پلاتینیوم سفید ( اشعه مفهومیست که به طیفی از امواج ذرات انرژتیک اطلاق می شود)، در حقیقت واحد آگاهی و سطحی از آگاهی ماست که در بعد دوازدهم متجلی می شود. این اشعه، ساختار و طرح ۱۴۴ رشته ساب هارمونیک از همه ۱۲ بعد را در ماتریکس زمان کیهانی نگه می دارد. در واقع اولین بعد فردیت، که در آن طرح الهی اصلی انسان به شکل یک آواتار با دی ان ای ۱۲ رشته ای خلق شد.

330 – عذر خواهی میکنم من با سرچ توی گروه چیزی نتونستم پیدا کنم که راجب رموز اعداد باشه..
میتونین یه توضیح راجبه تکرار اعداد…اعم از ساعت های جفت و دیدن مرتب اعداد پشت هم و و… بفرماید…
آیا این قضیه مربوط به ایمپلنت ها و کابال میشه؟ یا اینکه میتونه راهنمای روحی باشه….
این کدها فریبنده و دروغینن آیا؟

اعداد در حقیقت مفاهیمی هستند که هر کدام دارای ارتعاش خاص به خود هستند به دلیل اینکه هر عددی در حقیقت مشخص کننده ساختار هندسی و اندازه است و هندسه هم نشانگر ساختار انرژی. از این رو دیدن اعداد خاص بطور مکرر ممکن است به دلیل افزایش و تمرکز بر انرژی خاصی باشد و نشان‌دهنده اینکه آن ارتعاش خاص در اطراف فرد وجود دارد و بنابراین زندگی او را تحت تاثیر قرار میدهد. گفته میشود اعداد پیامهای رمزی برای خودآگاه و ناخودآگاه دارند، و برای ارسال پیام سیگنال یا راهنمایی روحی فرستاده میشوند.
برای کسب آگاهی در این زمینه باید در مورد اعداد و ارتعاشات اعداد مطالعه کرد و اطلاعات کسب کرد.

331 – درموردجفت روحی توضیح بدیدچجوریه وچی هستش من توکانال خوندم که جفت روحی هر شخصی در سفینه های مادر هستش …ممنون

این توضیح درباره جفت روحی:

«توئین سول‌ها یا جفت روحی اعضای یک خانواده روحی یکسان هستند که در اصل یک موجود هستند که با ورود به ابعاد چهار/سه به دو قطبیت زنانه/مردانه تقسیم شد.

اتصال آنها به بعد هفتم می‌رسد (آگاهی آتمیک) و منشأ کیهانی کهن‌الگوی مرد/زن، شوهر/خانم و قهرمان/الهه است.

https://2012portal.blogspot.com/2018/04/soul-families.html

آرکان‌ها به انرژی عشق روحی بین یک مرد و زن بسیار حساس و آلرژیک هستند، به خصوص بین سولمیت‌ها و بین توئین‌سول‌ها. به همین علت آرکان‌ها از اتحاد مجدد این ارواح جلوگیری می‌کنند.

به وسیله مهندسی کردن فرایند تناسخ، آرکان‌ها به ندرت اجازه می‌دهند که دو توئین‌سول همزمان تناسخ یابند. و اگر هم چنین شود، به ندرت همدیگر را ملاقات خواهند کرد. و اگر هم ملاقات کنند، به ندرت اجازه خواهند یافت تا با هم باشند، یعنی آرکان‌ها موقعیت‌ها را طوری مهندسی می‌کنند که از این اتحاد جلوگیری کنند. به همین دلیل است که اتحاد توئین‌سول‌ها روی سطح این سیاره اکنون بسیار نادر است، و بیشتر افرادی که تصور می‌کنند توئین‌سول همدیگر هستند در واقع سولمیت‌های اولیه هستند (سولمیت‌هایی که انرژی توئین‌سول‌ها را به همدیگر چنل می‌کنند).

اتصال عمیق روحی بین سولمیت‌ها روی سطح سیاره کمی بیشتر رخ می‌دهد، و هنگامی که این اتصال ایجاد شود، آرکان‌ها گاهی اقدامات افراطی برای جلوگیری از آن عشق انجام خواهند داد، حتی کشتن یک یا هر دو نفر.»

اما یک موضوع هم که هست اینکه برخی افراد به نظر میرسد مطالب را دقیق مطالعه نمیکنند و مثلا اگر نگاهی به همین متن بالا بندازند ظاهرا فقط عبارت «جفت روحی» را میبینند و اینکه ارکانها اجازه نمیدهند چنین ارتباطاتی انجام شود و حتی تا پای کشتن انها پیش خواهند رفت را نمیبینند یا متوجه نمیشوند. و بعد در این گروه و ان گروه راه می افتند اولین فردی که ببینند و به نظرشان جذابیتی برایشان داشته باشد ناگهان داستانهایی سر هم میکنند اسمان ریسمان میبافند که به محض انکه دیدمت فهمیدم جفت روحی من هستی و انگار همیشه تو را میشناختم و تو را که دیدم انگار همه را فراموش کردم و غیره… مورد دیده شده فرد به چند نفر در یک گروه در مدت کوتاهی همینها را گفته و همه انها را جفت روحی خودش دیده. فقط خواستم بگم دوستان و عزیزان، صداقت با خودمان اصل کلیدی است. صداقت، صداقت، صداقت‌. این مسائل هیچ کدام دردی از ما دوا نخواهد کرد تا زمانی که با خودمان صادق باشیم. قبل از انکه به دنبال جفت روحی باشیم روی صداقت با خودمان کار کنیم.

موردی که باید اضافه کنم و دوستان عزیز لطفا دقت داشته باشند این نکته مهم که چرخه تولد در کنترل ارکان میباشد و ارکان انمیخواهد جفت های روحی همزمان در سطح یک سیاره وجود داشته و متولد شوند و تعداد جفتهای روحی در سطح زمین بسیار کم و انگشت شمار هست حتی ارکان تا انجای که بتواند از تولد خانواده های روحی در سطح یک سیاره جلوگیری میکند ولی بدلیل بالا بودن تعداد خانواده های روحی امکانش برای ارکان موجود نیست و سعی میکند روحها را در سطح سیاره جدا و دور از هم قرار دهد مثلا یکی ایران یکی مکزیک .البته با پیشرفت روند ازاد سازی زمین تعداد جفتهای روحی بیشتری متولد و در اینده و پس از رخداد همه جفتهای روحی یکدیگر رل پیدا خواهند کرد فرقی هم نمیکند کجای این جهان هستی قرار داشته باشند.

332 – سلام، چطور همین تعداد انگشت شمار جفت های روحی متولد شده اند؟

این سیستم صفر و یک نیست تعدادی هستند روی زمین اما اجازه پیدا نمیکنند نزدیک هم باشند، یا ملاقات کنند یا با هم باشند

333 – درسته میگن ایران چاکرای قلب زمینه؟

در هر منطقه ای از زمین نقاط انرژتیک مهم و گاه بسیار مهمی وجود دارند. در ایران هم هست، در مرز بین ایران و عراق، در سوریه، در فرانسه، در مصر، در امریکای جنوبی و شمالی و بسیاری مناطق دیگر. مرز بین ایران و عراق محل وجود شبکه عقاب طلایی است. نگهبان شرق و غرب. شبکه انرژتیکی که مثبت بود اما نیروهای تاریکی آن را تحت کنترل گرفتند و انرژی های نظامی گری و مردسالاری افراطی را وارد ان کردند. این شبکه پاکسازی و ازادسازی می‌شود.

334 – چرا با وجود اینکه نیروهای نور در جهت آزادسازی پیشرفت زیادی کرده اند و بسیاری از ایمپلنت ها را از بین برده اند ولی همچنان خشونت و آدم کشی هست و حتی بیشتر شده؟

فکر نمیکنم روند حذف ایمپلنتها به معنای این باشد که ناگهان خشونت به پایان میرسد. اولا هنوز ایمپلنتها کاملا از میان نرفته اند‌. دوما همین حذف ایمپلنتها انسانهایی را از خواب بیدار میکند، اما قرار نیست کسانی که سمت تاریکی هستند یا روحشان را فروخته اند یا روان‌پریشان و جامعه ستیزان را متحول کند و تبدیل به انسانهای سالم و درست کند. سوما ما در حال تجربه کردن بی ثباتی های ناشی از چندین موضوع مختلف هستیم. پایان چرخه قدیم و اغاز چرخه جدید، فروریختن ساختارهای قدیمی، فروپاشی ساختارهای باوری و اعتقادی، جنگهای پشت پرده بین گروههای قدرت، اوج گرفتن مشکلات ژئوپولیتیک، بیداری مردم نسبت به بی سامانی ها و بی عدالتی ها و خشم طبیعی انها. در چنین شرایطی تصور نمیکنم ناگهان جهان بتواند وارد یک حالت صلح رویایی و ارمانی شود. زندگی یک فیلم هالیوودی یا بالیوودی نیست و مسایل صفر و یک نیستند

335 – یه کم در مورد بعد چهارم توضیح میدید؟ تاریکی تو بعد چهار و پنج هم هست؟ ببخشید یه سؤال دیگه، میشه بگید چجوری ایمپلنت ها رو از بین ببریم؟ اینکه ما وبسایت اتحاد نور یا وبلاگ کبری یا کانال و گروه عصر آکواریوس رو مطالعه میکنیم و علاقمند آگاهی هستیم ، میشه نشونه این باشه که تا حدودی ایمپلنتها در ما از بین رفته؟ 

بله تاریکی در ابعاد بالاتر از جمله پلاسما و اتریک و اختری هم بوده و الودگی های زیادی وارد ان ابعاد شده اما پاکسازی های ان ابعاد مدتها است شروع شده و ادامه دارد. در مورد اینکه چکار میتوانید بکنید برای پاکسازی ایمپلنت‌ها، تمرینهایی در وبسایت اتحاد نور و یوتیوب اتحاد نور هست در کانال هم پست کردیم انها کمک میکنند. سرچ کنید پیدا میکنید. اینکه شما نسبت به موضوعاتی مثل رخداد و ایمپلنتها و توطئه های جهانی و رشد روحی و معنوی بیدار و حساس باشید بله تا حدودی می‌تواند نشان دهنده پیشرفت در این زمینه باشد‌. حقیقت این است که ما فقط ایمپلنتهای بسیار مهم و کلیدی را معرفی کرده ایم. اما افراد نمیدانند که هزاران هزار ایمپلنت بسیار کوچک به شکل توده ای از ابر سیاه رنگ اطراف انسانها را گرفته است و باعث اشفتگی و سردرگمی انها میشود‌. به این علت است که بیدار شدن تبدیل می‌شود به یک مبارزه. این ایمپلنتها وقتی شما ارتعاشاتتان خیلی بالا رود و از یک استانه عبور کند خودکار فعال میشوند و برنامه ای را و پروتکلی را اجرا میکنند که ترس یا خشم یا گیجی و خواب الودگی به شما القا کنند. اگر مطالبی مانند مطالب کبرا را افراد دفعات اول و برای نخستین بارها ببینند و بخوانند قطعا ایمپلنت‌ها فعال میشوند. حتی ایمپلنت‌های اطرافیان را میتوانند فعال کنند تا به فرد حملات احساسی، لفظی و روانی کنند، او را از نظر روانی تحت فشار قرار بدهند. بنابراین این یک جنگ است و اصلا شوخی نیست. در هر صورت به مراحل پایانی ان رسیده ایم و همانطور که خود کبرا گفت دیگر حتی فرصت کافی هم نیست که بتوانیم منتظر همه بمانیم تا همه بیدار شوند. سیاره زمین تحولات طبیعی خودش را دارد و نمی‌تواند منتظر انسانها باشد‌. به همین خاطر انسانها باید تصمیم خودشان را بگیرند

336 – بعضی از نورکاران یا کانالها همه ش از مایکل  ابرفرشته حرف میزنن یجا مقاله ایی خوندم که گفته بود مایکل آنجل خط ارتباطیش تخریب شده
آیا درست هست ؟چرا آنجل ها میتونن راحت توسط آرکانها غیر فعال بشن یا خط ارتباطیشون به زمین تخریب بشه
الان درست شده خط ارتباطی ایشون؟

موجوداتی که به عنوان فرشته آرک فرشته مقرب یا ابر فرشته نامیده میشوند در حقیقت خانواده‌ها، گروهها و شبکه های خاص آگاهی هستند. مشخصا در مورد مایکل ( ماتریکس فرشته آرک مایکل) هم این موضوع صدق میکند به این معنی که خانواده آگاهی مایکل گروهی از آگاهی ها هستند که مرتبط هستند با ژنتیک آویان و حافظه های سرافیم و به شبکه عقاب طلایی متصل هستند. اینها گروههای ارواحی هستند که درگیر تاریخ مخفی کهکشانی هستند و در سطح روحی مسئول حفاظت از زمین هستند و حفاظت از نقاط مهم دسترسی به پرتالهای مهم و زمین داخلی.
اما در طول جنگها این شبکه عقاب طلایی آسیب دید و شبکه معکوس شد و منجر به سقوط برخی از این ارواح شد و نیروهای منفی از آگاهی آنها برای سلطه برزمین و از بین بردن اصول قانون وحدت استفاده کردند.
موضوع مهم این است آسیبهای وارد شده به این شبکه در حال ترمیم هستند.

337 – ببخشید از کجا راجب سیریان بیشتر میتونم اطلاعات پیدا کنم

در مورد تمدن‌های سیستم سیریوس اطلاعات معتبر و دقیقی تقریبا میشود گفت وجود ندارد اما در این حد میتوانم توضیح دهم که گروههایی از آنها به لحاظ پیشرفت روحی و همچنین تکنولوژیکی در سطح بسیار بالایی هستند و البته در چرخه صعود در ارتباط با مسائل زمین هم مسئولیتهای مهمی دارند از جمله اینکه شورای خاصی موسوم به شورای عالی سیریوسی به عنوان بدنه اجرایی شوراهای اینتردایمنشنال دنیای آزاد وجود دارد که هدفش حفظ آزادی بر اساس قراردادها و دستورکارهای تکامل بین سیستمهای ستاره ای است. و البته مسئول حفظ حافظه های ژنتیکی و تاریخ خطوط زمانی زمین.

338 – سلام شبتون خوش آیا اگر در وجود مان هیچکدام از انسداها را حس نمی‌کنیم باز هم نیاز به پاکسازی چاکرها داریم

دوست گرامی انسدادهای انرژتیک دلایل مختلفی دارند و درجات و سطوح مختلفی دارند. از جمله وجود ایمپلنتها، انرژیهای منفی ناشی از ایگوی منفی، میازما و انرژی مرده، وجود مواد سمی در آب و هوا و غذا، وجود آلودگی‌های متعدد در محیط و …
اگر واقعا هیچ یک از این انسدادها در شخصی وجود نداشته باشد باید بتواند براحتی نیروهای کندالینی خود را بیدار کرده، کالبدهای انرژتیکش با روح ادغام شده، مرکابا فعال شده و مراحل صعود را طی کند. بنابراین انسدادها شامل طیفی از درجات و سطوح مختلف هستند

339 – برای شناخت خودم،. شنیدن صدای راهنمای درون و دریافت راهنمایی ها سرگردانم،. میشه راهنمایی کنید

دوست گرامی شناخت خود و اتصال به نور درون شامل جنبه های مختلفی میشود که ما در مورد همه جنبه ها و ابعاد این موضوع صحبت کردیم و چیزی نیست که در یک پیام بشود توضیح داد.
اما بطور خلاصه شامل شناخت درست جنبه ها و کالبدهای روحی می‌شود و شناخت آناتومی مولتی دایمنشنال بدن و شناخت همه دلایل آسیبها و آلودگی ها و جدایی و قطع ارتباط انسان با روح، آشنایی با تاریخ حقیقی انسان و زمین، جنگها، آسیب به دی ان ای و بسیاری موارد دیگر که با مطالعه مقالات گزارشات و مطالبی که در کانال و سایت وجود دارد میتوانید تا حد بسیار خوبی اطلاعات کسب کنید.

340 – الان کلا رو زمین سیریان ها نیستند!؟ چو من یه کتابی خوندم نوشته بود که تعدادی هستند روی زمین

سیریوسی هایی هستند که در قالب انسان تناسخ کرده اند. اما از نیروهای فرازمینی کنفدراسیون فعلا فقط گروهی از نژاد مرکزی حضور مستقیم فیزیکی روی زمین پیدا کردند اخیرا (با بدنهای بسیار خاصی که میتواند ناهنجاری اولیه را کدشکنی کند) و درگیر پاکسازی زیر زمین هستند که اخیرا گزارشهایی از این پاکسازی ها می اید و برخی چهره های بسیار مهم و بسیار قدیمی کابال از جمله Seth خنثی شده اند. بنابراین انها برای حضور در شرایط فعلی سطح فیزیکی زمین و با وجود حجم زیاد و مقادیر متراکم ناهنجاری اولیه نیاز به بدنهایی خاص دارند که در برابر این شرایط مقاوم باشند اما این ناهنجاری بالاخره در یک مقطع به طور کامل پاکسازی می‌شود و ان زمان نیروهای نور هیچ محدودیت بزرگ و عمده ای برای حضور روی سطح زمین نخواهند داشت

341 – درود بر شما ایا سریال صد رخداد رو به شکلی به تصویر میکشد ؟ و انسانهایی که زمان رخداد در زیر زمین مانده بودن همون انسانهایی هستند که صعود نکردن؟

خیر دوست گرامی. با اینکه در برخی از سریالها و فیلمها بعضاً حقایقی ممکن است وجود داشته باشد اما اکثرا تحت همان دستورکار برنامه آرماگدون و جنگهای آخرازمانی ساخته می‌شوند برای کنترل ذهن انسانها.

342 – اگه بحث کارما و مدرسه زمین و … همه از طرف ارکان ها بوده و ماتریکس هستش اصل داستان چی بوده و اصلا قبل ماتریکس چگونه بوده داستان

اصل داستان این هست که ارواح برای تکامل باید با اراده خودشان تناسخ میکردند و با انتخاب و اراده آزاد. و اینکه ارکانها القا کردند که زمین مدرسه است و همه این رنج ها برای اموزش بشر است یک دروغ و کنترل ذهن بزرگ است. هر تناسخی در هر صورت برای کسب تجربه است اما اگر بخواهیم زمین را و شرایط زمین را به یک نهاد اجتماعی تشبیه کنیم، حقیقت این است که بیشتر باید به یک زندان آن را تشبیه کرد و نه مدرسه.

343 – در کتاب سفر روح مایکل نیوتن هم که از طریق هیپنوتیرم به یه سری نتایج رسیده بود نوشته بود که روح ها هیچ اجباری برای تناسخ ندارند و اینکه کاملا آزادانه به زمین میان تشخیص حقیقت واقعا در این شرایط سخته

خیر ازادی وجود نداشته و ندارد. این نوع مطالب هم برای فریب انسان ها است هیپنوتیزم شما را به ناخوداگاه میرساند، ناخوداگاهی که قبلا توسط ارکانها برنامه دهی شده است و انسانها از طریق همان ناخوداگاه کنترل میشوند. اگر انسانها در زندگی فیزیکی ازادی حقیقی را دیده اند می‌توانند انتظار داشته باشند که در سطوح اتریک و اختری زمین هم ازادی وجود داشته باشد

344 – نظرتون راجع به پیشگو های معروف تاریخ جهان چیه؟ این علم و یا اطلاعات رو از کجا بدست میارند؟

دوستان در رابطه با پیشگوییها این را بدانید که همه چیز انرژی هست و انرژی همواره در حال تغییر هیچ پیشگویی درست نیست و اصلا وقت خودتانرا صرف اینگونه مطالب نکنید

345 – شما نوشتین که آکاهی جدید در قالب هیچ دین و مذهب و… نمیگنجد و من سالهاست که رها از این مرزها هستم
اما کتاب بی نظیر و زیبای تلوس را که مطالعه میکنم در بعضی قسمتها به معبد، کاهن و میسح هم اشاره میکند آیا دین مسیحیت فقط قابل قبول است؟.
این کتاب بیانات از ابعاد پنجمیهاست، آیا مخاطب ما هستیم؟ از رشد و دگرگونی و پیوستن ما به بعد پنجم سخن می‌گویند؟

ما قبلا توضیح داده ایم ادیان ابزار کنترل هستند و مسیح هم نیامده بود دینی بیاورد .لطفا خواهشا مطالب مطرح شده در گروه را ولو سطحی نگاهی بیاندازید

در این کتاب از اگاهی «مسیحیایی» صحبت شده است. این میتواند به معنای اگاهی کرایست یا اگاهی «کریستیک» باشد که اینطور ترجمه شده است. منظور دین مسیحیت نیست که یک ساخته و پرداخته ارکان است. منظور از اگاهی کریستوس یا کرایست اگاهی متعالی کیهانی روح الهی است. که به ان کرایست میگویند و مسیح در راستای این اگاهی بود.

اما همینطور که قبلا چند بار در این گروه گفتیم، دین مسیحیت و هیچ کدام از شاخه های کاتولیک و ارتودوکس و پروتستان و هیچ فرقه ای ارتباطی به اموزه های اصیل مسیح ندارد. مسیح برای اوردن یک دین نیامد. دین مسیحیت را مدتها پس از مسیح ساختند برای کنترل مردم.

یک موضوع دیگر انکه معابد و یا اماکنی که اکنون و مدتها است مذهبی و دینی خوانده میشوند، گاهی یک اهمیت و معنای فراتر از دین و سیاست و دین سازمانی دارند. مثلا برخی معابد، کلیساها یا کاتدرال ها اهمیت فرا تر از دین دارند به علت واقع بودن بر نقاط استراتژیک از نظر انرژی، و یا واقع بودن بر ورتکس های مهم. بنابراین ممکن است به یک مکان و یا یک معبد اشاره شود اما این نباید در بافت و کانتکست دینی درک شود.

خیلی نقاط مهم استراتژیک در زمان هر حکومتی تبدیل به پرستشگاه مربوط به دین رسمی ان حاکمیت میشوند. در یک دوره میتواند اتشکده باشد در دوره ای صومعه باشد و بعدا کلیسا یا کنیسه یا مسجد، اما چیزی فراتر از همه اینها در ان مکان وجود دارد و دولتها و حاکمیتها از اهمیت انرژتیک ان نقطه مطلع هستند و فقط لباس و پرچم خودشان را به تن ان مکان میکنند

346 – آیا این نیروهای نور و نژادهای کهشانی شما میتونن کمکی به ایران و ایرانی ها کنن، اصلا شرایط ایران براشون مهمه؟!!!!!

دوست عزیز از سوال و لحن شما مشخص است که تا به حال نه مطالب را دقیق مطالعه کردید و نه آنچه مطالعه کردید در موردش عمیق فکر کردید، صرفا احساسی برخورد نکنید.
طبق روال کار گروه باید سوال شما را پاک میکردم اما توضیحی در این مورد میدهم که شاید به شما کمک کند.
نیروهای نور برای آزادسازی کل زمین فعالیت می کنند و آزادی تک تک انسانها و سیاره برایشان مهم است.
بارها توضیح دادیم که شرایط چقدر حساس و بحرانی هست در کل زمین. به چه دلایلی فعلا نیروهای نور نمی‌توانند حضور فیزیکی داشته باشند و روشهای آنها با توجه به استحکامات کابال و بمب‌های توپلت چطور هست.
تصور کنید شخصی به خود بمب بسته باشد و عده ای را در جایی به گروگان گرفته باشد.
شرایط زمین هم تا به حال به این شکل بوده است. بمب‌های توپلتی که از آن صحبت میشود داستان علمی تخیلی نیستند. نوعی تکنولوژی بسیار پیشرفته هستند که در صورت فعال شدن حتی به روح انسانها هم آسیب می‌زنند. بنابراین طبیعتاً فرآیند آزادسازی بواسطه همین تکنولوژی طول کشیده است البته ناگفته نماند که پیشرفت های بسیاری به دست نیروهای نور صورت گرفته و شرایط بهتر شده. شما فقط شاید ایران را می‌بینید وضعیت خیلی از نقاط دیگر زمین را نمی‌دانید. در اوکراین هم مدتی است به هر دلیلی جنگ شده و چند میلیون نفر انسان آواره شدند یا آسیب دیدند و ناخواسته سر راه جنگ قرار گرفتند و تعداد خیلی زیادی کشته شدند و صدها هزار نفر به اشکال مختلف آسیب دیدند افراد زیادی در کشورهای اروپایی آواره شدند و برخی به مشاغل نامناسب مجبور شدند روی بیاورند. خب از نظر شما نیروهای نور به اوکراین اهمیت نمیدهند؟ یا به هاییتی که درگیر جنگهای مسلحانه گنگستری است؟ یا به آفریقا؟ یا به افغانستان، یا یمن، یا مناطق دیگر؟

347 – تو یکی از مصاحبه ها کبری گفته بود که چون زمین به سطح بعدی تکامل تغییر میکند قابل سکونت نیست چرا؟ مگه چه اتفاقی خواهد افتاد که قابلیت سکونت ندارد

صعود زمین به سطح بعدی یه یکباره اتفاق نمی افتد و یک فرایند است که چند سال طول میکشد و پاکسازی‌های انجام می شود و کل سطح زمین دچار تغییرات بسیار گسترده خواهد شد به همین دلیل مدتها شرایط سکونت در زمین محیا نخواهد بود. ضمن اینکه ارتعاشات سیاره هم برای سکونت انسانهایی که هنوز آمادگی لازم را ندارند مناسب نیست.

348 – طبق گفته شما اگر زمین قابل سکونت نباشه و بعضی از افراد هم که آمادگی صعود رو ندارن و روی زمین باقی بمونن، چطوری میتونن به حیاتشون ادامه بدن؟آیا بازمانده‌ها نابود میشن؟

جمعیت از زمین منتقل خواهند شد به سیاراتی که شرایطی شبیه به زمین خواهند داشت

349 – امیدوار باشیم تا زمینه این رشد و تکامل روحی برای همه ساکنین مهیا شود ؟

ارواح روی زمین همه در یک سطح نیستند و صعود موضوعی است که مربوط به سطح معینی از تکامل روحی است. پس از انتقال بزرگ و منتقل شدن جمعیت زمین هم افراد امکان صعود را خواهند داشت و پنجره فرصت بسته نخواهد شد اما موضوع این است که فرد به آن سطح تکاملی رسیده باشد. اگر مصاحبه‌ها و گزارشهای اخیر را مطالعه کنید به همه جنبه ها و ابعاد این موضوع پرداخته شده است

350 – فرق لایت ورکر با استارسیدها چیه؟

تفاوت معنای انها روشن است. لایتورکر یعنی کارگزار نور. استارسید یعنی بذر ستاره ای. هر بذر ستاره ای لزوما بیدار نشده و لزوما لایتورکر نیست. و لزوما و ضرورتا هر لایتورکری هم استارسید نیست. اما حداقل بخشی از استارسیدها به هر حال بیشتر مستعد بیدار شدن و قرار گرفتن در راستای ازادسازی زمین و بیداری جمعی و لایتورکر شدن، هستند

351 – میشه نتیجه گرفت که موقع انتقال اموال و دارائی بدرد مردم زمین نخواهد خورد و چه بهتر که تمرکز الان بیشتر به افزایش آگاهی و گسترش بیداری باشد؟

انسانها چیزی را با خودشان نمی‌برند. تنها همان میزان اگاهی و رشد روحی را با خودشان خواهند برد. اما قبل از همه اینها و قبل از انتقال بزرگ، ابتدا رخداد و ازادسازی زمین خواهد بود و اجرای عدالت، و این عدالت خواهد امد هر چند خیلیها هنوز باور نمیکنند یا نمی‌خواهند باور کنند. این عدالت از طرف نیرویی بالاتر از دولتها و کابال اعمال خواهد شد. پس از آزادسازی کامل زمین تحولات زمین طی چند یا چندین سال اغاز خواهند شد و به تغییر قطبها و انتقال بزرگ منتهی خواهد شد

352 – میشه لطفاً در مورد انرژی الهه اطلاعات بدید؟

الهه در حقیقت به آگاهی زنانه و یا جنبه مادرانه منبع خلقت اشاره دارد که در روی زمین اساسا با سرکوب این انرژی به انحا مختلف و با دستورکارهای مختلف توانستند بر زمین مسلط شوند. توسط آسیب به پرتالهای این انرژی و حتی از بین بردن تناسخ های این انرژی و همچنین سرکوب زنها در جوامع مختلف از طریق حجاب اجباری، سواستفاده جنسی، تبعیض، گسترش مردسالاری، و استفاده ابزاری و خیلی مسائل دیگر، به زنان که در اصل لنگر کننده این انرژی هستند آسیب زدند تا این انرژی نتواند در زمین بیدار شود.
کاری که ما انجام میدهیم کمک برای محیا کردن شرایط برای بیداری و حضور جنبه مادرانه خلقت هست که حضورش می‌تواند در آزادسازی و حذف تاریکی و بیداری انسانها بسیار موثر باشد.

353 – آیا دوری از رابطه جنسی به عمد و ذخیره انرژی جنسی در روند تکامل و رشد روحی تاثیر داره

اساسا ذخیره انرژی حیاتی و هدر ندادن آن به هر نحوی در پروسه بیداری روحی و صعود بسیار مهم است ضمن اینکه این انرژی نباید سرکوب شود و به شکل طبیعی باید به جریان بیفتد.
انضباط و داشتن تعادل بسیار مهم است

354 – اگه دین و مذهب و بحث کارما و بهشت و جهنم و .. از طرف نیروهای سیاهی و یه جور ماتریکس بوده تکلیف کسانی که در حق بشریت و مردم ظلم کردن چی میشه ؟ چه در قسمت فیزیکی و چه در قسمت روحی؟ و اینکه در زمان رخ داد و صعود آنها چگونه هستند؟

کسانی که میخواهند به سمت نور برگردند، باید تصمیم بگیرند، و بعد همه کارهایی که برای جبران اعمالشان لازم است را انجام بدهند مهم نیست چقدر طول بکشد. اما برخی افراد که تعدادشان کم هم نیست، یعنی جنایتکاران در حق بشریت و انسانها، یا نمیتوانند و یا نمیخواهند به نور بازگردند، انها از چرخه حذف میشوند، یعنی به خورشید مرکزی منتقل و روحشان منحل میشود.

این جریان انتقال و انحلال ارواح از سالها پیش شروع شده البته و اخرین نفرات کسانی مثل پاپ سیاه نیکلاس ادولفو، بوش پدر، و اولین دو روسچیلد بودند

355 – من دیشب تو سایت prepareforchange خوندم همکنون بعد پنجم فعال شده و به صورت مجازی در سطح زمین وجود داره و آدم ها می‌توانند اون را تجربه کنند و به صورت با بعد ۳ هست و میشه تجربش کرد میشه لطفاً بفرمایید چطوری ممکنه وقتی هنوز تو بعد ۳ هستیم شیفت کنیم به ۵ و آیا قبل اینکه به ۴ بریم میشه رفت ۵

کسانی که در مسیر صعود به بعد پنجم قرار گرفته باشند، به تدریج وارد اگاهی متفاوتی میشوند. اگاهی وحدت و عشق کیهانی. این در همه وجود، و همه زندگیشان متجلی می‌شود. بر همه جنبه های زندگی شان، کارشان، روابطشان، سبک زندگیشان، اثر میگذارد. البته ارتعاشات سطح بعد پنجم یک طیف و گسترده است، رسیدن به ان ارتعاشات صفر و یک نیست، ارتعاشات به تدریج بالا میروند و هربار که تغییری به وجود می اید فرد مدتی نوسان دارد تا در ان ارتعاش تثبیت بشود. رسیدن به ارتعاشات بعد پنجم با زندگی کردن در راستای نور و در پرتو نور و راهنمایی روح میسر می‌شود. چنین فردی نه ظاهر خیلی خاصی دارد نه لباس پوشیدنش خیلی خاص است نه خیلی عجیب صحبت میکند نه فقط لباسهای سفید می پوشد، صرفا فردی است که با خودش و دیگران صادق است، نقش بازی نمیکند، پای حقیقت می ایستد، دروغ نمیگوید، و دلبستگی به اهداف کوچک و سطحی ندارد. با همه موجودات جهان همزادپنداری دارد. متوجه فریبها و توطئه ها هست، کنترل ذهن جمعی را می شناسد و از ان فرار کرده است، و اقتدار و استقلال شخصی دارد. یکپارچگی خودش را به هیچ قیمتی از دست نمیدهد و نور و آتش درون را در هر شرایطی حفظ میکند. اینها ویژگی های یک فردی است که در حال نزدیک شدن به ارتعاشات بعد پنج است.

زمین به بعد پنجم صعود خواهد کرد و پس از ان زندگی در سطح بعد سوم روی زمین به پایان میرسد. اما قبل از ان برای کسانی که صعود را انتخاب کرده اند مرز بین بعد سوم با بعد چهارم، یا انچنان که برخی گفته اند خوداگاه و ناخوداگاه، یا واقعیت و افسانه/ اسطوره/کهن الگو/برنامه، باریک و باریکتر میشود. تا زمانی که انسان بیدار شود و خودش را بیشتر و بیشتر بشناسد و تاریخ خودش را بفهمد.

356- حقیقتا مسئله ای است مدتی ذهنمو درگیر کرده؟ آیا ما در حال حضر در کهکشان جنگ بین تمدن های فرا بعدی رو داریم؟
مثلا پلیدیان با آنوناکی آگارتا با رپتایل اگر پاسخ شما بله است؟ چگونه نظم کیهان تا حالا فرو نپاشیده
چون هرکدام از این تمدن ها که هر کدام هزاران سال تکنولوژی پیشرفته تری از ما دارند احتمالا دارای انواع اسلحه های فوق پیشرفته اتمی و لیزری و سیاه چاله ای و ماورابنفشی هستند که به تنهایی قدرت تخریب یک منظومه (مانند منظومه شمسی) رو دارند و اگر بر علیه یک دیگر از این سلاح ها استفاده کنند نظم کیهان بهم می خورد (برای مثال فقط چند بمب اتمی برای نابود بشریت روی کره ی زمین کافیست) اگر پاسخ شما نه است
پس این فدراسیون کهشکانی نور چگونه قرار است زمین را آزاد کند؟ صرفا با مدیتیشن؟

جنگ بین نژادها و فرازمینیان بسیار قدیمی است و حتی به پیش از تاریخ انسان باز میگردد. بله انها تسلیحات بسیار قدرتمند دارند و به همین دلیل جهان هایی و سیاراتی هم اسیب دیده اند.

کنفدراسیون کهکشانی هم یک نیروی منتخب نخبه نظامی است و گرچه آنها هم از مدیتیشن استفاده می‌کنند اما محدود به مدیتیشن نیستند. انها فناوری و تسلیحات بسیار پیشرفته خودشان را دارند. از این سلاح ها استفاده هم شده است اما نیروهای ازادسازی نهایت تلاششان این است که کمترین تعداد ممکن از انسانها اسیب ببینند و فاجعه بزرگی رخ ندهد. مثلا انفجار بمبهای توپلت میتواند زمین را از بین ببرد. لطفا گزارشهای کانال و وبسایت اتحاد نور را مطالعه کنید تا تصویر دقیق تری از شرایط به دست بیاورید

357 – چجور به اگاهی برسیم که از این ماتریکس خارج شیم وبه ابعاد بالاتر بریم؟ چه کارهایی برای اگاهی روح انجام بدیم

وقتی از آگاهی صحبت می کنیم منظور آگاهی داشتن از شرایط و وضعیت زمین است، و تاریخ پنهان زمین و انسانها و شرایط قرنطینه زمین توسط نیروهای بیگانه و کنترل آنها از طریق اعمال روشهای مختلف و نفوذ بر تمام ارکان اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و نظامی کشورها و …
شناختن فریبها و خارج شدن از کنترل ذهن و رسیدن به یک وضوح نسبت به شرایط سیاره که تا بحال در حقیقت یک زندان برای انسانها بوده.
در این مسیر کنکاش درونی و بیرونی مداوم در کسب آگاهی و هوشیاری بسیار مهم و حیاتی است.

358 – خزریان که در واقع چندین مطلب درباره ی آنان چندین مطلب گذاشتید یک سلسله ی ترک تبار هستند آیا ارتباطی میان خزریان و ترکیه و کشور های ترک زبان امروزی هست یا خیر؟

خزریان در همسایگی ایران، ترکیه، و بسیاری از کشورهای امروزی این منطقه بودند، اما وقتی ما راجع به خزریان صحبت میکنیم، هر چند میتوانیم نژاد و تبار انها را بررسی کنیم، اما منظور ما یک نژاد نیست، چون انها یعنی خزری ها یک گروه با ایدئولوژی و عملکرد خاص خودشان هستند. ویژگی تعریف کننده انها اصلا نژادی یا ملیتی نیست. بنابراین انها را به مردم هیچ کشوری نمیتوان مرتبط دانست. انها گروه و مافیایی هستند که کاملا اگاهانه و با برنامه به همه کشورها و ملتها نفوذ کردند و هویتشان را جعل کردند و قدرت را هر جا توانستند به دست گرفتند و همگی ساتانیست هستند و مناسک و اعمال اهریمنی باستانی خودشان را همچنان دنبال میکنند

در ضمن حتی خود انها اهمیتی ظاهراً به نژاد نمیدهند. همین اوباما از فرزندان روسچیلدها است از خانمی که اهل افریقا بود. انها تلاش میکنند نسل خود را تا جایی که ممکن است گسترش بدهند و همیشه خانواده شان را بزرگتر کنند و انها را در جایگاه های قدرت در جهان وارد کنند

359 – سوالی که دارم ، فرازمینی های منفی از چه بعدی برما تسلط دارن؟؟ یا بهتر بگم حوزه ی نفوذ و تسلط انها تا کدام بعد است؟
و اینکه اگر مثلا در بعد پنجم حضور داشته باشن ،پس صعود ما و زمین به بعد پنجم چه منظور و سودی خواهد داشت؟؟ جون به هر حال در ابعاد بالاتر هم گویی وجه منفی و تضاد حاکمه ایا این تمدنها فقط در بعد چهارم قدرت دارند؟ بعد اثیری یا اختری یا طبقه ی ذهنی؟؟

آنها از یک سطحی به بعد قادر نیستند حضور داشته باشند به دلیل ارتعاشات پایینی که دارند. اما در سطوح آسترال و اثیری/تاریک و ذهنی پایینتر بعد چهارم و لایه هایی از بعدپنجم هم حضور دارند. اما موضوع مهمی که نباید فراموش شود پاکسازی این نیروها در چرخه صعود است و اینکه برنامه کیهانی این است که آنها برای همیشه حذف شوند.
بسیاری از این نیروها تا بحال حذف شده اند.

360 – در بینهایت کائنات درک حذف برای همیشه دور از منطق به نظر میرسه،،،،حداقل میشه گفت در چرخه ی صعود ما ،،،حذف میشن
اخه میدونید اگر به درک مفهوم بی نهایت برسیم و اینکه در ابعاد و ارتعاشات پایبن این بی،نهایت اندیشی ایجاب میکنه که شر یا وجه منفی کائنات هیچوقت از بین نرود و میشه اینجور گفت که در عوالم دیگر انها وجود خواهند داشت ،،،ولی از سر راه صعود ما حذف میشوند؟؟
در این سوال و مطلب بیشتر به مفهوم بی نهایت گرایی تاکید کردم و سوالم را از این زاویه مطرح کردم

در مورد ناهنجاری اولیه مطالعه کنید. وقتی ناهنجاری اولیه ای که در افرینش ایجاد شد از بین برود موجودات منفی و انگلی دیگر نمی‌توانند وجود داشته باشند. منبع تغذیه و منبع وجود انها ناهنجاری اولیه و پلاسمای ناهنجار است. انها عارضه ای ناخواسته در افرینش بودند و جایی در طرح افرینش نداشتند

361 – با توجه به صحبت های پیش تر در گروه ، که فرمودین رنج و کارما اساسا معنی نداره ، من فکر میکردم که خیانت دیدن هم شامل کارما های زندگی های قبل میشه ! راجب خیانت و ضربه های روحی که امروزه تو روابط ها به شدت زیاد شده و یک امر طبیعی از دیدگاه خیلی ها شده ، علت چیست؟ و چجوری میشه عملکرد بهتری داشت ؟ اگر اعتراضی و یا قضاوتی به موضوع خیانت داشته باشیم ، اشتباه است ؟

ما نگفتیم رنج معنی ندارد، چیزی که گفتیم این بود که این صحبت که رنج لازمه تکامل و رشد است، و یا زمین مدرسه ای است که باید در ان رنج کشید تا تکامل پیدا کرد، اینها همه کنترل ذهن و دروغ هستند.

در زمین رنج وجود دارد و علتش تغذیه بیگانگان منفی از انرژی لوش است که در اثر رنج تولید میشود. رنج را دستورکار بیگانگان منفی به طرق مختلف ایجاد میکنند تا هم اگاهی و تکامل انسان را متوقف کنند و هم از روح و انرژی او تغذیه کنند. خیانت و حسادت هم کهن الگوهایی هستند که اعضای ارشد کابال ایجاد کردند و انها هم رنج زیادی تولید میکنند. دانستن این حقایق برای انسانها لازم است.

ناگفته نماند روابط انسانها همراه با اگاهی انها تغییر پیدا میکند ارزشها و الگوهای سنتی و گذشته کار نمیکنند و مقاومت در مقابل این تغییرات همراه خشم و نفرت هست

362 – ناهنجاری اولیه یک امر ناخواسته است یا توسط نیروهای منفی ایجاد شده؟؟
اگر یه پدیده ی پیش بینی نشده و ناخواسته باشه ،یعنی منبع با طراح افرینش خرد کامل نبوده و اشتباهاتی داشته؟

دقیقا اشتباهی صورت گرفته .دلیلی هم ندارد همه چی درست باشد افرینش هم همواره در حال تجربه کردن هست

363 – پس میشود گفت افریننده لزوما خرد کامل نیست و فقط سوار بر موج و ارتعاشات هستی جهانی خلق میکند که عاری از اشتباه نیست و مداخله ی الهی همان خرد و شعور منبع است که توسط،ابزارهایش از جمله فلش خورشیدی و ….. میاید که اشتباهات طراح و افریننده را بر طرف کند

بله همینطور هست البته موج سوار هم نیست ولی خوب اگر به درک شما این تعریف کمک میکند اشکالی هم نیست بعلاوه اینکه هر یک ازما جزیی از افرینش هستیم و جزیی از هوشیاری که توسط ما همواره در حال تجربه کردن هست

364 – ما یا همین روح ها چگونه خانواده های خود را انتخاب میکنیم خیلی ها میگین بر اساس مثلا کارما یا بعضی میگن مثلا ما انتخاب میکنم توی این زندهگی درس عشق یاد بگیریم بعد خانواده را انتخاب میکنیم که ما رو دوست نداشته باشه و طرد کنه تا درس عشق رو درست بیاموزیم میشه شما بیشتر بهتر توضیح بدید ممنون

خیر این مطالب صحت ندارند. تناسخ عمدتا توسط نیروهای حاکم و ارکانها طراحی شده و میشود‌. و دوستان درسهای عشق شامل طرد شدن و طرد کردن و یا پشت کردن به دیگران نیست کسی از راه طرد شدن و طرد کردن بهتر عشق را درک نمیکند. تا وقتی افراد متوجه نشوند روی زمین دقیقا چه اتفاقی افتاده تلاش میکنند همه نابسامانی ها، بی عدالتی ها، بیچارگی ها، بیماری ها و هر شری که روی زمین وجود دارد را به نوعی توجیه کنند یا بگویند درس است اموزش است مدرسه است.

ما انچه میدانیم می گوییم دوست گرامی، هر فردی که می گوید رنج و فقر و جنایت روی زمین یک نوع اموزش است، هر فردی و هر شخصی، همه یا عمدا یا غیر عامدانه اطلاعات غلط ارائه داده اند. این نگرش چیزی جز کنترل ذهن ارکانی نیست

365 – منبع از طریق افرینش تجربه کسب میکنه ؟

منبع از طریق کل افرینش کسب اطلاعات و تجربه میکند اما با این وجود، باز باید گفت که،

افرینش موجودات منفی و اهریمنی و انگلی خواسته و طرح افرینش نبوده و همینطور که گفته شد در حقیقت یک اشتباه و یک عارضه ناخواسته در افرینش بوده است. پیشنهاد میکنم مصاحبه های اخیر کبرا که همه در وبسایت اتحاد نور منتشر شده اند را مطالعه کنید. توضیحات خوبی دارند

گروهی از اگاهی ها میلیونها سال پیش اتصال خود با منبع را با استفاده از اراده ازاد خودشان قطع کردند، دست به تجربه و آزمایشات ناشناخته زدند، ناهنجاری پلاسموید را کشف کردند و با ان وارد تعامل شدند، و سقوط کردند، انقدر ازمایشات مختلف و امیزشهای مختلف داشتند با ناهنجاری که کاملا سقوط کردند و تبدیل به موجودات کاملا انگلی شدند که هیچ همزادپنداری با شبکه ارگانیک افرینش ندارند و صرفا به چشم شکار و میزبانی برای تغذیه به حیات موجودات ارگانیک افرینش نگاه میکنند. ناهنجاری اولیه همان عارضه ناخواسته بود که منبعی تاریکی است. در گاهشماری که در کانال و سایت هست لطفا مطالعه بفرمایید

366 – رویکرد کانال شما باعث رعب و تلقین منفی نمیشود ؟

این هوشیاری ها لازم و ضروری هستند و این «تلقین منفی» نیست. اینها حقایق هستند.

عشق جنبه های مختلفی دارد عشق فقط یک جنبه ندارد. مبارزه با تاریکی و اطلاع رسانی هم جنبه ای از همان همزادپنداری و عشق است. و اقتدار هم باید با هوشیاری و اگاهی از حملات و توطئه‌ها ایجاد شود. انسانی که نمیداند چه خطراتی تهدیدش میکند و چه برنامه هایی علیه او در کار است نمیتواند از خودش به درستی دفاع کند.

ما در یک جنگ اطلاعاتی و جنگ اگاهی هستیم و انسانها باید بیدار شوند و بفهمند چه فجایعی در جهانشان رخ داده و رخ میدهد. ما اینجا نیامدیم برای افراد لالایی بخوانیم و بگوییم همه چیز درست میشود و همه چیز درست است و فقط از عشق حرف بزنیم و بگوییم مثبت فکر کنید وقتی مثبت فکر کنید دیگر هیچ تاریکی وجود ندارد. هدفمان ایجاد هوشیاری است

بحثی هم با کسی نداریم هر فردی در سطح اگاهی خودش دیدگاهی از جهان دارد برخی افراد تجربه و حس قوی دارند به یک اشاره متوجه میشوند که مطلب چیست برخی افراد ممکن است درونا نتوانند کنار بیایند یا بپذیرند این در هر فرد متفاوت است اما ما وظیفه خود را انجام میدهیم.

367 – درود به همراهان .در خانواده هایی که اعتیاد به وفور دیده می‌شود چی آیا این هم نوعی دسیسه از وجه تاریکه

اعتیاد هم دسیسه و توطئه مافیاها و کارتل ها و برخی دولتها است، و هم در سطح انرژتیک، برنامه اعتیاد اعمال میشود به وسیله ایمپلنتها و برنامه ها و امواج. اعتیاد به شکل یک برنامه در چاکرای دوم عمل میکند و شخصی که درگیر میشود ممکن است به هر چیزی یا هر فعالیتی وابسته شود اما مواد مخدر از شدیدترین انواع ان است. علل استفاده از این برنامه سرکوب انرژتیک افراد و بهره برداری از منابع انها و سلطه یافتن بر افراد و اراده انها به وسیله ایجاد نقاط ضعف و وابستگی

368 – آیا درسته که قبلا خونده بودم که افرادی که پلیدین هستند انرزی های منفی اطراف رو به خودشون جذب میکنن و دچار دردهای عصبی بی علت در بدنشان میشن تا از بار منفی سیاره زمین و مردم کم کنند به نوعی ایثار میکنند… سوال دوم : آیا ممکنه کسی از افراد روی سیاره زمین پلیدین باشه و در جسم انسان تناسخ پیدا کرده باشه ولی خودش خبر نداشته باشه (به یاد نیاره از سیاره پلیدین اومده روی زمین) و مثلا ندونه پلیدین هست؟

دوست عزیز اگر منظورتون بذرهای ستاره‌ای هست کار آنها به این شکل که انرژی منفی رو جذب کنند و به خودشون آسیب بزنند نیست.
در خطوط خونی نژادهای انسان، نژادهای خاصی حضور دارند که برای توسعه و فعالسازی شاخه های دی‌ان‌‌ای کمک می کنند. و در واقع بخشی از فرآیند چرخه تکاملی سیاره را بر عهده دارند و سطوحی از آگاهیهای ابعاد بالاتر را بر زمین لنگر می کنند و البته خنثی سازی برخی از برنامه‌های معکوس‌سازی.
و طبیعتا ممکن است تعدادی به دلایل متعدد هنوز به بیداری نرسیده باشند.

369 – من بیشتر سوالای دوستان وجوابهای شمارو میخونم که معمولا وقتی انواع سوالها پرسیده میشه دیگه خودم احتیاجی به پرسیدنشو ندارم ولی چند وقتی سوالایی ذهن منو درگیر کرده : اول اینکه اگارتاییها و لموریاییها و سایر نژادهای که به ابعاد چهارمو پنجم وشاید بالاتر رسیدن ودر شهرهایی زیر زمین ساکن هستن از نژاد ما انسانها هستن؟ و دوم اینکه اگه اونهام نژادی از انسانهان چه چیزی باعث شده که اینقدر بین ما و اونها از همه لحاظ فرق باشه؟
در صورتی که نژاد ما حدود دوازده سیزده هزار سال پیش تا شروع به یکجا نشینی و کشتو ذرع کردند و لی همون موقع نژاد اونها ازحتی الان ما خیلی خیلی پیشرفتر بودند به شکلی که با کنفدراسیون کهکشانی هم در ارتباط بودند در کل این برام سوالی گیج کننده ست که چی باعث اینقد تفاوت بین ما و اونها شد

در مورد نژادهای زمین داخلی باید تاریخ وقایع زمین را مرور کرد که البته نیاز به اطلاعات معتبر و دقیق هم دارد.
در حدود پنجاه هزار سال پیش یک تهاجم توسط گروههای منفی اوریون اتفاق افتاد و آنها به تمدن های لموریا و آتلانتیس حمله کردند که تقابل بین انسانها و خزندگان نهایتا منجر به فجایع وسیع و نابودی بخش وسیعی از سطح زمین شد. انفجارهای داخل زمین برای از بین بردن تونلهایی که خزندگان ایجاد کرده بودند باعث خرابی های بسیار شد و باعث شد بازماندگان این تمدنها مجبور شوند به داخل زمین بروند و در آنجا با همکاری گروههای محافظ شروع کردند به بازسازی پرتالهای سیاره ای. انسانهای تمدن لموریا و آتلانتیس که البته از سایر نژادهای سیستمهای ستاره ای دیگر هم در بین آنها بودند در حقیقت نژادهای اصلی و ریشه ما هستند.
این نژادهای زمین داخلی که بازماندگان تمدنهایی بسیار متعالی و پیشرفته روی سطح بودند کماکان در زیر زمین و با ارتباط با ابعاد بالاتر از لحاظ روحی پیشرفت کردند در صورتیکه انسانهای سطح زمین در کنترل کامل دستورکار بیگانگان منفی بودند.
و همچنین ۲۵ هزار سال پیش با تجاوز آرکانها بخشی از نیروهای نور مجبور شدند به زمین داخلی بروند. و در دوره های مختلف این اتفاق رخ داده است.
در مورد تمدن آتلانتیس باید اشاره کنم که ۷۵ هزار سال قبل با کمک نژادهایی از سیریوس آتلانتیس به اوج تمدن خود رسید و با نژاد مرکزی هم ارتباطاتی داشتند که نمونه آن پایه ریزی خواهران رز در آتلانتیس بود.
تمدن آتلانتیس در حقیقت از یک میلیون سال قبل آغاز شده است و چیزهایی که ما از آتلانتیس میدانیم تنها مربوط به ۱۰ تا ۲۰ هزار سال قبل هستند. لموریا هم بسیار پیش از آتلانتیس وجود داشت.
بنابراین می‌بینید که یک تاریخ بسیار طولانی با وقایع و فجایع متعدد وجود دارد که ما تنها بخش بسیار کوچکی را اطلاع داریم. و این در مورد کل تاریخ زمین و انسانها هم صدق می کند یعنی کل تاریخ زمین از انسان پنهان شد و حافظه های ژنتیکی پاک شدند تا بر انسانها و سیاره سلطه داشته باشند.

370 – شبکه عقاب طلایی پرتال هست ؟ درباره جنگ هایی که در آن منطقه اتفاق میفته توضیح می دهید ؟

این موضوع دلایل متعددی دارد و از نقطه نظر ژئوپولیتیک، سیاسی، باورها، تاریخ و فرهنگ باید بررسی شود اما از نظر انرژتیک بله مرز بین ایران و عراق مکان تقریبی مرکز شبکه عقاب طلایی است که نگهبان شرق و غرب خوانده میشود (در مقایسه با شبکه شیر سفید در فرانسه که نگهبان شمال و جنوب خوانده میشود) و شبکه عقاب طلایی از شبکه هایی است که موجودات متعالی و مثبت هزاران سال قبل ایجاد کردند برای کمک به رشد و تکامل اگاهی سیاره ای، اما بعدها نیروهای تاریک در این شبکه نفوذ پیدا کردند و تحریف کردند و حتی نام آن را به عقاب سفید تغییر دادند. از این شبکه برای انتشارات انرژتیک «مایکل کاذب» استفاده میشود و بذرهای ستاره ای را هدف قرار میدهد. همچنین برخی بی تعادلی های انرژتیک درونی از طریق این شبکه ایجاد میشود از جمله مجزاسازی انرژیهای زنانه و مردانه الهی و جلوگیری از اتحاد درونی انرژی مردانه الهی با انرژی زنانه الهی و جلوگیری از انچه هیروگاموس یا پیوند مقدس درونی نامیده میشود. و از این طریق مردسالاری افراطی را اشاعه میدهند که به نظامی گری و ایجاد گروههای جنگ طلب منجر میشود. این موضوع را صرفا جهت شرح شبکه عقاب طلایی توضیح دادم. چون پرسیدید که پرتال هست یا خیر. این نقطه به گیت گیزا هم اتصال دارد.

این شبکه ازادسازی و ترمیم میشود.

371 – موجودات ریگلی چه ویژگی هایی دارن؟ ممنون میشم کمی اطلاعات درباره شون بدید

موجودات منفی هستند از ستاره رجل الجبار در سیستم ستاره ای اریون. با دراکوها و خزندگان منفی و سایر نژادهای منفی همکاری و رقابت دارند

البته در اریون نژادهای متفاوت و گوناگونی هست از جمله دراکوها، مایتره، توکوریت، گریل، ایندوگوت، و غیره که اکثرا منفی و شکارگر هستند

372 – در بروزرسانی‌های قبلی کبرا اشاره کرد که درواقع روسیه مهره‌ی چین هست و سیاست‌های چین رو برای تشکیل دادن نظم نوین جهانی دنبال میکنه اما در اینجا از سربازان روس به عنوان عامل پاکسازی تأسیسات زیر زمینی و پیت‌های کابال اشاره کرده. کدوم روایت میتونه درست باشه؟

کشورها و سیاستهای کشورها «صفر و یک» نیستند دوست گرامی. نه امریکا، نه چین نه روسیه و نه هیچ کشور دیگری را نمیتوانیم بگوییم که کاملا در خدمت کابال است یا کاملا در حال مبارزه با کابال است. این نگاه خیلی در مردم و افراد به شکل عام در رسانه های الترناتیو حتی وجود دارد اما نگاه درستی نیست. بله روسیه تا حد زیادی تحت نفوذ چین قرار گرفته اما همه سیاستهای این کشور منفی نیست. خود چین هم با اینکه حزب کمونیست چین جنایت کرد و استبدادی تر شده اما در بخشهای معینی ضد مافیای خزری و سیستم اقتصادی مافیای خزری عمل میکند. در کشورها جریانها و نیروهای مختلفی وجود دارند. نمی‌توانیم به سادگی طبقه بندی کنیم هرچند عموم علاقه دارند دو جبهه تصور کنند و هر کشوری را یا در جبهه نور قرار بدهند یا تاریکی اما چنین نیست. حتی ممکن است کشوری یا ارتش کشوری با مافیای خزری با بخشی از کابال وارد درگیری شود و کار مثبتی هم انجام دهد اما لزوما در راستای ازادسازی سیاره عمل نکند. همین ارتش روسیه که الان دارد در برخی پاکسازی ها در اوکراین و اروپای مرکزی نقش ایفا می‌کند پس از پتیشن مداخله از کشورهایی بود که ژنرالهای ارتشش پاسخ مساعد به تماس پلیدین ها ندادند و مداخله نیروهای نور را بر خلاف سیادت و اقتدار ملی روسیه دانستند. امریکایی ها هم همینطور بیشتر به دلایل اعتقادی و باورهای مسیحی مخالفت کردند

373 – در برروز رسانی ذکر شده که از اسامی ایزد و الهه استفاده کنیم دقیقا چه اسمی ینی؟ و اینکه باید مثل جملات تاکیدی تکرار شه؟ مثل هواپونوپونو؟

لینکهایی داده شده برای استارسیدها می‌توانند استفاده کنند. یا از جملاتی مثل

من روح هستم،
من نور الهی هستم،
من عشق الهی هستم،
من اراده الهی هستم.

374 – ممنون میشم راجع به برخورد دهنده هادرونی بزرگ یاهمون ذره خدا یه توضیح بدید ک اصلا ازچه جهت تشکیل شده و درچه جهتی هست نور یاتاریکی 

سیستمی هست که فوتون هارو در یک مسیر حلقه شکل تا ۹۹.۹۹۹℅ سرعت نور شتاب میده، و ذرات رو در چهار جهت با هم برخورد میده،
( این برخوردها به هدف ایجاد کرم چاله انجام میشوند)

قسمتهای مختلفی داره:
ATLAS, CMC, ALICE, LHCb

این قسمتها از برخورد ذرات اسنپشات می گیرند، ( یعنی در لحظه برخورد اطلاعات جمع آوری می کنند ) و در واقع انرژی و نیروی مغناطیسی تولید شده توسط برخورد رو اندازه می گیرند. جهت حرکت ذرات بعد از برخورد، اسپین و تکانه زاویه ای رو تعیین می کند.
سرن میادین مغناطیسی در حدود ۱۰۰۰۰۰ بار قویتر از میدان مغناطیسی زمین ایجاد می کند.

اما میادین مغناطیسی تولید شده در این سیستم در سیاره گسترده میشود و به خارج از مگنتوسفر نفوذ می کند، و باعث ایجاد تداخل و نقص عملکرد در میادین محافظ سیاره که باعث محافظت از اشعه گاما و ذرات مضر هستند میشود.

اما خطر بزرگتر در مورد این سیستم این است که میشود از طریق آن یک سیاه چاله در ماده تاریک ایجاد کرد، مسئله ای که در خط زمانی آتلانتیس هم انجام شد، و در حافظه های سیاره ای نرم افزار آرماگدون دستور کار آلفا امگا نگه داشته شده.

این سیستم برای ایجاد پارگی، در تاروپود فضا-زمان و ساخت سیاهچاله و کرم چاله فعالیت می کند، و از این طریق باعث میشود موجودات تاریک بیشتری به این خط زمانی دسترسی داشته باشند.
و اکنون کابال و دستورکار بیگانگان منفی از طریق سرن قصد داشتن دوباره فجایع آتلانتیس رو ایجاد کنند.
در حقیقت از تکنولوژی کوانتوم به عنوان سلاحهای پیشرفته برای تهدید ساکنین زمین و به بردگی کشاندن آنها قرار بوده استفاده بشود، تکنولوژی سیاه چاله برای آسیب و نابودی شبکه سیاره زمین است که به نام تکنولوژی Gravitron نامیده میشود.
میادین ماده تاریک در واقع جایی هست که دستورکار بیگانگان منفی از طریق آن میتوانند به میادین مورفوژنتیک نفوذ کنند، و ماشین های هوش مصنوعی را برای ایجاد خطوط زمانی مصنوعی نصب کنند.

از طریق ایجاد کرم چاله ها، به اصطلاح دیوار در زمان ایجاد می کنند و سعی می کنن چیزی مثل کرم چاله فونیکس در برمودا را ایجاد کنند.

375 – چه ارتباط و سلسله مراتب بین آنوناکی، آرکان و کیمرا وجود دارد، یکم گیج شدم و اینکه رپتایها و دراکونینها، خاکستریهای کوچک و بلند کلا آفریده شده چه کسانی هستند؟ 

بیگانگان منفی یک سلسله مراتب دارند و البته اتحادها و گروههای مختلفی که باهم همکاری دارند.
کیمرا در رأس هست و آرکانها و خزندگان در سلسله مراتب پایین‌تر.
موجوداتی که بنام آنوناکی شناخته میشوند گروههایی از خزندگان هستند که با گروههای اوریون همکاری کردند.

خود واژه «کایمرا» یعنی موجوداتی که از اختلاط ژن چندین موجود مختلف ساخته شده اند. اینها موجوداتی هستند که پس از انجام ازمایشات زیاد و متعدد ژنتیکی و سقوط بسیار زیاد اگاهی کاملا انگلی شدند و همه پیشرفتشان در مسیر فناوری و فناوری کوانتومی تاریک بوده است.

376 – آیا آنوناکی با کیمرا و آرکانها در تقابلند بر سر منافع یا فعلا در شرایط حال حضورشون پررنگ نیست

کیمرا و سپس ارکانها در راس قرار دارند و رپتیلینها و انوناکی ها نقش خدمتکاران انها را دارند

377 – نظرتون درباره فرشتگان میکائیل و این ها چیه یه سری منابع براشون مدیتیشن برکت و این ها دارن
یه سری منابع میکن همون فرشتگان سقوط کرده و در واقع خالقان اصلی ماتریکسن

مفهومی که بنام فرشتگان شناخته میشود در حقیقت شبکه های آگاهی جمعی هستند و مسئول مدیریت و حفاظت از تکامل و خلقت.
برخی از این شبکه‌ها در جنگ‌های کهکشانی آسیب دیدند. مانند متاترون و مایکل که بعداً آسیبها ترمیم شدند.

379 – ینی منظورتون اینه که شبکه مایکل شبکه مثبتیه؟ شبکه منفی هم داریم هم جنس مایکل و این ها؟

اگاهی مایکل قطعا اگاهی مثبت و متعالی است اما برخی شبکه های انرژتیک مربوط به این فرکانس و این اگاهی روی زمین دچار لطمه شده بود و برخی تحریفات ایجاد شده بود که در حال رفع شدن است. مثلا همین شبکه عقاب طلایی که اخیرا در گروه صحبتش شد مربوط به همین اگاهی مایکل است اما تاریکی در این شبکه نفوذ کرد و کارکردهایش را تحریف کرد. این به معنای بد بودن یا منفی بودن «اگاهی مایکل» نیست

380 – آیا من درست متوجه شدم یعنی کیمراها ، در واقع حشراتی هستند که در راس همه ی گروههای منفی و تاریک ، انسان ها، این مخلوقات کامل و دارای روح رو به اسارت گرفته اند؟ ویا با ظاهری انسانی دارند زیست میکنند ؟

هم در سطح فیزیکی به شکل اصلی هستند، هم در قالب انسان تناسخ کرده اند، هم در سطوح انرژتیک هستند. بله در راس سیستم انها هستند.

381 – پروتکل حذف قراردادهای اولیه قرار می دهید 

پروتکل حذف قراردادهای اولیه

به نام حضور «من هستم»،

به نام روح خویش،

به نام تمام نیروهای نور،

همه قراردادها و توافقات گذشته با نیروهای تاریکی را لغو و باطل اعلام می‌کنم،

همه این قراردادها باطل و بی‌اثر هستند، فارغ از محتوای آنها و فارغ از برنامه‌‌های ناخوداگاهم،

با استفاده از اراده آزاد خویش، اعلام می‌کنم که از همه آن قراردادها و از تمام نفوذ نیروی تاریکی آزاد هستم،

و اکنون حکم می‌کنم و فرمان می‌دهم، که تعامل آگاهانه با نیروهای نور داشته باشم،
حکم می‌کنم که زندگی‌ام در همسویی کامل با برنامه آفرینش باشد،

و حکم می‌کنم که معجزات در زندگی‌ام تجلی یابند،

به نحوی که برای خویش و برای همه افراد مرتبط خوشبختی به ارمغان آورد.

این گونه باشد و این گونه است.

نور پیروز است

382 – درباره سرقت قطعات روح توضیحی می دهید ؟

سول پارتها یا قطعات روح که توسط کابال و ارکانها به سرقت رفته اند و از انها استفاده های گوناگونی میکنند. خیلی از افراد کابال که روی زمین تناسخ کرده اند از این سول پارتها که جذب کرده اند استفاده می‌کنند و همه انرژی فراوانی و موفقیت و خلاقیت و نبوغ هنریشان از این ارواح و قطعات روح دزدیده شده است که متعلق به استارسیدها است. برخی از چهره های خیلی مشهور در سینما و هالیوود و غیره حتی اینسکتویدهای بسیار منفی هستند که تناسخ در قالب انسان پیدا کرده اند. اینها در حقیقت از انرژی و روح دزدیده شده استارسیدها استفاده میکنند. این یکی از عمیقترین و سری ترین عملیاتهای سیاه کابال بوده است و حالا نیروهای نور در حال بازیابی انها هستند. این فقط محدود به یک منطقه نیست مربوط به خیلی مناطق است. عملیات برای جدا کردن قطعات ارواح به سرقت رفته در حال پیشرفت هست

383 – این مسئله ی بسیار جالب و در عین حال عجیب و درداوری ست که مدتهاست ذهن مرا مشغول کرده
ایا این قطعات روح قبل از امدن بروی سطح فیزیکی زمین دزدیده میشود یا اینکه در حین زندگی فیزیکی هم میتوانند روح انسانها یا استارسیدها را بدزدند؟؟
ایا انسانهایی مثل ماهم میشود در دوران زندگیمان ،روحمان توسط افرادی دزدیده بشه و در خدمت پیشرفت و امورات انها قرار بگیرد؟

معمولا روح طی حوادث بسیار تروماتیک و ضربه های شدید سرقت میشود و یا به شکل دیگری. برخی لایتورکرها عملیاتهایی برای ازادسازی این ارواح انجام میدهند. قطعات روح زیادی در حبس هستند همینطور در شبکه های مجازی و دوزخ های مجازی موسوم به grid worlds روح های بسیار قدیمی و متکامل و همچنین تعداد بسیار زیادی ارواح کوچک در حبس تاریکی هستند و باید نجات داده شوند و به همین دلیل عملیات ازادسازی زمین فراتر از جمعیت فیزیکی سطح زمین هم هست

384 – میخواستم در مورد ریکی بپرسم توی گروه جستجو کردم اینکه بعضی مکاتب ریکی تحت کنترول تاریکیه یا در ریکی از نیروی خود فرد استفاده نمیشه و از انرژی استرال زمین استفاده میشه ،ایا استفاده از ریکی برای پاکسازی چاکراها و بدن های ما مفید است یا شما منبعی متعبری از ریکی پیشنهاد میدید یا نه؟

پیشنهاد و توصیه ما این است که برای پاکسازی از انرژی و نور منبع اصلی افرینش استفاده کنید که از مرکز کیهان می اید. این نور و انرژی فرکانس بالا در دسترس همه هست و بالاترین قابلیت پاکسازی را دارد چون بر اگاهی اثر میگذارد

بلی درسته من تنها میخاستم تایید یا رد شما رو در مورد ریکی بدونم چون اون بیرون خیلی براش مطالب است خیلی پر بال و پر ساختن ،خودم که شخص برای انجام ریکی توسط شخص دیگر اعتماد ندارم میخاستم خوداموز بیاموزم.

ما پیشنهاد نمیکنیم حقیقتش ریکی رو دوست عزیز نه اینکه بگوییم مطلقا منفی است اما توصیه نمی‌کنیم. از انرژی کیهان که از خورشید مرکز کیهان و سپس مرکز کهکشان و سپس خورشید وارد میشود استفاده کنید انرژی پاک و خالص از منبع اصلی

از ریکی استفاده درست هم میشود البته و منفی نیست، هرچند بخشهایی از ان مثبت هم نیست (که قبلا توضیحاتی داده ایم). اما در کل روشهای دیگری هم وجود دارد

385 – من متوجه این آگاهی حیوانات شدم که درحال تکامل هست پس تکلیف گوشتخواری ما انسان هاچی میشه

کاملا واضحه که انسان نباید گوشت یک موجود زنده دیگر رو بخوره

386 – خیلی موافقم. درباره شیر حیوانات، یا تخم مرغ چطور؟

مشکل اصلی نگهداری حیوانات و شیوه نگهداری حیوانات و رنج حیوانات است که مردم معمولا اطلاع ندارند که در چه وضع بدی معمولا حیوانات نگهداری میشوند و این چقدر رنج تولید میکند برایشان. این مشکل و معضل اصلی است.

387 – مگر نمیگید ارکان ها و دراکوها مارو با فریب مجبور به تناسخ کردن،اما در کتاب هایی که راجب مرگ نوشته شده بود اینطور میگفتن که راهنمایان روحی هر فرد با مشورت اون رو راضی به تناسخ در شرایط مناسب اون روح میکردن پس آیا اون راهنمایان روحی نبودن و دراکوها و ارکان ها یا نیروهای سیاهی دیگه بودن؟؟و سوال دیگه اینکه آیا ممکنه اگرقبل از رخداد به هر دلیلی از دنیا بریم بازم فریب اونهارو بخوریم و تناسخ کنیم یا اینکه اگاهی و هوشیاری الان مون یادمون میاد؟ 

راهنمایان روحی در خدمت ارکان هستند مانند پزشگان در بیمارستانه الان پزشگان ایا بفکر بیمار هستند یا بفکر کمپانیهای دارو سازی؟ راهنمایان روحی هم همی کار را انجام میدهند . در جواب سوال بعدی چندین مرتبه تاکید کردیم اقتدار شما تعیین کننده تناسخ شما یا ازادی شماست

388 – سلام درست خوندم؟ راهنمایان روحی تحت سلطه آرکانها هستند؟؟! اگه بله پس چرا اسمشون راهنماست و من خودم به شخصه همیشه از راهنمای روحی کمک میگرفتم سوای اتصال به خود برترم و فرشتگان نگهبان !! میشه یکم بیشتر توضیح بدین؟ اگه راهنمای روحی هم دستورکار فریب آرکانی هست پس تمامی گروه هایی که به اسم آگاهی بخشی فعالیت میکنند به جز کانال شما که چندین ساله مطالبتون رو دنبال میکنم و بسیار تو بیدار شدنم تأثیر گزار بودین ؛ مسیر اشتباه رو انتقال میدادند؟ چون چه در زندگی روزمره و چه در مدیتیشنها میگن از راهنمایان روحی تون کمک بخواین

سطح اطلاعاتی که ارائه میشود فرق دارد. تا یک سطحی بله راهنمایان روحی راهنمایی میکنند اما اگر شما به ورای ان سطح راه پیدا کنید متوجه میشوید که زمین یک سیاره قرنطینه شده توسط تاریکی بوده، و ارواح ازادی نداشتند. و این سیستم ارکانی فقط روی سطح فیزیکی نبوده است، در سطوح انرژتیک زمین مثلا سطح اختری هم همین سازوکارهای ارکانی وجود دارد. شما پس از بیداری متوجه میشوید سیستم پزشکی یک قدم شما را به جلو میبرد و دو قدم عقب بر می‌گرداند. سیستم اموزشی همینطور. سیستم رسانه همینطور. و سایر سیستمها. خب در سطوح اختری هم همین سازوکار وجود داشته است. روح باید بلافاصله پس از ترک بدن فیزیکی وارد مسیر مشخصی بشود که اگر اگاهی کافی نداشته باشد، با او مثل بیماری برخورد میشود که وارد بیمارستانی می‌شود و قبل از انکه بخواهد صحبتی بکند و بگوید مشکلش چیست دکتر تصمیمش را گرفته و دارو هم تجویز شده و مجبورش میکنند عمل جراحی هم بکند و همه اینها برای این است که دارو باید خریده شود و چرخش پول باید حفظ شود. ان دکتر و پرستار هم شاید به خوبی ندانند که سیستم چگونه عمل میکند. در این سیستم اموزش دیده اند و کارشان را انجام میدهند البته خیلی از آنها هم طبیعتا افراد بسیار مسئولیت پذیر و باوجدانی هستند اما این سیستم پزشکی جهانی راکفلرها است و تحمیل شده است به همه. روحی که به اقتدار و اگاهی رسیده باشد و هوشیاری بالا داشته باشد به سادگی تحت تاثیرات و القائات سیستم ارکانی قرار نمیگیرد.

در کل انسان مقتدر از نور درونش راهنمایی میگیرد و میداند چه میخواهد. از کسی راهنمایی نمیگیرد که باید چه کند، خودش میداند که باید چه کند و چه عملی در راستای نور است. چنین روحی توسط اگاهی بالاتری راهنمایی خواهد شد. اما روحی که به بیداری نرسیده و به اقتدار نرسیده میتواند تحت تاثیر آن راهنمایان روحی سیستم قرار بگیرد و چون نمی‌تواند برای خودش تصمیم بگیرد و تصمیمی ندارد، برایش تصمیم گرفته میشود.

قسمتی از مصاحبه کبرا

جیمز: …آیا باید پس از ۲۸ روز بعد از مرگ دفن شویم تا بتوانیم کاملا اینجا را ترک کنیم؟

کبرا: بعد از اینکه مردیم باید به سمت نور برویم. اطلاعات اشتباه زیادی وجود دارد مانند این که شما نباید به درون نور بروید، و این درست نیست زیرا نور ذات و اساس موجودیت ما است. و اگر وارد نور شوید احساس مثبتی خواهید داشت، و از طریق تونل به سمت دیگر خواهید رفت. و نیازی نیست که ۲۸ روز صبر کنید، فقط چند روز کافی است، اما خوب است که حدود ۳ روز صبر کنید. و بعد از آن بدن اثیری می تواند کاملا بدن فیزیکی را ترک کند.

جیمز: بسیار خب، آیا در مورد برخی تکنولوژی های پیشرفته روی ماه- که می توانند ارواح را بدزدند و توسط تناسخ مجدد برخی از آنها را دوباره به روی زمین برگردانند- نظری دارید؟

کبرا: این تکنولوژی دیگر وجود ندارد.

کریستال: جیمز، من باید در اینجا مداخله کنم زیرا به عنوان یک متخصص هیپنوتیزم در این زمینه، ما دولور کانون و بسیاری از اساتید دیگر را داشتیم که در مورد تله نور سفید صحبت می کردند. کبرا آن ها در مورد تله نور سفید صحبت می کردند. پس تله نور سفید چیست؟
هنگامی که با روش “بازگشت به زندگی های قبلی” که از مدرسه هیپنوتیزم یاد گرفته ایم، مردم را هیپنوتیزم می کردیم، متوجه شدیم که آنها از کانال تولد عبور می کنند و سپس وارد بخش دیگری می شوند و از طریق آن به زندگی گذشته شان می روند. و وقتی دوباره بر می گردند، به آنها می گوییم که به نور سفید نگاه کنند. اما دولور کانون می گفت که این تله نور سفید شما را بارها و بارها در این چرخه تناسخ مجدد در این سیاره به دام می اندازد.

کبرا: در واقع همه افراد در حال حاضر در چرخه تناسخ مجدد به دام افتاده اند زیرا چرخه تناسخ فقط در سطح فیزیکی نیست، بلکه در سطوح بالاتر نیز وجود دارد. شما یا در سطح اختری یا در سطح ذهنی گیر افتاده اید. نمی توانید سیاره را ترک کنید. و نور سفید فقط پرتالی است که از طریق آن صعود می کنید. شما از طریق آن، آگاهیتان را از حالت فیزیکی به حالت اثیری انتقال می دهید. نور سفید فقط یک پرتال است. در واقع یک پل است. پس من با آن ایده تله نوری موافق نیستم.

جیمز: خب به نظر شما وقتی مردم می میرند کجا بروند؟

کبرا: از یک تونل عبور کنند، وارد یک پرتال شوند و به سطح اثیری بروند، و بعد از مدتی برخی از آنها وقتی تعلقاتشان به دنیای فیزیکی را رها کرده باشند، به سطح اختری می روند. و برخی نیز حتی بالاتر، به سطح ذهنی می روند.

جیمز: … ایا نظری دارید در مورد اینکه چرا ۱۰% از مردم که بیدار شده اند، به ۹۰% از مردم که هنوز در خوابند کمک می کنند و حقیقت را در مورد دروغ هایی که دولت و رسانه به مردم می گویند می بینند؟ خب این افراد چگونه باید مثل ما بیدار شوند؟ چگونه می توانیم به کسانی که در خواب هستند کمک کنیم؟

کبرا: اساساً با پخش اطلاعات. زیرا وقتی افراد به اندازه کافی اطلاعات را از طریق رسانه های فرعی، اینترنت و رسانه های اجتماعی گسترش می دهند، این امر در همه جا شتاب می گیرد. و در مقطع معینی، همه شروع به باز کردن چشمان خود می کنند و این اتفاق در حال انجام است. این همه گیری ویروس، چشم بسیاری از مردم را در مورد این واقعیت که این اوضاع مهندسی شده است، باز کرده است. و این بسیار واضح و آشکار است که اکثر مردم، من می گویم بسیاری از مردمی که تاکنون بیدار نبوده اند، اکنون بیدار شده اند.

جیمز: و آیا شما سانسور بیشتری را در یوتیوب، فیسبوک، توییتر مشاهده می کنید؟ به عنوان مثال درمورد افرادی که سعی در بیان حقیقت دارند؟

کبرا: بله، آنها در تلاشند تا این کار را در چهار تا شش ماه آینده با شدت بیشتری انجام دهند. آنها واقعا قصد دارند این کار را شدیدتر انجام دهند، زیرا نقاط عطف زمانی بسیار مهمی در پیش رو هستند که به زودی فرا می رسند و آنها می خواهند از ظهور حقیقت جلوگیری کنند.

389 – دوتا سوال داشتم ما که آگاهی لازم نداشتیم و واکسن کرونا زدیم چطور باید پاکسازی کنیم از بدنمون ؟ علامت ستاره ۶ پر آیا قدرت بالایی داره یا علامت شیطان پرستی است؟

درمان قطعی برای اسیبهای ناشی از واکسنها به خصوص واکسنهای کووید ام.ار ان ای هنوز نیست و پس از رخداد در دسترس خواهد بود. اما چیزی که روشن است این است که این واکسنها با اینکه مخرب هستند اما ان تاثیری هم که کابال مدنظرش بوده را احتمالا نداشته اند. بنابراین امید وجود دارد و این افراد باید روی ارتباط با نور و روح تمرکز خودشان را حفظ کنند و اتش درون را حفظ کنند مثل کاری که هر انسان بیداری انجام میدهد. با طبیعت رابطه خودشان را بیشتر کنند ارتعاشات خودشان را بالا نگه دارند و از استرس و ترس و خشم و احساسات منفی حتما دوری کنند.

هندسه مقدس متعلق به تاریکی نیست تاریکی چیزی از خودش ندارد از علائم و اعداد پرقدرت که در اصل متعلق به نور هستند استفاده و کپی برداری میکند و تلاش میکند از انزژی انها بهره برداری کند. مثلا عدد ۶۶۶ در نهایت اصلا منفی نیست، اصلا یک عدد نمیتواند منفی باشد، این عدد حاوی کد است مثل هر عدد دیگری ، و قدرت و ویژگی خاص خودش را دارد. کابال از این قدرت استفاده میکند. هندسه هم به همین شکل. ستاره پنج گوشه را و ستاره شش گوشه و غیره را که حاوی کدهایی هستند و قدرت خاص خودشان را دارند را تلاش می‌کنند به کار بگیرند و از قدرت و اثر انها بهره برداری کنند

390 – درود به همگی …آدمین گرامی کانال های زیادی در فضای مجازی دیدم که سابلیمیشن و کدهای هندسی و مقدس و کیهانی آموزش میدن نمیدونم تو کانال در مورد ساب صحبتی شده یا نه ولی مایل هستم در مورد مسیج های پنهان در سابلیمینال توضیح بدین …چون وقتی به دیگران اخطار میدم قبول نمی‌کنند

سابلیمینال به پیامهای ناخوداگاه و برنامه دادن به ناخوداگاه میگویند. یعنی پیامی که ناخوداگاه شما درک میکند سابلیمینال است و ممکن است شما اصلا متوجه ان نشوید. خیلی باید احتیاط کرد در این زمینه و اعتماد نباید بکنید به سادگی به این پیامها و ویدیوهای اینترنت

391 – برخی از پیج ها می گن مدیتیشن با ماه اشتباه است زیرا رپتایل ها در کره ماه هستن و آنجا را تسخیر کردند واین کار موجب می شود انرژی مردم دو دستی تقدیم آنها شود نظر شما که مدیتیشن رو با ماه کامل توصیه می کنید چیست؟

اطلاعات غلط هست و چیزی در حد خرافات

392 – من در خصوص علت مراقبه با ماه سوال دارم ؟ دلیل اینکه همه مراقبه هارو با ماه مچ میکنن و نمیفهمم؟ چرا که اجرام اسمانی پرقدرت تری هم در اسمان هست برای مراقبه، چرا وقتی خود خورشید منبع نور هستی هست ماه پیشنهاد میشه برای مراقبه ؟

تا جایی که من اطلاع دارم در اموزه های شرقی و باستانی به خصوص بودا همیشه خورشید و منبع مراقبه قرار میدادند و به عنوان سرچشمه انرژی و نور. شما هیچ وقت هیچ بودایی و هندویی و نمیینید که با ماه مراقبه کنه

اجرام اسمانی نقش منعکس کننده، جریان دهنده، پردازش و تمرکز انرژی را دارند. اینکه میفرمایید اجرام اسمانی قدرتمندتری وجود دارد بله وجود دارد اما باید نزدیک بودن اجرام به زمین را هم در نظر بگیرید. ماه نزدیکترین جرم اسمانی به زمین است و اثر بسیار قدرتمندی بر زمین دارد.

در هر صورت در مدیتیشنهایی که ما توصیه میکنیم نور از منبع می اید و از خورشید مرکز کیهان و سپس وارد خورشید مرکز کهکشان میشود. و ماه هم بر خلاف این صحبت ساده انگارانه که برخی می‌گویند پایگاه موجودات رپتیلین است، از زمانهای بسیار دور خیلی نژادها و نیروهای مختلف روی ان پایگاههای خودشان را داشته اند. ماه در مدیتیشن نقش یک کاندوئیت و چنل و لنز متمرکز کننده دارد و هم تاریکی می‌تواند از ان استفاده کند هم نور. بنابراین این صحبتها چیزی جز خرافه نیست و البته ما اگاهیم که سالهاست این خرافه ها را افرادی که نام خودشان را استاد گذاشته اند وارد جریان بیداری ایران کرده اند

همه این صحبتها که مدیتیشن ماه کامل و یا ماه نو منفی است، اشتباه و اطلاعات غلط هستند. زمان ماه کامل زمان خاصی است که کابال مناسک منفی خودش را انجام میدهد و تلاش میکند مردم را هم بترساند از انجام مدیتیشن صلح تا توان مقابله با مناسک منفی انها را نداشته باشند.

393 – درود،چطور می تونیم اقتدار شخصی افزایش بدیم؟

بیاموزیم با نور درون، با هدایت درونی، بدون نفوذ و کنترل برنامه دهی های اجتماعی و اعتقادی و اموزشی جوامع و ماتریکس، ارتباط برقرار کنیم. و الوهیت را درون خودمان پیدا کنیم، و بدانیم که ما اراده ازاد و حق انتخاب داریم، وجودمان بخشی از وجود افریننده است. اختیار و اقتدار و انتخاب ما بر همین اساس متعلق به خودمان است. و بر همین اساس مسئول همه انتخاب‌های خودمان هستیم. رسیدن به این نقطه یعنی رسیدن به اقتدار. از جایگاه یک موجود مقتدر با جهان روبرو شدن و با زندگی مواجه شدن، یعنی سرنوشت خود را به دست دیگری نسپردن. یعنی هدایت شدن توسط نور و الوهیت درون. اقتدار در این ازادی درونی است. افرادی که به این اقتدار رسیده اند ازادانه تصمیم میگیرند، و تصمیمشان بر اساس برنامه های ماتریکس، القائات تاریکی، و عوامل دیگر نیست. در جهان بیرون هم اماده هستند از نور دفاع کنند و حقیقت را بگویند.

394 – علت اینکه قبلا قراردادهایی با نیروهای تاریکی بسته شده (قراردادهای اولیه) و الان در کانال دستورالعملهایی مبنی بر ابطال قراردادها هست چیست؟

این قراردادها به همه افراد در زمان تناسخ و قبل از ان و پس از ان توسط سیستم تحمیل می‌شوند برای کنترل انسانها. کنترل روحی، فکری و ذهنی و فیزیکی. کنترل بر زندگی احساسی، زندگی فکری، زندگی مالی و اقتصادی و غیره

اخه کلمه قرارداد در ذهن تداعی یک معامله است و نه اجباری و زوری . اینطور برداشت کردم که این قرارداد ها در قالب فریب و حیله بوده درست است ؟؟؟؟
و آیا این قراردادها در ابعاد دیگر مثل غیر مادی و در این دنیا نبوده؟؟؟

بله قراردادهای زیادی با سواستفاده از نااگاهی افراد به انها تحمیل میشود.

قرارداد روحی یک موضوع وسیع است. بعضی ها در سطح فیزیکی ایجاد میشوند و بعضی ها در سطوح غیرفیزیکی قبل از تناسخ فیزیکی. شما در کل وقتی خودتان را متعهد به موضوعی میکنید یک قرارداد ایجاد کرده اید. وقتی وعده ای میدهید چه به خودتان چه به دیگری، یک قرارداد روحی ایجاد کرده اید. وقتی قراری میگذارید یک قرارداد روحی ایجاد کرده اید. و وقتی خلاف ان قول یا وعده یا قرار با خودتان یا دیگران عمل کنید باعث نشت و هدررفت انرژی میشود. بنابراین وقتی قصد و اراده خود را روی چیزی متمرکز میکنید و ان قصد را بیان میکنید این مانند امضا کردن یک قرارداد روحی است. کل این تناسخ یک فرصت و تجربه برای روح است و بنابراین وقتی شما بخشی از این تناسخ و این فرصت را صرف عمل یا قول و قرار خاصی میکنید این برای روحی که صاحب تناسخ است مانند یک قرارداد است و عمل نکردن به ان باعث از دست دادن انرژی میشود مگر اینکه فرد ان قرار یا تصمیم یا قول را باطل کند

395 – من چندتا سوال دارم توی فیلم jupiter acsendig یه شخصی رو نشون میده که صاحب زمینه و زمین یکی از مزارع اونه که مدام ازش برداشت انرژی میکنن اون شخص نماد همون پینداره؟ در رابطه با شبکه ی نفیلیم معکوس سازی شده ابن که با ایجاد بدبختی جنسی و برداشت اون انرژی توسط ایمپلنت ها در حقیقت این انرژی یه جورایی کارنسی کهکشانیه؟ در رابطه با دروازه های اسپریچوال مثل استون هنج و انتارکتیکا و.. اینها قبل از معکوس سازی در حالت ایده آل چه نقشی رو در زمین ایفا میکنن؟

خیر این انرژیها در واقع دزدیده میشوند و به مصرف نیروهای منفی میرسند و بخشی از آنها دوباره به شبکه بازگردانده می‌شوند تا سیستم کنترل شبکه را تغذیه کنند. و این فرآیند کاملا ضد کدکس کهکشانی و قانون وحدت هست و باید جمع آوری شود و شبکه ترمیم شود.
دروازه های سیاره ای و ستاره ای نقاطی برای ورود و خروج انرژی به داخل میدان سیاره هستند و بخصوص در چرخه های صعود بسیار مهم هستند.  برای مثال استون هنج محل پرتالی هست که حدودا ۸۰۰۰ سال پیش توسط بیگانگان مورد نفوذ قرار گرفت. و سپس تبدیل شد به مقر سیستم شبکه معکوس سازی یعنی عملکرد آن معکوس شد.

396 – من شنیدم یکی از خط های خونی نیروهای نور روی زمین مربوط به مریم مجدلیه است که عشق حقیقی به عیسی داشت.

مریم مجدلیه (ماری سوفیا) همسر معادل ژنتیکی مسیح بودن

میشه کمی بیشتر توضیح بدید ،همسر معادل ژنتیکی رو

تناسخ فیزیکی  یعنی کالبد فیزیکی ایشون یک معادل ژنتیکی از تناسخ فیزیکی مسیح هست و ایشون از نمایندگان آگاهی کریستوس و یکی از اعضای تیم محافظان بودند که به هدف تغییر خطوط زمانی و ارائه دانش صعود به زمین آمدند.

397 – من تو کتاب راز داوینچی، درمورد مریم مجدلیه و ادامه نسلشون خوندم، ک بعد اینها در طول زمان ادامه پیدا میکنه نسلشون و به امروز میرسه، و یه عده ای از کلیسا همیشه مامور بودن وارث اصلی عیسی رو پیدا کنن و بکشن تا خط خونی از بین بره وکلیسا به گمراه کردن مردم ادامه بده! ، و بر میگرده به قضیه جام مقدس که اخرش معلوم میشه چام مقدسی ک تو مسیحیت ازش اسم برده میشه همون دختریه که از نسل عیسی بازمانده،. جالبتر اینکه یه صحبت هایی راجب رز میشه که در پاریسه، یه جامعه مخفی که با کلیسا مقابله میکنه! بعداز اون کتاب من مقالات اتحاد نورو خوندم، ک راجب خواهران رز پاریس نوشته بود. نمیدونم چقد به هم مربوط هستن اینا! ولی هيچوقت چیزی راجبش نگفتم چون حس کردم شاید اشتباه میکنم :)))

خط خونی وجود دارد بنام خط خونی دراگون کریستوس کیهانی که در فرهنگ باستانی سلتیک، آموزه های اتحاد هیروگامیک و اسرار صعود بیولوژیکی را توسط خط مونث مادر دراگون نگه می‌داشتند، که بعدها شامل خط خونی تناسخ مریم مجدلیه سوفیا شد. بعد از تجاوز امپراتوری رم، آموزه های دراگون کریستوس کیهانی توسط گروههای مخفی «خواهران آوالون» و برخی از راهب های بندیکت که اساتید کیمیاگری بودند به زمین داخلی برده شد. بنابراین این راهب ها مسئول انتخاب مناطقی برای ساخت کلیساهای جامع در فرانسه بودند که حاوی سمبلهایی از آموزه های صعود دراگون کریستوس کیهانی بودند و به ماری تعلق داشتند. اما در اینجا ماری چه به مادر مسیح یا همسر وی اطلاق شود، در این متن ماری به یک عنوان عالی (عنوان اقتدار) اشاره دارد که به عنوان مادر دراگونها شناخته میشود.

در طول ماموریت کریستوس ماری سوفیا (مریم مجدلیه) و مسیح، آنها اتحاد هیروگامیک 8D را نگه داشتند و قادر بودند تا بچه دار شوند. فرزندان مونث آنها خطوط خونی ملکه دراگون آوالون را ابقا کردند و فرزندان مذکر به عنوان شاهان ماهیگیر فرانسه شناخته شدند. در طول مرحله بعدی ماموریت کریستوس و تولد شاه آرتور، مادرش از همان خط خونی ملکه دراگون بود، که مستقیما از خط خونی مریم مجدلیه بود. این خط خونی بعدها باعث شکل‌گیری یک رده کاهنه‌های رده بالا بنام خواهران آوالون شد. میراث خواهران آوالون شدیدا توسط نمایندگان گروههای کلیسای سلتیک یا نازارین محافظت میشد. بنابراین آنها تاریخ اجدادی خط خونی مسیح را توسط سنن شفاهی و برخی دست نوشته ها و آثار هنری مخفی کردند در مناطقی در فرانسه ایرلند و اسکاتلند.

398 – يعني خط خوني ملكه انگلستان از مسيح هست و مسيح هم جزو آلفا دراكو ها و رپتالين ها محسوب ميشده؟

خیر ارتباطی به ملکه الیزابت ندارد. این خاندانها در واقع ان میراث را به سرقت بردند. یعنی میراث شاه ارتور و ان خط خونی را. و مقامات کلیسای کاتولیک هم میراث همان شاهان را به سرقت بردند و خودشان را وارثان ان شاهان معرفی کردند و ظاهرا لباس و کلاه و نمادهای ماهی را به همین دلیل استفاده میکنند.

دراگون در اینجا ارتباطی به دراکوهای منفی ندارد و در معنای بسیار وسیعتری استفاده میشود. در ضمن همه دراکوها هم منفی نیستند مثلا دراگون های قرمز و درگونهای ابی در شرق که نگهبانان پرتالهای اگارتا هستند.

399 – سوالی ذهنم را درگیر کرده اینکه دخالت نکردن موجودات تکامل یافته بطور مستقیم در زندگی مردمان سیاره ی زمین بصورت قرار داد شده، درست
اما چرا آنها لااقل بصورت فیزیکی خودی نشان نمیدهند تا سریعتر انسانها لااقل از روی کنجکاوی هم که شده دنبال کسب آگاهی رفته و به آگاهی برسند؟

سلام دوست گرامی. چنین قراردادی وجود ندارد و انچه «پرایم دایرکتیو» یا «دستور اولیه» هم نامیده شده مبنی بر قانون بودن عدم دخالت نیروهای نور صرفا یک دروغ و کنترل ذهن ارکان است.

ما همانطور که قبلا هم گفتیم اکنون چند سالی است در خط زمانی گاما هستیم یعنی خط زمانی ای که نیروهای نور باید به محض انکه شرایط لازم موجود باشد دخالت و مداخله فیزیکی کنند.

علت اینکه این کار را نمیکنند مین گذاری بودن سطوح مختلف انرژتیک و فیزیکی زمین با بمبهای توپلت است، همینطور بمبهایی که به انتهای ستون فقرات استارسیدها و لایتورکرها و انسانهای دیگر یعنی استخوان عسعس هم متصل هستند و در صورتی که تماس فیزیکی با اساتید صعودیافته یا موجودات نوری ثبت شود منفجر میشوند و حتی روح فرد را پاره پاره میکنند.

در ضمن علت دیگر وجود ناهنجاری اولیه و پلاسمای ناهنجار است که باید به کلی کدشکنی و پاکسازی شود و نیروهای نور نمی‌توانند وارد این محیط شوند.

اطلاعات لازم در کانال و در وبسایت اتحاد نور هست. لطفا سرچ کنید:

compression
بمب توپلت
بمب استرانجلت

این حقیقت ماجرا است، و منابعی که میگویند انها حق ندارند مداخله کنند یا نباید مداخله کنند چون ما باید خودمان در مدرسه زمین اموزش ببینیم اطلاعات غلط منتشر میکنند

400 – وصل شدن این بمبها به انتهای ستون فقراتمون و بی نتیجه موندن تلاشمون برای صعود روحی قبل رخداد ؟

اول اینکه کسانی که در مسیر صعود هستند به هر حال در زمان خودش صعود خواهند کرد. این بمبها و این ایمپلنتها هم پاکسازی خواهند شد.

این بمبها متصل هستند به ایمپلنتها و ایمپلنتها حاوی برنامه های مختلف هستند.

مثلا یک برنامه اتصال کوتاه کردن کندالینی است. یک برنامه القای افکار و تصاویر خاص است. یک برنامه بدبین کردن افراد به همدیگر و به خصوص به لایتورکرا و حقایق است. یک برنامه این است که هرگاه هرگونه تماس مستقیم فیزیکی با نیروهای نور یا اساتید صعودیافته برقرار شود بمب منفجر شود.

 

سوالات کاربران بخش اول                        سوالات کاربران بخش سوم

۳۱ خرداد ۱۴۰۳
سوالات کاربران در رابطه با حقایق پنهان ، بیداری ، معنویت
پیروزی الهه
پیروزی الهه