تغییر رنج ذهنی – هوش روحانی بالاتر
برای پاکسازی و تغییر “کنترل ذهن” و “افکار منفی” از جریان زندگی یک شخص، باید انها را به عنوان علائم بیماری در تکامل اگاهی سیاره ای و فردی در نظر گرفت.
در این زمان بر روی زمین، بیشتر از هر زمان دیگری در تاریخ بشریت، یک پیشرفت باورنکردنی در مشارکت اگاهی به منظور بازپس گیری ازادی معنوی شکل گرفته است.
آزادی فارغ از تاثیرات افکار منفی و رنج های احساسی است.
هربار که شما یک واکنش احساسی را از خشم یا قضاوت به عشق، شادی، قدردانی، و پذیرش تغییر میدهید، در واقع در حال انجام یک خدمت جهانی در سطح فردی هستید.
نگرشی نسبت به درک زندگی وجود دارد که بدون توجه به انکه در زندگی و دنیای بیرونی شما چه میگذرد موجب اوردن صلح درونی، ارامش، سرور، شادی، عشق بی قید و شرط و تعادل میشود.
نگرشی دیگر نسبت به درک زندگی وجود دارد که باعث میشود خود را ناراحت، عصبانی، تندخو، ناشکیبا، بی حوصله، احساساتی، بی ثبات و افسرده ببینید.
اینها دو نمونه از گزینه هایی است که وقتی در حال درک تجارب زندگیمان هستیم در هر لحظه می توانیم انتخاب کنیم.
هیچیک از این حالت های عاطفی ارتباطی با انچه که واقعا در زندگی یا محیط اطراف شما میگذرد ندارد. اما ارتباط زیادی با این دارد که شخص چگونه زندگی را درک میکند.
هر حالت رنج مزمن ذهنی که از طریق خشم، ترس یا نگرانی بوجود میاید در واقع یک فرصت برای دیدن حوزه هایی است که در انجا به منظور درمان، نیاز به عشق، بخشش و پذیرش خویشتن وجود دارد.
این رنج یا ترس مناطقی را به ما نشان میدهد که لازم است از انها فراتر رویم تا بتوانیم از ورای کنترل ذهن ایگو زندگیهایمان را دگرگون کنیم و توسط هوش برتر روح درونمان هدایت شویم.
تا زمانی که کار درونی لازم برای پاکسازی نگرش های ترس آلود و واکنش های دردمندانه را انجام ندهیم و در مقابل آن مقاومت کنیم، از لحاظ معنوی راکد میمانیم.
هنگامی که به چرخه های رکود معنوی میرسیم، درد یا ناراحتی عظیمی را حس میکنیم که ما را مجبور میکند تا برای خلاص شدن از آن چرخه ها آن درد را بررسی کنیم.
پیشرفت معنوی همیشه راحت نیست، و خیلی از ما در حال فراتر رفتن از محدوده امن خودمان، به منظور پیشروی به سطح بعدی که خویشتن روحانی مان درخواست میکند هستیم.
اگر رکود معنوی وجود داشته باشد، برای تغییر، فرد تحت فشار قرار می گیرد.
این یک پیامد از صعود معنوی بر روی سیاره ما است و آن ناراحتی روش توسعه و بهسازی مسیر آزادی را نشان میدهد که فقط از طریق دنبال کردن روح درون میسر میشود.
هوش معنوی بالاتر، ایجاب میکند که ما فقط یکسری ترجیحات داشته باشیم، و کنترل را به نتایج رویدادهای زندگیهایمان واگذار کنیم.
این یک فرایند از رها کردن است و با اصطلاح “Let Go and Let God” شناخته میشود.
اگر ما به یک شخص، مکان، یک شی یا درآمد وابسته شویم، نتیجه آن وابستگی کنترل شدن و مداخله خواهد بود.
وابستگی، یک مکانیزم کنترل ایگو است که ریشه در ترس عمیق دارد.
اگر ما به چیزی وابسته شویم که باعث رکود معنوی ما شود، آن شی از زندگی ما جدا میشود تا ما بتوانیم دوباره روی روح درون خود تمرکز کنیم.
به همین دلیل است که تمرین کردن برای داشتن “اولویت”هایی فراتر از وابستگی ایگو کاری خیلی راحت تر با درد عاطفی کمتری خواهد بود.
اگر ما همان بار اول درس ها را فرا بگیریم، نیازی نیست که آن درس ها دوباره تکرار شوند.
صلح درونی یک حالت از ذهن است که شرایط فعلی را همانگونه که هست بدون قضاوت میپذیرد.
وقتی با مشکل روبرو می شوید ، به دنبال فرصتی برای آموختن درس خود باشید ، تا از الگوهای تکراری قدیمی عبور کنید.
همانطور که از محدودیتهای قبلی فراتر میرویم، این کار باعث توسعه اگاهی ما میشود.
وقتی که از میان ترس ها و محدودیت های ادراکی خود عبور میکنیم، با افزایش پیدا کردن عزت نفس، اقتدار شخصی زیادی را بدست میآوریم.
وقتی می دانیم که قدرت روح خود را در درون خود داریم، می دانیم که از ما مراقبت می شود و آن امور در زندگی ما نتیجه خواهد داد.
همه ما قدرت روح جاودان خود را در درونمان داریم تا به خوبی ما را راهنمایی و محافظت کند.
فرآیند حفاظ 12D شروع کار است، که به ما این اجازه را می دهد تا یک پیوند ارتباطی عمیقتر با این جنبه از خودمان ایجاد کنیم.
هرچند که باید یاد بگیریم که از بند ترسها و بردگی ذهنی خلاص شویم تا از کنترلی که روی بدن ما دارد رها شویم.
بدن باید آماده مجسم کردن نور معنوی شود ، و توسط آن، باید برنامه های ترس و افکار منفی برچیده شود.
اگرکنترل برنامه های ذهنی برای شما سخت است، و اگر حس میکنید به این کار هدایت میشوید، درادامه یک تمرین برای اوردن آن برنامه ها به سطح اگاهی شخصی ارائه داده شده است:
اگر بپذیریم که این افکار از ایگوی منفی نشات میگیرد، مانند این است که با اشباحی که در سایه های ذهن ما مکان گرفته اند روبرو میشویم و می توانیم دلیل وجود اشباح را ببینیم.
وقتی به وضوح با آن روبرو میشویم و آن را از سایه های پنهانش آشکار میکنیم، قدرتش کم میشود و توانایی اش را برای ترساندن ما از دست میدهد.
سایه ها فقط وقتی قدرتمند هستند که پنهان و مدفون باقی بمانند، زیرا سایه تظاهری ریاکارانه دارد که ترس را بکار میگیرد تا ما را توسط دروغ ها عذاب دهد.
شجاع باشید که آنها را شناسایی و آشکار کنید تا با خود معنویتان روبرو شوید. خود ابدی : من خدا هستم، من صاحب اقتدار و اختیار هستم، من آزاد هستم!
استقلال فردی ما، از طریق رها کردن ترسها توسط اِعمال حس مسوولیت پذیری شخصی نسبت به افکار و احساساتمان، در انتظار ما است. با دانستن اینکه شما خدا هستید، صاحب اختیار و اقتدار هستید، یک موجود آزاد هستید، همین الان اقتدار خود را انتخاب کنید.
وظیفه خودتان را در مورد ترس تعریف کنید(و هر کدام از عدم تعادل های فیزیکیتان):
اعتیادها، وسواس های فکری و افکار منفی را توصیف کنید که همین “الان” متوقف میکنید:
ارتباط معنویتان را با جهان توصیف کنید:
رفتارهایی را توصیف کنید که قصد شروع آنها را دارید:
رفتارهایی را توصیف کنید که قصد توقف آنها را دارید:
پروسه رهایی خود را از وابستگی ها توصیف کنید:
وقتی که حس میکنید از لحاظ ذهنی در فشار زیادی بودید، برگردید و آنچه را که نوشته اید بخوانید.
وظیفه ای که قبول کردید تا آن را عهده دار شوید و پیمانی را که با خودتان برای رهایی از بردگی ذهن بستید مرور کنید.
به تمرین کردن اگاهی لحظه حال و ابزارهای زیاد دیگری که در روی وبسایتمان در دسترس هستند ادامه دهید.
در طول این زمان، اجازه بدهید که جهان، بدون اینکه شما تلاش کنید همه آن را کشف کنید راه خودش را نمایان و اشکار کند.
به چیزها اجازه دهید که انچه که هستند باشند، به مردم اجازه دهید آنجا که هستند باشند.
هنگامی که بخاطر داشتن وابستگی ها، انتظارات شخصی به وجود میآید، مهارت اجازه دادن را تمرین کنید.
اجازه دهید آنطور که هست باشد.رها کنید، بگذارید برود، و عبور کنید.
امید که این دوران آرامشی عمیق را به قلب شما بیاورد.با عشق ، لیزا
ترجمه : وبسایت اتحاد نور
نوشته لیزا رنی