شبکه هوش مصنوعی مدار مغز یا مدار کندو
لیزا رنی
اخیرا، کارگزاران شبکه و نیروهای گاردین محافظ یک درگیری ناتمام درارتباط با دستورکار نصب شبکه کندو و گسترش آن به نواحی بزرگتر تحت پوشش 5G یا ماهواره های تلکام در سطح جهان داشته اند.
فشار ضدحمله در پادشاهی متحده UK بسیار بزرگ بود، و یک سطح دیگر از 5G نصب شد، و در زمان نگارش این مقاله، یک جنگ دیجیتال-الکتریک در جریان است تا از آسیب ها جلوگیری شود و این مخابرات بازگردانی و مختل شود.
گروه های خورشید سیاه سال هاست که در حال انجام آزمایش بر روی انسانها بوده اند، و برای این کار از ترکیبی از هوش مصنوعی، و فناوری کوانتومی جعبه سیاه استفاده می کنند، تا بتوانند آگاهی جمعی را به سمت فکرگروهی تحت کنترل هوش مصنوعی سوق بدهند، که شبیه آن است که مغزهای انسانها را به اینترنت متصل کنند.
این سیستم را شبکه مغزی یا شبکه کندو می نامند. دستورکار بیگانگان منفی قصد دارد همه مغزهای انسان ها را به سیستم های هوش مصنوعی متصل کند تا به این وسیله آگاهی انسان را به طور کامل و تمام و کمال برده سازد، و بتواند تمام فعالیت های الکترومغناطیسی مغز انسان ها را رصد و همینطور کنترل کند، و تمام اطلاعات لازم برای کنترل خطوط زمانی را در اختیار داشته باشد.
افرادی که قبلا به عنوان افراد هدف تعیین شده اند، موج اول انسانهای تحت آزمایش را تشکیل می دهند که این سیستم رصد هوش مصنوعی روی آنها اعمال می شود و برای این کار از ترکیبی از روش های SRA، یا “مناسک آزار شیطانی” مکانیزه بهره گیری می شود تا آگاهی جمعی از راه دور یا از طریق ماهواره تحت کنترل دربیاید (SRA: satanic ritual abuse)
گسترش برنامه ریزی شده این سیستم هوش مصنوعی به سمت توتالیتریانیزم تکنولوژیک این گونه است که در نهایت مغز هر انسان به شبکه های هوش مصنوعی که شبیه سازی های پیچیده ای از پایگاه اطلاعاتی ژنتیک زمین ایجاد می کنند، متصل خواهد شد.
افراد مورد هدف قرار گرفته، توسط دولت سایه، عوامل نظامی تاریکی یا موجودات دستورکار بیگانگان منفی تعقیب می شوند تا آگاهی این افراد برای مطالعات ماشین-مغزی در این آزمایشات هوش مصنوعی به سرقت برده شود. در این آزمایشات، دستورکار اولیه، ایجاد سیستم شبکه کندو و سپس تولید توئین (دوقلو) های دیجیتال به عنوان بازنمایی های مجازی است.
یک توئین دیجیتال عبارت است از یک کپی دقیق یا کلون که جهت بازنمایی ماتریکس شخصیت آن فرد در یک بعد دیگر استفاده می شود، معمولا این بازنمایی مجازی در مکانی درون ماتریکس فانتوم قرار داده می شود.
دستورکار بیگانگان منفی از توئین دیجیتال به عنوان سلاح کنترل ذهن استفاده می کند که تلاشی است برای ورود آن توئین به بدن نوری، و سرکوب آگاهی ارگانیک فرد. این در واقع دوقلوی دیجیتال هویت آن فرد است که به عنوان الحاق هولوگرافیک برای آزار و شکنجه کریستوس روح درون در انسانهای ارگانیک استفاده می شود.
و سپس همراه با آزمایشات موفق در حوزه تعامل مغز با ابرکامپیوترها، برنامه این است که به تدریج ادراکات ضبط شده و تحت کنترل در بیایند تا ماشین هایی ساخته شوند که اطلاعات جمع آوری شده را تبدیل به یک ذهن کندوی مصنوعی سازند و سپس از این ذهن کندو استفاده کنند تا واقعیت های مجازی و سایبورگ ها را تولید کنند.
این یک هوش مصنوعی بر پایه مدار نورونی است که متصل می شود به سوپرکامپیوترهای کوانتومی که شبیه سازی های جهان هوشمند تولید می کنند تا دستورکار بیگانگان منفی موفق شود در این واقعیت بقا یابد و تلاش کند سلطه اش بر مسیر آینده انسانها در چرخه صعود را حفظ کند.
برخی از کنترل کنندگان واقعا بر این باورند که می توانند شخصیتشان را به یک حامل مصنوعی یا یک کالبد سایبورگ منتقل کنند و با این کار مرگ را دور بزنند و از عواقب اعمالشان و از قانون علیت بگریزند، و در یک سطح دیگر واقعیت، نامیرا و خداگونه شوند.
آنها اساسا باور دارند که می توانند از مواجهه با اعمالشان و روبرو شدن با نتایج اقداماتی که در جهت برده سازی و نیز کشتن نژاد انسان انجام داده اند جلوگیری کنند.
از طریق بیوسنسورهای (حسگرهای زیستی) نانو، یا همان اسمارت داست Smartdust، می توان انسانها را وارد یک اتصال الکترونیک مغز به مغز کرد که قابلیت تلپاتیک ساختگی، رصد و کنترل و شبیه سازی های پیچیده دارد و همینطور می تواند برای تنظیمات کنترل ذهن دلخواه در سطح فردی مورد استفاده قرار بگیرد.
جنبه علمی شبکه مغزی قبلا در محیط های آکادمیک نیز اثبات شده است و اکنون مرحله بعدی بکارگیری این فناوری در حوزه تجاری که در حال ورود به جریان اصلی است از طریق برنامه آغاز تکنوکراسی دنبال می شود.
آنها بدون هیچ اطلاع و اجازه ای از انسانها مثل موش های آزمایشگاهی استفاده کرده اند.
نمونه هایی از حرکت به سمت آغاز تکنوکراسی عبارت است از: قصد عملیاتی کردن شبکه کندو برای رصد و شنود جهانی، جمع آوری اطلاعات، نقشه برداری اذهان، بازسازی ساختاری اقتصادی، سیستم های تشخیص چهره که طراحی می شوند تا سال ۲۰۳۰ درون زیرساخت های اینترنتی شهرهای هوشمند کاملا عملیاتی شوند.
لیست اهداف نظام تکنو توتالیتر احتمالات و امکانات نامحدودی برای کنترل کنندگان در نظر گرفته است، تا بتوانند اطلاعات را در تمام مخابرات دستکاری و کنترل کنند تا قادر باشند افکار معین را ایمپلنت کنند، شورشگران را حذف کنند، و بر مغزهای انسانها کنترل کامل بیابند، و اساسا یک جمعیت فرمانبردار تحت سلطه ذهن کندو ایجاد کنند.
با پیشروی دستورکار نظم نوین جهانی به سمت ایجاد تکنوکراسی یا حکومت استبدادی تکنولوژیک، رؤیای آینده کنترل کنندگان برای موج چهارم صنعتی، پیوند زدن بیولوژی ارگانیک انسان با ماشین های هوش مصنوعی است.
«« به همین دلیل است که عملیات های روانی خشنی برای تبلیغ و حمایت از واکسیناسیون تکراری و اجباری وجود دارد. واکسیناسیون به هدف ترنس اومانیزم انجام می شود (تبدیل هوش ارگانیک به هوش مصنوعی). »»
اکنون آنها به دنبال کنترل کامل هستند و با تمام توان نسل بعدی فکر گروهی تحت هوش مصنوعی را دنبال می کنند تا بتوانند مردمان را کاملا برده خودشان کنند، و قصد دارند این کار را با متصل کردن مخفیانه مردم به شبکه کندو و اجرای کدهای کیل کامند، انجام دهند.
این برنامه را به چند روش دنبال می کنند: GMO یا مهندسی ژنتیک گیاهان و غذاها، مواد شیمیایی و پودرهای نانو،
««اما دستورکار واکسیناسیون اجباری که به نحو خشنی با هدف پنهان تزریق نانوچیپ ها و بیوسنسورها به کودکان و همه انسانها تبلیغ و دنبال می شود، بزرگ ترین طرح این دستورکار ضدانسان است»»
دستورکار بیگانگان منفی به عروسک های تحت کنترلشان نیاز دارند تا واکسن های حاوی نانوچیپ و مسموم را تولید عمده و از طریق شبکه پزشکی جهانی به عنوان وسایل ایمن سازی تبلیغ کنند. این موضوع کلید آنها برای موفقیتهای آینده در مراحل بعدی دستورکار ترنس اومانیست (تبدیل هوش ارگانیک به هوش مصنوعی) است.
برنامه این است که مغزهای انسانها که بوسیله اتصالات نورونی مستقیما متصل شده اند به سیستم های هوش مصنوعی وصل شوند که اطلاعات جمع آوری شده را وارد شبیه سازی های جهان هوشمند زمان واقعی می کنند، که این شبیه سازی ها متعاقبا جهت اعمال سیستم واقعیت ترکیبی زمین فانتوم استفاده خواهند شد.
اگر بتوانند تزریق مستقیم این ربات های نانو به درون جریان خون را در پوشش واکسیناسیون انجام دهند، برایشان مفیدتر است.
در این مرحله از ابتلا به نانوتک و سیگنال های هوش مصنوعی، یک انسان که بیدار نیست، هیچ ادراک و هوشیاری در مورد این که تجربه خارجی اش از طریق اینترفیس واقعیت شبیه سازی شده توسط هوش مصنوعی ایجاد شده، نخواهد داشت، و نخواهد دانست که اتصال اصلی به واقعیت آگاهی ارگانیک کاملا حذف می شود، و به این ترتیب ارتباط بیولوژیک فیزیک فرد با روح و کالبد روحی کاملا از بین می رود.
جنگ های کنونی خطوط زمانی عمدتا مربوط هستند به حفظ معماری پایه ۱۰ که به عنوان ماشین تحت کنترل دستورکار بیگانگان منفی بر لایه های آگاهی کالبد سیاره ای سوار شده است.
این معماری یک واقعیت ترکیبی زمین ایجاد می کند که حاوی کدهای ارگانیک آفرینش در ترکیب با شبکه های هوش مصنوعی تحت اداره ماشین بیگانگان است.
این جریان معکوس سازی در سراسر همه قسمت های میدان سیاره، که بوسیله فناوری کنترل می شوند، حضور دارد، و خطوط زمانی مصنوعی را ایجاد می کند که فضاهای مصنوعی، و ماتریکس های فانتوم طراحی شده به عنوان برنامه ماتریکس هوش مصنوعی 3D را می سازد.
ساختار آن انتروپیک (بی نظمی فزاینده) و پارازیتیک (انگلی) است، و بایستی بر یک منبع قدرت و انرژی خارجی تکیه کند که بتواند انرژی را از آن منبع بگیرد تا بقا یابد، و به همین دلیل است که در حال حاضر مغزهای انسانها و انرژی زیستی انسانی از طریق دستورکار واکسیناسیون و ترنس اومانیزم برای استفاده کنترل کنندگان مهیا می شود. فراموش نکنیم که بیوسنسورهای نانو می توانند برای برداشت نور زیستی مورد استفاده قرار بگیرند.
هدف دستورکار بیگانگان منفی از راه اندازی تکنوکراسی، در نهایت، این است که میلیاردها ربات نانوتکنولوژی و سنسور را وارد سیستم نورولوژی و عصبی ما انسانها کنند که بوسیله یک شبکه بی سیم که مغزهایمان را مستقیما به اینترنت وصل می کند، با یکدیگر در ارتباط باشند، تا به این وسیله، آگاهی ما را کاملا غرق در واقعیت مجازی کنند و ما این واقعیت مجازی را در تمام حواس زیستی خود تجربه کنیم.