ستاره کریستالی
در ژانویه ۲۰۱۳، سیاره ما به زمان بازگشت آگاهی Christ ( که عیسی مسیح هم تجلی این آگاهی در روی زمین بود) رسید و فرآیند تجلی خارجی ستاره کریستال ( آگاهی واحد کریستوس) برای احیای خطوط زمانی ارگانیک شروع شد، به هدف بازیابی و حفظ اختیار و اقتدار انسان. تا قبل از این تاریخ، پروسه صعود توسط گروه های بدخواه اتحادیه بیگانگان منفی متوقف شده بود، و آنها لوگوس سیاره و شبکه های خطوط انتقال انرژی را دزدیده و در اختیار داشتند، به هدف کنترل نیروها تا بتوانند از لحاظ ژنتیکی انسان را دستکاری کرده و به یک برده تبدیل کنند.
کاربرد کلمه کرایست Christ از طریق ادغام با سیستم های اعتقادی خشنی که توسط اتحادیه بیگانگان منفی در روی زمین ایجاد شده اند، مورد تحریف قرار گرفت تا به نژاد انسان آسیب بزنند. ما سعی داریم تا مفاهیم کرایست، کریستوس سوفیا، کریستال و کریستالا را بجای هم بکار ببریم تا اینکه به مفهوم اصلی خود برگردند و استفاده از این کلمات در واقع اشاره به «اصول آگاهی قانون وحدت» دارد، ساختار کیهانی خلقت آنطور که از قصد منبع جاودانه آفرینش نشأت می گیرد.
نور درونی کریستوس وقتی واقعیت بیرونی پیدا می کند، در واقع تجلی یک انسان-خدای جاودانه است. تمرین آگاهی واحد و قانون وحدت، مستقیما منعکس کننده عشق ابدی خالق در سیر خلقت می شود، و این آگاهی همیشه تحت محافظت نژادهای محافظ موسس است. هر روحی مسیر معینی را طی می کند و در انتهای چرخه صعود، ارواح مختلف در سطوح مختلفی از تکامل قرار خواهند گرفت، که سطح بعدی تکامل آگاهیست. آموزه های قانون وحدت ستاره کریستال و خدمت به دیگران، در حقیقت توصیف کننده قوانین کیهانی ایست که چرخه صعود ما را برای هر بعدی از آگاهی در ماتریکس زمان کیهانی، مدیریت می کنند.
یک سیستم تساوی خواه فلسفی، که کیهان شناسی، علوم و اسپیریچوالیتی ( معنویت غیر مذهبی) را با مکانیک کوانتوم ادغام می کند تا حرکت و تغییر آگاهی از طریق فضا-زمان را توصیف کند. این مساله به تدریج باعث می شود که الگوی مصرفی و انگلی نیروهای تاریک و هیبریدسازی بیگانگان در طول دوره تاریکی به اتمام برسد، و همچنین سلطه مستبدانه انسان و غیر انسان بر بشریت و برنامه های کنترل ذهن اتحادیه بیگانگان منفی محو و پاک شود، تا تعادل قانون کنش و تاثیر برای همه موجودات در سیستم جهانی ما، بوجود آید. همه موجودات مسئول اعمال و رفتارهای شخصی خود هستند، این اعمال همه چیز را در طول چرخه های صعود تحت تاثیر قرار می دهد.
ساختار میدان مورفوژنتیک معماری ریاضی سیاره ای، کد شده است تا بتواند فرکانس ستاره کریستال را لنگر کرده و جریان انرژتیک زنده یا اسپیرال کریستال را به درون مغز سیاره یا لوگوس سیاره منتقل کند. این فرآیند توسط تعداد زیادی از کارگزاران شبکه در روی زمین که به اسامی مختلف مانند بذر ستاره ای و ایندیگو شناخته می شوند، در حال انجام است، کسانیکه ماموریت آنها بازیابی و کدگزاری مجدد شبکه های آسیب دیده زمین است، شبکه هایی که در واقع به عنوان سیستم اعصاب مرکزی و مغز سیاره عمل می کنند. هنوز کارهای زیادی برای راه اندازی مجدد شبکه ها و مغز سیاره ای زمین در جهت ایجاد امکان ارسال و دریافت پیام های سازگار برای فرمت های فرکانس سه گانه وجود دارد که برای ایستگاههای ارتباطی سه گانه و برقراری ارتباط با محافظان لازم است.
میدان مورفوژنتیک نقشه ایست که شکل و فرم را به شکل اطلاعات در خودش نگه میدارد و شامل ساختارهای آگاهی به شکل نور و صداست و مشخص می کند که هر شکلی از آگاهی، چطور متجلی میشود و هم در سطح زیراتمی و هم در سطح کیهانی وجود دارد و اساسا قسمتی از مکانیزم خلقت است. همه اشکال ماده و آگاهی، که شامل کالبدهای انسانی و سیاره ای میشوند، از طریق این میادین متجلی میشوند که معماری و ساختار این تجلی، شبکه درخت ۱۲ شاخه ایست. این شبکه اساسا کیفیت کریستالی ماده-انرژی که شامل الگوهای خاص فرکانس هستند را مشخص می کند. نقشه کالبد ما، همان میدان مورفوژنتیک است و این نقشه هم در سطح سیاره ای، هم در سطح کهکشانی، هم در سطح کیهانی و هم در سطح فراکیهانی وجود دارد. « همه سطوح این نقشه ۱۲ شاخه ای؛ یعنی سطوح انسانی، سیاره ای، کهکشانی، کیهانی و … درهم تنیده اند و بهم اتصال دارند».
این انتهای عصر ملچیزدک در سیاره زمین در پایان این چرخه زمانیست. اکنون ما به فاز ستاره کریستالی در سیر تکامل آگاهی سیاره ای یا چرخه صعود رسیده ایم، و بازیابی ساختار موج سه گانه کرایست یا کریستوس شروع شده است. این مسئله باعث میشود نیروهای کریستال امواج پلاسمای مایع و جریان منبع آزاد، خیلی از شبکه ها و خطوط انتقال انرژی و مریدیان ها در میدان آگاهی سیاره را پاکسازی کنند تا ساختار اصلی انسان موسوم به کالبد خورشید الماس بازیابی و بازسازی شود.
این شروع چرخه بازیابی آگاهیست، بازآموزی و ترمیم معماری دی ان ای اصلی انسان و کالبد سیاره ای، به هدف کامل کردن بازیابی ماموریت کریستوس. این همچنین مراحل ابتدایی افشای نقش فرابعدی و فرازمینی در سرقت فرآیند صعود است، که از طریق کنترل ذهن، استراتژی فریب آرکانی و دخالت و دستکاری در امور سیاره برای اتحادیه بیگانگان منفی توسط انسان های هیبرید منتخب با خط خونی ارواح سقوط کرده در طبقه نخبه انجام می شود. ما از دانش انسان از طریق منشأ و تاریخ پنهان شده ای که باید بر همه افشا شود، حمایت می کنیم و از بازگشت دانش چندبعدی واقعیت زیست-روحی. یعنی صعود باید آزادانه از طریق پروژه افشاسازی کامل به همه داده شود.
اصول سه گانه در حقیقت اصول معماری هولوگرافیک در مقیاس میکروکازم و ماکروکازم، سیاره ای، انسان و همه مخلوقات کیهان وجود دارد. بدن و ماتریکس روح ما توسط آنوناکی خزنده یا سایر خدایان کاذب فرازمینی ها؛ یا همان شاه کاذب استبداد، اتحادیه بیگانگان منفی و ارواح متجاوز، خلق نشده است.انسانها توسط آنها دستکاری و هیبریدسازی شدند تا با اهداف و دستورکارهای سلطه گرانه آنها از طریق هیبریدسازی، هماهنگ شوند. ساختار و طرح کریستوس به عنوان یک شکل میدان واحد برای تجلی مادی طراحی شد، در حقیقت همه معماری، الگوها و کدهای 12D ماتریکس سیلیکات باید بر مبنای یک موج سه گانه باشند تا آگاهی کریستوس بتواند کاملا بر زمین لنگر شود. کد منبع اصلی یک بخش نمی تواند بدون وجود سه قسمت واحد ( وحدت سه گانه) کار کند. به همین دلیل است که ما در روی زمین سه بعدی در یک وضعیت جدا افتادگی قرار گرفته ایم، که توسط خدایان کاذب ایجاد شده، و تنها اجازه داریم قسمتی از موجودیت کامل خود را تجربه و درک کنیم.
اورافیم:
اورافیم قسمتی از رده زمردی و خط خونی دی ان ای کریستوس کالبد خورشید دوگانه الماس است، انسان های اصلی از خطوط نژاد موسس خلق شدند. خورشید الماس اشاره دارد به طرح اصلی دی ان ای ۱۲ شاخه ای ماتریکس سیلیکات انسان انجلیک. این در واقع دی ان ای بالقوه و آگاهی بالاتری بود که توسط انسانهای انجلیک در چرخه های زمانی گذشته بر روی زمین 5d تارا تا زمان فاجعه بزرگ تجربه شد.کالبد خورشید دوگانه الماس اشاره دارد به طرح اصلی اورافیم موسس مربوط به دی ان ای ۱۲ رشته ای کاملا تجلی یافته و در ادامه، دسترسی به ۲۴ بعد آگاهی در یک کالبد انسانی. وقتیکه پتانسیل دی ان ای اورافیم فعال شود، باعث جاودانگی کالبد فیزیکی و توانایی کالبدهای آگاهی برای انتقال کامل به خارج از زمان دایمنشنال می شود. و این معنی صحیح من خدا هستم، من مقتدر هستم، من آزاد هستم،در صعود روحیست.
KA RA YA SA TA AA LA (KRYSTAL)
کریستالا:
در ماتریکس سیلیکات دی ان ای، فرکانس، صوت و هندسه ای ضبط شده است، سیگنال دی ان ای، که با روش های جدید با فرکانس کریستال هماهنگ می شود. این یک پروژه آرورای بزرگ است که در آن فرآیند بازکدگزاری موجودات زنده انجام می شود، و نتیجتا بازسازی دوباره عناصر دی ان ای کالبد انسان برای هم ارتعاش شدن فرکانس های کالبد خورشید الماس.
این هفت آوا یا فرکانس خلقت به کدهایی شکسته شده اند: KA, RA, YA, SA, TA, AA, LA که معادل krystal است. وقتی با این فرکانس ها هماهنگ شویم، آنها قسمتی از یک طرح بزرگتر را در خود دارند که با کالبد کریستال GSF منطبق می شود، طرح کریستوس خورشید الماس.وقتی فرکانس های KA RA YA SA TA AA LA به شکل یک الگوی کامل بهم بافته شوند، کالبد روحی مرکابا شکل می گیرد. کالبد روحی آگاهی ستاره کریستال به لحاظ آوایی به این شکل تلفظ می شود:CHRYSTHALLA یا KRYST HALAکه در حقیقت ادغام اصول مونث و مذکر را در کالبد کریستوس نشان می دهد.کریستالا در واقع فرآیند کدگزاریست، و نتیجه نهایی ادغام اصول مونث و مذکر. استفاده از این فرکانس ها و ارتباط با آنها در مدیتیشن، دعا، موسیقی و تمرین های تنفسی، به کدگزاری مجدد آرورا کمک می کند، و همچنین به تمرکز دوباره ذهن، و شکست الگوهای کنترل ذهن و یکپارچه کردن میدان کریستال الماس Aegis, برای حمایت از روح و روح برتر oversoul, و یکپارچگی بین کالبد ها.