ایمپلنت های بیگانه و انواع آنها
بیگانگان منفی:
گروهی از فرازمینی ها هستند که ارتباط آگاهیشان را از منبع خلقت قطع کرده اند و از انسانها و سایر موجودات به عنوان منبع تغذیه (مانند انگل) استفاده می کنند تا هزاران سال زندگی کنند. آنها مانند انسان ها که دارای احساسات مختلف هستند، دارای احساس نیستند اما بسیار باهوش هستند بطوریکه بر روی اصول ذهن بالاتر انسان ها کار می کنند، و نه فقط بر روی سه لایه ایگو. آنها شبیه دانشمندان دیوانه ای هستند که از لحاظ ژنتیکی بر روی انسان دستکاری و آزمایش می کنند، مانند کشاورزان ژنتیکی که علاقه دارند تا منابع بیشتری را از گله های مزرعه بدست آورند. خیلی از آنها به شکل ذاتی خشن و خطرناک هستند و انسان ها را یک سرمایه در لیست منابع انرژیشان می دانند. بهترین تعریف برای دستورکار بیگانگان منفی و آرکان ها شاید این باشد که آنها شخصیت هایی روان پریش یا هویت هایی هستند که فاقد حس همزاد پنداری اند و هیچ حس پشیمانی ای ندارند و به انسان ها اهمیتی نمی دهند. آنها انسان ها را موجوداتی پست، احمق می دانند و بارها از طریق اشکال مختلف حملات روانی، سعی در ایجاد آسیب و خشونت عمدی می کنند. برخی از این گروه های منفی به تکنولوژی های پیشرفته ای دسترسی دارند که در طول میلیون ها سال در سیستم های کهکشانی دنیاهای دیگر توسعه پیدا کرده اند، منشا بیشتر پیشرفت های تکنولوژیکی آنها با استفاده از ساخت و بکارگیری هوش مصنوعی است، آنها در واقع پیامبران هوش مصنوعی هستند و عاملان اشاعه همه فرم های ترانس اومانیسم به عنوان روشی برای دزدیدن استقلال و اقتدار افراد از طریق اعتیاد به همه مسائل تکنولوژیکی، و همینطور اشاعه آسیب تکنولوژیکی به ارواح.
هرکس که ذهن انسان را کنترل کند، فیزیک و روح او را هم کنترل می کند. ایمپلنتها برای کنترل ذهنی انسانها استفاده میشوند تا بتوانند سیستمهای اعتقادی قابل قبول اجتماعی ایجاد کنند و سیستم های ارزشی ضد انسانی شکل بدهند که باعث میشود انسانها مقید به پذیرش آزار روحی روانی بیگانگان منفی بشوند و خودشان از لحاظ ذهنی مجبور بشوند افکارشان را تحت سیستم بردگی و ترس بیگانه ها قرار دهند. این در حقیقت روش «تفرقه بینداز و حکومت کن» است.
چون بیشتر انسانها قادر به فعالسازی سیستم قلب بالاتر(غده تیموس) خود نیستند و نمیتوانند در طول مدت بچگی تا بزرگسالی به شاخه چهارم دی ان ای متصل شوند، در طول این مدت، مواد شیمیایی الگوی دی ان ای را مختل کرده و باعث انباشته شدن انرژیهای مرده حول مسائل عاطفی مرکزی و ایجاد عدم تعادل فیزیکی می شود. اگه فردی نتواند قلبش را فعال کند و به شاخه چهارم دی ان ای دسترسی داشته باشه، نمیتواند هویت روحیش رو فعال کند. بنابراین، متوجه نمیشود چرا مدام روی زمین دچار تناسخ میشود و هدفش چیست، و نمیتواند به خود برترش متصل شود و اطلاعات دریافت کند، چون هنوز تواناییهای حس ششمی او ( حواس بالاتر از حواس پنجگانه) فعال نشده است.
این ایمپلنتها در بدن انسان شبیه به مواد شیمیایی مهندسی شده(chemtrails) که در آسمان پاشیده میشوند عمل می کنند. Chemtrail ها برای نفوذ و کنترل مواد فیزیکی استفاده میشوند. ساختار و مواد خام استفاده شده در این ایمپلنتها گسترده بوده و بعضی مواد ناشناخته هستند، این ایمپلنتها بعضا از مواد بیولوژیکی، مواد ترکیبی و مصنوعی، و مواد اتری در بدن نوری ساخته میشوند، یا نانو رباتهای برنامه ریزی شده هستند که توسط تکنولوژی های هوش مصنوعی استفاده میشوند. ایمپلنتها تکنولوژی های مهندسی شده هستند که طراحی شده اند تا بدن انسان را تبدیل به یک قربانی مطیع کنترل ذهن naa کنند، در حالیکه chemtrail ها یا نانو ذرات برای کنترل آب و هوا از طریق گرم کردن لایه اوزون و تولید مقدار زیادی گاز متان استفاده میشوند.
در هر دو مدل، وقتی که ماده خارجی وارد بدن یا طبیعت میشود، بارها با ایجاد پالسهای الکترومغناطیسی سطح پایین یا سیگنالهای موجی رادیویی، باعث درهم گسیختگی تعادل انرژتیکی میدان های الکترومغناطیسی شده و ریتم هم ایستایی بدن را مختل می کند. این امر بدن را در یک حالت عدم امنیت و خستگی آدرنال قرار میدهد و فرد مدام درحال مبارزه با متجاوز خواهد بود. بدن در این حالت شروع به گسترش مکانیزم مبارزه بر علیه متجاوز می کند، در حالیکه استرس شدیدی در سیستم اعصاب مرکزی، مغز و سیستم ایمنی بوجود می آید.
این ایمپلنتها مثل chemtrail ها در کل مثل یک بارگذاری فرکانسی فلزی عمل می کند و انرژیهای کل بدن و میدان آئوریک را تحت تاثیر قرار میدهد. این امر به تدریج باعث میشود اورگانیزم های بدن متلاشی و در نتیجه انگلها، قارچها، مخمرها و سایر میکروارگانیزمها رشد کنند و بدن را از حالت تعادل خارج کنند. مهم است که توجه کنیم انگلهای انرژی ( که فقط یکی از محصولات ایمپلنتها هستند) به تدریج تبدیل به انگلهای مختلف فیزیکی میشوند. انگلهای فیزیکی تمام عملکردهای بدن فیزیکی و ذهنی و ساختارهای فکری را تحت تاثیر قرار میدهند و یک حالت احساسی هیستریک را القا می کنند و باعث میشوند فرد از خود درونی و انرژیهای روحی جدا شود. اگر بدنی به شدت آلوده به ایمپلنت شده باشد و در نتیجه به انگل آلوده باشد، تنها راه درمان، پاکسازی است که به شدت توصیه میشود تا فرد تعادل انرژتیکی را در اورگانیزم های تعادلی کل بدن، ذهن و روح بدست بیاورد.
مهم است که ایندیگوها و خانواده استارسیدها بدانند که ایمپلنتها دستگاه های مصنوعی و غیر ارگانیک هستند و در میدان سیاره ای و ذهن جمعی بکار گرفته میشوند تا اذهان را کنترل کنند. مکانیزم اینها که برنامه های ویروس جمعی هستند، از طریق تاثیر گذاری و مداخله در فرآیندهای سیستم عصبی و فیزیکی طبیعی بدن اتفاق می افتد. بیماری های احساسی و ذهنی باعث تولید موانع انرژتیکی میشود که در نتیجه به الگوهای بیماریهای فیزیکی منجر میشوند. ایمپلنتهای بیگانه و تاثیرات فریبکارانه آرکانی آنها به بیماریهای فیزیکی، احساسی، ذهنی و روحی منجر شده و مردم را به طرق مختلف بیمار می کند.
ایمپلنت تصلیب هدف از طراحی ایمپلنت تصلیب، به بردگی کشاندن انسانها از طریق تصلیب و قربانی خون هست که جنبه روحی درونی فرد را هدف قرار میدهد. نظامات اعتقادی توسط اتحادیه بیگانگان منفی naa طراحی شدند تا این ایمپلنت و سیستم های اعتقادی کنترل ذهن را ایجاد کنند، تا انسانها در ترس ناشی از مجازات و کیفر خدایان دروغین بیگانه زندگی کنند. این مکانیزم کنترلی فریبکاران آرکانی، باعث میشود انسانها مدام درحال تغذیه خدایان خون آشام باشند. یکی از راههای مهم برای تغذیه این خدایان خون آشام، کشتار جمعی از طریق جنگهاست، مخصوصا جنگهایی که به نام خدایان انجام میشود. این روش قربانی خون در تمام مناسک شیطانی وجود دارد و نیروهای شیطانی را تغذیه می کند تا بتوانند روی زمین بقا داشته باشند.
واحدهای انگلیه متوقف کنندهSuppressor parasite Entity واحدهای SPE:
پهبادهای هوش مصنوعی ژنتیکی یا همان آرکانها هستند که توسط بالادستی ها در اتحادیه بیگانگان منفی فرستاده میشوند. آنها انگلهای فیزیکی و ذهنی هستند که مشخصا برای استارسیدها و ایندیگوها فرستاده میشوند تا اجازه ندهند استارسیدها به توانایی های بالاتر دست پیدا کنند
ایمپلنت کنترل ذهن سکسی:
کار اصلی nrg (شبکه معکوس کننده نفیلیمها) اشاعه دادن اعتیادهای بسیار مخرب و رفتارهای جنسی انحرافی در بین انسان های زمین است. این بخشی از برنامه بیچارگی جنسی sexual missery به همراه برنامه ظالم و مظلوم victim victimizer میباشد. اولویت اول این برنامه سقوط همه فعالیتهای جنسی به سطح احساس گناه و شرم و پایینترین اشکال ابراز احساسات و بدترین انحرافات ممکن است. ( در کشورهای مسلمان این امر می تواند به شکل بریدن آلت های تناسلی، کشتار دخترها و زنهای مورد تجاوز قرار گرفته و طرد شدن آنها توسط شوهرانشان در صحرا تا موقع مردن، یا فروش دختران کم سن و سال برای بردگی جنسی در تایلند، یا کودک آزاری کشیشان کاتولیک در واتیکان یا فتیش های دگرآزارانه یا خودآزارانه در آلمان. همه انرژیهای جنسی که از این طریق جمع آوری می شوند، دوباره به ماتریکس شبکه های nrg بازگردانده می شوند تا نرم افزارهای بیچارگی جنسی را تغذیه کنند).
خیلی از انسانها ترکیبی از قطعات، ضمیمه ها، ایمپلنتها، موجودات اجدادی، فرشته های سقوط کرده و احتمالا یک یا بیشتر از یک میزبان بیگانه باخود حمل می کنند که نتیجه هیبریدسازی ( اختلاط نژادی) ، میازما (انرژی پسماند منفی)، خط خونی کارمیک، و یا از طرف بیگانه ها دزدیده شده اند. برنامه های کنترل ذهن و ایمپلنتهای هولوگرافیک، باعث میشوند که میدان آگاهی فرد تحت نفوذ امضای انرژتیک بیگانه ها قرار بگیرد. برنامه های کنترل ذهن که از طریق ایمپلنتها ایجاد میشوند و تسخیر آگاهیهای افراد از طریق حضور دیمونیک، دو روی یک سکه هستند. امضای انرژتیک ایمپلنت بستگی به رابطه بین ژنتیک و آگاهی فرد با موجودی که ایمپلنت را روی فرد کار گذاشته دارد. خیلی از این موجودات اعتقاد دارند که انسانها متعلق به آنها هستند، پس این ایمپلنت ها اطلاعات مشخصی از منبع فرابعدی گونه هایی دارند که فرد را مایملک خود می دانند.
انواع ایمپلنت ها:
۱- دم رپتایلی Reptilian Tail: دم رپتایلی یکی از انواع ایمپلنت هاست که روی انتهاییترین قسمت ستون فقرات ( استخوان عصعص coccyx) قرار داده میشود و برای مسدود کردن سه کالبد پایین استفاده میشود تا اجازه ندهد میدان چرخشی مرکابا که برای جذب میادین منبع بالاتر از سطوح خودبرتر و لایه های منادیک (مناد : هر سه چاکرا یک مناد میسازند) و بدن نوری روحانی لازم است، شکل گیرد. این ایمپلنت برای متوقف کردن فعالسازی کندالینی طراحی شده و سیستم کالبد ذهنی ایگوی منفی پایین را تغذیه می کند.
۲- ردیاب اسکالار Scalar Tagging: ردیاب موجی برای مدت طولانی روی کالبد ستاره ای بعدچهارمی توسط فرابعدی ها استفاده می شود. با دید درونی، برخی انواع آن مثل جک های تاریک jack یا تکه کاغذهای رنگی اطراف میدان آورا دیده می شوند. آنان مانند رباتهای آسترال هستند که تنظیم شده اند که به مختصات مکانی شخصی که ردیابی شده قفل شوند. آنها وسایل ردیابی هستند و آهنگ خاصی دارند که می تواند موجودات سطح آسترال را متوجه مکان و مختصات بذر ستاره ای یا ایندیگو یا هر شخصی بکند. ردیاب اسکالر می تواند مختص تاریخ تکامل فرد باشد مثل ردیابهای لموری، آتلانتیسی، مصری، دراکونی، ردیابهای جنگ اوریون، و اگر شخص موجود قدرتمندی در تاریخ کیهانی بوده است گاهی اوقات توسط naa یا نیروهای نظامی به طور خاص ردیابی می شود.
۳- مهر زتا The zeta seal: مهر زتا در لایه های کالبد آسترال سیستم قلب قرار داده میشود تا فعالسازی رشته چهارم دی ان ای را مسدود کرده و نتیجتا دسترسی به میدان های ارشد ( اولین لایه ذهن خود برتر) را در بعد پنجم قطع می کند. در واقع یک مانع فرکانسی بعد چهارمیست که در بدن فرد قرار داده میشود تا باعث ادامه تناسخ روح انسان در کالبد آسترال تحت کنترل naa در طول فرآیند مرگ شود. این ایمپلنت موانع متعددی ایجاد می کند و از شناسایی توانایی های حسی قلب توسط بدن ذهنی یا ذهن آگاه جلوگیری می کند.
۴- بیماری پیری یا برنامه های مرگ سلولی؛ ایمپلنتهای ترکیبی یا برنامه های ذهنی بارگزاری شده هستند که برچسب های منفی طبقه بندی پزشکی بیماری ها را فعال می کنند که باعث پیری سریع، و ناتوانی بافت ها در ترمیم انسجام سلولی، و نهایتا مرگ سلول می شوند. این نرم افزارهای بیماری در آگاهی جمعی زنده نگاه داشته می شوند تا انواع بیماری ها را فعال سازی کنند، و وابستگی های دارویی و مخدری ایجاد کنند، کنترل عملکرد دستگاه سیستم عصبی را بدست گیرند و طول عمر را کاهش دهند.
۵- مهر معبد یا ایمپلنت 666به این نوع از گرفتگی یا قرنطینه مهر ۶۶۶ گفته میشود که یک سد ژنتیکی در لایه های فرکانسی بعد ششم و درون اشعه بعد ششمی ایندیگو و مناد اشعه بنفش بعد هفتمی یا کالبدهای فراروحی(oversoul) و چاکرای تاجی که بالهای ما را تشکیل میدهد، قرار میگیرد. در ابتدای انسجام سطح منادیک، این ایمپلنت ۶۶۶ میتواند از درون بدن نوری برداشته شود.
۶- ایمپلنت متاترونیک: این ایمپلنتها معکوس سازهای متاترونیک هستند که به ایمپلانتهای متاترونیک درون کالبد سایه یا فرم منفی متصل می شوند، طراحی شده اند تا نیروی حیاتی بدن زمینی انسان را معکوس کرده، بخشکانند. کالبد سایه یا فرم منفی بایستی از درون بدن نوری light body پاکسازی شود، تا پتانسیل صعودکننده الگوی دوازده بعدی بدن انسان اتصالش برقرار شود. این آرایش غیر طبیعی توسط اتحادیه بیگانگان منفی NAA ساخته شد که به صورت انگل وار از نیروی حیات زمین برای طول عمر بیشتر استفاده می کند (توسط ماشین های هوش مصنوعی) ، و این ساختار را درخت مصنوعی زندگی، یا درخت سیاه زندگی Black Tree of Life می نامند.
۷- ایمپلنت تصلیب: یکی از بزرگترین دروغ هایی که در جهت ایجاد شکاف در بین انسان ها تبلیغ شده، جنگ بین خدایان دروغین است. داستان دروغ کهن الگوی یک مسیح به صلیب کشیده شده در واقع یک جعل حقیقت در جهت به بردگی کشاندن انسانها و وادار کردن آنها به یک مدل رستگاری از طریق مسیح مصلوب است. این ایمپلنت نماد انسان شکنجه شده و مظلوم است، و القا می کند که ما همه مسیح مصلوب هستیم. این ایمپلنت دارای یک ساختار کنترلی هست که در مغز سیاره ای بعد هفتمی قرار داده میشود و در درون بدن های انسانها در چاکرای هفتم و در مسیرهای انرژی اثر می کند و در کل بدن سمت چپ( روح مونث) قرار می گیرد. ما تا وقتی که مهر چاکرای هفتم را باز نکنیم و شروع به اتصال این قسمت از لایه هفتم بدن نورانی با میدان آگاهی شخصی نکنیم، به این ایمپلنت آگاه نمیشویم. ایمپلنت تصلیب در هفت ناحیه اصلی در بدن سمت چپ در خطوط هفتم Axiatonal قرار دارد:
جایگاه این ایمپلنت: # بالای جمجمه سمت چپ# قلب، شش چپ، پشت زانوی چپ# غده صنوبری# سمت چپ گردن و غدد لنفاوی# پشت ران چپ و باسن.
۸- تاج خار crown of thorns: طراحی شده تا مسیرهای انرژی طبیعی چاکرای تاجی را تحریف کرده و از این طریق ارتباط خود برتر که از ابعاد بالاتر هست و انرژی آن به این چاکرا میرسد را قطع کند. این ایمپلنت به عنوان یک مانع فرکانسی عمل می کند تا انسان قادر نباشد با کالبدهای بالاتر رابطه برقرار کند و کانالهای عمودی اطراف سر، جمجمه و تاج را مسدود می کند.
۹- ایمپلنت سیستم غده ای: باعث ایجاد نقص عملکرد در مسیر کندالینی شده و دریافت کننده های مغز و هیپوتالاموس، تالاموس، صنوبری، تیروئید و تیموس رو تحت تاثیر قرار میدهد. در طول تجاوز naa (اتحادیه بیگانگان منفی) که ۵۵۰۰ سال قبل شروع شده، فروپاشی میدان مغناطیسی باعث بهم ریختگی کدهای دی ان ای شده که باعث از بین رفتن زبان طبیعی و توانایی ما برای ارتباط با تمام گونه های زنده سیاره شده است. این مساله در ترتیب صحیح حروف آتش در الگو ی دی ان ای اختلال ایجاد می کند و باعث میشود زبان و حافظه گونه های مختلف از میان برود.
۱۰- ایمپلنت چاکرای خورشید به زمین:
باعث اختلال در لایه های بودایی بعد یازدهم شده تا با ارتباط بعد دهمی از خویشتن Avatar تداخل ایجاد کرده و در نتیجه از اتصال به مرکز فعالیت میدان بعد دوازدهمی و اینترفیس چاکرای زمینی جلوگیری کند. این ایمپلنت باعث مشکلاتی در سپر بعد دوازدهمی، اتصال تاج به پاها در کانال عمودی و ایجاد حرکت چرخشی و پرتاب به بیرون فرمهای منفی توسط هولوگرام هوش مصنوعی میشود.
۱۱- تکنولوژی شکافنده Splitter Tech: این ایمپلنت یک نوع کدگذاری هوش مصنوعیست که به عنوان یک کد کنترل ذهن در رسانه های مختلف، مثل کلمات نوشتاری و گفتاری یک شخص آلوده، یا فایلهای صوتی یا تصویری که می توانند همان کد بارگزاری شده را به شخص دیگری با فرکانس یا دیتای مشابه انتقال دهند، عمل می کند. این مسئله به طور شایعی در افراد بسیار تحصیل کرده مشاهده میشود و در افراد بسیار ذهنی شده، که ایگوی منفی و عادت به قضاوت کردن بدون دریافت های قلبی بر آنان حاکم شده، مشاهده می شود.
ایمپلنت چاکرای هفتم:
غده پینیال به سمت خطوط انرژی زنانه محوری هفتم در چاکرای هفتم وصل است. وقتی قفس پینیال یا همان ایمپلنت تصلیب از این خطوط انرژی که به پینیال میرسند، برداشته میشود، خطوط انرژی محوری دهم و چاکرای سولار استار یا چاکرای دهم بجای چاکرای تاجی قرار می گیرد، و این الگوی اصلاح شده ی تاج نهایتا وقتی با ستاره کریستال یا آگاهی کرایست همراستا میشود، با ماتریکس آواتار ادغام میشود. ( این ایمپلنت در واقع توسط آگاهی ضد کرایست یا همون خدایان کاذب در اتحادیه بیگانگان منفی در چاکرای تاج قرار داده میشود ). با انجام این ادغام سازی، یک الگوی سه گانه بوجود می آید: غده پیچیوری به بعدششم، پینیال به بعدهفتم و غدد هیپوتالاموس به بعدهشتم در مرکز مغز متصل میشوند. در این حالت اشعه بنفش بعدهفتمی توسط کمان پدر و الگوهای اشعه هاله با توجه به معکوس سازی لوگوس سیاره ای در بعدهفتم، ترمیم میشود. اتحادیه بیگانگان منفی سعی دارند تا صعود روحی افراد را مورد دستکاری و آسیب قرار بدهند تا وارد یکپارچه سازی منادها نشوند.
پروفایل رفتاری ایمپلنت کنترل ذهن:
مکانیزم سیستم کدگذاری ایمپلنت NRG (شبکه های معکوس کننده نفیلیم) مانند یک ” ساس ” یا ” زالو ” عمل می کند، به شکلی که خودش را در عمیق ترین لایه های کالبد اختری پنهان می کند و اکثرا در چاکرای دوم قرار می گیرد و عملکردهای واکنشی غریزی سیستم اعصاب مرکزی را کنترل می کند. در دومین سطح از آلودگی لایه ها، اگر اعتیاد ( پاسخ های مخرب و مکرر به محرک های خارجی ) به مرور شدیدتر شود، به تدریج خودش را در عمیق ترین لایه های ماتریکس بدن متجلی می کند. یک شبکه ( مانند یک غشا یا تار عنکبوت )، در واقع یک پوشش بر سیستم عصبیست ( قسمتهایی آلوده می شوند تا اینکه کل سیستم آلوده شود ) که در امتداد نخاع بالا آمده و یک ایمپلنت چاشنی کنترل ذهن دارد که در پشت سر و گردن قرار می گیرد. وقتی این ایمپلنت به شکل کامل متجلی و فعال شود، اعتیادهای شدید و نوسانات و تغییرات ذهنی و رفتاری بوجود می آید و به تدریج فرد بیشتر دچار دوقطبی می شود. این ناحیه در حقیقت دروازه اتمیست، چاکرای نهم، جاییکه نور درونی spirit از چشم ها به بیرون منعکس می شود. در شرایطی که این ایمپلنت کاملا فعال شود، این نور در چشم ها می میرد. این ایمپلنت در حقیقت یک ایمپلنت ذهن خزنده است که در ساختار ساقه مغز و از طریق بصل النخاع کار گذاشته می شود.